به گزارش ایرنا، دست فروشی خاص یک جامعه یا یک شهر نیست بلکه موضوعی شهری در تمام جوامع به شمار میرود و همواره هم چالشهایی برای مدیریت شهری به وجود آورده است، هر از چندگاهی شاهد معضلات این پدیده در جاهای مختلف و در زمان های متعدد هستیم از گذشته تا کنون میتوان به آن بانوی دست فروش، آن راننده وانتی دست فروش، آن کودک دستفروش و مثال اخیرتر آن به خودسوزی اعتراضی یک دستفروش در خرمآباد اشاره کرد، مروری بر این حوادث جهانی شده نشان میدهد، در مواردی عوامل شهرداریها هنوز به پختگی و سطحی از حقوق شهروندی که در آن عزت و کرامت انسانی اولویت دارد، نرسیده اند.
گاهی دستفروش با خشمی که وجدان جمعی نیز در همراهی با آن قرار دارد و از سر استیصال اقدامی اعتراضی انجام می دهد که به مدد شبکه های اجتماعی در اندک زمانی آن رفتار اعتراضی یا قهری ماموران شهرداری، دست به دست می شود اما همیشه بعنوان یک انسان حق به دستفروش داده می شود صرفا از این منظر که کرامت و شان انسانی او رعایت نشده هر چند در یک سیستم صحیح و سالم، قطعا شهرداری ها هم وظایف قانونی دارند که موظف و ملزم به انجامش هستند.
به عبارتی نگاه ضربتی گونه شهرداری ها آنجا که طرف او انسان ها هستند، نگاه کاملی نیست و باید به دنبال روش های بهتری بود و می توان گفت مدیریت شهری مدام در کشمکش با دستفروشان، شهروندان و قوانینی قرار دارد که خواهان اجرای قانون سد معبر و ساماندهی دستفروشان در محیط شهری است.
تجربه ساماندهی دست فروشان در کشورهای مختلف نشان میدهد که این شغل به رسمیت شناخته شده آنها دارای بیمه و فضای کسب و کار و منزلت اجتماعی مناسبی هستند، این تجربیات میتواند راهگشا باشد، مسیری که در آن صدای طرف های ماجرای دستفروشی باید شنیده شود.
دستفروشان در بروجرد به خصوص در خیابان صفا همیشه قسمت عمده ای از پیادهرو را در اختیار داشتند به طوریکه عابرین به سختی می توانستند از میان آنها عبور کنند، عابران در بسیاری از موارد اعتراضی نمی کردند و به سختی از لابه لای بساط دستفروشان عبور میکردند کسبه اما معترض بودند و فارغ از زیبایی شهری، دستفروشان را مانعی برای کسب و کار خود می بینند.
اکنون در خیابان صفای بروجرد ۲۲۰ دستفروش شناسایی شده است و به مکانی که برای آنها در نظر گرفته شده انتقال داده شده اند حالا دیگر این خیابان قابل مقایسه با چند وقت قبل خودش نیست، پیاده رو از تسخیر دست فروشان رها شده و به راحتی می توان در آن قدم زد.
پیش تر اگر از تاکسی یا خودرو شخصی از کنار خیابان پیاده می شدی عملا امکان اینکه به پیاده رو وارد شوی وجود نداشت چون در طول پیاده رو دقیق از لبه جدول تا جایی که چشم کار می کرد بساط پهن بود لاجرم می بایست با احتیاط از کنار خیابان در امتداد پیاده رو مسیر را طی می کردی تا به مقصد برسی.
ساماندهی دستفروشان بروجرد
بنا بر گفته شهردار بروجرد؛ چهار بازارچه برای ساماندهی دستفروشان مستقر در خیابانهای جعفری و صفا بروجرد احداث شده است، اولین بازارچه عرضه میوه و تره بار در میدان راهنمایی بروجرد راه اندازی و تعدادی زیادی از دست فروشان میوه در این مکان ساماندهی شدند.
یحیی عیدی بیرانوند افزود: دومین بازارچه میوه و تره بار برای ساماندهی دستفروشان سه راه جعفری در این منطقه با ظرفیت ۶۴ غرفه برای دستفروشان در نظر گرفته شده است، با ایجاد این بازارچه سه راه جعفری آرامش و نظم خاصی در پیادهروها و خیابان های اطراف بازار قابل مشاهده است.
