هشتمین دور از مذاکرات لغو تحریمها را میتوان طولانیترین، پیچیدهترین و حساسترین گفتوگوها در سال جاری دانست؛ سالی که در آن ۶ دور مذاکره در دولت دوازدهم برگزار شد و ۲ دور نیز در دولت سیزدهم انجام شده است. این میان دور هشتم مذاکرات که از دیماه آغاز شدهبود، با وجود امیدواری به حصول نتیجه، همچنان ادامه دارد.
«علی باقری» رئیس هیأت مذاکره کننده کشورمان که بهمنظور مشورت با مقامات ارشد در سفری کوتاه به تهران بازگشته بود، صبح روز چهارشنبه ۱۸ اسفند برای ادامه مذاکرات به وین بازگشت.
این سفر در فضایی صورت میگیرد که مواضع اعلانی دیپلماتهای کشورهای حاضر در وین از رسیدن مذاکرات به مرحله نهایی حکایت دارد و آنها معتقدند دو طرف باید درباره چند موضوع باقیمانده تصمیم سیاسی بگیرند. جمهوری اسلامی هم با تأکید بر اینکه توپ در زمین آمریکا و اروپا قرار گرفته، توافق را معطل تصمیم سیاسی غرب میدانند.
در تداوم روند مذاکرات، سفر ۱۴ اسفند مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران نیز موفقیتآمیز ارزیابی شده است. در جریان سومین سفر «رافائل گروسی» در دولت آیتالله «سید ابراهیم رئیسی» به ایران، توافقی بین دو طرف برای حلوفصل موضوعات مربوط به توافقنامه پادمانی شکل گرفت؛ توافقی که «میخائیل اولیانوف» نماینده دائم روسیه نزد سازمانهای بینالمللی در وین، در پیامی توئیتری آن را یک «دستاورد بزرگ» توصیف کرد.
همچنین سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان، روز دوشنبه ۱۶ اسفند، در نشست هفتگی با خبرنگاران درباره توافق ایران و آژانس و تأثیر آن بر مذاکرات وین گفت: سفر گروسی در چارچوب توافقات در حوزه فنی بین ایران و آژانس انجام شده بود. در سفر گروسی که گفتوگوهای مقدماتی آن در وین صورت گرفته بود، روی همکاریهای جامع فنی ایران و آژانس توافق و تصمیم بر آن شد که توافقی چند مرحلهای صورت گیرد.
«سعید خطیبزاده» که در ادامه سخنانش گفته بود «سؤالاتی از سوی آژانس درباره برخی اماکن در ایران مطرح شده بود که ایران به آنها پاسخ داد و بر اساس توافق صورت گرفته، طی یکی دو ماه آینده نیز همه سؤالات با همکاری فنی ایران و آژانس پاسخ داده خواهد شد»، این نکته را هم متذکر شد که «رابطه مستقیمی بین بسته شدن این سؤالات و توافق در وین است و این توافق باید بهصورت همزمان و بهعنوان جزئی از آن توافق حاصل شود».
در برههای که از نگاه ناظران و دیپلماتهای ارشد دو طرف، هیچ زمانی تا این اندازه به توافق نزدیک نشدهاند، غرب از بازوی رسانهای خود برای تحت تاثیر قرار دادن طرف ایرانی بهره میگیردبازی رسانهای غرب با خطوط قرمز در مذاکرات
در برههای که از نگاه ناظران و دیپلماتهای ارشد دو طرف، هیچ زمانی تا این اندازه به توافق نزدیک نبوده، غرب از بازوی رسانهای خود برای تحتتأثیر قرار دادن طرف ایرانی بهره میگیرد؛ تاکتیکی که البته تازگی ندارد و همواره در جریان مذاکرات بهکار گرفته میشد اما در مراحل پایانی این ماراتُن شدت یافته است.
محافل رسانهای غرب که پیشتر مأموریتهایی چون دامن زدن به روسیههراسی، تفرقهافکنی در ستون شرقی برجام، ایجاد ترس و تشویش در طرف ایرانی را با طرح سازوکارهایی چون «مکانیسم ماشه» و غیره بر عهده داشتند، اینک با مدد «فیک نیوز» ها در صدد اثرگذاری بر اراده طرف ایرانی برآمدهاند که بهطور مشخص شایعه «شکست مذاکرات» و «عبور دیپلماتهای ایرانی از خطوط قرمز» را میتوان در این راستا ارزیابی کرد.
محافل غربی در پی افزایش حساسیت مذاکرات، با القای به شکست رسیدن گفتوگوهای جاری، جنگ روانی در وین را در بالاترین سطح ممکن به جریان انداختهاند. آنها میکوشند با روایتهای نادرست و یکجانبه و نیز تحلیلهای ناآگاهانه و بعضاً مغرضانه، جدال دیپلماتیک وین را به سود آمریکا و شرکای اروپاییاش تحتتأثیر قرار دهند.
البته مقامات عالیرتبه کشورمان هم این روزها با پی بردن به اهداف عملیات روانی دشمن و شایعهپراکنیها مبنی بر عبور ایران از خطوط قرمز، شخصاً به میدان آمده و به تکذیب آن پرداختهاند: آیتالله رئیسی روز سهشنبه ۱۷ اسفند در اجلاسیه فصلی مجلس خبرگان رهبری با تشریح راهبرد دولت در مذاکرات هستهای تصریح کرد: دولت مردمی مذاکرات هستهای را کاملاً بر اساس اصول و چارچوب تعیینشده از سوی مقام معظم رهبری دنبال میکند و از هیچیک از خطوط قرمز اعلام شده عقبنشینی نکرده و نخواهدکرد.
