به گزارش ایرنا، گیتیپسند در سالهای اخیر برغم تلاش های زیادی که داشت، موفق نشد قهرمانی را از تیم مسسونگون پس بگیرد اما پیش از شروع فصل ۱۴۰۰، مدیران این باشگاه تصمیم گرفتند تا کاپیتان با اخلاق خود را به اصفهان برگردانند.
محمد کشاورز؛ نامی محبوب برای اصفهانیها که حدود ۱۰ سال در این شهر برای تیمهای فوتسال به میدان رفت و افتخارات زیادی با آنها بدست آورد. کشاورزی که سال گذشته و برای اولین بار به عنوان سرمربی روی نیمکت تیم راگا نشست و توانست با یک تیم کاملا معمولی، نتایج خوبی بدست آورد. عملکرد این مربی جوان در سال نخست به اهالی فوتسال این نوید را داد که این عقبگیر سابق و باهوش می تواند در مربیگری هم شایستگیهای خود را نشان دهد و خود را در عرصه مربیان نیز به خوبی مطرح کند.
مربی آرام گیتیپسندیها از همان شروع فصل مانند زمان بازی خود صبوری نشان داد و همواره با آرامشی که کنار زمین داشت، این آرامش را به تیم خود نیز تزریق میکرد. این آرامش همان حلقه گمشده گیتیپسندیها در سالهای اخیر بود و این تیم در اواخر فصل موفق شد در فاصله دو هفته مانده به پایان لیگ، عنوان قهرمانی را بدست آورد. حالا اصفهانیها خیالشان از بایت داشتن یک مربی خوب راحت است و به طور قطع میتوانند حساب ویژهای روی کشاورز باز کنند.
کشاورز پس از برگزاری جشن قهرمانی در اصفهان به خبرگزاری ایرنا آمد تا در خصوص موضوعات مختلف به گفتوگو بپردازد. او در مورد قهرمانی تیمش، سطح لیگ امسال، کملطفیهای صدا و سیما به فوتسال، آینده فوتسال در ایران، متحد نبودن اهالی فوتسال، جام جهانی لیتوانی و ... صحبتهایی کرد که در زیر میخوانید.
مربیگری با بازی کردن چه تفاوتی دارد؟
به نظرم بازی کردن و مربیگری ۲ فاز کاملا جدا از هم هستند. شما زمانی که بازی میکنید، تمرکزتان روی کار خودتان است. خوب تمرین میکنید، خوب استراحت میکنید و خودتان را برای مسابقه آماده میکنید اما در مربیگری شما علاوه بر اینکه باید خودتان رو خوب آماده کنید و تمرکز خوبی داشته باشید، باید حواستان به ۲۰ نفره دیگر هم باشد.
این افراد را باید با سلایق و خلق و خوی متفاوت در مسیر مورد نظر خودتان قرار بدهید که انصافا کار سادهای هم نیست و در کل به نظر من لذت بازی کردن خیلی بیشتر از مربیگری است.
شما در اولین سالهای مربیگری به عنوان بسیار مهمی دست پیدا کردید
خیلی از این موضوع خوشحالم در همین سالهای اول موفق به این کار شدم. هر چند معتقدم این اتفاق به خاطر یک کار تیمی بود. گروهی فنی، بازیکنان و مسوولان باشگاه همگی کنار هم بودیم و توانستیم یک افتخار بزرگ را برای اصفهان رقم بزنیم. میدانستم در گیتی پسند کار خیلی سختی دارم و این را هم میدانستم که این باشگاه با چیزی کمتر از قهرمانی خوشحال نمیشود اما به بچهها و کادرفنی ایمان داشتم و خدا را شکر با یک کار گروهی به موفقیت رسیدیم.
دلیل قهرمان نشدن گیتیپسند در سالهای اخیر چه بود؟
قبل از هر چیزی به همه همکاران قبلی خودم که در سالهای گذشته در این تیم حضور داشتند خسته نباشید میگویم. اطمینان دارم که این دوستان نهایت تلاش خود را برای موفقیت گیتیپسند انجام دادند اما درباره امسال میتوانم به شما بگویم که سالها بازی کردن من در گیتیپسند باعث شده بود که من شناخت خوبی از باشگاه و بازیکنان داشته باشم و این موضوع کمک خیلی خوبی به من در این مسیر کرد.
در کل آرامش تیمی، بدون حاشیه بودن، سخت کار کردن، سختکوش بودن در تمرینات، مسائل فنی و اتحاد و همدلی بزرگترین فاکتورهای موفقیت ما بود. در این مسیر همه کمک کردند و باید یک تشکر ویژه از تک تک بازیکنان به خصوص بزرگترهای تیم داشته باشم.
