به گزارش روز پنج شنبه ایرنا، عبدالحمید فاطمی تبار در این یادداشت آورده است: برخی والدین انتظارشان این است که فرزندشان در انتخاب شریک زندگی خویش، بدون هیچ چون و چرایی مطیع انتخاب آنها باشد. اغلب والدین بر اساس ملاک و معیارهای متفاوتی که برای خود قائل هستند، با انتخابی که فرزندشان برای شریک زندگی آینده خود دارد، مخالفت مینمایند و معتقد هستند که این ازدواج اگر صورت پذیرد به سرانجام مطلوبی نمیرسد، بنابراین تن به انتخاب فرزند خود نمیدهند که این امر قبل از آن که بتواند حلّال این مساله باشد موجب پدید آمدن مشکلی تازه و بلکه قویتر میشود.
چرا که در یک طرف این ماجرا والدینی هستند که خود را دارای حق و حقوقی نسبت به فرزندشان میدانند و انتظار دارند که فرزندشان به جهت آنکه سالها برای رشد و پرورش او از جان و مال خود با عشق و علاقه، بدون لحظهای خستگی و چشمداشتی زحمت کشیدهاند پذیرای کلام ایشان باشد. طرف دیگر این ماجرا جوانی با روحیهای حساس و شکننده، استقلالطلب و خواهان حق انتخاب و آزادی میباشد. از سویی طرفین ماجرا، از دو نسل متفاوت و با دو نگرش بسیار متفاوت میباشند که هر کدام مبانی و تفکرات خود را عقلانیتر میدانند و این امر، التهاب مسأله را بیشتر مینماید تا جایی که می تواند بستر تن دادن فرزند، به ازدواج سفید را فراهم کند. از این رو در این نوشتار تلاش داریم تا به یکی دیگر از عوامل گرفتار شدن جوانان در پدیده شوم ازدواج سفید اشاره نماییم.
ازدواج سفید بازتاب واکنش تند و عجولانه والدین در مسیر انتخاب جوانان
آنچه در این مسأله حائز اهمیت است نوع بیان و ابراز مخالفت با انتخاب فرزند از سوی والدین میباشد. گاه والدین بر اساس چندین دهه تجربه زندگی و چشیدن سرد و گرم زندگی متوجه انتخاب ناصحیح فرزند خود میشوند و از آنجا که تحمل متضرر شدن و از بین رفتن زندگی فرزندشان را ندارند به دور از رعایت اصول و مبانی مشاورهای و روانشناسی با زبان غیرمنطقی و گاه همراه با خشونت و مشاجره و شتابزده عمل مینمایند و به محض ابراز علاقه فرزنشان نسبت به شخصی جهت تشکیل خانواده، به شدت عکسالعمل نشان میدهند بیتوجه به آن که جوانشان در موقعیتی است که گمان مینماید که اگر به معشوق خود نرسد دنیا برای او تیره و تار میشود که البته این امر از خصوصیات دوران جوانی و عاشقی است. این برخورد عجولانه و تند و بیمنطق بازخورد تندی از سوی جوان را در پی خواهد داشت.
خداوند متعال با آن همه عظمت و جبروت که بینیاز از توجه و عنایت موجودی است، هنگامی که نبی خویش را به سوی فرعون روانه میسازد به او میفرماید: «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَیٰ؛[۱] پس با گفتاری نرم به او بگویید، امید است که هوشیار شود و [آیین حق را بپذیرد] یا بترسد [و از سرکشی باز ایستد.]» این آیه اهمیت برخورد و نوع رفتار را در چنین مواردی را نشان میدهد و این که، رفتار صحیح و یا غلط میتواند سعادت یا شقاوت فرد را به دنبال داشته باشد.
پیامدهای ناگوار رفتارهای شتاب زده والدین در راه انتخاب جوانان
هنگامی که جوان مشاهده نماید والدین او با زبانی غیر لیّن و بر اساس ذهنیات خود و بدون هیچ بیان علتی قانع کننده به خواسته او پاسخ منفی و نامناسب میدهند پر واضح است که او چون آینهای، رفتاری غیر منطقی از خود در برابر ایشان نشان خواهد داد. چرا که تصورش بر این است که والدینش مخالف خوشبختی و دستیابی به معشوقه او هستند. بر همین اساس گاه از گوشه و کنار میشنویم که فلان جوان خانواده خود را ترک نموده یا از خانه فرار کرده است تا آن نوع زندگی که باب میل خودش است را بنا کند.
