به گزارش ایرنا، اواخر سال گذشته بود که در پروندهای به مشکلات فدراسیون دوچرخهسواری پرداختیم، مشکلاتی که از دوران گذشته به یادگار مانده و امروز مسئولان و جامعه دوچرخهسواری تاوان آن را میپردازند.
پس از بررسی مشکلات این فدراسیون در میزگردی با حضور مسئولان و کارشناسان این رشته به چرایی افول دوچرخهسواری پرداختیم. این که چرا رشته این رشته مدالآور امروز درگیر مشکلات و معضلات بسیار شده تا جایی که مدالآوری ورزشکاران به آرزو تبدیل شده است، هر چند موفقیت و کسب مدال دوچرخهسواران کشورمان در رقابتهای جاده قهرمانی آسیا به نوعی باعث دلگرمی جامعه دوچرخهسواری شد و باید امیدوار بود تا قهرمانان این رشته در بازیهای آسیایی نیز مانند سالهای نه چندان دور عملکرد قابل قبولی داشته باشند.
بر این اساس با حضور رسول هاشم کندی سرپرست کنونی فدراسیون دوچرخهسواری و یکی از ورزشکاران و مدیران قدیمی این رشته، فرهنگ شادنیا دبیر، محمود وفایی رییس سازمان لیگ و مصطفی چایچی از قدیمیهای این رشته و البته منتقد فدراسیون، میزگرد بررسی چالشهای موجود برگزار شد تا جمعبندی مناسبی از چرایی افت این رشته و رسیدن به یک راهکار مناسب داشته باشیم.
با کمبود تجهیزات به قهرمانی آسیا رفتیم
سرپرست فدراسیون دوچرخهسواری با اشاره به برگزاری رقابتهای جاده قهرمانی آسیا که از ۵ تا ۹ فروردین ماه سال جاری به میزبانی شهر دوشنبه تاجیکستان برگزار شد میگوید: با هر مشکلی که بود تیم ملی را راهی این رقابتها کردیم، هر چه در توان داشتیم را انجام دادیم اما این را بدانید که در بخش تجهیزات مشکلاتی داریم که نیازمند حمایت و یک عزم جدی است و امیدوارم رکابزنان کشورمان به دوچرخه و وسایل روز دنیا مجهز شوند.
رسول هاشم کندی افزود: متاسفانه در بحث مالی مشکلاتی داریم که به امروز و دیروز مربوط نمیشود و بدون شک در روند کار ما تاثیر منفی دارد اما با همه این وجود سعی کردیم در بهترین شرایط کارمان را ادامه دهیم تا تیم ملی دوچرخهسواری کشورمان پس از ۲ سال وقفه، در بخش مردان و زنان راهی رقابتهای جاده قهرمانی آسیا شود. بر همین اساس با برنامهریزی صورت گرفته در رشت، گیلان، کیش، قشم و تهران اردوی آمادهسازی را برگزار کردیم و در نهایت با برگزاری یک اردوی کوتاه مدت با هدف آمادهسازی ملیپوشان در ترکیه راهی رقابتهای جاده قهرمانی آسیا در تاجیکستان شدیم.
سرپرست فدراسیون دوچرخهسواری یادآور شد: با توجه به مشکلات مالی که داشتیم و با رایزنی، تیم ملی را در قالب تیم دانشگاه آزاد راهی اردوی ترکیه کردیم تا رکابزنان کشورمان در ۲ رویداد تک مرحلهای به مصاف رقبا رفته و خودشان را قبل از جاده قهرمانی آسیا محک بزنند. با وجود همه مشکلات تیم ملی دوچرخهسواری در رقابتهای جاده قهرمانی آسیا مدالآور بود. پس از آن کارمان را در تهران ادامه میدهیم تا خودمان را برای مهمترین رویداد سال جاری یعنی بازیهای آسیایی هانگژو آماده کنیم.
پول نبود؛ برای برگزاری اردوها رایزنی کردیم
وی با تاکید بر این که با کوهی از مشکلات مالی مواجه بودیم و تیم باید آماده حضور در رقابتهای جاده قهرمانی آسیا میشد، گفت: در شرایطی فدراسیون را به عنوان سرپرست تحویل گرفتم که دنیایی از مشکلات و معضلات پیش روی ما بود. هزینههای فدراسیون، بدهیهایی که از قبل باقی مانده بود و بحث اعزام تیم ملی در رویدادهای آتی از جمله مسایلی بود که باید برای آن اقدامات لازم صورت میگرفت و با این شرایط کار را ادامه دادیم.