او تأکید کرد که «دولت در گام اول خنثیسازی تحریمها را با جدیت پیگیری کرد و در گام دوم نیز در مذاکراتی کاملاً عزتمندانه به دنبال رفع تحریمهاست».
واقعیت آنچه این روزها در وین میگذرد، از تجربه مذاکراتی تیم هستهای و کارنامه این تیم به ویژه شخص علی باقری، حکایت از آن داردکه آنها به دنبال تمایلات و منافع شخصی نبوده و تنها خطوط قرمز مدنظر نظام را رعایت میکنند؛ درست بر خلاف آنچه برخی رسانهها و سیاسیون مخالف دولت ادعا میکنند که در مذاکرات، نظر شخصی باقری در حال اجراست!
تیم دیپلماتیک کشورمان در عمل نشان داده که دستیابی به توافق «به هر قیمتی» را برنمیتابند و تحتتأثیر ضربالاجلهای ساختگی غرب و جوسازی رسانهای آنها قرار نمیگیرد و در صدد توافقی است که منافع ملی ایران و حقوق ملت در آن لحاظ شده باشد؛ رد ابتکارات غربیها همچون «برجام پلاس»، «اجرای گام به گام توافق» را هم میتوان در همین راستا تفسیر کرد.
تیم دیپلماتیک کشورمان در عمل نشان داده که دستیابی به توافق «به هر قیمتی» را برنمیتابند و تحتتأثیر ضربالاجلهای ساختگی غرب و جوسازی رسانهای آنها قرار نمیگیرد. جایگاه منافع ملی و خطوط قرمز ایران در توافق احتمالی
حال این پرسش به ذهن میرسد که به راستی خطوط قرمز ایران در مذاکرات کدامند و دیپلماتهای کشورمان با کسب چه منافعی به امضای توافق در وین رضایت خواهند داد؟
در پی پُررنگتر شدن احتمال حصول توافق در وین به نظر میرسد که سه محور «لغو کلیه تحریمهای برجامی»، «ایجاد سازوکار برای راستیآزمایی لغو تحریمها» و «تضمین عدم خروج آمریکا از برجام» بیش از پیش برای تهران اهمیتی ویژه یافتهاست؛ موضوعاتی همچون راستیآزمایی و تضمین که متأسفانه در توافق قبلی به آن توجه کافی نشد.
از نگاه ناظران، از جمله معایب برنامه قبلی یا همان برجام افزون بر نادیده گرفتن مواردی چون لغو تحریمهای «کاتسا»، «آیسا» و «یوترن (U-Turn یا چرخه دلاری)»، عدم توجه به اهمیت تضمین و راستیآزمایی بود که تیم هستهای با عنایت به تجربه تعهدگریزی ترامپ از برجام و دهها توافق معتبر بینالمللی، اینک بر این موارد حساس است.
از این رو تیم مذاکره کننده ایران، تنها در صورت نتایج ملموس و عینی حاصل از لغو تحریم و وجود تضمین به توافق تن خواهد داد و اینجاست که راستیآزمایی سه ماهه مورد تأکید مقامات کشورمان مفهوم پیدا میکند.
افزون بر نواقص اشاره شده، مذاکرات تا دور ششم، خلاف ادعای عدهای که معتقد بودند تا پیشنویس توافق نیز پیش رفته، با کاستیهای جدی همراه بود؛ کاستیهایی که در ابتدای دولت آیتالله رئیسی، «کاظم غریبآبادی» نماینده وقت جمهوری اسلامی در سازمانهای مستقر در وین در مصاحبهای از جزییاتی پرده برداشت و مشخص شد اختلافات زیادی هنوز به قوت خود باقی است. او گفت که آمریکا حاضر به پذیرش لغو تحریم بیش از ۵۰۰ شخص حقیقی و حقوقی و لغو دستور اجرایی دولت ترامپ درباره تحریم تسلیحاتی ایران نشده است.
غریبآبادی همچنین تأکید کرد که آمریکاییها قصد دارند کل تفاهم را به پذیرش بندی در خصوص انجام گفتوگوهای آتی در مورد مسائل منطقهای گره بزنند، در حالی که یکی از خطوط قرمز جمهوری اسلامی در مذاکرات مرتبط با برجام آن است که هیچ موضوعی خارج از برجام به مذاکرات پیوند نخورد؛ به ویژه مسائل موشکی، منطقهای و حقوق بشری.
دو اصل «عملگرایی» و «نتیجهمحوری» همواره سرلوحه دولتمردان دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی و به ویژه در مذاکرات جاری است و از همین رو، آنها چارچوب و اصول رفتاری متفاوتی از دولت قبل برای خود تعریف کردهاند.
دولتمردان و دیپلماتها با درک تبعات گره زدن مشکلات داخلی به مذاکرات، نگهداشتن کشور در وضعیت تکگزینهای (فقط توافق و احیای برجام) و گذاشتن تمامی تخم مرغها در این سبد، به استراتژی تنوعبخشی و توازنبخشی در حوزه سیاست خارجی و ترمیم مناسبات با کشورهای همسایه و منطقه گرفته تا آمریکای لاتین اقدام کردهاند؛ رویکردی که تاکنون نتیجهبخش بوده و بیش از آنکه تهران در پی دستیابی به توافق باشد، این طرف غربی است که برای احیای برجام اصرار میورزد.