به گفته وی هدف از ایجاد این بازارچهها، حمایت، نظم و ساماندهی افرادی است که از راه دستفروشی امرار معاش می کنند و در عین حال احترام به حقوق سایر شهروندان است تا بدون مانع هر چه بهتر از معابر و فضاهای عمومی شهری استفاده کنند.
شناسایی ۲۲۰ دستفروش در خیابانهای جعفری و صفای بروجرد
بنا بر گفته معاون خدمات شهری شهرداری بروجرد، تعداد ٢٢٠ دستفروش در خیابانهای جعفری و صفای شهر بروجرد شناسایی شده است که فعالیت آنها موجب نارضایتی شهروندان و کسبه این مناطق شده بود، با برنامه ریزی و پیاده سازی طرح حمایت از دستفروشان، شهرداری برای ساماندهی آنها و رفع معضل سد معبر، بازارچههایی را در نقاط مختلف شهر احداث کرده است تا دستفروشان در آنجا مستقر شده و به فروش اقلام خود بپردازند.
منصور میرطاووسی افزود: ساماندهی دستفروشان در بازارچه خیابان جعفری انجام شده و حوزه خدمات شهری با دستفروشان سطح شهر جلسات مختلفی را برگزار کرده است و آنها نیز با رضایت کامل برای دریافت غرفه و فعالیت در این بازارچه ثبت نام کردهاند.
وی با اشاره به افزایش معضل دستفروشی در شهر بروجرد گفت: وجود دستفروشان در معابر اصلی و هسته مرکزی شهر یکی از مهمترین مشکلات و دغدغههای شهروندان و مسوولان این شهر است، بازارچه خیابان جعفری با مساحتی بیش از سه هزار متر مربع دارای ٢٠٠ غرفه است که در فاز اول آن ۶٨ غرفه به بهرهبرداری رسیده و خوشبختانه شاهد استقبال خوب همشهریان از این بازارچه هستیم.
نگاهی تحلیلی به مساله چند جانبه دستفروشی
در پرداختن به مساله دستفروشان تنها در صورتی می توان به نتیجه قابل قبول رسید که خود دستفروشان هم دیده و شنیده شوند در غیر اینصورت باید هر از گاهی شاهد رفتارهایی خلاف حقوق شهروندی بود که زیر سایه گستردگی شبکه های اجتماعی در اندک زمانی جهانی می شود و آن گاه دیگر یک مساله معمول سد معبر مرتبط با شهرداری ها نیست و گاه می تواند ابعاد گسترده تری پیدا کند.
اما در این چرخه و زنجیره بهم پیوسته شهروندان و حقوق شهروندی، دستفروشانی که گریزی از دستفروشی ندارند و شهرداری هایی که بنا بر وظایف خود باید با سد معبر مبارزه کنند چه باید کرد که تعادلی برقرار شود آیا تجربه جوامع دیگر می تواند مورد استفاده قرار گیرد یا خیر؟ در این خصوص رییس انجمن جامعه شناسی لرستان می گوید: رنج بارز دستفروشان که معمولا گاه گاهی در شبکه های اجتماعی بازتاب پیدا می کند را باید بهانه ای برای پرداختن به وضعیت و جایگاه آنها قرار داد تا به پاسخی قابل قبول رسید.
مجتبی ترکارانی گفت: در دستفروشی عرضه و تقاضا وجود دارد؛ یکی مردمی که بهخاطر نبود شغل به این کار روی میآورند و دوم جامعهای است که درآمد کمی دارد و سعی میکند نیازها وکالاهای مورد نیازش را با قیمت کمتری از این راه تامین کند، در عین حال مدیریت آنها موضوعی است که باید مورد توجه باشد و اینکه هرکس در هرجا بساطی پهن کند تا وسایل خود را بفروشد از زیبایی شهر می کاهد.