وی ادامه داد: روزی که به فدراسیون آمدم حدود ۸۰۰ میلیون تومان بدهی داشتیم، متاسفانه ۵۴ درصد بودجه فدراسیون هم هزینه شده بود و دوستان قبلی خیلی هم خوشحال بودند که خوب عمل کردهاند اما متاسفانه بودجه بدون مدیریت هزینه شده بود که امروز تبعات آن دامن فدراسیون کنونی را گرفته است.
خلاقیت و هنری در جذب منابع مالی ندیدیم
وی به اهمیت جذب منابع مالی خارج از بودجه وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک اشاره کرد و یادآور شد: این که پولی از سوی این ۲ نهاد به فدراسیونها اختصاص مییابد را بگیریم، هنر نیست که دوستان به آن میبالیدند. مهم این است که توانایی و ظرفیت جذب منابع مالی خارج از این اعتبار را داشته باشیم و بتوانیم از سایر بخشها کمک مالی، معنوی و حمایتی را با هدف تعمیم و توسعه دوچرخهسواری دریافت کنیم. مثلا این که مجمع فدراسیون را در مشهد برگزار کردند چه معنایی دارد؟ با این تصمیم چقدر هزینهها بالا میرود؟ این پول از کجا باید پرداخت شود؟ غیر از این است که از بودجه فدراسیون هزینه شده و این به معنای آن است که مدیریتی در هزینه کرد نداشتیم؟
تلاش شبانهروزی و همدلی، شاه بیت کار ما بود
سرپرست فدراسیون دوچرخهسواری ادامه داد: دلیل اصلی عبور از بحران موجود و شرایط سخت آن روزها، همدلی و تلاش شبانهروزی همکارانم در فدراسیون بود. برخی ایام تا پاسی از شب کار میکردیم و با خرد جمعی و کار گروهی توانستیم برخی از مشکلات را حل کرده و راه را هموار کنیم. نمیتوانستیم منتظر بمانیم تا روزها بگذرد، باید کاری میکردیم و برای همین وارد عمل شدیم.
وی افزود: با رایزنی سرمربی تیم ملی موفق شدی حامی مالی بگیری تا بخشی از هزینههای فدراسیون و تیم ملی را تقبل کند که گرهگشا بود. از سویی دیگر با توجه به این که در دانشگاه آزاد ارتباطات خوبی داشتم از حمایت این بخش هم بهرهمند شدیم تا تیم ملی را آماده حضور در رقابتهای جاده قهرمانی آسیا کنیم.
هاشم کندی یادآور شد: تهیه ۱۵۰ دست لباس کامل برای تیم ملی، بخشی از هزینههای اعزام و بلیت ملیپوشان به رقابتهای ترکیه و جاده قهرمانی آسیا در تاجیکستان، مباحث مالی اردوها و ... از دیگر مواردی بود که با همدلی و همکاری دوستانم در فدراسیون و با حمایت حامیان مالی موفق به انجام آن شدیم و این همان خرد جمعی و همدلی است که از آن به عنوان شاه بیت کارمان یاد می کنیم.
عکس یادگاری تیمهای آسیایی با دوچرخههای عتقیقه ایرانی
هاشم کندی گفت: خجالتآور است اما آنقدر در تجهیزات و لوازم از دنیای روز عقب هستیم که در رقابتهایی که حاضر میشدیم تیمها و قهرمانان دیگر میآمدند و با وسایل ما عکس یادگاری میگرفتند. این که آن لوازم هنوز در اختیار ماست و کار هم میکند از یک سو و تمیز بودن این قطعات قدیمی از سویی دیگر تیم دوچرخهسواری ما را به موزهای متحرک تبدیل کرده که همه از آن تعجب میکنند. این خوب نیست و در شان تیم ملی ایران هم نخواهد بود. دوچرخهسواری تجهیزات محور است و هر روز شاهد رشد تکنولوژی در آن هستیم اما ما هنوز درگیر قطعات سالهای قبل هستیم و این یعنی رقابت در شرایط نابرابر.
