ناشایستهگزینی نه تنها بر بهرهوری کنونی اثرگذار است بلکه پیامدهای جبرانناپذیر بین نسلی را موجب میشود. با توجه به اینکه تحرکپذیری نیروی کار و سرمایه، بسیار بالا و بیشتر از دهههای پیش شده است، پیشنهادهای سیاستی برای پیشگیری از تهی شدن کشور از سرمایه انسانی و فیزیکی قابل طرح است.
انجمن اقتصاددانان ایران در راستای مسئولیت اجتماعی خود، اظهارنظرهای سیاستی را در موضوعهای مختلف اقتصادی تدوین و منتشر میکند. این انجمن در تازهترین اظهارنظر سیاستی «شایستهسالاری و پرهیز از تصمیمها و اظهاراتی که موجب مهاجرت نخبگان و خروج سرمایه از کشور میشود» را مورد توجه قرار داده است.
در این اظهارنظر سیاستی میخوانیم:
در شرایطی که فشارهای اقتصادی کمرشکنی بر دوش مردم سنگینی میکند و تحریمهای ظالمانه غرب در دهه اخیر به حداکثر خود رسید، ضرورت تقویت همدلی، امیدواری، همبستگی و حس تعلقخاطر به کشور بیش از پیش احساس میشود.
هر یک از ما به نسبت سهم و نقش خود در برابر کشور و مردم، مسئول هستیم. مبادا رفتار و تصمیمها موجب نفاق، اختلاف بیشتر، دلسردی، عزلت، خروج و هر آنچه که مورد هدف تحریمهای ظالمانه بوده است، شود و مردم را ناامید و رویگردان کند.
اصلیترین عامل تولید، نیروی انسانی است که هر دو صاحبان نیروی کار و سرمایه را دربر میگیرد و در واقع سرمایه چیزی غیر از انباشت و تبلور تلاشهای فیزیکی و فکری نیروی کار نیست.انجمن اقتصاددانان ایران بنا به مسئولیت اجتماعی خود تلاش دارد مکانی برای گفتوگو و تعامل فراگیر باشد و با اظهارنظرهای سیاستی مختلف به صورت پیوسته مسائل مهم و مرتبط با توسعه و اقتصاد کشور را بررسی کند و به عنوان یک نهاد علمی و مدنی، در کنار مردم و بخش خصوصی، برای بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور تلاش کند.
عوامل و مؤلفههای مهم نهادی و غیراقتصادی بر اقتصاد و وضعیت رفاهی جامعه اثرگذار هستند که یکی از آنها مناسبات حاکم بر شیوه بهکارگیری نیروی کار و سرمایه و فراهمکردن شرایط مناسب برای فعالیت آنهاست. بهبود محیط کسبوکار فقط برای بهکارگیری سرمایه نیست بلکه برای فعالیت نیروی انسانی نیز بسیار مهم است.
اصلیترین عامل تولید، نیروی انسانی است که هر دو صاحبان نیروی کار و سرمایه را دربر میگیرد و در واقع سرمایه چیزی غیر از انباشت و تبلور تلاشهای فیزیکی و فکری نیروی کار نیست. اگر شرایط و زمین بازی برای فعالیت اقتصادی فراهم نباشد یا نسبت به کشورهای دیگر ضعف و کمبودهای اساسی داشته باشیم، تمایل به مهاجرت و ترک کشور تشدید میشود.
با توجه به اینکه تحرکپذیری نیروی کار و سرمایه، بسیار بالا و بیشتر از دهههای پیش شده است، باید در گفتار و کردار خود بسیار حساس و محتاط بود تا عامل مهاجرت نخبگان و آسیبزدن به آینده کشور نشویم.
شایستهناگزینی؛ انحراف هشداردهنده از قوانین بالادستی
راز موفقیت کشورهای پیشرفته از نظر اقتصادی، تقویت انسجام اجتماعی، سرمایه اجتماعی و شایستهسالاری واقعی است؛ در کشور ما اگر چه در همه اسناد بالادستی و قوانین از جمله قانون اساسی بر شایستهسالاری و شایستهگزینی تاکید شده اما شاهد انحراف هشداردهنده از آن هستیم.