کار با بازیکنان بزرگ سخت است. شما چگونه با این موضوع برخورد کردید؟
یکی از چالشهای تیمهای بزرگ، رفتار با بازیکنان است. تیم ما نیز بازیکنان بزرگ، زیاد داشت. من سعی کردم یک پردهای بین رفاقت و کار فنی به وجود بیاورم و همانطور که با بازیکنان دوستی کردیم، توانستیم کار خود را نیز جلو ببریم. تعادل خیلی خوبی در این خصوص به وجود آوردیم و رمز موفقیت ما در این مورد، همین تعادل بود. یکی از کمحاشیهترین تیمها گیتیپسند، امسال بود. بزرگترهای تیم کمک زیادی در این خصوص داشتند و ما کوچکترین مشکلی از این بابت نداشتیم.
فصل آینده چه تغییراتی خواهید داشت؟
گیتیپسند در فصل آینده باید در دو جبهه به میدان برود، هم لیگ برتر و هم جام باشگاههای آسیا. ما گروه خوبی در بخش فنی و بازیکنان داریم. به طور کامل از کادرفنی رضایت دارم و با آنها همکاری خود را ادامه خواهیم داد اما به طور حتم چند بازیکن به تیم اضافه خواهد شد تا با قدرت خوبی به جام باشگاهها برویم. میدانیم که کارمان در این مسابقات چقدر سخت است.
همه تیمها از بازیکنان خوب خارجی استفاده میکنند و اگر نظر من را بخواهید، جام باشگاههای آسیا به مراتب از جام ملتهای آسیا سختتر است. البته ما در لیستی که به باشگاه دادیم، یک بازیکن خارجی هم در نظر گرفتیم.
لیگ امسال چه تفاوتی با لیگهای سالهای گذشته داشت؟
لیگ بسیار پویایی داشتیم و تا هفته بیست و دوم، پنج تیم مدعی قهرمانی بود. یادم است «آرش جابری» سرپرست سازمان لیگ فوتسال در مصاحبهای اعلام کرده بود که ما پنج جام آماده کردیم تا در صورت نیاز به شهرهای مختلف ببریم. این نشاندهنده سطح بسیار خوب لیگ است. در سالهای گذشته پس از چند هفته، دو تیم از دیگر تیمها فاصله میگرفتند و بقیه هم به قهرمانی فکر نمیکردند. همچین لیگ هایی نویدبخش یک تیم ملی بسیار خوب است. یک از سختترین لیگ هایی بود که من در این چند سال اخیر دیدم و آن را بسیار پسندیدم.
نقطه ضعف لیگ امسال چه بود؟
تنها نقطه ضعف لیگ، نبود تماشاگران بود و آن هم مربوط به کرونا بود و همه لیگها درگیر آن بودند. بودن آنها جذابیت مسابقات را بسیار بالا میبرد.
دلیل بیتوجهی صدا و سیما به فوتسال چیست؟
یکی از مهم ترین بحثهایی که میتواند حامیان مالی را به سمت فوتسال بکشاند، پخش تلویزیونی بازی ها است. این موضوع خیلی به پیشرفت فوتسال کمک میکند. متاسفانه حس من این است که صدا و سیما گامهای مثبتی برای فوتسال برنمیدارد. در خیلی از شهرها شاهد این هستیم که صدا و سیما از تیمها پول میگیرد تا بازی آنها را پخش کند. این منصفانه نیست. یک لیگ جذاب که هم بیننده دارد و هم میتوان از تبلیغات محیطی آن استفاده کرد، نباید این شرایط را داشته باشد.
نمیگویم صدا و سیما باید از خدایش باشد که بازیها را پخش کند اما باید به فوتسال کمک کنند و اطمینان دارم این رشته علاقمند زیادی دارد و پخش نلویزیونی آن میتواند اسپانسرها را به سمت آن بیاورد. دلیل این اتفاق را هم من نمیدانم. کاش میدانستم دلیل این پول گرفتن از تیمها چیست.
مسیر مصاحبه را تغییر بدهیم. شما در فوتسال به عنوان یک فرد بیحاشیه و اخلاق مدار شناخته میشوید. در موضوع فنی هم همواره یکی از بهترینها بودید و حالا در مربیگری هم این موضوع ادامه دارد. راز این تداوم مسیر درست در چیست؟
در ابتدا این لطف خدا بوده که همیشه شامل حال من شده است. من همیشه به کار خود چه در زمان بازیگری و چه حالا بیشترین اهمیت را میدهم. وقت زیادی برای کارم میگذارم چرا که آن را دوست دارم و همیشه سعی کردم در حاشیه نباشم. در کنار آن خوش شانس هم بودم و در کنار مربیان و بازیکنان خوبی حضور داشتم.
به آینده فوتسال میرسیم. آیا فوتسال ایران بازهم توانایی رسیدن به جمع سه تیم برتر جهان را دارد یا نه؟
ما حتی میتوانیم از سوم جهان هم بالاتر برویم و از بابت نیروی انسانی هیچ کمبودی نداریم اما نیاز به یک برنامهریزی بلند و قوی داریم. یکی از آرزوهای من حضور ایران در فینال جام جهانی است.
