تهران- ایرنا- استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر علوم قرآنی معتقد است بر اساس پاره‌ای از اخبار و روایات در روز مبعث فقط ابلاغ رسالت صورت گرفته است.

عبدالهادی فقهی زاده به مناسبت سالروز بعثت پیامبر رحمت در پاسخ به این سوال خبرنگار معارف ایرنا که آیا ملازمه ای میان مبعث رسول اکرم (ص) و نزول قرآن وجود دارد یا نه، اظهار داشت: این سوال را می توان اینگونه مطرح کرد که آیا ممکن است پیامبر اکرم (ص) مبعوث شده باشد ولی همچنان وحی تشریعی یعنی قرآن کریم بر ایشان نازل نشده باشد؟ این موضوع، نکته بسیار مهمی است که از سوی محققان و دانشوران تفسیر و علوم قرآنی در منابع کهن و متاخر مطرح شده و پاسخ های گوناگونی به آن داده شده است.

وی افزود: در روایات معتبر تصریحی به نزول قرآن در بیست و هفتم رجب سال اول بعثت نشده بلکه برداشت عمومی از روایات موجود در این زمینه این بوده که بعثت با نزول قرآن کریم همزمان بوده است. در کنار روایات و دیدگاه مشهور، برخی از دانشمندان اسلامی مانند علامه سید جعفر مرتضی عاملی در کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم معتقد است که در روز مبعث فقط رسالت به پیامبر اکرم ابلاغ و پس از آن در نخستین شب قدر، نزول قرآن آغاز شده است.

این استاد علوم قرآنی افزود: نزول قرآن کریم به صورت مصرح و کاملا روشن در کلام الهی آمده و گفته شده که این نزول به ماه مبارک رمضان تعلق دارد و در شبی مبارک به نام شب قدر آمده است. در آیه ۱۸۵ سوره بقره آمده است «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» یا در ابتدای سوره قدر می خوانیم «انا انزلناه فی لیله القدر» و در آیه سوم سوره دخان آمده است «انا انزلناه فی لیله مبارکه». از ضمیمه کردن این آیات در سوره های بقره، دخان و قدر می توان استنباط کرد که آغاز نزول قرآن کریم بدون تردید متعلق به شب قدر در ماه رمضان است. 

این استاد دانشگاه با اشاره به عدم شناسایی روزی به عنوان مبعث در میان مذاهب اهل سنت گفت: فقط مکتب اهل بیت (ع) بر طبق روایات معتبر معتقد است بعثت رسول خدا به صورت مشخص در ۲۷ رجب قبل از شب قدر اولین سال بعثت بوده است. یعنی تقریبا در حدود ۵۰ روز تا دو ماه قبل از نزول آیات قرآن در شب قدر واقع شده است.

وی افزود: بر اساس روایات معتبر شیعی می توان استنباط کرد که در ۲۷ رجب به پیامبر به عنوان یک بشارت گرانسنگ و گرانبار، رسالت خاتم اعلام و ابلاغ شده و در حقیقت به تعبیر برخی روایات نودی انک لرسول الله در ۲۷ رجب خطابی از سوی فرشته وحی به حضرت محمد (ص) آمده که تو آخرین رسالت الهی را بر دوش گرفته ای و بدان که از این پس رسول خاتم هستی و هیچ آیه ای در این روز بر پیامبر نازل نشده و هفته ها گذشته تا در شب قدر با احراز آمادگی های کامل، قرآن برای نخستین بار بر پیامبر نازل شده و آیاتی از قرآن کریم بر رسول خاتم نزول یافته و از آن پس نزول قرآن تا پایان ۲۳ بعثت استمرار پیدا کرده است.

پیامبر اکرم (ص) امانتدار الفاظ قرآن است

فقهی زاده در پاسخ به این که چرا برخی شبهات درباره وحی از سوی بعضی اندیشمندان مطرح شده و تعابیر نامناسبی را نیز برای رسول اعظم (ص) به کار می برند و آیا این تعابیر با جایگاه حضرت محمد (ص) و آموزه های دینی مغایرتی ندارد، اظهار داشت: بازگشت این سوال به وحیانی دانستن الفاظ و معانی قرآن کریم یا در مقابل آن وحیانی دانستن صرف معانی قرآن و بشری دانستن الفاظ قرآن برمی گردد. سوال این است که آیا ما باید، هم الفاظ قرآن و هم معانی آن را نازله از سوی خدا بدانیم یا باید صرف معانی قرآن را از سوی خدا بدانیم و الفاظ وحی را به انتخاب و صورت بندی پیامبر قلمداد کنیم.

