تهران- ایرنا- یکی از مهمترین چالش های آموزش عالی که در بحبوحه کرونا با الکترونیکی شدن کلاس های درس کمتر به چشم آمد، بحران صندلی های خالی دانشگاه ها بود، اما پس از اعلام نتایج آزمون های سراسری و آغاز آموزش حضوی و بازگشت دانشجویان به کلاس های درس، این مشکل نمود بیشتری یافته است.

به گزارش خبرنگار گروه علم و آموزش ایرنا، بر اساس آماری که خبرنگار ایرنا از سازمان سنجش آموزش کشور دریافت کرده است، در سال ۱۴۰۰ فقط حدود ۸۳۴ هزار داوطلب در همه مقاطع تحصیلی وارد دانشگاه های دولتی شده اند؛ به نظر می رسد آمار دقیقی از میزان صندلی های خالی در آموزش عالی در دسترس نیست.

آمار شناسنامه های کنکور از نکته مهمی پرده برداری می کند و آن اینکه با خالی ماندن ظرفیت های دانشگاه ها، پای بحران ورشکستی به خصوص در مراکز آموزش عالی غیردولتی و شهریه پرداز باز می شود. بعد از اعلام نتایج کنکور، استقبال تعدادی از داوطلبان در رشته هایی که پذیرفته شدند یا انتخاب رشته نکردن در رشته هایی که خارج از دایره تمایلات آنها بود، بار صندلی های خالی را بر دوش آموزش عالی سنگین تر کرده است. 

در این زمینه خبرنگار علم و آموزش ایرنا با علی اکبر صفوی، عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز در رشته کامپیوتر به گفت و گو نشست که در ادامه از نظر می گذرانید. 

کرونا صندلی دانشجویان خارجی دانشگاه های دنیا را خالی کرد

وی با بررسی ابعاد مختلف صندلی های خالی در دانشگاه های دنیا و ایران با بیان چند نکته اظهار داشت: صندلی خالی در دانشگاه ها چند بُعد دارد. ظرفیت زیاد دانشگاه ها در پذیرش دانشجو به معنای خسارت است. وقتی امکانات فیزیکی، تجهیزاتی، آموزشی، پژوهشی، فراهم می شود و حتی در بخش های دولتی و خصوصی هیأت علمی استخدام می کنیم، اما دانشجو جذب نمی شود، خسارت به بار می آید. همه جای دنیا اگر معضل صندلی خالی در بلند مدت ادامه داشته باشد مشکلات عمده ای به دنبال خواهد داشت و از نظر ذاتی، بهره وری، سرمایه گذاری و برنامه ریزی مسائل عمده ای ایجاد می کند.

عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز ادامه داد: در دانشگاه های دنیا و کشورهای توسعه یافته مثل آمریکا، انگلیس، آلمان، استرالیا و غیره تعداد دانشجویان خارجی به ۵۰ درصد می رسد که در بحران کرونا، صندلی های این دانشجوها خالی شد؛ در حالی که ایران از این نظر مشکل چندانی نداشت، اما برخی کشورهای خارجی در این زمینه با توجه به تجربه آموزش های الکترونیکی، امکان تحصیل از راه دور و نزدیک را فراهم کردند تا ظرفیت خالی نماند. در آلمان، رشته های فنی مهندسی جایگاه ویژه دارند؛ چون این کشور صنعتی است، اما به دلیل سختی این رشته ها، تمایل دانشجویان به پذیرش کم می شود. در نتیجه از یک سو، رشته های دارای بازار کار و رشته های ساده تر زیاد می شود و از سوی دیگر، بخشی از ظرفیت های دانشگاهی در رشته های فنی کاهش می یابد.

صفوی گفت: در این کشورها که قصد ایجاد برابری نسبی در همه فرصت های شغلی را دارند، علاقه جنسیت های مختلفِ رشته های مختلف، تغییرات فاحش تری پیدا کرده است و علاوه بر مواجهه با صندلی خالی در این بخش ها، به نداشتن تناسب جنسیتی هم دچار می شوند. 

ارزیابی صندلی های خالی در دانشگاه های ایران 

وی درباره وضعیت صندلی های خالی در دانشگاه های ایران، گفت: در ایران، موضوع صندلی های خالی چند بُعد و تفاوت های اصولی دارد. نخست، با وجود جمعیت ۸۰ میلیونی، اما به اندازه جمعیت یک و نیم میلیاردی چین، مرکز آموزش عالی داریم. در مقطعی، مراکز آموزش عالی رشد نامناسب داشت و یکی از علت ها این است که به دلیل ایجاد نشدن فرصت های شغلی، مردم با امید به پیدا کردن فرصت شغلی، وارد دانشگاه شدند.