این جامعه شناس با بیان اینکه باید پای صحبت دستفروشان نشست، بیان کرد: این گروه که افراد بیکار و کمبضاعت شهری را شامل میشود، مدعی هستند وقتی شغلی برای آنها فراهم نیست پس خودشان حق دارند در فضای شهری که متعلق به همهی آنها است در هرجا به پهن کردن بساطشان اقدام کنند، حالا این فضا، ورودی بانک و اداره باشد یا محل رفت و آمد مردم فرقی ندارد، چرا که معتقدند وقتی شهرداری با کمیسیون ماده ۱۰۰ با گرفتن جریمه به نوعی فضای عمومی شهر و پیادهروها را به طبقهی پولدار میفروشد و جرایم افراد را در تصرف فضای شهر با گرفتن پول و پوشش قانونی این کمیسیون نادیده میگیرد پس این افراد کمبضاعت نیز حق دارند با تسخیر پیادهروها و با پهن کردن بساط خود در محیط شهری سهم خود را از این فضا بگیرند.
وی اضافه کرد: در گفت و گو با دستفروشان آنها مدعی هستند؛ اگر سدمعبر و تصرف فضا بد است چرا با سازندگان غیرقانونی برجها با ساخت ۱۰۰ درصد زمین و یک طبقه اضافه و تصرف غیرقانونی افراد پولدار برخوردی صورت نمیگیرد ولی با دستفروشان بیچاره که تمام زندگی شان در بساط کوچکشان خلاصه شده برخورد میشود.
این پژوهشگر اجتماعی افزود: از سوی دیگر از آنجایی که امکان ایجاد شغل برای همه افراد فراهم نیست؛ شهرداری ها با دادن نوعی چراغ سبز، تسخیر خیابان توسط دستفروشها را نادیده می گیرند و یا اینکه با نوعی بازی دوگانه با آنها مماشات می کند، یعنی نه مقابلهی کامل و نه نادیدهانگاری! چرا که از میزان خشمانباشتی و استیصال و فقر موجود در این قشر خبر دارد و نمیخواهد خود را با اینها درگیر کند.
ترکارانی ادامه داد: از طرفی دیگر از منظر شهروندان موضوع دستفروشی به یک موضوع اخلاقی بدل شده است، از یک طرف حضور بیبرنامه آنها باعث نازیبایی منظر و سیمای شهری شده و بسیاری از شهروندان از دیدن چهره فقرزده بعضی از دستفروشها و آلودگی صوتی و بصری شهر بسیار خسته و آزردهخاطر هستند.
این جامعه شناس افزود: از سوی دیگر شهروندان وقتی به فقر همشهریهایش فکر میکند که دستفروشی را تنها راه کسب معیشت میدانند و جز این راهی ندارند و بسیاری از شهروندان نیز بهخاطر فقر و کم درآمدی قدرت خریدشان بهگونهای است که ناچارند وسایل مورد نیازش را از این دستفروشان تامین کنند و دستفروشی وسیلهای برای گذران زندگی دو طرف خریدار و فروشنده شده است، در اینجا با یک دوراهی اخلاقی مواجه میشود که آیا باید با نگاهی زیباشناسانه بهدنبال داشتن شهری زیبا و پنهان کردن فقر و گرسنگی مردمانش زیر این زیبایی تصنعی باشد یا نه مجبور است نازیبایی شهرش را تحمل کند.
وی گفت: بنابراین شهرداری با یک مساله چند ضلعی مواجه است و از سوی دیگر صاحبان کسب و کار رسمی و اصناف نیز معتقدند بهخاطر و جود این حجم زیاد از دستفروش که نه اجاره و مالیات و بیمه و عوارض میپردازند و بیشتر مردم خرید خود را از آنها انجام داده، رونق کسب و کار آنها کم شده و آنها انتظار دارند که شهرداری در مقابل عوارضی که از آنها میگیرد، دستفروشان را جمع کند.
رییس انجمن جامعه شناسی لرستان ادامه داد: هر تصمیمی که شهرداری بگیرد، پیامدهای خاص خود را دارد؛ دستفروشی آزاد گذاشته شود، خیابانها را دستفروشان تسخیر میکنند و کاسبان مغازهدار کمرونق و مبلمان شهری شلخته میشود، درمقابل اگر با دستفروشان مقابله شود، شهرداری و حکومت ناچار است هزینه و انرژی فیزیکی و روانی و رسانهای زیادی پرداخت کند و قشر زیادی از جامعه بدون درآمد خواهند ماند.
