در ادامه گفت وگوی روزنامه ایران با کارشناس انرژی در ۹ اسفند میخوانیم: بازار گاز بویژه در اروپا، این روزها در تنش جنگ روسیه و اوکراین است و بازیگران بازار هر کدام به دنبال افزایش سهم خود در تأمین تقاضای اروپا هستند؛ از جمله جمهوری آذربایجان که در روزهای اخیر اعلام کرد ظرفیت صادرات گاز به اروپا را ۲ برابر خواهد کرد.
با وجود این، پیشبینی میشود در سالهای آتی عرضه گاز از تقاضای جهانی عقب بماند و در چنین شرایطی ایران نیز به عنوان یکی از سه تولیدکننده بزرگ گاز جهان، باید خود را به یکی از بازیگران اصلی بازار تبدیل کند. محمد دیالمی، کارشناس انرژی در گفتوگو با «ایران» این فرصت را فراهم میداند و میگوید: «وضعیت عرضه و تقاضای گاز، نویدبخش روزهای خوب برای تأمینکنندگان گاز در دهه پیش رو است. ایران هم میتواند از این بازار خوب بهرهمند شود و نقش مؤثری را بازی کند.»
در گفتوگو با دیالمی، وضعیت عرضه و تقاضای گاز در جهان و همینطور راه ورود گستردهتر ایران به بازار بررسی شد. او معتقد است که اکنون ایران باید برای حل مشکل گازی اروپا موضع بگیرد.
بازار گاز از نظر عرضه و تقاضا در چه شرایطی قرار دارد؟
قیمت بالای گاز در بازارهای اروپا و آسیا و همچنین سطح پایین انبارهای فصلی گاز (زیرزمینی) در اروپا به ما میگوید که در بازار گاز عرضه به سختی جوابگوی تقاضای حال حاضر بازار است و اگر زمستانی سردتر و یا شرایط بحران و جنگ منجر به قطع جریان گاز شود، میتوانیم شاهد قیمتهای بالاتری از گاز نیز باشیم. فارغ از افزایش ۴۵ درصدی قیمت گاز پس از آغاز جنگ روسیه و اوکراین، نگرانی از کمبود گاز در بازار کاملاً مشهود بود.
اگر به سه بازار سنتی گاز یعنی اروپا، آسیا و امریکا نگاه کنیم، تنها در امریکا است که به لطف تولیدات گاز شیل (رسوبی و غیرمتعارف) قیمت به نسبت پایینتر است. علت این قیمت بالا در اروپا و آسیا هم ترکیبی است از افزایش تقاضا و کاهش تولید. در بخش تقاضا، آب و هوای نامناسب برای تولید برق تجدیدپذیر در اروپا و افزایش مصرف برق ناشی از تابستان گرم در دو بازار عمدتاً واردکننده گاز اروپا و آسیا، مصرف را بسیار بیشتر از سالهای گذشته کرد.
همچنین در یک بحث کلیتر، گذار انرژی و معامله سبز نیز باعث شده که نیاز به پشتیبانی نیروگاههای گازی بیشتر شود چون هم نیروگاههای زغالی و هستهای بیشتری تعطیل شده و هم بهدلیل افزایش سهم نیروگاههای تجدیدپذیر هر شبکه برق که تولید برقشان وابسته به شرایط آب و هوایی نیز هست کما اینکه در ماههای اخیر کاهش تولید برق از نیروگاههای بادی انگلستان را شاهد بودیم. دلیل دیگر افزایش تقاضا نیز بازگشت اقتصاد کشورها از محدودیتهای دوران کرونا بود که تقاضای گاز را بالا برد و عدم تأمین بهموقع منجر به رکورد قیمتی گاز در بازارهای اروپا و آسیا و تا حدودی امریکا شد. در بخش عرضه نیز، هم بهدلیل کاهش تولید در کشورهای اروپایی و آفریقایی و هم عدم عرضه متناسب با تقاضا از سمت بزرگترین صادرکننده گاز جهان یعنی روسیه، باعث محدودیت و اصطلاحاً tight شدن بازار شده است. خریداران بسیاری به سمت بازارهای آنی (اسپات) رفتند که شاهد افزایش قیمت بودیم.