وی افزود:‌ روی دیگر سکه حکایت از آن دارد که رشد بی رویه مراکز آموزش عالی در یک دوره ناشی از رفتاری های غیرتوسعه ای عده ای بود. به عنوان مثال در برخی شهرها، چندین دانشگاه مثل علمی کاربردی، پیام نور، فنی و حرفه ای، آزاد و غیردولتی غیرانتفاعی داریم که از ظرفیت دانشجویان آن شهر بالاتر است. حتی با اعلام ظرفیت پذیرش بدون کنکور، باز هم به تعداد کافی دانشجو وارد این دانشگاه ها نمی شود که این مراکز را با ورشکستگی مواجه می کند.

صفوی با بیان اینکه فضای نیازهای شغلی کشور با رشته های دانشگاهی تناسب ندارد با ذکر مثالی یادآور شد: با وجود ظرفیت زیاد پذیرش دانشجو در برخی رشته ها، اما این رشته ها به بازار کار چندانی نیاز ندارند. بر عکس در برخی رشته ها این نیاز به شدت دیده می شود و ظرفیت ها متناسب با بازار کار نیست که آموزش عالی را با بحران مواجه می کند. یک بحران ناشی از برنامه ریزی برای توسعه بی رویه مراکز آموزش عالی است و بخشی دیگر، ناشی از برنامه ریزی نداشتن در سطح کلان کشور در تناسب ماهیت و نوع رشته های دانشگاهی با نیازهایی است که در فرایند تحولات جهانی و کشور در حال رخ دادن است.

وی ادامه داد: ما به سمت تحولات دیجیتال می رویم و برخی رشته های سنتی تر، کمتر طرفدار دارد. بنابراین باید در این موارد هم تناسب ایجاد کنیم. در مثالی دیگر، به رشته هنر اشاره می کنم. بازار هنر کشور را باید رونق دهیم، اما دانشجویانی که وارد این رشته می شوند با مشکلات زیاد بازار روبرو می شوند. کشوری مثل آلمان همه سازمان های دولتی را مجبور کرده است برای حمایت از بازار هنر، درصد کوچکی از بودجه را صرف خرید اقلام هنری کنند. در برخی موارد، بازار خود را نیازمند نشان می دهد و در موارد دیگر، دولت ها ظرفیت بازار ایجاد می کنند. اگر هنرمندان کشور کم شوند، خیلی از هنرها به نابودی کشیده می شوند. بنابراین، در بخشی از سیاست های کلان کشور نیازمند ایجاد بازاری با هدف های کلان و مهم کشوری هستیم.

رشته های علوم پایه را دریابیم

عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز درخصوص اشکالاتی که در این زمینه در وزارت علوم وجود دارد، اظهار داشت: رشته های علوم پایه مانند زیست شناسی، ریاضی، فیزیک و شیمی رشته های بسیار مهمی هستند، اما به دلیل حمایت نشدن و نداشتن برنامه ریزی های مناسب، این رشته ها روز به روز با متقاضیان کمتر مواجه می شوند. در دنیا هم به این موارد بر می خوریم، اما اعتبارهای ویژه برای حمایت و ترغیب به تحصیل در این رشته ها در نظر می گیرند.

وی گفت: اگر در رشته های مادر مثل ریاضی و فیزیک نتوانیم نخبگان را جمع کرده و بین آنها رقابت ایجاد کنیم، پایه های علمی کشور در برخی از رشته ها در آینده ضعیف می شود. از سوی دیگر، مدام بر کاربردی شدن تاکید می کنیم. مباحث تئوری و پایه همچنین کاربردی باید در علم حرکت کند و غش کردن به سوی هر کدام از این ۲ کار غلطی است. در کشور ما کاربردی شدن، نُقل کلام مسوولان شده است که رشته ها باید کاربردی شوند. هر چند نکته درستی است و بخشی از تحقیقات باید کاربردی شود، اما در بخش دیگر، باید سراغ رشته های مادر و پایه برویم. 

