امیر زاغری در گفت و گو با خبرنگار سینمایی ایرنا، با اشاره به این که این اثر، اولین پروژهاش در سینما و اولین کار دفاع مقدسی او محسوب میشود، گفت: نداشتن تجربه در زمینه طراحی صحنه فیلم ، من را برای حضور در موقعیت مهدی بسیار نگران کرده بود اما پس از چند جلسه گفت و گو با هادی حجازیفر کارگردان به این نتیجه رسیدم که پیشنهاد حضور در این فیلم را بپذیرم.
زاغری با اشاره به این که او و تیمش برای طراحی صحنه حدود ۳ تا ۴ ماه درگیر تحقیقات بودند، گفت: علاوه بر بخشهای شهری که در یک جغرافیا و اقلیم دیگری میگذشت و برایمان مهم بود که آن را بشناسیم، مساله اصلی ما بخش جنگی فیلم بود؛ چراکه ۷۰ درصد لوکیشنهای جنگی در واقعیت در خاک عراق بود و متاسفانه ما سند تاریخی مشهودی از آن منطقه نداشتیم و برایمان قابل درک نبود آن زمان چه اتفاقاتی رخ داده است.
۷۰ درصد لوکیشنهای جنگی در واقعیت در خاک عراق بود و متاسفانه ما سند تاریخی مشهودی از آن منطقه نداشتیم و برایمان قابل درک نبود آن زمان چه اتفاقاتی رخ داده است.
طراح صحنه موقعیت مهدی ادامه داد: خوشبختانه با پیگیریهای بسیار توانستیم به آرشیوی از خبرگزاریهای خارجی دست پیدا کنیم. این آرشیو نشان میداد آن چیزی که ما به دنبال آن بودیم، بیشتر در خاک عراق اتفاق افتاده است. همچنین توانستیم به یک سری مستندات از عملیات بدر و خیبر برسیم اما در میان تنها به چند فِرِیم عکس از بخش پشت جزیره مجنون جنوبی دست پیدا کردیم چراکه شرایط در آن زمان به شدت بحرانی و پس از یک سری اتفاقات، جزیره زیرِ آب رفته بود. باید بگویم مستندانی که جمعآوری کردیم، بسیار به ما کمک کرد.
زاغری با بیان اینکه دستش برای طراحی صحنه موقعیت مهدی خالی بوده و هیچ چیزی نداشته است، توضیح داد: ما قطعا باید به شهر آبادان میرفتیم و کار میکردیم چرا که بافت شهرک دفاع مقدس برای کار ما مناسب نبود به عنوان مثال زمین شهرک سنگ است و ما در جنوب آن را نداشتیم همچنین کوه، تپه و آلودگیهای اطراف برایمان مضر بود.
وی افزود: از سوی دیگر عملیاتهای بدر و خیبر، جزو عملیاتهای آبی-خاکی با مشخصههای بسیار عجیب و غریب بودند که بخشی از آن را در نسخه سینمایی اثر و بخش دیگر را در نسخه سریالی کار میبینیم.
طراح صحنه موقعیت مهدی با اشاره به لوکیشنی در کنار رود دجله عنوان کرد: تصور کنید یک سمت دجله باید خشک و بیابانی و سمت دیگر آن پُر از نی و نخلستان باشد. ساختن چنین لوکیشنی که از اساس شوخی بود و پیدا کردن آن هم سختی کمی نداشت. همچنین روستای حربیه که در پرده ششم فیلم سینمایی داشتیم تعریف عجیبی داشت، باید از بیایان به آب و در ادامه نخلستانها میرسید.
با افراد محلی به دنبال لوکیشین می رفتم و برای آنها تعریف می کردم دنبال چه فضا و جغرافیایی هستم و آن ها مناطق مختلف را به من نشان می دادندزاغری ادامه داد: تمام این موارد که نگاه مستندسازی پشت آن بود، برای ما ایجاد مساله میکرد و به همین دلیل جدا از تیم تولید و تدارکات، با افراد محلی منطقه به دنبال لوکیشن میرفتم و برای آنها تعریف میکردم به دنبال چه فضا و جغرافیایی هستم و آنها مناطق مختلف را به من نشان میدادند. شاید بتوانم بگویم برای پیدا کردن لوکیشن تا نقطه صفر مرزی رفتیم.
طراح صحنه موقعیت مهدی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه فضای هنری کار نیازمند فضاسازی بود، عنوان کرد: در این بخش ارتباط تنگاتنگی با هادی حجازیفر داشتم چراکه نگاه ایشان به تمام پلانها بسیار حسی و دقیق بود. من همه موارد را با نگاه کارگردان جلو بردم و هیچ زمان نگفتم این اثر و سلیقه من است و شما در آن کار کنید.
زاغری با بیان اینکه از ابتدا یک مسیر مشخصی برای ساخت موقعیت مهدی وجود داشته است، بیان کرد: از ابتدا قرار بود اثری را خلق کنیم که شبیه هیچ فیلمی نباشد، همچنین بنا بر این بود شاعرانگی که هادی حجازیفر درباره آن بسیار صحبت کرده است، در کار جاری باشد. البته ناگفته نماند که این شاعرانگی یک تناقضی را در ذهن ما به وجود آورد چرا که کار جنگی را با توپ و تانک شناختهایم و شاعرانگی معنایی برایمان نداشته است اما در نهایت به آن رسیدیم.
طراح صحنه موقعیت مهدی با اشاره به اینکه همکاری با هادی حجازیفر برایش لذت بخش بوده است، خاطرنشان کرد: کارگردان در این کار مانند یک جستجوگر گوگل بود یعنی هر مسالهای در هر جایی رخ میداد عوامل با مراجعه به ایشان به سرنخهای درست و جدی میرسیدند که باورکردنی نبود. ایشان با وجود فشارهایی که سر این پروژه متحمل میشد، ذهنی پویا و فعال داشت و دائما خلاقیت به خرج میداد. اگر بخواهیم به یکی از ویژگیهای پُررنگ شخصیت ایشان اشاره کنم باید از روحیه حمایتگری ایشان یاد کنم که بسیار به کار کمک کرد.