تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۶

تهران - ایرنا - امروز می خواهیم سالروز میلاد سیدالشهدا (ع) را جشن بگیریم اما نمی‌دانم چرا برخی بغض می‌کنند و برخی هم اشک‌ بر گونه‌هایشان جاری است؟

امروز پانزدهم اسفند برابر با سوم شعبان و سالروز میلاد امام حسین (ع) است. در چنین روزی حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) خوشحال از تولد حسین بودند ولی چرا برخی عادت دارند در چنین روزهایی هم اشک بریزند؛ مگر امروز عزای پسر فاطمه است؟ شاید اشک شوق می ریزند یا شاید ناخودآگاه به صحرای کربلا گریز می زنند و به یاد مصیبت های سیدالشهدا (ع) اشک می ریزند یا اصلا دل هایشان اینگونه است که با شنیدن نام حسین (ع)، می لرزد و اشکهایشان جاری می شود. 

شاید شما هم این افراد را دیده باشید که اگر دیده اید، خوشا به حالتان. این دلسوختگان برای گریه کردن به دنبال بهانه نیستند. یعنی هر چیزی را می بینند، چهره معشوق را در آن به نظاره می نشینند و با محبوب خود نجوا می کنند. دامنه این نظاره از تولد تا وفات بلکه بعد از وفات است و برای خود معیار کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا را دارند. مثلا همین افراد وقتی نوزادی را می بینند، ناخودآگاه به یاد طفل شش ماهه حسین می افتند. مگر می توان نوزادی را دید که گردن نازکی دارد و لب هایش را باز و بسته می کند و آنگاه به یاد علی اصغر نیفتد.

این افراد با دیدن یک کودک سه ساله به یاد کربلا می افتند، به ویژه اگر دختر باشد و با شنیدن گریه یک کودک هم مصیبت های عاشورای حسینی را به یاد می آورند. برخی حتی با دیدن سایه یک درخت هم دل را راهی دشت کربلا می کنند که چگونه امام حسین (ع) و یارانش در آن آفتاب سوزان با حرامیان جنگیدند.

دیدن آب که یک مساله طبیعی و پیش پاافتاده است و سفارش سیدالشهدا (ع) است که فرمود شیعتی مهما شربتم ماء عذب فاذکرونی؛ ای شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید. آب می نوشند و می گویند السلام علیک یا ابا عبدالله. به ویژه اگر آب گوارا و خنکی باشد؛ بگذریم از آنان که آب خنک نمی نوشند. این عاشقان اگر فرصتی پیدا کنند و به کوه و جنگلی هم بروند با دیدن نهر آب می گویند صلی الله علیک یا ابا عبدالله و گاهی این بیت را زمزمه می کنند که از آب هم مضایقه کردند کوفیان.

عزاداری سیدالشهدا به جای خود که دو ماه محرم و صفر را سر از پا نمی شناسند و هر جایی خیمه و هیاتی برپا باشد، خود را به آن می رسانند تا اشکی بریزند و با مصیبت های امام حسین (ع) بر سر و سینه خود بزنند. برخی فکر می کنند این گونه عزاداری کردن باعث افسردگی انسان می شود در حالی که روضه های سیدالشهدا نه باعث دل مردگی و نه عامل افسردگی است بلکه باعث نشاط روحی عزاداران است و به قول برخی مداحان «خبر ندارن، حسین آغاز زندگیه. اتفاقا روضه، نور میده دل هارو»

شاید این عاشقان می خواهند به امام سجاد (ع) اقتدا کنند که هر گاه آب می دید، یادی از پدرش می کرد و اگر گوسفندی را می خواستند ذبح کنند، سوال می کرد آیا به این گوسفند آب داده اند یا نه و هنگامی که پاسخ مثبت می شنید، می فرمود اما پدر مرا با لبان تشنه میان دو نهر آب به شهادت رساندند. شاید هم می خواهند به سفارش امام صادق (ع) به ریان بن شبیب عمل کنند که فرمود اگر خواستی بر چیزی گریه کنی بر حسین گریه کن. 