وی گفت: با جرأت می گویم عمده نیازهای حوزه پزشکی و علوم پزشکی جهان، توسط نیروهای فنی در آینده تامین می شود، اما در کشور ما چهار پنج برابرِ داوطلبان به سمت این رشته ها می روند که این موضوع، نداشتن تعادل فکری و رفتاری را در کشور می رساند. بر اساس برخی شنیده ها، حتی صندلی ها برای رشته ها و دوره های تخصصی پر نمی شود. شرایط شغلی و بازار در کشور ما مناسب و متناسب با اتفاقات جهان و نیازهای کشور نیست. همچنین برنامه ریزی های دولتی و کلان توسعه ای کشور بدون توجه به اهمیت این موارد هم نشان دهنده برنامه ریزی های اشتباه در ایجاد مراکز آموزش عالی است و الان باید عاقلانه تصمیم بگیریم.

عوامل خالی ماندن صندلی ها و افزایش دانشجویان انصرافی

صفوی در ادامه این گفت و گو چند عامل اصلی خالی ماندن صندلی ها در دانشگاه ها را بیان کرد و گفت: نخست، پیک جمعیتی متولدین دهه ۶۰ از سن دانشگاه رد شده اند. دوم، در گذشته تعدادی دانشجو به خارج از کشور رفتند و بورسیه شدند. از سوی دیگر عده ای از دانشجویان اکنون دوره های تخصصی خود را از راه دور در کشورهای دیگر می گذرانند. همچنین نیازهای کشور طوری است که عده ای با گذراندن دوره های آموزش آزاد و بدون مدرک، شغل پیدا می کنند. 

صفوی همچنین از افزایش انصرافی های دانشگاه ها خبر داد و خاطرنشان کرد: در حال حاضر، دانشجوی رشته کامپیوتر در یک دانشگاه مثل شیراز با معدل بالا و در سال سوم، ترک تحصیل می کند؛ چرا که جذب بازار کار شده و نیازی به داشتن مدرک تحصیلی ندارد. از سوی دیگر، حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری هم با وجود تلاش برای ورود به دانشگاه، در سال اول انصراف می دهند. این انصراف ناشی از ۲ وضعیت است، نخست به دلیل شیوه غلط پذیرش است، فرد وارد دانشگاهی می شود که باید به طور جدی تحصیل کند، اما در ادامه راه متوجه نداشتن کشش در این رشته می شود و انصراف می دهد. دوم، دانشجو به محض پذیرش در دانشگاه فرصت شغلی پیدا می کند و انصراف می دهد. 

این عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز، آمار انصرافی ها بعد از پذیرش در دانشگاه را بالا اعلام کرد و گفت: این مسائل ناشی از سیستم غلط فعلی کنکور است و پس از اینکه دانشجو وارد دانشگاه می شود، توان گذراندن درس ها را ندارد. برای برون رفت از این معضل، نیاز به یک فکر تحولی در حوزه کلان کشور با مسوولیت وزارت علوم برای تصمیم گیری در مورد رشته های دانشگاهی، احساس می شود.

وی تاکید کرد:‌ در بسیاری از کشورها، اسم رشته های دانشگاهی متناسب با نیاز روز، هر چند سال یک بار تغییر می کند. در حالی که عنوان و محتوای رشته های دانشگاهی در کشور ما سال های سال بدون تغییر باقی می ماند و این نگاه فقط تقصیر وزارت علوم نیست؛ چرا که دانشگاه های بزرگ اختیار تغییر این رشته ها را دارند؛ اما نداشتن سیاستگذاری، باعث می شود استاد و بدنه مدیریت دانشگاه، سختی این تغییرات را به راحتی نپذیرند چرا که یک سری درس ها حذف و برخی درس های دیگر باید جایگزین شود.

به گفته صفوی، دانشگاه ها باید رشته های دانشگاهی را بازنگری کنند و در ۵۰ درصد رشته ها، عنوان ها باید تغییر کند. بخش بزرگی از صنعت، قسمت های به نسبت قدیمی دارد و نیازهای آن هم از نظر تکنولوژی در خیلی از کشورها حل شده است. البته باید متناسب با نیازهای صنعت هم کار کنیم، اما اگر همه تمرکز نخبگان را روی نیازهای امروز صنعت ببریم از درک و شناخت تکنولوژی های نو جا می مانیم؛ در حالی که علاوه بر توجه به نیازهای صنعت داخل کشور باید به لبه های تکنولوژی در علم هم توجه کرد.