ترکارانی اظهار داشت: در جامعهای که اقتصاد جامعه از دستفروشی فایده میبرد مخارج زندگی بالا خواهد رفت، گرچه رونق دستفروشی به قیمت کسادی مغازهداران خواهد بود و رضایت مغازهداران نیز با نارضایتی قشر عمدهای از جامعه همراه خواهدبود.
با مساله اجتماعی دستفروشی چه باید کرد؟
این جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی می گوید: دستفروشی نماد فقر و جلوه تلخ واقعیت زندگی ماست و باید برای ساماندهی آن راهی پیدا کرد، نگاه و رویکرد به دستفروشی نیاز به تغییر دارد، این قشر در ناتوانی نهادهای رسمی بهدنبال تامین معاش خود به شکل شرافتمندانه هستند، بنابراین باید فضای مناسبی از محیط شهری را به آنها اختصاص داد و حضور آنها را در خیابان پذیرفت و برای این حضور طوری برنامهریزی کرد که مخل زیبایی شهری و اختلال در رفت و آمد و کسب و کار نشوند.
وی گفت: دستفروش ها، مغازهداران و فروشگاههای زنجیره ای همگی شهروندان این سرزمین هستند، بدون اینکه وارد نزاعهای بیحاصل سرمایه رانتی و غیررانتی شویم با نگاهی ادغامگرا باید طوری برنامهریزی کرد که سهم هریک از این گروهها از اقتصاد شهری داده شود، فضاهای شهری طوری برنامهریزی شود تا دستفروش که مشتریان خاص خود را دارد مانع کسب مغازهدار نشود و مغازهدار واقعیت دستفروش را بپذیرد و هایپرمارکتها نیز حد و حدود خود را داشته وسهم مغازهدارها را تصرف نکنند، برخلاف تصور رایج دستفروشها رقیب مغازهدارها نیستند بلکه این فروشگاههای زنجیرهای هستند که کسب و کارهای خرد را به خصوص در شهرهای کوچک میبلعند، بنابراین باید منفعت همه گروهها دیده شود.
ترکارانی با باین اینکه از تجربه سایر کشورها می توان استفاده کرد، گفت: صدای دستفروشان هم باید شنیده شود، این صدا جز در قالب داشتن نمایندگی و نوعی تشکل و یا پذیرش آنها در صنفها یا اتحادیههای مستقل امکانپذیر نیست، با مشارکت نمایندگان آنها در کمیتهها و کارگروههای مربوطه و دادن صدا به آنها در کنار دیگر ذینفعان و ذیمدخلان مانند اصناف و شهرداری و نیروی انتظامی و بازرگانی است که اینها وارد اقتصاد رسمی میشوند و مسوولیت پذیرفته و ادغام شوند.
وی گفت: برخوردهای سختافزاری و متکی بر قدرت فیزیکی که به طور معمول از طرف ماموران سد معبر شهرداریها بهکار میرود اثربخش نیست و باعث مشکلاتی برای ۲ طرف میشود، ضرورت دارد که از روشهای نرم و برنامهریزی مشارکتی برای این کار استفاده نمود.
همه مان گذرمان به دنیای پرهیاهو دستفروشان افتاده است؛ چه در روی زمین؛ پیاده روها و حتی خیابان ها و چه در زیر زمین و دستفروشان ایستگاه های مترو وجه اشتراک همه آنها، ناگزیری تامین معیشت از راه دستفروشی است به رسمیت شناختن شان نیازمند انجام اقداماتی برای نظم بخشی به آنها است که همیشه البته به سادگی گفتن این عبارات نیست و سختی های خاص خود را دارد.
در عین حال به رسمیت نشناختن آنها سخت تر است خاصه اینکه هر برخورد قهری و خشونت آمیز ماموران شهرداری حتی اگر محق و معذور از انجام وظیفه باشند آنگاه که با شبکه های اجتماعی جهانی می شود، هیچ وجدان جمعی لگد مال شدن کرامت انسان ها را بر نمی تابد لاجرم باید همه جوانب مساله اجتماعی دستفروشی با محوریت رعایت احترام انسان ها در اولویت باشد.