منطق یا اجبار؛ واکاوی قبولی مسوولیت با کولهباری از مشکلات
وی در خصوص پذیرش مسوولیت فدراسیون با این وجود مشکلات گفت: وقتی پیشنهاد سرپرستی فدراسیون را به من دادند تصورم این بود اگر قبول نکنم فردی از بیرون خواهد آمد و شاید شناخت کاملی به فدراسیون و مسایل آن نداشته باشد. نظر من این است که هیچکس نمیتواند ما را نجات دهد مگر آنکه از همین خانواده باشد و زیر و بم دوچرخهسواری را بشناسد. ما نیازمند همکاری، همدلی و خرد جمعی هستیم. البته مدیرانی را داشتیم که از خانواده دوچرخهسواری بودند اما متاسفانه عملکرد آنها دفاعی برای ما نگذاشت. سوء مدیریتی که داشتند خسارتهایی به دوچرخه سواری زد که باید امروز تاوان آنها را بدهیم.
وی در واکنش به این سئوال که آیا نگاه سنتی مدیریتی باعث بروز این مشکلات شده یا خیر، تصریح کرد: این هم میتواند دخیل باشد اما در کل من نکته مدیریتی در کار دوستان ندیدم و اگر غیر از این بود باید برآیند آن را امروز شاهد بودیم. نکته مهم دیگر مدالهایی است که کسب شده، آن مدالها هم به دلیل مدیریت مسوولان وقت نبود و طی یک فرآیند فعالیتی به دست آمده است اما باز هم اعتقاد دارم اگر اشتباهی صورت گرفته بازهم باید سکان این فدراسیون در اختیار فرد آشنا به این دوچرخه سواری قرار گیرد.
گزارش ایرنا به خوبی زوایای دوچرخهسواری را نشان داد
سرپرست فدراسیون دوچرخهسواری با اشاره به گزارش ایرنا در خصوص مشکلات و معضلات این فدراسیون تاکید کرد: چند وقت پیش گزارشی کامل از شرایط قبل و کنونی فدراسیون در این خبرگزاری منتشر شد که به واقع تمام زوایای مجموعه ما را نشان داد که با استقبال جامعه این رشته همراه بود. در این گزارش نکاتی اشاره شده بود که دیگر نیازی است در مورد آن صحبت کنیم و در این مجال هم فرصتی برای آن نیست چرا که تکرار مکررات است.
وی یادآور شد: در اینجا میخواهم به نکاتی اشاره کنم که در آن گزارش به آن پرداخته شده بود، اما جوابی برای آن نبود. ما فدراسیون تجهیزات محوری هستیم اما چرا انبار فدراسیون با آن همه لوازم و قطعات دوربین نداشت؟ چرا به برنامه انبارداری مجهز نبود؟صحبت از انبارداری میکنند اما هیچ سند فیزیکی نداریم که به آن استناد کنیم و این یکی از نقاط ضعف فدراسیون در آن زمان بوده است.
هاشم کندی به سند ورود و خروج کالا اشاره کرد و گفت: کالا باید شماره اموال داشته باشد تا بتوان آن را پیگیری کرد اما هیچ سیستمی نبوده و همین باعث شد امروز نتوانیم به گذشته استناد کنیم. وضعیت ساختمان فدراسیون هم یکی دیگر از شاهکارهای به جا مانده از دوره قبل است که در مورد آن بارها صحبت شده و هیچ جوابی هم برای آن نگرفتیم که چرا و بر چه اساس این گونه رفتار شده است. در فدراسیونی که بسیار علمی است دریغ از یک حرکت درست؛ متاسفانه آقایان، گذشته فدراسیون را امحا کردند و با این شرایط سخت و اسفبار وارد میدان شدیم.
