«روابط ایران و روسیه در پرتو تحولات نوین منطقهای» عنوان همایش بینالمللی بود که روز دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰ با همت مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران و همکاری بنیاد مطالعات قفقاز، دانشگاه علامه طباطبایی و خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) برگزار شد؛ همایشی با سه نشست تخصصی به ترتیب با عناوین «روابط دوجانبه ایران و روسیه»، «روابط ایران و روسیه در سطح منطقهای» و «روابط ایران و روسیه در چارچوب سازمانهای منطقهای و بینالمللی» که در هر یک از آنها، صاحبنظران این حوزه به ارائه مقالات خود پرداختند.
لازم به ذکر است که بعد از انتشار فراخوان برگزاری همایش و دریافت چکیدهها در اواخر تیرماه تا اواخر شهریور در مجموع ۷۲ چکیده مقاله در چارچوب محورهای اعلامی توسط دبیرخانه همایش دریافت شد که از میان این موارد ۶۷ چکیده برای چاپ توسط هیات داوران همایش پذیرفته و همچنین ۴۰ چکیده برای دریافت مقاله کامل از نویسندگان توسط هیات داورن پذیرش شد. ضمن اینکه ۲۳ مقاله کامل در این همایش از نویسندگان دریافت و ۱۶ مقاله نیز توسط داوران جهت ارائه در همایش مورد تایید قرار گرفت.
همکاری تهران- مسکو در چارچوب آسیای مرکزی و قفقاز
«بررسی جایگاه ایران و روسیه در آیندۀ امنیت منطقهای آسیای مرکزی» عنوان یکی از مقالات پذیرفتهشده در این همایش بینالمللی به قلم «محمد ابراهیم داریوشفر» دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بینالملل از دانشگاه شهید بهشتی بود که در آن آمده است: پس از فروپاشی اتحاد شوروی در سال ۱۹۸۹، جمهوریهای نوتأسیس از گوشه و کنار قلمرو آن در اروپای شرقی، قفقاز و آسیای مرکزی سر بر آوردند. این کشورهای نوظهور وارث مشکلات و تعارضهای سرزمینی و بین مرزی متعددی بودند که نتیجۀ سالها سیاستهای اداری و حکومتی شوروی بود. خیلی از این تعارضات قومی و سرزمینی رنگ و بوی امنیتی به خود گرفته و سبب بروز درگیریها و تنشهای فراوان در مناطقی همچون آسیای میانه شد.
به باور نگارنده، هدف در این پژوهش ایجاد تصویری روشن از ماهیت تعارضات و مشکلات امنیتی آسیای مرکزی و تدوین سناریوی مطلوب دربارۀ همکاری جمهوری اسلامی ایران و روسیه در حفظ صلح و ثبات منطقه است. در این زمینه این پرسش مطرح میشود که دو کشور ایران و روسیه در چارچوب تعامل سازنده چه نقشی در حفظ ثبات و امنیت منطقۀ آسیای مرکزی می توانند داشته باشند؟ در پاسخ این فرضیه مطرح است که ایران با داشتن اشتراکهای فرهنگی، زبانی و مذهبی با کشورهای آسیای مرکزی بهویژه تاجیکستان و نیز فدراسیون روسیه با داشتن پیشینۀ تاریخی و همچنین نفوذ چشمگیر سیاسی و نظامی در این منطقه، مهمترین کنشگران فرامنطقهای برای ایجاد یک سیستم امنیت منطقهای خواهند بود.
آمریکا که بعد از فروپاشی اتحاد شوروی همچنان خود را تنها قدرت عرصه بینالملل میداند، یکجانبهگرایی در سیاست بینالملل را دنبال میکند. این سیاستها در دولت ترامپ روشن ساخت که واشنگتن در عرصه جهانی خود را بیرقیب میداند و همچنان از این سیاست پیروی میکند. «روزبه آقایی بیک لواسانی» کارشناس مسائل بینالمللی در مقاله خود با عنوان «ظرفیتهای سیاستگذاری امنیتی فدراسیون روسیه در منطقۀ آسیای مرکزی برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» که در این همایش پذیرفته شد، تلاش کرده است به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به الگوهای روسی و چارچوب سیاستگذاری فدراسیون روسیه در منطقۀ آسیای مرکزی در بعد امنیتی، تأثیر این الگوها در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چگونه خود را متبلور میسازد؟
نگارنده در پاسخ این فرضیه را مطرح میکند که از نگاه مدیریت خطر، ظرفیتهای ایجاد شده در آسیای مرکزی میتواند فرصتها و پویاییهایی را در اختیار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار دهد.