نانسی آیزنبرگ در کتاب رفتارهای اجتماعی کودکان مینویسد: «اجبار، خشونت و سختگیری پیامدهای بسیار ناگواری دارد که لجبازی، پنهانکاری، دروغ و انتقام تنها بخشی از نتایج سوء این عامل(اجبار و اکراه) هستند. خشونتدیدگان، بیشتر از دیگران دگرآزاری میکنند، بیشتر انتقام میگیرند و با رغبت بیشتری هنجارشکنی میکنند.»[۲]
پرهیز از رفتارهای شتابزده و بیمنطق در راه انتخاب جوانان
لذا باید از راه صحیح آن، جهت قانع کردنشان قدم برداشت وگرنه نتیجهاش جز همخانگی و فرار از منزل نخواهد بود. بر فرض خانوادهای به یقین احساس نماید که از نظر مبانی ارزشی همچون اخلاق و مذهب، انتخاب فرزندشان مناسب نیست و مایه ضلالت است؛ اما نباید نظر خویش را بیملاحظه و بیمنطق و به طور شتابزده بر او دیکته نمایند چراکه به یقین هیچ عقل سلیمی حرف بیمنطق را نمیپذیرد و نسبت به آن واکنش نشان میدهد. بلکه باید علت برای او بیان شود تا او با درک علل و هضم و سنجیدن آنها انتخاب خود را تغییر دهد.
راهکارهایی ناب برای والدین در مسیر هدایتگری جوانان
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَی بِرِّهِ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ وَ التَّأَلُّفِ لَهُ وَ تَعْلِیمِهِ وَ تَأْدِیبِهِ؛ [۳] مِهر خداوندی از آنِ بنده ای باد که فرزند خود را با نیکی کردن به وی و دَمسازی با او و آموزش و ادب کردن وی، در نیکو شدنش یاری دهد.» اما باید به این نکته توجه داشت که نباید به نحوی به جوان تذکر داد که موجب زدگی او از خانواده و روی آوردن به روابط غیر معقول همچون همباشی شود. سختگیری نسبت به انتخاب جوان مانند یک فنر میماند که هر چقدر بر یک فنر فشار وارد آید رها شدن و پرتاب آن شدت بیشتری خواهد داشت. در انسان هم این گونه است که اگر سختگیری و فشار بیمورد و بیش از حد بر او وارد شود به شدت از تقیّدات و پایبندی به اصول خود را رها میسازد. لذا سختگیری بیجا و بیش از حد جوان را دچار زدگی و بیتوجهی به اخلاقیات مینماید.
پیامبر مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله در روایتی این چنین میفرمایند: «رَحِمَ اَللَّهُ مَنْ أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَی بِرِّهِ قَالَ قُلْتُ کَیْفَ یُعِینُهُ عَلَی بِرِّهِ قَالَ یَقْبَلُ مَیْسُورَهُ وَ یَتَجَاوَزُ عَنْ مَعْسُورِهِ؛[۴] خداوند رحمت کند کسی را که فرزندش را بر نیکی کردن به خود یاری نماید. آن مرد پرسید: انسان چگونه فرزندش را بر نیکی کردن به خویش یاری کند؟ فرمود: عمل اندکی را که در توان اوست بپذیرد و از عملی که بر او گران است درگذرد، بر او ستم نکند و با او بداخلاقی ننماید.»
پینوشت
[۱]. سوره طه: آیه ۴۴.
[۲]. دین گریزی، عوامل و راه حلها در پرتو قرآن؛ ص ۴۳.
[۳]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ؛ ج۱۵ ؛ ص۱۶۹.
[۴]. جامع أحادیث الشیعة (للبروجردی) ؛ ج۲۶ ؛ ص۸۵۶.