شایستهسالاری موجب افزایش بهرهوری نیرویکار و سرمایه میشود و بر رفاه آنی و بیننسلی افراد و خانوارها اثر مثبت دارد زیرا اگر پرداختی به نیروی کار متناسب با میزان ارزش افزوده و بهرهوری باشد، از یک سو درآمد افراد افزایش مییابد و از سوی دیگر به واسطه تولید کالا و خدمات بیشتر، رفاه را برای آحاد جامعه به ارمغان میآورد. شایستهسالاری منافع سرشار اجتماعی و خیر جمعی را در بردارد.
راز موفقیت کشورهای پیشرفته از نظر اقتصادی، تقویت انسجام اجتماعی، سرمایه اجتماعی و شایستهسالاری واقعی است.ناشایستهگزینی نه تنها بر بهرهوری کنونی اثرگذار است بلکه پیامدهای جبرانناپذیر بین نسلی را موجب میشود و کشور را از ذخایر و سرمایه انسانی تهی میکند؛ خانوادهها انگیزهای برای تحصیل فرزندان خود نخواهند داشت؛ کودکان و جوانان با دیدن سرنوشت شایستهها بیانگیزه میشوند و از استعداد خود بهره نمیگیرند زیرا سرنوشت آنها را آینه آینده خود میدانند. مهاجرت نخبگان و خروج سرمایه وسوسهکننده میشود یا موجب عزلتنشینی و خانهنشینی شایستگان میشود.
علاوه بر این، ناشایستهگزینی اثرات روحی و روانی بر جامعه تحمیل میکند؛ جامعه را سرخورده و از تلاش و تحمل سختیها و دشواریها باز میدارد و سرمایه اجتماعی که برای توسعه به آن نیاز داریم تضعیف و تخریب میشود.
شایستهگزینی چگونه محقق میشود؟
برخی از نمودهای عینی شایستهسالاری و فراهم کردن فضای امن، آزاد و مناسب برای فعالیت صاحبان نیروی کار و سرمایه عبارتند از:
۱. انتخاب و گزینش مدیران و مسئولان بهگونهای که تعقل و تخصص آنها مورد قبول جامعه باشد؛ این اقدام تضمینی برای کاهش هزینههای هنگفت و جبرانناپذیر ناشی از تصمیمهای اشتباه است.
۲. انتخاب کارمندان، قضات و اعضای هیأت علمی دانشگاهها بهگونهای که بیشترین بهرهوری را در جهت تأمین اهداف به همراه داشته باشد؛ همانا آزادی آکادمیک و علمی، موجب رشد و پیشرفت درونزا و پایدار خواهد بود.
۳. ایجاد فضای مناسب کار برای نیروی انسانی که شفافیت، آزادی بیان و نظر، اندیشه و نقد، رقابتپذیری سالم، انگیزهزا، عدالت در فرصتهای برابر و ارزیابی براساس بهرهوری باشد تا موجب بیشترین تولید، اعتماد، احساس تعلق خاطر و عِرق به کشور، تلاش بیشتر و ارتقاء سطح دانش و مهارت، تعامل بهجای تعارض و ارتقاء سرمایه انسانی و اجتماعی و جلوگیری از فرار نخبگان شود.
مبادا تصمیمهای عجولانه اظهارنظرهای نسنجیده ما سبب گسست بین اصناف گوناگون، بین مردم و سرمایهگذاران و گروههای مختلف شود که در آن صورت قابل جبران نخواهد بود.۴. حفاظت از مالکیت خصوصی، ایجاد فضای امن و کمریسک برای سرمایهگذاری و پرهیز از دخالتهای ناموجه و مداخلههای هجومی، غیرقانونی، افزایش نااطمینانی و شوراندن مردم و افکار عمومی علیه صاحبان سرمایه و نمایندگان بخش خصوصی بهگونهای که فضای رقابتی تقویت، روال مناقصه و مزایده سالم و عاری از فساد برگزار و از فرار انواع سرمایهها جلوگیری شود.
صاحبان سرمایه زیرساخت کشور را میسازند، نیازهای کالایی و خدماتی را تأمین میکنند، اشتغال ایجاد و به نیروی کار دستمزد میدهند، برای تأمین کالاهای عمومی مالیات میپردازند و یک خدمتگزار واقعی برای مردم و نظام هستند. سرمایهگذاران و کارآفرینان باید احساس کنند اهمیت وجود آنها درک میشود و نباید دلزده شوند و اختلاف، انفصال و نفاق بین مردم و سرمایهگذاران واقعی ایجاد شود.