چقدر در این بازار کشش برای ورود بازیگران جدید مثل ایران وجود دارد؟
درمورد ورود بازیگران جدید، یک نکته را باید درنظر بگیریم که ما رفته رفته داریم به پایان زمستان نزدیک میشویم و این خود فشار را از سمت تقاضای بازار برمیدارد، اما به نظر من به دلایل متعددی این بازار همچنان میتواند قیمتهای گاز را به نسبت تابستان سالهای گذشته بالا نگه دارد.
۱- دلایل ژئوپلیتیک و تصمیم احتمالی اتحادیه اروپا به کاهش واردات از روسیه.
۲- نیاز اروپا به پر کردن انبارهای گاز خود که حسابی خالی شدهاند.
۳- افزایش تقاضا و کاهش تولید کشورهای امریکای لاتین.
۴- بستن هرچه بیشتر نیروگاههای زغالی در قاره اروپا.
۵- کاهش تولید داخلی گاز در اتحادیه اروپا.
۶- افزایش تقاضا از سمت اقتصادهای درحال توسعه.
من با نظر Claudio Descalzi رئیس کمپانی Eni ایتالیا موافقم که بازار گاز همچنان طی سالهای آتی tight خواهد ماند. البته پروژههای زیادی تصویب شدهاند؛ مثلاً پروژههای قطر، پروژههای صادرات LNG از امریکا، افزایش تولید داخلی چین، پروژههای استرالیا و... که طی سالهای آینده با روی کارآمدنشان مقداری از فشار روی بازار را برمیدارند. خب طبعاً ایران هم میتواند بازیگر این بازار باشد که حالا برای آن نیز با توجه به قیمتهای بالاتر نسبت به سالهای گذشته، سرمایهگذاری را توجیهپذیرتر میکند.
بازار گاز ایران کدام کشورها میتوانند باشند؟
بستگی دارد؛ خط لوله یا ال ان جی؟ ببینید، در پاسخ به این سؤال ما باید هدفمان را از صادرات گاز و همچنین استراتژی متناسب با آن هدف یا اهداف را مشخص کنیم. مثلاً ما برای تبادل دانش و تکنولوژی میتوانیم با ژاپن یا کره جنوبی وارد قرارداد بلندمدت گاز شویم. یا اینکه برای نزدیکی با همسایگانمان خواه ترکیه و عراق و پاکستان باشد، خواه کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس میتوانیم خط لولهها را توسعه بدهیم.
خب ما به بازارهای دورتری مثل اروپا (که حالا بهدلیل اختلاف با روسیه قاعدتاً بهدنبال متنوعسازی تأمینکنندهها میرود) میتوانیم وارد معامله شویم اما برای اینکه به اروپا خط لولهای بکشیم، باید دقیقاً چالشهای این کار را بررسی و توان خودمان را ارزیابی کنیم. در حال حاضر در بیزینس گاز میتوانیم ببینیم که مشتری از ما چه میخواهد و مضافاً خودمان هم نقشه راه و اهدافی واقعبینانه در این بازار داشته باشیم. پس هم خطوط لوله و هم LNG برای بازار اسپات و قراردادهای بلندمدت میتوانند گزینههای مناسبی باشند.