شما یکی از ارکان رسیدن ایران به مقام سوم جهان در سال ۲۰۱۶ بودید و در همان زمان خداحافظی کردید. آیا نمیتوانستید به حضور در تیم ملی ادامه دهید؟
زمان خداحافظی دو بار با سید محمد ناظمالشریعه سرمربی سابق تیم ملی صحبت کردم که او واقعا مخالف بود و به من گفت که یک جام ملتهای دیگر هم بازی کن اما من تصمیم خودم را گرفته بودم چرا که هرچیزی که داشتم را برای تیم ملی گذاشتم و واقعا اعتقاد داشتم که باید به جوانها بها بدهیم. بخش زیادی از تصمیمم، فرصت دادن به جوانها بود و زمان خداحافظی روز سختی برای من بود اما الان که با شما صحبت میکنم، اصلا پشیمان نیستم و فکر میکنم همان موقع بهترین تصمیم را گرفتم.
چه اتفاقی رخ داد که شما لژیونر نشدید؟
بعد از پایان جام جهانی ۲۰۰۸ با حسین شمس، اتفاقات خیلی خوبی برای تیم ملی افتاد و یادم هست که بعد از آن بیشتر بازیکنان تیم ملی از روسیه پیشنهاد خارجی داشتند و من یک پیشنهاد دیگر هم از اسپانیا داشتم اما در آن زمان اگر اشتباه نکنم بعد از جام جهانی به فولاد ماهان رفتم. در آن زمان دلار ارزانتر بود و از نظر مالی تیمهای داخلی شرایط بهتری برای ما داشتند. موضوع دیگر این است که ما در آن برهه سختی را برای خودمان نخریدیم. خوب بودن وضعیت فوتسال ایران و شرایط خانوادگی هم دیگر دلایل نرفتن من به خارج از کشور بود.
دلیل متحد نبودن اهالی فوتسال با یکدیگر چیست؟
اتحاد در فوتسال واقعا کم است و این یک حقیقت است. بر این باورم که این اتحاد باید از پیشکسوتان شروع شود. یکی از مشکلاتی که ما داریم این است که اهالی این رشته دورهمی ندارند تا بزرگترها بیایند و موضوعات مختلف را بررسی و حل کنند. الان لیگ امسال تمام شد و تا لیگ بعدی هیچ خبری نیست. اصلا فضایی وجود ندارد که فوتسالیها بنشینند و باهم حرف بزنند. من معتقدم بخش زیادی از سوءتفاهمهای فوتسال با حرف زدن برطرف میشود.
وقتی بزرگترها با یکدیگر خوب باشند، به صورت زنجیروار همه افراد داخل آن با هم خوب برخورد میکنند. وقتی لیگ به پایان میرسد، همیشه دلخوریهایی به وجود میآید و اگر یک دورهمی کوچک باشد این مشکل برطرف میشود. دلیل این متحد بودن را نمیدانم اما میتوان آن را با یک دورهمی درست کرد.
چرا فوتسال ایران زیرساخت ندارد؟
این موضوع چند دلیل دارد. یک اینکه مدارس فوتسال در کشور ما همگی تجاری شده است. یعنی فقط میآیند و از خانوادهها پول میگیرند و بحث مالی در آن مهم تر است. بزرگترین مشکل ما در این خصوص ردههای پایه است. ما این رده ها را به خوبی حمایت نمیکنیم. در حرف همه چیز میگوییم اما در عمل نه. انصافا یکی از باشگاههایی که در این زمینه خیلی زحمت میکشد، گیتیپسند است. هر امکاناتی که تیم بزرگسالان دارد، ردههای پایه نیز از آن استفاده میکنند.
یکی دیگر از مشکلات، سازماندهی بازیهای لیگ در ردههای پایه است. به عنوان مثال یک تیمی میآید ۶ ماه زحمت میکشد اما در ۱۰ روز بازی های آنها در لیگ تمام میشود. با این کار عملا خروجی به وجود نمیآید. وقتی من میخواهم یک بازیکن رده امید را به تیم بزرگسالان بیاورم و به او بازی بدهم، در یک سال پنج بازی کرده و نمیتواند کمکی به ما داشته باشد. ساختار برگزاری بازیهای لیگ در این ردهها باید تغییر کند. متوجه هزینهها هستم اما با این نحوه برگزاری، خروجی نخواهیم داشت. یک بازیکن امید دست کم باید در هر سال ۲۰ بازی کند. هر چه تعدا بازی بیشتر باشد، رشد آنها نیز بیشتر میشود.
نظرتان را در مورد این اسمها بگویید.
حسین شمس: استاد، وحید شمسایی: اسطوره، گیتیپسند: تیم بزرگ و حرفهای، کاپیتانی: عاشقی، فالکائو: ستاره، ریکاردینیو: اعجوبه. ناظمالشریعه: خوش قلب، محمد طاهری: شیطون دوستداشتنی، مصطفی نظری: صخره و مرحوم کاظم محمدی: بهترین چپپای ایران.