به هر حال امروز عید است و شیعیان باید به این روایت عمل کنند «یحزنون لحزننا و یفرحون لفرحنا»؛ شیعیان در غم و شادی ائمه شریک هستند. با این اوصاف حال و وضع برخی شیعیان اینگونه است که فقط در این روز شادند ولی قلب هایشان با محبت حسین می تپد. شاید آنها که سن و سالی را تجربه کرده باشند، به یاد داشته باشند که در هشت سال دفاع مقدس، رزمندگان چگونه از امام حسین (ع) درس می گرفتند و با سربند یا حسین و یا ابوالفضل در میدان های جنگ حضور می یافتند. آن ها که فرمانده بودند، می گفتند «امیری حسین و نعم الامیر» امام حسین فرمانده من است و چه خوب فرمانده ای! برخی از رزمندگان هنگام شهادت با مشت های گره کرده فریاد یا حسین سر می دادند و برخی آروز می کردند که همچون حسین سر جدا باشند. رزمندگانی را به یاد داریم که هنگام حمله به دشمن فریاد می زدند ای لشکر حسینی تا کربلا رسیدن یک یا حسین دیگر.

نمونه ای از این عرض ارادت ها به محضر امام حسین (ع) با سرود نوجوانان آباده ای به خاطره ای تبدیل شد که برای نسل های بعدی نیز شیرین است. داستان گفت و گوی یک فرزند با پدر شهیدش «درد دلامو که شنید، حرف حسین وُ پیش کشید، خونم مگه رنگین تره خون حسینه، جونم مگه شیرین تره جون حسینه؟ یه جون اگه دادم به راه دین و ایمون، صد جون هزارونش به قربون حسینه»

زمانی هم که شهیدی را از معرکه می آوردند و در شهر تشییع می کردند، پدر شهید در وداع آخر با فرزند خود می گفت که پسرم فدای علی اکبر حسین یا مادر شهید می گفت که خون فرزندش از خون علی اکبر حسین که رنگین تر نیست. البته تشییع پیکرهای شهدا، حس و حال خود را داشت ولی عاشقان حسینی هنگام تشییع مردگان نیز با نام حسین (ع) آرام می گیرند و آرزو می کنند که دم مردن نام سیدالشهدا بر لبانشان نقش ببندد. وقتی پیکری را برای دفن آماده می کنند، این عاشقان می گویند این میت، کفن دارد ولی ارباب ما در کربلا کفن به غیر بوریا نداشت یا هنگامی که صورت میت را در قبر بر روی خاک می گذارند، به بازگویی مصیبت های کربلا می پردازند و می گویند حسین ما سر در بدن نداشت. 

ارادتمندان حسینی حتی عبادت های خود را با رنگ و بوی حسینی زینت می بخشند. مثلا اگر بخواهند نماز بخوانند، به دنبال تربت کربلا می گردند؛ کام فرزندان خود را با تربت حسین باز می کنند و اگر مریض لاعلاجی داشته باشند، مقداری تربت به او می دهند که راحت راهی سفر آخرت شود. 

این افراد هر زمانی هم که به پابوسی حرم امام رضا (ع) نائل می شوند، در آنجا نیز پس از زیارت و ذکر مصیبت، گریزی هم به مصیبت های سیدالشهدا می زنند. مداحان و ذاکران اهل بیت (ع) در این زمینه به زیبایی هنرنمایی می کنند. به عبارت دیگر پایان هر مراسمی به امام حسین یا برادرش حضرت ابوالفضل ختم می شود. مثلا روضه حضرت عباس در آخرین شب ایام فاطمیه از سنت های قدیمی است که هیاتی ها بر آن تاکید دارند. اگر قرار باشد از امام سجاد (ع) و امام صادق (ع) و سایر ائمه مطلبی گفته شود یا مصیبتی خوانده شود، پایانش با مصیبت امام حسین (ع) خواهد بود. 

