خرم آباد - ایرنا - امروزه با گسترش آداب شهرنشینی و توسعه شهری در جوامع مختلف از جمله لرستان، سنت های عید نوروز نیز تا حدودی تحت تاثیر مدرنیته قرار گرفته است و رنگ رویی آمیخته از قدمت و نوآوری دارد.

 به گزارش ایرنا سنت ها و آیین در ایران اسلامی آنچنان متنوع و جذاب بوده که توانسته است حتی قرن ها دوام بیاورد و از نسلی به نسل بعد منتقل شود، آدابی به ظاهر ساده و بدون پیچیدگی اما دارای مفاهیم بسیار زیبا که بیشتر آنها داستانی را در پس این سادگی روایت می کنند.

بسیاری از رسوم ایرانیان داستانی زیبا دارد که فلسفه تداوم این آداب را با گذشت سال ها و قرن ها توجیه می کند، داستان هایی از جنس یکتاپرستی، عشق، امیدواری، خانواده دوستی، محبت اهل بیت  و زندگی که نشان می دهد ایرانیان احترام عمیقی برای تاریخ فرهنگی خود قائل هستند.

بدون شک عید نوروز از اصلی ترین سنت های دیرین در ایران است که قرن ها با وجود کم و زیاد خرده آداب ها در مناطق مختلف اما همیشه کانونی برای جمع شدن خانواده در لحظه تحویل سال و مجالی بوده است تا کوچک و بزرگ فامیل چندین روز را به بهانه عید در کنار هم باشند.

زمان دقیقی از سابقه عید نوروز در دست نیست اما بسیاری از منابع ، عمر این سنت زیبا را ۲ تا سه هزار سال عنوان می کنند که به جز ایران در کشورهایی همچون تاجیکستان هم با خرده سنت های متفاوتی وجود دارد.

سنت چند هزار ساله نوروز آنچنان زیبا، دلنشین، منطقی و به هنگام بوده است که نه تنها در طول قرن ها و در امواج خرافات و آداب بی اصل و نسب دوام آورده است بلکه همچنان از سنت ها و اعیاد محبوب در ایران به شمار می رود.

در لرستان نیز سنت عید نوروز و آداب قبل از آن همچنان پابرجا و محبوب  و بساط هفت سینش در هر برهه ای حتی کرونا پهن است، هرچند برخی سنت های این عید ملی در گذر از کانال مدرنیته تغییراتی داشته است اما تغییری در اصل عید نوروز ایجاد نکرده است.

پارچه های ترمه و مخمل مقهور سفره های شیشه ای هفت سین

نوروز زیبایی های خود را دارد، یکی از دلایلی که این عید را جشن می گیریم تغییر در فصل و حال مردمان است و به همین دلیل هم تغییر در خرده آداب ها خللی ایجاد نمی کند و گاهی حتی به زیبایی این عید ملی می افزاید، مانند سفره های هفت سینی که از پارچه های ترمه و مخمل به سینی های بزرگ شیشه ای، آینه ای و چوبی تغییر یافته است.

این روزها کمتر خبری از سفره های قرمز و آبی مخملی و ترمه های قدیمی مادربزرگ ها برای سفره هفت سین است، در سال های اخیر بساط شیشه ای یکی از پر طرفدارترین ها در لرستان بوده است و به تبع آن اجزای سفره نیز از ظرف های مسی و گِلی آبی رنگ جای خود را به جام های فانتزی، شیشه ای و نقره ای داده است.

یکی دیگر از تغییرات، تفاوت نگرش در سبزه عید و نوع بذری است که برای سفره هفت سین کاشته می شود، در قدیم بذر گندم جزو جدانشدنی سفره هفت سین ایرانیان بود و ساقه های سبز و ترد گندم در ظرف های مسی  و گلی بزرگ که عمدتا دایره شکل بود خودنمایی می کرد.