انتقادپذیر هستم؛ فرزند منتقد من عضو تیم ملی است
هاشم کندی ادعای این را دارد که انتقاد پذیر است و گواه آن را حضور فرزند یکی از منتقدان خود در تیم ملی میداند. او میگوید: کسی که شایسته حضور در تیم ملی است، نباید با انتقاد پدر او که اتفاقا یکی از قدیمیهای دوچرخهسواری است تداخل پیدا کند. من اگر مدیری دلسوز و کاربلد باشم از همین نقدها هم برای موفقیت بهره میبرم و علیرغم آنکه برخی فکر میکنند اگر فردی نقد کرد باید همه دسترسیها و راهها را بست، من عقیده دارم باید با این موضوع منطقی رفتار کنم چرا که هر انتقادی میتواند راهگشا باشد و باید این ظرفیت را داشت که اجازه بدهیم مخالفان نظرشان را بیان کنند. چایچی یکی از قدیمیهای دوچرخهسواری و از دوستان قدیمی من است، امروز در رسانه ها کارشناس دوچرخه سواری است و نقدهایی را مطرح میکند که برخی از آنها را اصلا قبول ندارم اما دلیل نمیشود اگر او انتقاد میکند من در تیم ملی به فرزند او ظلم کنم. من هدف عالی را میبینم که موفقیت و اعتلای این رشته است و امیدوارم انتقادها همراه با راهکار باشد تا بتوانیم در کمترین زمان به بهترین نتیجه برسیم.
وی ادامه داد: انتقاد اگر با غرضورزی نباشد خوب است. نباید در انتقاد مسایل شخصی را دخیل کرد چرا که دیگر انتقاد نیست. از سویی دیگر نباید به مسایلی پرداخت که نه تنها سود و منفعت ندارد بلکه ضرر و زیان هم به همراه خواهد داشت و این خیلی مهم است که رسانه ها و منتقدان به چه مسایلی می پردازند.
برای ارتباط از راههای سنتی و قدیمی استفاده میکردیم
دبیر فدراسیون دوچرخه سواری به برنامهریزی و فرهنگ سازمانی مجموعههای مدرن اشاره کرد و گفت: من از بیرون مجموعه دوچرخهسواری آمدم اما تجربه حضور در چند فدراسیون را در کارنامه دارم. اگر روند حضور نیروهای انسانی یک سازمان را بررسی کنیم مشخص می شود در کجا هستیم و قرار است به کجا برسیم. اولویت بندیها مشخص است و طبق یک برنامه راهبردی کارها پیش میرود اما روزی که به جمع دوچرخه سواری پیوستم هیچ شاخصهای از فعالیتهای مدرن ندیدم و این جای نگرانی بود.
فرهنگ شادنیا یادآور شد: چندسال است که وزارت ورزش برای ارتباط بهتر و سیستمی همه چیز را الکترونیکی کرده اما فدراسیون دوچرخه سواری از این مزیت بیبهره بود و برای ارتباط با استانها و هیات های خود از تلفن، ایمیل و فکس استفاده میکرد. متاسفانه در این فدراسیون شاهد بودیم افرادی که منفعت و اعتبار دوچرخه سواری را با بازی گرفتند خیلی راحت در جایی دیگر و در مسندی بهتر، پست و مقام گرفتند و هیچکس حتی رسانهها هم معترض نشدند. البته در این میان یک یا دو رسانه موضوعاتی را مطرح کردند اما آنطور که باید این مساله پیگیری می شد، نشد و به اصطلاح آب از آب تکان نخورد.
پای پلیس فتا هم به میان آمد
او خاطر نشان کرد: مگر می شود یک تیم کاری فدراسیون را تحویل بدهد اما اطلاعات، مدارک، ایمیل ها و یا رمزهای موجود را ندهد و برای خودش نگه دارد. چرا کاری کردند که ما مجبور شویم به پلیس فتا شکایت کنیم تا آنها وارد عمل شوند. نکته جالب این جا است که سیم کارتی که آقایان با آن کارهایشان را می کردند در فیلیپین ثبت شده بود و قابلیت پیگیری نداشت. چرا باید سیم کارتی که کارهای فدراسیون با آن انجام می شد در کشوری دیگری ثبت شود؟ مدت ها طول کشید تا پیگیری های ما به نتیجه برسد و نباید از این مسایل به راحتی گذشت.
در دوره سرپرستی از ظرفیتها بهره بردیم
رئیس سازمان لیگ و سخنگوی فدراسیون دوچرخهسواری نیز در این نشست گفت: اردوهای داخلی همیشه برای ما هزینه داشته، با توجه به تعداد نفراتی که در اردوها داریم روزانه برای هر نفر یک میلیون تومان باید هزینه در نظر گرفت و اگر بخواهیم یک دوره را حساب کنیم به رقمی حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان می رسیم اما در دوره کنونی فدراسیون با آنکه با سرپرستی اداره می شد هیچ هزینه ای برای اردوهای تیم ملی پرداخت نشد و از ظرفیت حامی مالی برای اردوها بهره گرفتیم.