برای این افراد هر چیزی بوی حسین می دهد. وقتی به مکه می روند و به دور خانه خدا می چرخند و سعی و صفا مروه را انجام می دهند، این شعر را زیر لب زمزمه می کنند «گِرد حرم دویده ام، صفا و مروه دیده ام، هیچ کجا برای من کرب بلا نمی شود» و هنگامی هم که قاری قرآن را می بینند، بدون مقدمه به یاد لب های قاری قرآن در مجلس یزید می افتند که پیامبر اکرم (ص) بر همان لب ها بوسه می زد ولی دشمن پیامبر با چوب خیزران.

عاشقان حسینی علاقه ویژه ای به سوره فجر دارند که امام صادق (ع) فرمود سوره امام حسین (ع) است و تاکید کردند در نمازهایتان بخوانید. آیه نهم سوره کهف که می فرماید ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من ایاتنا عجبا و آخرین آیه سوره شعرا که می فرماید و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون، خاطرات کاروان امام حسین به سمت کوفه و شام را تداعی می کند که آن حضرت با سر بریده به تلاوت این آیات پرداختند. 

اعیاد و مناسبت های مذهبی یکی از بهترین زمان ها برای ذکر حسین است. در روز عرفه که دعای عرفه امام حسین (ع) خوانده می شود، برخی مداحان در هر فرازش از حاضران اشک می گیرند و روزهای جمعه در دعای ندبه با خواندن «این الطالب بدم المقتول بکربلا» عقده های یک هفته را می گشایند. خلاصه هر موقعیتی را مغتنم می شمارند تا دل های خود را با یاد سیدالشهدا (ع) التیام بخشند. شب های جمعه نیز که جای خود را دارد و با خواندن زیارت عاشورا و ذکر مصیبتی، توشه ای برای مردگان خود می فرستند.

با وجود این همه توفیق باز آرزو می کنند که هنگام ترک دنیای فانی و در عالم برزخ میزبان سید الشهدا (ع) باشند و اینگونه می خوانند از جوانی به پیری رسیدم، عاقبت کربلا را ندیدم. برخی نیز این شعر را زمزمه می کنند «تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده، تابگیرم در بغل قبر شهید کربلا، بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» 

برای این عاشقان، زیارت کربلای حسینی که دیگر جای خود دارد. به عشق سید و سالار شهیدان هر روز عرض ارادتی به آن حضرت کرده و با توجه به احادیث وارده رو به کربلا کرده و سلامی به ارباب می دهند تا ثواب زائران را ببرند. بسیاری از این دلدادگان فقط دلداده نیستند که گوش خود را به کلام سرور آزادگان جهان سرسپرده اند و اخلاق حسینی را به ارث برده اند.

این افراد اگر دین هم نداشتند، آزاده بودند، چه رسد به این که دیندار و محب اهل بیت (ع) هستند. وقتی امام حسین (ع) می فرماید چیزی را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد، مواظب زبان خود هستند و هنگامی که می فرماید هر که با خشم خدا، خواهان خشنودی مردم باشد، خداوند او را به مردم وامی گذارد، کاری نمی کنند که خشم خدا را بر انگیزند. این افراد از انتقاد استقبال می کنند چون مولایشان می فرماید دوست واقعی یک انسان کسی است که از او انتقاد می کند و کسی که با او دشمنی دارد، به تعریف و تمجید می پردازد یا در جایی دیگر می فرماید از نشانه های دانشمند، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است.

اگر شما هم در جشن میلاد امام حسین (ع) کسی را دیدید که در حال دست زدن، اشک هم می ریزد، تعجب نکنید. او دلبسته حسین است و جاری شدن اشکش با نام سیدالشهدا (ع)، دست خودش نیست، دست دلش است که اینگونه او را واله و شیفته امام سوم کرده است.