برای افزایش صادرات گاز ایران، به نظر شما راه ایجاد ظرفیت چیست؟ بهینهسازی مصرف یا توسعه میادین جدید؟
ما در استراتژی انرژی کشور دچار سردرگمی هستیم که هم دلایل داخلی دارد و هم دلایل خارجی از جمله تحریم. ما گاز زیادی مصرف میکنیم و قیمت پایینی را برای آن گاز پرداخت میکنیم، پس بهینهسازی مصرف روش دشواری برای ما خواهد بود، چرا؟ چون برای بهبود مصرف علاوه بر سیاستگذاری مناسب، قیمت گاز آنچنان مصرفکننده را به کاهش ترغیب نمیکند. حالا از حرف من این برداشت را نکنید که از فردا باید قیمت گاز را متناسب با هابهای گازی اروپا و امریکا کنیم، چراکه برای آن کار باید کل سیستم اقتصادیمان را متناسب و متناظر کنیم. مثالهای زیادی میشود زد، ولی اینکه قیمت را بالا ببریم اما همچنان اقتصادمان بسته باشد، فقط فشار به مصرفکننده وارد میشود و کاهش مصرفشان صرفاً بهدلیل بهینهسازی نخواهد بود.
خب از آن طرف توسعه میدانهای جدید با نگاه به رشد مصرف داخلی هم شاید نتواند آنچنانی که تصور میکنیم، ظرفیت صادراتی برایمان ایجاد کند. مگر اینکه مثلاً با ژاپن قرارداد ۲۵ ساله ببندیم و ما فقط بخش کوچکی از تولید را برداریم و بخش بزرگ آن مستقیماً به ژاپن صادر شود.
باز هم حرف برای گفتن زیاد است چون بالانس گاز در کشور ایران طی سالیان آینده تغییر خواهد کرد و کاهش تولید از پارس جنوبی (درصورت عدم سرمایهگذاری مناسب) میتواند چالشی جدی برای امنیت انرژی این مرز و بوم باشد. ما نیاز به بازنگری در کل سیستم اقتصادیمان، سیستم استراتژی انرژی کشور و در نهایت استراتژی گاز هستیم. جواب کلی من به سؤال شما قاعدتاً هم بهینهسازی (به مقدار کم) و هم توسعه میادین جدید (به میزان متناسب) است.
جنگ روسیه و اوکراین چه تأثیری بر بازار گاز دارد؟ آیا معادلات را عوض میکند؟
بله، قطعاً عوض میکند. امنیت انرژی قاره اروپا در گرو گاز روسیه است. رقابت با این گاز بسیار سخت است. شبکه خط لوله گستردهای که حدود ۱۹۰ میلیارد مترمکعب در سال گاز روسیه را از مسیرهای متعدد به اروپا میرساند به این راحتی قابل رقابت نیست اما کم کردن تأثیر آن قطعاً امکانپذیر است.
اولاً ورود LNG امریکا به بازار اروپا و ثانیاً سرمایهگذاریهای متعدد اروپاییان در پروژههای تولید گاز کشورهای دیگر نظیر آفریقا تا حدودی میتواند وابستگی به گاز روسیه را کم کند اما یقیناً این در کوتاه مدت قابل دسترسی نیست. در سال ۲۰۱۴ که شیر گاز روسیه به سمت اروپا بسته شد، مجموعهای از قوانین و مقررات و اصلاحات بازاری اتفاق افتاد که روسیه را از لحاظ حقوقی محدود میکرد مضافاً که سرعت توسعه پروژههایی مثل TAP نیز بیشتر شد. به هرحال الان وقت این است که اروپا واقعبینانه به بازنگری استراتژی انرژی خود بپردازد.
آیا ایران میتواند از ظرفیت LNG کشورهایی مثل قطر و عمان برای صادرات گاز به اروپا استفاده کند؟
البته که میتواند اگر مازاد گاز داشته باشیم. هرچند که حداقل به قطر چندان خوشبین نمیتوان بود. چند نکته را درنظر بگیریم. اینکه قطر رقیب ما در میدان گازی پارس جنوبی است و دوم اینکه ظرفیت مازاد تولید LNG قطر چقدر است؟ آیا حاضر است به ما با قیمت مناسب این ظرفیت را اجاره دهد؟ نوع فروش ما چگونه است؟ آیا بهدنبال فروش دائمی هستیم یا فروش در زمانهای پیک قیمتی؟ به هرحال سؤالات زیاد دیگری را میتوان پرسید اما من فکر میکنم کار با عمان راحتتر باشد.