محمود وفایی ادامه داد: دوره کنونی را در نظر داشته باشید و مقایسه کنید با دورهای که حتی هزینه آمبولانس مسابقات از سال ۹۸ به بدهی معوقه تبدیل شده بود. از طرفی دیگر به دلیل عدم برگزاری مسابقات از رده خودمان سقوط کرده بودیم و این اصلا خوب نبود. خراب کردن خیلی ساده است اما برای درست کردن باید یک عمر وقت بگذارید تا همه چیز سرجای خودش قرار گیرد و این اتفاقی بود که در تاریخ این فدراسیون متاسفانه روی داده است.
با چه زبانی بگوییم در تونل زمان گیر کردهایم
او هم به تجهیزات محور بودن فدراسیون دوچرخه سواری اشاره دارد و می گوید: در دنیای کنونی و هر سال شاهد پیشرفت تکنولوژی هستیم اما ما همچنان درگیر قطعات قدیمی و از رده خارج هستیم، چرا که نتوانستیم و نمیتوانیم خودمان را با علم روز همراه کنیم. چرخهایی که ما در فدراسیون داریم مربوط به سال های قبل است و این در شرایطی است که همه تیم ها با دوچرخههای روز دنیا پا به رقابتها میگذارند و این فضای رقابتی نابرابری را برای رکابزنان ما رقم می زند.
وفایی یادآور شد: دوچرخه های قدیمی مشکلاتی را ایجاد میکند که دردسرهای خود را دارد، مثلا در رقابتهای برون مرزی حتی نمی توانیم به صورت رایگان از خدمات مسابقات استفاده کنیم چرا که قطعات آن ها به روز است اما چرخ های ما از قطعات قدیمی استفاده می کند و نمی شود آنها را روی دوچرخه های ما سوار کرد.
بودجه ۲۰ برابری لابراتور تیمهای حرفهای نسبت به بودجه فدراسیون
وفایی گفت: این که می گوییم جدال نابرابر فقط به خود رقابت ها و دوچرخه باز نمی گردد به این دلیل است که در همین شرایط سختی که ما در آن دست و پا می زنیم تیم های خارجی و باشگاههای حرفهای شاید ۱۰ یا ۲۰ برابر بودجه فدراسیون های آسیایی تجهزات آزمایشگاهی در اختیار دارند و به شدت علمی کار می کنند، حال ببینید این تفاوت ها با فدراسیون ما چقدر زیاد است.
وی یادآور شد: برخی از تیمها امکاناتی دارند که حتی خود فدراسیون جهانی هم ندارد. همین هندوستان که تا چند وقت پیش برای هیچ تیمی محلی از اعراب نداشت اکنون یکی از مدعیان به شمار می رود و به خوبی در حال برنامه ریزی است. آنها امروز کمپ فدراسیون جهانی دارند، پیست سرپوشیده در اختیارشان است و در حوزه بانوان خیلی موفق عمل می کنند، با این شرایط تکلیف تیم هایی مثل مالزی، هنگ کنگ، تایلند، قزاقستان و ... دیگر روشن است و این نشان می دهد در چه شرایط سختی قرار داریم.
وفایی میگوید: از کاستیها و عقبماندگی سخن گفتیم، اما واقعیت این است که بخشی از این مشکلات را می توان با نیروی انسانی زبده حل کرد که این کار را تا امروز انجام دادیم اما بخش دیگر را نمی توان و باید برای آن قسمت فکری منطقی کرد البته اگر دوچرخه سواری برای ما مهم است و از او انتظار موفقیت داریم.
از جایی ضربه خوردیم که فکر کردیم ما مسبب موفقیت ها هستیم
وفایی به گذشته نه چندان دور اشاره دارد و میگوید: دوچرخه سواری در مسیر خوبی قرار داشت اما پاشنه آشیل ما روزی بود که سکاندار وقت فدراسیون فکر کرد موفقیتهایی که به دست میآید به خاطر مدیریت و حضور اوست و از همان روز به بیراهه رفتیم.