وی افزود: برخی از محققان نوگرا در دو دهه اخیر این تعبیر را مطرح کرده اند و گفته اند کسانی که الفاظ قرآن و معانی آن را الهی و وحیانی می دانند، در حقیقت پیامبر اکرم (ص) را به مثابه یک طوطی درنظر می گرفتند که آنچه بر گوش او فروخوانده می شود، دقیقا به عین الفاظ و واژگان و تعابیر، آنها را تکرار و بازخوانی می کند و این در شان رسول خدا نیست و با جایگاه رفیع آن حضرت منافات دارد در صورتی که چنین نیست و می توان بر اساس دلایلی ثابت کرد که معانی قرآن کریم از جانب فرشته وحی و از سوی خدا بر قلب پیامبر نازل شده است. 

این استاد دانشگاه ادامه داد: آنهایی که به صورت عمده در میان مسلمانان با این دیدگاه مخالفت دارند، با الهی دانستن و وحیانی دانستن قرآن هیچ مخالفتی ندارند اما می توان الفاظ قرآن را نیز مانند معانی آنها الهی و وحیانی بدانیم بدون این که شان رسول خدا را در حد طوطی قلمداد کنیم. البته الفاظ کلام الهی به قدری اهمیت دارد که صورت بندی، انتخاب واژگانی، گزینش تعابیر و جملات و مجموعه آیات و سوره ها به طور کلی بر عهده فرشته وحی و مستقیما از جانب خدا نهاده شده و این مساله نیز به پیامبر اکرم سپرده نشده است اما در عین حال اینگونه نیست که ما پیامبر را طوطی وار و نوارگونه قلمداد کنیم که صرف آنچه را بر گوش او فروخوانده شده به عین الفاظ بیان کند و هیچ نقشی در تبیین و تبلیغ و مرزبندی آموزه های الهی نداشته باشد.

وی با اشاره به آیه ۴۴ سوره نحل گفت: قرآن می فرماید و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم؛ ای پیامبر ما وحی را بر تو نازل کردیم تا آن را برای مردم تبیین کنی. بنابر این پیامبر (ص) یک مفسر بزرگ و یک مبلغ راستین و یک تفسیرکننده ای است که مرزبندی آموزه ها و معارف الهی بر دوش اوست و در مقام ابلاغ الفاظ قرآن کریم مانند امانتداری عمل می کند که به صورت کامل متنی را باید به مخاطبان خود برساند و سپس در جایگاه مفسر و مربی الهی بنشیند و مرزهای عقیدتی و اخلاق و احکام الهی را نکته به نکته بیان کند؛ چنانچه از طریق فرشته وحی در دفعاتی بر پیامبر نازل شده و حامل وحی بیانی بوده و آن را ابلاغ کرده است. لذا پیامبر در اینجا یک نوار ضبط صوت نیست که شانی برای او درنظر گرفته نشده باشد.

فقهی زاده افزود: اعتقاد به نزول صرف معانی قرآن بر پیامبر از طرف خدا، متکی به برخی از انگاره ها و برداشت هایی است که به نظر می رسد ریشه در قرآن و احادیث معتبر رسیده از طرف رسول اکرم و ائمه ندارد. استناد قائلان به صرف نزول معانی قرآن و در واقع قائلان به عدم نزول الفاظ قرآن از سوی خدا عمدتا به تجربه دینی دانستن نبوت رسول خدا (ص) متکی است که عنصر اصلی این دیدگاه است. یعنی به نظر می رسد این دانشوران با اثرپذیری از نگرش های متکلمانه علمای معاصر ادیان آسمانی دیگر مانند یهودیت و مسیحیت گمان می کنند که پیامبر به گونه های مختلف از معانی کلی و اجمالی که بر او وحی شده، تعبیر کرده و در حقیقت آن معانی کلی را که خدا بر قلب او تابانده، آسان سازی و تفسیر کرده و این اندیشمندان هیچ استنادی به آیات صریح قرآن یا روایات معتبری از اهل بیت نمی کنند.

این پژوهشگر علوم قرآنی اضافه کرد: البته این افراد به یک آیه مهم و همچنین یک روایت مهم استناد می کنند که در جای خود در برخی مقالات به تفصیل به آنها پاسخ داده شده است. اگر بخواهیم زمینه دیگری برای میدان دادن به این دیدگاه بیابیم و هدفی را برای قائلان این دیدگاه در نظر بگیریم، می توانیم اهتمام آنان را نشان دهیم که از رهگذر پذیرش این دیدگاه به سمت و سوی توجیه اغلاط علمی قرآن می روند. یعنی آنچه را که با معیار علوم تجربی مانند رجوم شیاطین به وسیله شهاب های آسمانی یا تایید پدیده چشم زخم در قرآن غلط می دانند، کلام الهی را نیز مبتنی بر علوم تجربی جدید مطرح می کنند؛ در صورتی که می توانیم از نظر علمی وجود اشاره هایی را در این زمینه ها در قرآن با مبانی دیگری که دانشمندان در جای خود به آن پرداخته اند، توجیه کنیم.