رفته رفته بذرهای دیگری جای خود را در سفره هفت سین باز کردند و عدس و ماش هم به سبب زیبایی چشمگیر در آغوش گندم های همیشه سبز هفت سین قد کشیدند، اما این بذرها به دلیل اینکه پس از اتمام عید در طبیعت رها می شوند و با توجه به حجم بسیار بالایی که دارند عملا موجب اسراف می شود به همین دلیل در سال های اخیر برخی خانواده ها در لرستان به ویژه زوج های جوان، ترجیح می دهند به جای کاشت و اسراف بذر، از گل های سنبل و یا آپارتمانی استفاده کنند و برخی هم که وقت بیشتری دارند از مدت ها قبل عید نوروز، دانه گیاهان و هسته میوه ها را در گلدان های کوچک خانگی می کارند تا سبزه سفره هفت سینشان باشد.

رواج خانه تکانی بدون آب و فراموشی لباس های "آب نزده"

یکی از مهمترین تغییرات در پیشواز عید نوروز در لرستان طی این سال ها، تفاوت در نوع خانه تکانی و شستشوها بوده است که هر سال نیز بیشتر مورد توجه قرار می گیرد تا شهروندان مسوولیت پذیر، به جای شستشوی بی امان و غیر ضروری وسایل منزل، دیوارها و فرش ها به خانه تکانی صرفه جویانه روی بیاورند.

این سال ها که زنگ خطر کم آبی به صدا درآمده است عده ای از مردم که تعدادشان کم هم نیست به خانه تکانی های  ضروری و به دور از هدررفت آب روی آورده اند ، زمانی هم که زنان روستا فرش و قالیچه های دست بافت خود را در سراب های بزرگ و چشمه سارهای زلال غرق در طراوت و پاکیزگی می کردند به سر آمده است و قالیشویی های صنعتی هستند که فرش خانه های شهری و حتی روستایی را برای سال نو، نونوار می کنند.

زنان لرستانی در گذشته برای آغاز خانه تکانی ( گَردیله گیری) از ابتدای اسفندماه قرآن، کاسه ای آب و چراغ نفتی کوچکی را به نیابت روشنایی در خانه می گذاشتند و خانه تکانی را آغاز می کردند که این رسم دیگر وجود ندارد و خانه تکانی های یک ماهه هم به چند روز کاهش یافته است.

همچنین یکی دیگر از رسومی که برای پیشوار عید نوروز در لرستان کمتر مورد توجه قرار می گیرد، خرید لباس های نو و در اصطلاح آب نزده است که به ویژه برای کودکان حتما انجام می شد اما این سال ها برخی از جوانترهای لرستانی حتی از این سنت خبر ندارند و برخی هم به دلیل مسایل اقتصادی، این خرده سنت را تمام و کمال به جا نمی آورند اما قدیمی تر ها همچنان به تازگی تمام لباس ها در زمان تحویل سال اعتقاد دارند و در حد توان این رسم را به جا می آورند.

نوروزی خوانی در حاشیه رسانه های جمعی

به گفته کارشناسان فرهنگی،  طی ادوار مختلف در زمان‌های گذشته خبری از تقویم، رادیو، ساعت یا تلویزیون نبود و گاهی مردم نمی دانستند که دقیق چه روز یا ساعتی نوروز است بنابراین "نوروز خوان" یا " میرنوروز" با آمدنش حکایت‌گر نوروز بود و آواز رسیدن بهار دیگری را سر می داد.

معمولا نیمه دوم اسفندماه افراد باسوادی به ‌عنوان جارچی یا نوروز خوان سوار بر اسب در روستاها می‌گشتند و با خواندن اشعاری خبر آمدن عید نوروز را به مردم می‌دادند، این اسب سواران خوش خبر که آمدن سال نو را نوید می دادند بسیار مورد علاقه مردم بودند و گاه هم به ازای دادن خبر خوش عید، کاسه ای گندم، پول، تخم‌مرغ  با شیرینی هایی به عنوان هدیه دریافت می کردند.

اما اکنون که دنیای مردنیته غرق در وسایل ارتباط جمعی شده است خبری از نوروزخوان های خوش صدا نیست و  روزها و شب های پایان سال با تیک تیک ساعت و اعلام برنامه های تلویزیونی و رادیویی سپری می شود.

چهارشنبه سوری، پابرجا با رفتار غلط

چهارشنبه سوری هم که از آیین کهن استقبال عید نوروز است در سال های گذشته در لرستان و سایر نقاط با اصول خاص و به دور از هیجان های خطرآفرین برگزار می شده اما در دهه های گذشته زیبایی این رسم در حاشیه اتفاقات ناگواری قرار گرفته است و انگار نه انگار چهارشنبه سوری برای سوزاندن غم و غصه ها بوده است.