در مقاله پذیرفتهشده تحت عنوان «فرصتها و موانع همکاری ایران و روسیه در پرتو تحولات ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی» به قلم دکتر «مصطفی قادری حاجت» استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس و «حسین امیرابراهیمی» دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، میخوانیم: منطقۀ قفقاز جنوبی به واسطه موقعیت ارتباطی و گذرگاهی در ناحیه جغرافیایی اوراسیا، ویژگیهای ثابت و متغیر ژئوپلیتیکی برای بازیگران و کنشگران منطقهای و فرامنطقهای جذابیتهای ویژهای دارد. بحرانهای سرزمینی، قومی، سیاسی و اقتصادی پدیدآمده در منطقه قفقاز، ناشی از فروپاشی شوروی به تشدید بحران در منطقه منجر شدهاند.
از آنجا که منافع بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بیشتر با یکدیگر در گروهی از همکاری تا رقابت در نوسان است. با توجه به اهمیت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی در سه سطح محلی، منطقهای و جهانی برای کشور روسیه و همچنین موقعیت ایران به عنوان کشوری مهم در منطقه است؛ موضوعی که موجب شده است، ایران و روسیه به واسطه تفاوت در علائق و نگرانیهای ژئوپلیتیکی همزمان در منطقه، منافع متقابل یا متضاد خود را پیگیری کنند. بهنظر میرسد در سطح منطقه دو کشور از قابلیتها و ظرفیتهای سازماندهی نهادهایی مؤثر برای حل و فصل مسائل و توسعه، امنیت و همکاری برخوردارند.
چند مقاله دیگر نیز در این زمینه پذیرفته شدندکه عبارتند از: «بررسی ماهیت جغرافیایی بحران قفقاز و آنچه از جغرافیا و نقشه باید آموخت» و «خطای اسنادی تزارها در مقابل یانکیها: مطالعۀ موردی قفقاز». ضمن اینکه مقاله «الگوی همکاری روسی ـ ترکی در بحران سال ۲۰۲۰ قرهباغ و تأثیر آن بر آیندۀ روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه در قفقاز جنوبی» به قلم «محمد صداقت» دانشجوی دکتری مطالعات منطقهای دانشگاه تهران در این همایش ارائه شد.
بسترها و چشمانداز روابط در غرب آسیا
«زهرا معارفوند» دانشآموخته کارشناسی ارشد روابط بینالملل، دانشگاه آزاد کرج در مقاله «همکاریهای منطقهای ایران و روسیه در غرب آسیا» که در همایش مورد پذیرش قرار گرفت، نوشته است: تعامل و تقابل قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در غرب آسیا لزوم همگرایی و همکاری بیشتر میان ایران و روسیه را در شرایط نوین منطقه ایجاب میکند. نبود دولتهای دمکراتیک و نبود ثبات داخلی و عقلانیت سیاسی در میان رهبران کشورهای منطقه، غرب آسیا را دچار تلاطم و بحرانهای بیشمار کرده است. ایالات متحده که بعد از فروپاشی اتحاد شوروی همچنان خود را تنها قدرت عرصه بینالملل میداند، یکجانبهگرایی در سیاست بینالملل را دنبال میکند. سیاستهای یکجانبهگرایی آمریکا در دولت ترامپ روشن ساخت که ایالات متحده در عرصه جهانی خود را بیرقیب میداند و همچنان از این سیاست پیروی میکند.
روابط تهران و مسکو در طول تاریخ معاصر، روابطی پر فراز و نشیب بوده است که در دهههای اخیر متأثر از نگرش سیاسی راهبردی نخبگان سیاست خارجی دو کشور بوده و بهشکلی نیز از تحولات منطقهای و نظام بینالملل تأثیر پذیرفته است.در مقاله پذیرفتهشده دیگر تحت عنوان «دلایل همکاری ایران و روسیه در غرب آسیا» به قلم «عاطفه شهسواری» دانش آموخته کارشناس ارشد دانشگاه شهید بهشتی و «یوسف صابر» دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی تهران، میخوانیم: روابط ایران و روسیه از زمان روی کارآمدن دونالد ترامپ و با افزایش تنشها میان تهران و واشنگتن تقویت شد.
مقاله دیگری که در این زمینه پذیرفته شد به «بررسی افول روسیه و تأثیر آن بر همکارهای راهبردی با ایران در غرب آسیا» ارتباط مییافت.