وی افزود: استناد قرآنی قائلین به این دیدگاه عمدتا به آیه ۱۹۲ سوره شعرا برمی گردد که می فرماید و انه لتنزیل رب العالمین نزل به الروح الامین علی قلبک لتکون من المنذرین، این افراد گمان می کنند انذار در این آیات بلسان عربی مبین یعنی به زبان عربی آشکار صورت گرفته در حالی که به تصریح قرآن تنزیل به لسان صورت گرفته است. البته انذار هم برای مخاطبان نخستین از طرف رسول اکرم (ص) به همین زبان عربی بوده که قرآن آن را لسان عربی مبین نامیده ولی این که انذار بلسان عربی مبین باشد، نافی تنزیل به لسان عربی مبین نیست.

فقهی زاده توضیح داد: عمده دلیل روایی قائلان به این دیدگاه نیز روایت مشهور قرب نوافل (حدیث قدسی که خدا درباره اهمیت اعمال مستحب به پیامبر می گوید این اعمال مستحب انسان را به خدا نزدیک می کند) است که این حدیث در کافی آمده و من همراه با حسام امامی دانالو در مقاله مستقلی که در بهار و تابستان ۱۴۰۰ منتشر شده، به تفصیل به این مستند پاسخ داده و در این مقاله نشان دادیم که روایت قرب نوافل نمی تواند مستند معتبر و موجهی برای پذیرش قول به صرف نزول معانی قران از طرف خدا باشد بلکه از میان این دو نظریه نظریه ای را برگزیدیم که دیدگاه بیش از ۹۹ درصد محققان مسلمان در درازای تاریخ از آغاز تا صدر اسلام و تا امروز میان محققان سنی و شیعی است و دلایل مثبت فراوان دارد.

وی با اشاره به یکی از این دلایل گفت: از جمله این که قرآن تصریح می کند به وحیانی بودن الفاظ قرآن مانند آیه چهارم سوره نجم که می فرماید ان هو الا وحی یوحی یا در آیه ششم سوره توبه که می فرماید و ان احد من المشرکین استجارک فاجره حتی یسمع کلام الله؛ یعنی ای پیامبر اگر یکی از مشرکان به تو پناه آورد، به او پناه بده تا کلام خدا را بشنود. بنا بر این طبق آیه اول، تمام قرآن، وحی نازله از سوی خدا نازل شده و در آیه دوم نیز قرآن، کلام الله نامیده شده است که هم وحی قرآنی و هم کلام الهی مشتمل بر لفظ  و معناست و افتراق میان آنها در مورد قرآن کریم درست نیست.

این استاد دانشگاه افزود: دلیل دوم در این زمینه بحث عربی معرفی کردن زبان قرآن است. در ابتدای سوره یوسف می فرماید «انا انزلناه قرآنا عربیا» ما قرآن را به صورت کتابی عربی نازل کردیم که برخوردار از وضوح است و کژتابی در آن وجود ندارد و در ادامه می فرماید «لعلکم تعقلون» و به همین دلیل قرآن کاملا قابل فهم و درک است. همچنین در آیه هفتم سوره شوری می فرماید «وکذلک اوحینا الیک قرانا عربیا لتنذر ام القری و من حولها» ما قرآن را به صورت عربی نازل کردیم و مشخص است که این الفاظ قرآن است که به صورت عربی نازل شده است و گرنه معانی قرآن که عربی نیست. معانی در قالب لفظ نمی گنجد. ممکن است لفظ به زبان عربی، فارسی، انگلیسی یا فرانسه باشد و اینجا الفاظ قرآن کریم به زبان عربی است که مشتمل بر معانی و مفاهیم است.

وی با نقل روایتی از امام صادق در صفحه ۲۸۵ جلد اول خصال شیخ صدوق گفت: امام ششم فرمود عربی را بیاموزید که زبان کلام خداست که با آن زبان با آفریدگان خود سخن گفته است. نکته جالب این که در هیچ روایتی حتی روایات ضعیف، تعبیری از کلام محمد (ص) نیامده است و به همین دلیل قرآن کریم صرفا کلام الله است و لفظ و معنای آن از طرف خداست و پیامبر اعظم (ص) مبین و مفسر و همچنین مرزبان حریم عقیده، اخلاق و عمل دینی است که مبتنی بر قرآن شکل گرفته و آن حضرت به عنوان بزرگترین آموزگار معارف دینی آن را به مخاطبان انسانی ابلاغ کرده است.