به گزارش خبرنگار تئاتر ایرنا، در تاریخ پرشکوه تمدنساز ایران، رفتار و کنشهای آئینمند ایرانیان باورمند به آداب، رسوم و سنتی که تجمیع آنها فصل مهمی از فرهنگ و تمدن جهان را بنیان گذاشته و ارابهاش را به پیش رانده، خود میتواند مرکبی دیگر برای پیمودن مسیر روزهای آغاز قرن پانزدهم خورشیدی و نوروز ۱۴۰۱ با وجود شرایطی مشابه نوروز پیشین (کرونا) باشد.
پس اینبار به بهانه فرارسیدن نوروز ۱۴۰۱ خورشیدی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در مرور آئینهای فرهنگساز و همدل با جشن نو شدن زمین ، تلاش میکند به آن دسته رفتارهای آیینی و نمایشی بپردازد که اجرای آنها توسط افراد یک خانواده بتواند روزگاران را برای خانوادهها به ارمغان آورد.
«حاجی فیروز»؛ با شناسنامهای به بلندای هزارهها
پشت سر گذاشتن زمستان سرد؛ به ویژه برای مردمان کشاورز ایرانی که تمثیلی از مرگ طبیعت و زمین به عنوان «مادر بخشنده» به شمار میرفت و آمدن بهار طبیعت با بخشندگی و رزقی که برای آنها به ارمغان میآورد، از مهمترین اعیاد و جشنهای ایرانیان طی هزارههای متمادی تاریخ و فرهنگ مردمان این سامان بوده است.
به همین سبب با آغاز فصل بهار مراسم متنوعی برای خوشامدگویی به سال نو و مطلع ساختن افراد از آمدن بهار در رفتارهای فرهنگی-آیینی ایرانیان به چشم میخورد. یکی از دیرپاترین و در عین حال شناختهشدهترین آیینهای خوشآمدگویی به نوروز، آیین نمایشی حاجیفیروز است.
حاجیفیروز که ما او را با صورتی سیاه و جامه سرخ به یاد می آوریم، نمادی از پیروزی طبیعت، تولد آن و برخاستن مجدد بعد از پشت سر گذاشتن سرما و سیاهی زمستان است. سیاهی حاجی فیروز بازتاب دهنده زمستانی است که پیامدش مرگ و نابودی بوده و جامه سرخ حاجیفیروز بازتاب دهنده شکوفههای درختان و پیغام آمدن روزِ نو، نوروز و سال نو است، که میتوان آنرا در فرهنگ ایرانیان کشاورز رصد کرد.
آشنایِ کهن قهرمانان آیینهای نمایش
پیشینه شخصیت حاجیفیروز در دامنه سیطره فرهنگ و تمدن ایرانی به هزارههای دور برمیگردد. درست بر همین نمط است که او را آشنایِ کهن قهرمانان آیینهای نمایش میدانند و مینامند.
برای رسیدن به فلسفه شکلگیری و ریشه پیدایش حاجیفیروز؛ استاد دکتر مهرداد بهار، نویسنده و پژوهشگر آیینها و اساطیر ایرانی و کتاب جاودان و ماندگارش از اسطوره تا تاریخ میتواند راهگشا باشد.
او معتقد است به احتمال زیاد حاجیفیروز که فقط در چند روز اول و آخر سال پیدایش میشود و شادی و سرور را به ارمغان میآورد، نمادی از بازگشت سیاوش به جهان پرجنب وجوش مادی است. به این ترتیب، صورت سیاهش نشانه توقف او در جهان تیره و تار مردگان و جامه قرمزش علامت خون و زندگی مجدد است.
پیش از آنکه این شخصیت در ارتباط با آیینهای استقبال از نوروز شناخته و مشهور شود؛ در میان جامعه ایرانیان کاراکتری بود که تولد زرتشت را نوید میداد. نباید از نکته غافل شد تولد او (زرتشت) نیز به گاه تقویم ایرانی در نخستین روز سال رقم خورده است.
ما آرامآرام با گسترش فرهنگ نوروز و جشن های نوروزی میان ایرانیان شخصیت حاجیفیروز به پیک شادیبخش و نویددهنده نوروز در فرهنگ ایرانی بدل شد.
عمر کوتاه اما مستمر اجرای آیین نمایشی حاجیفیروز
در دهه سوم اسفند که آرام آرام شاهد تولد و بیداری مجدد زمین، رشد جوانهها بر درختان و سبز شدن سبزهها هستیم، شخصیت حاجیفیروز با پوشیدن قبای قرمز و سیاه کردن صورت خود، در کوچهها، خیابانها و میادین آبادیها شروع به حرکت میکند و با سازی که عموماً دایره زنگی یا تنبک است با خواندن شعرهایی مردمی اغلب با رویکرد و نگاهی طنز آمدن بهار را شادباش میگوید.
بنا به اقوال متعدد؛ بهویژه توسط تاریخنویسان و مستندنگاران رویدادهای تاریخی درعهد صفوی همچنین ابتدای قاجار، شخصیت حاجیفیروز شخصیتی بخشنده بود و چون مادر طبیعت و آمدن بهار که بار دیگر به زندگی، حیات و سرسبزی میبخشید، او نیز همزمان با اعلام پیغام فرخنده آمدن بهار، هدایای کوچکی را به کودکان و نوجوانانی میداد که با سرودهای او همخوان شدند یا در جشن و شادی و پایکوبی او شرکت میکردند.
در آستانه نوروز از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب ایران شاهد حضور شخصیتی به نام حاجیفیروز هستیم که تمام آنها در سیاه بودن صورت و سرخ بودن جامه یکسان و یکنواخت هستند و تنها در خواندن اشعار یا برخی اطوار و اشکال نمایشی ممکن است شاهد تغییراتی باشیم که به دلیل منطقه یا جغرافیایی است که مردمان آن دیار در آن زندگی می کنند.
اما به طور کلی شخصیت حاجی فیروز مهمترین، شناختهشدهترین و کهنترین شخصیتی است که به واسطه او، آمدن نوروز و نو شدن سال و آغاز جشنهای سال جدید میان ایرانیان رقم میخورد.