«محمد کرمپوری» دانشجوی دکترای اندیشه سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد و «منصور باقدم» دانشآموخته کارشناسی ارشد روابط بینالملل دانشگاه تربیت نویسندگان آن معتقدند: افول و ظهور قدرتهای بزرگ در سیستم بینالمللی همواره یکی از موضوعهای روابط بینالملل بوده است. در این زمینه روسیه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی به عنوان قدرت درجه دوم محسوب میشود و این کشور در مقایسه با قدرتهای بزرگ و نوپدید سیستم بینالمللی روند افول را طی میکند. این پرسش مطرح میشود که افول روسیه چه تأثیری بر همکاری راهبردی این کشور با ایران در غرب آسیا داشته است؟ درپاسخ گفته شد که نظریه چرخه قدرت همواره برای بررسی میزان افول و صعود قدرتهای بزرگ بهکار گرفته میشود.
نقش رسانههای جمعی
در مقاله «نقش رسانههای جمعی در مدیریت افکار عمومی روسیه در مورد روابط دوجانبه و چندجانبه با جمهوری اسلامی ایران» به قلم «علیرضا ولیپور» استاد آموزش زبان روسی دانشگاه تهران، «مصطفی فضلوی» دانشآموخته کارشناسی ارشد آموزش زبان روسی دانشگاه تهران و «مهدیه قاسمی» دانشجوی دکتری آموزش زبان روسی دانشگاه تهران آمدهاست: افکار عمومی روسیه نسبت به جمهوری اسلامی ایران را رسانههای جمعی مدیریت میکنند و برای نفوذ در لایههای مختلف جامعه روسیه باید در درجه اول راه نفوذ به رسانههای جمعی روسیزبان را پیدا کرد و از این ابزار برای پیشبرد هدفهای کشور بهره برد.
بنا بر محتوای این مقاله پذیرفتهشده، پس از بررسی جایگاه ایران در اسناد بالادستی فدراسیون روسیه برای درک درست از مواضع رسمی دولت روسیه نسبت به جمهوری اسلامی ایران، عملکرد رسانههای جمعی روسیزبان در انتشار اخبار مرتبط با ایران در پلتفرمهای مختلف بررسی و ارزیابی نهایی از تأثیر آن اخبار بر جامعه گزارش آماری تهیه شد.با این روش انحراف هر رسانه از مواضع رسمی دولت روسیه شناخته شده و معیاری برای تعیین رسانههای تأثیرگذار در روسیه به دست آمده است. این معیار میتواند در انتخاب رسانه برای گسترش اخبار مرتبط با جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گیرد.
«الهه کریمی ریابی» استادیار گروه مطالعات روسیه دانشکدۀ مطالعات جهان دانشگاه تهران در مقاله مورد پذیرش قرار گرفته خود با عنوان «بررسی نقش کانالهای تخصصی تلگرامی فارسی در روابط ایران و روسیه» به بررسی ۱۰ کانال تلگرامی مهمی که به زبان فارسی در حوزۀ روابط ایران و روسیه فعال هستند از نظر محتوایی پرداخته و نوشته است: بررسی موضوعی کانالهای تلگرامی بیانگر آن است که تعداد قابل توجهی از آنها مسائل مربوط به روابط ایران و روسیه را رصد میکنند و آخرین اخبار و اطلاعات مربوط به منطقه را در اختیار مخاطبان خود قرار میدهند. نکته درخور توجه این است که بیشتر اعضای این کانالها را کارشناسان منطقه، استادان دانشگاه، پژوهشگران حوزۀ روابط بینالملل و علوم سیاسی و کارشناسان نهادهای دولتی مرتبط با مسائل منطقه تشکیل میدهند. این موضوع بیانگر اهمیت این کانالها و نقش مهمی است که آنها در تبادل دادههای مربوط به روابط دو کشور دارند.
دو کشور با وجود توسعه مناسب روابط سیاسی، موفقیت چندانی در توسعه روابط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی متناسب با ظرفیتهای دو کشور نداشتهاند.در مقاله پذیرفتهشده دیگر با عنوان «دیدگاه شهروندان روسیه در خصوص ایران؛ مطالعه موردی بررسی پنج سایت خبری بزرگ روسیه» به قلم «موسی عبداللهی» عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، میخوانیم: روابط ایران و روسیه بهدلیل همجواری، فرصتها و تهدیدهای مشترکی که هر دو کشور با آن مواجه هستند؛ اهمیت زیادی دارد. دو کشور با وجود توسعه مناسب روابط سیاسی، موفقیت چندانی در توسعه روابط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی متناسب با ظرفیتهای دو کشور نداشتهاند. یکی از مسائلی که بهتازگی در روابط کشورها بسیار مورد توجه قرار گرفته است، نیروی نرم و دیدگاه شهروندان کشور هدف در مورد کشور مقابل است. در ایران بهدلیل تجربههای تلخ تاریخی و معاصر دیدگاه چندان مثبتی نسبت به روسیه وجود ندارد. در روسیه نیز بهدلیل ناآگاهی و تجربههای تاریخی شناخت مناسبی نسبت به ایران وجود ندارد.