مبادا تصمیمهای عجولانه اظهارنظرهای نسنجیده ما سبب گسست بین اصناف گوناگون، بین مردم و سرمایهگذاران و گروههای مختلف شود که در آن صورت قابل جبران نخواهد بود.
۵. کیفیت نهادی و ایجاد فضای رقابتی با به حداقل رساندن مجوزها و گزینشهایی که بهرهوری در سطح جامعه، چه برای نیروی کار و چه برای سرمایه را کاهش میدهد و ایجاد انحصار میکند.
۶. ایجاد فضای گفتوگوی فراگیر احترامآمیز همراه با ارجگذاری به هر کسی که در سالیان گذشته به کشور و مردم خدمت کرده و پرهیز از تخریب سرمایههای اجتماعی و قضاوتهای احساسی و نابهجا بهگونهای که شاهد احساس خوشایند و تعلق خاطر به خانواده بزرگ کشور باشیم.
شایستهسالاری باید خود را در پرداخت حقوق و دستمزد متناسب نیز نشان دهد؛ کسانی که سالها برای کسب مهارت و دانش تلاش کردهاند باید بتوانند دستمزدی متناسب و معقول بگیرند.در این صورت است که نور امید در دل جوانان و همه اقشار کشور زنده میماند و هنجارهایی از نوع خدمت واقعی، از خودگذشتگی و غیره رنگ نمیبازد. زیرا تخریب یک فرد فقط باعث دلسردی آن فرد نمیشود بلکه دلسردی جمعی زیاد را به همراه خواهد داشت.
۷. حاکمیت قانون، برخورد عادلانه و قانونمدارانه منتج از عقلانیت و خرد جمعی با نیروی انسانی و صاحبان سرمایه و پرهیز از دوگانگی و تبعیض، آزادی عمل، کیفیت حقوقی و وجود نهاد قضایی غیرفاسد، میتواند از مهاجرت سرمایه انسانی و خروج سرمایه مادی جلوگیری کند.
۸. ثبات در تصمیمها، پرهیز از تصمیمهای خلقالساعه و تغییر مکرر قوانین و مقررات، اعتماد اجتماعی را افزایش میدهد و از سردرگمی و خروج جلوگیری میکند.
۹. شایستهسالاری باید خود را در پرداخت حقوق و دستمزد متناسب نیز نشان دهد؛ کسانی که سالها برای کسب مهارت و دانش تلاش کردهاند باید بتوانند دستمزدی متناسب و معقول بگیرند و گرنه موجب سرخورده شدن آنها و بیانگیزه شدن خانوارها در تحصیل کودکان خود و بهطور کلی تهدید بیننسلی میشود. عدالت در پرداخت نیز به معنی پرداخت به تناسب بهرهوری نیروی کار ماهر و تأمین حداقل معیشت گروههای کمبهرهور است و نه برابری مطلق دستمزد.
ثبات در تصمیمها، پرهیز از تصمیمهای خلقالساعه و تغییر مکرر قوانین و مقررات، اعتماد اجتماعی را افزایش میدهد و از سردرگمی و خروج جلوگیری میکند.
افراد بهرهور و سرمایههای انسانی هستند که موجب تولید ثروت، پیشرفت و رشد میشوند و دیگران از اثرات سرریز مثبت آن بهرهمند میشوند.
ایجاد فضای مفاهمه و گفتوگوی فراگیر اجتماعی
با توجه به آنچه گفته شد و وجود شواهدی از تصمیمها و اظهارنظرهای برخی که هر کس خواست از کشور برود بیکاران را جایگزین آنها میکنیم، نتیجه حتمی آن خروج نخبگان و فرار سرمایهها، بسیار تهدیدکننده، به مرور کشور را از سرمایههای ارزشمند انسانی و مادی خالی میکند.
انجمن اقتصاددانان ایران از حاکمیت، مسئولان و مردم در هر جایگاهی تقاضا دارد با ایجاد فضای مفاهمه و گفتوگوی فراگیر اجتماعی در مورد هنجارهای یادشده، مطالبه، حمایت و عمل به آن و حساسیت نشان دادن به تصمیمها و اظهارات دافعهبرانگیز و آیندهبرانداز کشور، کمک کنیم مهاجرت و خروج سرمایه به حداقل برسد و وضعیت تولید درونزای ملی بهبود یابد تا امید، احساس تعلق و همراهی در بین مردم افزون شود.