گفته می شود ایرانیان باستان و قدیمی تر، چهارشنبه آخر سال آتشی بر پشت بام گلی یا معابر و حیاط های بزرگ منازل خود برپا می کردند و تا سیاهی و سردی را به همان شب بسپارند و به استقبال سالی روشن، گرمابخش و با نشاط بروند.

اما این سال ها به جای سوزاندن و دود کردن غصه های یک سال در آتش سرخ چهارشنبه سوری، غصه های بزرگی بر دل خانواده ها نشسته است و با مرگ یا قطع عضو عزیزان خود با رویی زرد و غم و حسرت به استقبال سال جدید رفته اند.

شیرینی " بُرساق" گم شده در ویترین رنگارنگ قنادی ها

مردم لرستان در دهه های دورتر، شب قبل از عید شیرینی به نام  "بُرساق" آماده می‌کردند و این خوشمزه مقوی شیرینی غالب در سفره های هفت سین لرستانی ها بود.

این سال ها شیرینی آردی و در روغن سرخ شده برساق جای کمتری در سفره های هفت سین دارد و در هیاهوی رنگارنگ ویترین قنادی ها و شیرینی فروشی ها گم شده است، این سال ها شیرینی های سفید با نقطه های سبز و قرمز سنتی در سفره هفت سین لرستانی ها خالی شده است و ترجیح خانواده ها به خریداری شیرینی ها جدید و امروزی در بسته های آماده است.

"باوُنوروز" پشت درهای بسته مدرنیته

درگذشته مردم لرستان اعتقاد داشتند که در خانه باید لحظه تحویل سال باز باشد چون باور داشتند که در آن لحظه، باوُ نوروز(بابانوروز) می‌آید پس اگر برف هم می‌بارید نباید دربسته می‌بود، اعتقاد بر این بود باوُ نوروز در لحظه تحویل سال به تعداد افرادی که در کنار سفره جمع شده‌اند، از آنچه بر سفره موجود بود برکت سال آن خانه را تقسیم  و روزی سال افراد حاضر را مشخص می‌کرد.

باوُنوروز دیدنی نبود و به چشم دل احساس می شد، اما بازهم نباید درها بسته می شد تا باوُنوروز به عنوان نخستین میهمان سال نو خیر و برکت یک سال جدید را برای خانواده به ارمغان بیاورد اما اکنون خبری از درهای باز در زمان سال تحویل نیست، خانه های آپارتمانی و فرهنگ های تقریبا نوشده در لرستان است که درها را به روی باوُ نوروز می بندد.

اَلَفه، سنتی به یاد درگذشتگان، پابرجا اما متفاوت

مردم لرستان مانند سایر اقوام، جمعه آخر سال را متعلق به مردگان و اسیران خاک می دانند و دراین روز برای قرائت فاتحه به قبرستان می روند، عصر یک روز پیش از شب عید در خرم آباد الفه گفته می شود که در این شب نیز مانند شب جمعه آخر سال با درست کردن حلوا برای مردگان فاتحه می خوانند.

یکی از آداب ورسوم  جمعه آخر سال نزد مردم خرم آباد این بود که زنان در پنجشنبه آخر سال زودتر مردان از قبرستان برمی گشتند ومشغول درست کردن حلوا می شدند، سپس مردان آبادی یا محل به طور دسته جمعی به در خانه اهالی می رفتند و با خواندن ابیاتی صاحب خانه را از آمدنشان مطلع می کردند.

وقتی مردان با اجازه صاحب خانه داخل می رفتند زن صاحب خانه حلوای زیادی را که با روغن حیوانی درست کرده بود با نان گرم و کاسه ای ماست، در سینی های بزرگی مقابل میهمانان قرار می داد و مردان پس از خوردن قاشقی از آن فاتحه ای برای اموات آن خانه می خواندند و با خواندن ابیاتی آن خانه را به مقصد خانه بعدی ترک می کردند.

این سال ها کمتر دیده می شود مردان به خانه اهالی بروند و فاتحه خوانی دسته جمعی صورت بگیرد اما حلوا همچنان پخته می شود و در سفره های کوچک خانوادگی سرو و فاتحه ای قرائت می شود.

برچسب‌ها