موانع و ظرفیتهای همکاری
«راهبردهای ارتقای روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه با استفاده از مدل راهبردی SOAR» یکی از مقالات پذیرفتهشده در این همایش بود که «امیررضا اسدی» دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات غرب آسیا و شمال آفریقا دانشگاه علامه طباطبایی و «عبدالله مرادی» عضو هیات علمی دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی معتقدند: روابط تهران و مسکو در طول تاریخ معاصر، روابطی پر فراز و نشیب بوده است که در دهههای اخیر متأثر از نگرش سیاسی راهبردی نخبگان سیاست خارجی دو کشور بوده و بهشکلی نیز از تحولات منطقهای و نظام بینالملل تأثیر پذیرفته است.
از نگاه آنان، با وجود همسوییها در مواضع سیاسی بهویژه در برابر بحرانهای امنیتی غرب آسیا و نیز رویکرد انتقادی به نظام بینالمللی، اما همچنان روابط ایران با فدراسیون روسیه، با چالش استخراج نشدن راهبردها، اجماع سیاسی و جهتدهی محیط اقتصادی کشور مواجه است. این مساله در دورههای متعددی بر سطح روابط دو کشور و رسیدن به منافع مورد انتظار ایران از روابط با روسیه تأثیر منفی گذاشته است.
«معصومه فلاحتی» دانشجوی دکتری روابط بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در مقاله خود با عنوان «فراز و فرود روابط تهران و مسکو؛ تنگناهای رسیدن به تعاملات راهبردی» که در این همایش بینالمللی مورد پذیرش قرار گرفت، نوشته است: روابط تهران و مسکو همواره با فرازو فرودهای فراوانی همراه بودهاست و همیشه یکی از حالتهای رقابت و دشمنی یا دوستی بوده است. از بزرگترین انگیزههای گسترش روابط و همکاری مشترک دو کشور ایران و روسیه، سیاست ضدآمریکایی هر دو بوده است. روابط این دو کشور در سالها همواره با چالشها وفرصتهایی روبهرو بوده است.
از بزرگترین انگیزههای گسترش روابط و همکاری مشترک دو کشور ایران و روسیه، سیاست ضدآمریکایی هر دو بوده است.در ادامه این مقاله میخوانیم: روسیه همواره بهدنبال کسب منافع برای خود از ایجاد روابط با ایران بودهاست و از این همکاریها برای پیشبرد هدفهای خود در منطقه استفاده کردهاست. از آنجا که مناسبات کشورها را زمانی میتوان راهبردی توصیف کرد که هر دو طرف در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و فرهنگی دارای بالاترین سطح مناسبات باشند، بنابراین روابط تهران و مسکو در شرایط کنونی روابطی راهبردی نیست، اما ایران میتواند با بهکارگرفتن سیاستهای هوشمندانه و بهرهگیری از موقعیت راهبردی و ژئوپلیتیکی خاص خود و استفاده از فرصتهایی که برای حل مناقشات در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی میتواند بهعنوان میانجی در اختیار داشته باشد، اهمیت حضور و کنشگری خود را افزایش دهد و روابط دو کشور را به سوی تعاملات راهبردی پیش ببرد.
همچنین «عابد نوروزی زرمهری» دانشجوی دکتری مطالعات منطقهای گرایش آسیای مرکزی و قفقاز در مقاله «نقش راهگذر شمال ـ جنوب در تحول روابط امنیتی ایران و روسیه» که در این همایش پذیرفتهشد، آورده است: پیوند امنیت ملی ایران با امنیت و ثبات منطقۀ اوراسیای مرکزی و تأثیر رفتار کنشگران آن بهویژه روسیه در پویشهای امنیتی اوراسیا، انتخاب راهبردهای مناسب در روابط با این کشورها را پیچیده کرده است. حضور قدرتهای بزرگ و فرامنطقهای، بیثباتی در برخی از جمهوریهای منطقه، حرکتهای جداییطلبانه، مقابله با حضور ایران در ترتیبات منطقهای، قاچاق، تروریسم و افراطگرایی و موارد دیگر ایران را به درپیش گرفتن راهبردهای تدافعی در رویارویی با این تهدیدها هدایت کرده است.