توسعه میادین گازی ایران به دست روسها و صادرات گاز آن چقدر قابلیت اجرا دارد؟
حقیقتاً در پروژههای گازی، ما همکاری کمی با روسها داشتیم. نمیگویم از ظرفیتهای روسها استفاده نکنیم اما وابستگی بیش از اندازه به روسیه، اشتباهی استراتژیک هم از منظر بیزینسی و هم از منظر سیاسی است.
آیا در شرایط کنونی گاز میتواند ابزار چانهزنی برای ایران باشد؟
این یک سؤال به ظاهر ساده است اما جواب سختی دارد. به نظرم این سؤال را باید با پیششرطهایش و سؤالات دیگرپاسخ داد. مثلاً آیا اروپا تمایل دارد؟ آیا ایران اساساً صادرکننده قابل اعتمادی است؟ باید به رفتار صادراتیمان در سالهای اخیر نگاه کنیم. خلاصه اینکه در تئوری بله، اما در عمل ایران باید نشان دهد که میخواهد مشکل گازی اروپا را که یکی کاهش تولید داخلی، دیگری وابستگی به گاز روسیه است، حل کند. ایران نیاز به موضع گرفتن دارد. شاید سؤال سیاسی شما پاسخی سیاسی داشته باشد. باید با لنز اروپاییها به این ابزار چانهزنی ایران نگاه کنیم.
به صورت کلی آینده بازار گاز و جایگاه ایران را چگونه میبینید؟
گاز همچنان بهعنوان سوخت دوران گذار انرژی و منبعی بسیار مهم برای تولید کودهای شیمیایی (جهت تولید خوراک) و تولید برق در دنیای پیشرو محسوب میشود. احتمال عدم توازن عرضه با تقاضای بازار بسیار زیاد است و این نوید روزهای خوبی را برای تأمینکنندگان گاز در دهه پیشرو میدهد. البته ریسکهای متعددی مثل حضور بازیگران جدید که گاز گرانتری را تولید میکنند، رشد تولید گاز در چین و احتمال رکود اقتصادی در سالهای آینده نیز وجود دارد. ایران هم میتواند از این بازار خوب بهرهمند شود و نقش مؤثری را بازی کند. اما بگذارید بگویم ما نیاز داریم که اول به خودمان نگاه کنیم که آیا شرایط لازم و اعتماد به نفس لازم را برای بازیگری در این بازار داریم. به قول خواجه شیراز: «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز»
بهعنوان سؤال آخر! آیا در شرایطی هستیم که از این پس گاز تعیین کننده قیمت نفت باشد و این رابطه قیمتگذاری تغییر کند؟
خیر، اصل بیزینس نفت و گاز با هم فرق دارد. همین امروز قیمت معادل انرژی گاز را اگر به بشکه نفت تبدیل کنیم، معادل نفت ۲۲۰ دلاری است ولی میبینیم که تأثیر آن روی قیمت نفت، میزان زیادی نیست. باید درنظر بگیریم که نفت جایگزین گاز در بازار نیست یعنی برخلاف ایران که بسیاری از نیروگاههای گازی ما دوگانهسوز هستند، در کشورهای دیگر صرفاً اینگونه نیست که اگر گاز نبود به جای آن نفت بسوزانند. مضافاً اینکه محل مصرف نفت عمدتاً در بخش حملونقل است (زمینی، دریایی، هوایی) ولی گاز سهم کمی در حملونقل دارد. تا امروز قیمت گاز تحت تأثیر قراردادهایی که به قیمت نفت مرتبط شدند (مثل قرارداد فروش گاز ایران به ترکیه) بوده است.