از نگاه وی، یکی از راهبردهای تدافعی به کاربستن طرحهای کارکردی در منطقه است. راهگذر شمال ـ جنوب از مهمترین طرحهای کارکردی ـ اقتصادی در منطقه است که اوراسیا را از مسیر ایران به خلیج فارس و جنوب شرق آسیا متصل میکند. علاوه بر مشکلات مالی موجود، به سبب عاملهای سیاسی مختلف تکمیل این طرح در اولویت کشورها و جایگاهی برتر در هدفهای سیاست خارجی قرار نگرفته است.
نقش پارلمانها
«بررسی زمینههای همکاری پارلمانی منطقهای ایران و روسیه در چارچوب آسیای مرکزی» عنوان مقاله پذیرفتهشده به قلم دکتر «سید داود آقایی» استاد مطالعات منطقهای دانشگاه تهران و «غلامرضا خادمی» دانشجوی دکتری مطالعات منطقهای دانشگاه تهران بود که معتقدند: آنچه اکنون کمتر سبب اختلاف پژوهشگران مطالعات منطقهای قرارمیگیرد، نقشآفرینی بازیگران غیردولتی در فرایند همکاری منطقهای است. با وجود این، در مطالعات منطقهای ظرفیت بالقوۀ پارلمان و همکاریهای پارلمانی چندجانبۀجمهوری اسلامی ایران و روسیه دیده و بررسی نشده است. هرچند هم جمهوری اسلامی ایران و هم روسیه در برخی مجامع پارلمانی از جمله مجمع مجالس آسیایی عضویت دارند.
بررسی ظرفیت پارلمانگرایی چندجانبه در تسهیل زمینههای همکاریهای منطقهای ایران و روسیه بهعلاوه کشورهای آسیای مرکزی برای نمونه در افغانستان در چارچوب هزینه ـ فایده و البته ارائۀ راهکارها در خور تأمل جدی است. علاوه بر این، مجامع پارلمانی دیگر همچون مجامع پارلمانی کشورهای مستقل همسود در سطح منطقه فعال هستند. براین اساس، بررسی ظرفیت پارلمانگرایی چندجانبه در تسهیل زمینههای همکاریهای منطقهای ایران و روسیه بهعلاوه کشورهای آسیای مرکزی برای نمونه در افغانستان در چارچوب هزینه ـ فایده و البته ارائۀ راهکارها در خور تأمل جدی است.
«از خزر تا هلسینکی؛طرح توسعۀ کانال ولگا-بالتیک و تأثیر آن بر روابط ایران و روسیه» از جمله مقالات ارائه شده در روز همایش به قلم دکتر «خدایار براری» استادیار گروه مطالعات روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و «الهه بروجردی» دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات روسیه گروه روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران بود.
از نگاه این دو کارشناس حوزه آسیای مرکزی و قفقاز، اگرچه دو دهه از امضای موافقتنامۀ کریدور شمال ـ جنوب بین سه کشور ایران، روسیه و هند میگذرد، هنوز این طرح به طور کامل محقق نشده است. این مسیر که دریای عمان و بندر چابهار ایران را از راه روسیه به دریای بالتیک و فنلاند متصل میکند، در صورت عملیاتیشدن میتواند به یکی از مسیرهای مهم حملونقل جایگزین و رقیب مسیر کانال سوئز تبدیل شود. در این صورت اهمیت ژئوپلیتیک و جایگاه ایران در منطقه و نقش آن در تجارت بینالملل افزایش خواهد یافت. بنابراین میتوان انتظار داشت که طرحهایی چون توسعۀ آبراه ولگا علاوه بر تسهیل و افزایش روابط تجاری ایران با روسیه از راه دریای خزر، موجب تقویت ترانزیت بینالمللی از مسیر ایران و راهروی شمال ـ جنوب میشود.
شماری دیگر از مقالات پذیرفتهشده در این همایش بینالمللی که به موضوع چالشها و فرصتهای همکاری تهران- مسکو پرداختهاند عبارتند از: «لزوم همکاری مشترک دفاع زیستی ایران و روسیه برای مقابله با بحرانهای بیولوژیکی» و «جایگاه فدراسیون روسیه در سیاست همسایگی جمهوری اسلامی ایران».