وی یادآور شد: متاسفانه هیچ سوابقی از دورههای گذشته در فدراسیون موجود نیست و به نوعی همه چیز از بین رفته است و باید علت آن را از مدیران وقت بپرسیم. نرم افزار مسابقات داشتیم اما اطلاعاتش موجود نیست و باور کردنی نخواهد بود که اطلاعات مهم یک فدراسیون به همین راحتی نیست و نابود شود. او به دوره اول قمری اشاره می کند، اگر در دوره اول مدیریت وی موفق بودیم به خاطر این بود که در آن روزها تیم خوبی داشتیم و با خرد جمعی کارها پیش میرفت اما مشکل از آنجایی شروع شد که قمری فکر کرد تمام موفقیتها به خاطر مدیریت و تفکر اوست که این اشتباه بود و اثرات این نگاه و تفکر اشتباه را دیدیم و تاوان آن را مجموعه دوچرخه سواری داد.
ایمیلهای سیاهی که بوی خیانت و وطن فروشی میدهد
وفایی به ارسال ایمیلهایی از داخل کشور به فدراسیون جهانی هم اشاره دارد. چرا برخی از دوستان با آنکه ادعای دلسوزی و میهن پرستی دارند اطلاعات داخلی و مسایل ما را به فدراسیون جهانی ارسال میکنند و همین ایمیلهای سیاه بود که موجب شد فدراسیون امروز با این چالشها مواجه شود.
وی میگوید: متاسفانه برخی علیرغم ادعایی میهن پرستی و بر خلاف رفتاری که از خود نشان می دهند فقط به یک جمله می اندیشند. اگر من نباشم، دیگران هم نباید باشند و این آفت ورزش ما شده است اما همین دوستان نمی دانند که با رفتار غیرمنطقی خود، اعتبار و آبروی ورزش ما زیر سئوال میبرند.
منتقد هستم اما در کارها غرضورزی نمیبینم
مصطفی چایچی یکی از قدیمیهای این رشته و البته از منتقدان دوره کنونی است، حضور چنین فردی در مناظره دوچرخه سواری کمک کرد تا از زاویهای دیگر نیز به این ماجرا نگاه کنیم. چایچی برخی از صحبتهای سرپرست فدراسیون را تایید می کند و در برخی دیگر نیز نظری متفاوت دارد.
او میگوید: درسال ۱۳۹۱ وقتی به فدراسیون وقت رفتم و به عنوان مدیر تیمهای ملی کارم را آغاز کردم مقرر شد تا از انبار فدراسیون فهرست برداری شود تا ببینیم چه وسایلی داریم و چه نداریم. قمری به من گفت از موجودی انبار لیست برداری کنم و پس از آن معلوم شد چه روی داده است. مثلا یک ورزشکار ۴ دوچرخه فدراسیون را در اختیار داشت و قهرمانی دیگر هیچ! در آن دوران رئیس وقت فدراسیون دستور داد سیستم منظمی برای انبار در نظر گرفته شود و فقط شخص خودش بود که اجازه خروج انبار را می داد. تا پایان دوره اول ریاست او مشکلی نبود اما بعد از آن خیلی چیزها فرق کرد و من به دلیل تخلفاتی که روی داد از فدراسیون رفتم.
اصرار رئیس وقت به تخلفی آشکار
مدیر اسبق تیمهای ملی دوچرخهسواری ادامه داد: به عنوان مثال یکی از تخلفات این بود که قمری اصرار داشت فردی که در حال محرومیت ورزشی بود، مسئولیت بگیرد، طبق اساسنامه فدراسیون جهانی و طبق قوانین وادا (سازمان جهانی مبارزه با دوپینگ) فدراسیون هر کشوری موظف است تست های داخلی را در صورت مثبت شدن به اطلاع فدراسیون جهانی برساند. نام نمی برم اما آنهایی که بودند می دانند در آن ایام چه گذشت. از یکی قهرمانان ما تست گرفتند و جواب مثبت شد، نمونه دوم نیز تایید و در نهایت این ملیپوش از حضور در فعالیتهای ورزشی محروم شد اما قمری اصرار داشت او باید سرمربی تیم ملی شود که من با آن مخالف بودم چون خلاف بود. این مساله در کمیته فنی هم مطرح شد و آنجا هم مخالفت کردیم.
او میگوید: حتی زمانی که برای المپیک به ریو رفته بودیم، هم سر این مساله صحبت کردیم اما او همچنان اصرار داشت و می گفت مجوز این کار را گرفته است. می خواستم استعفا بدهم اما به من گفت بمان تا انتخابات برگزار شود و بعد از آن رفتم اما به همه اعلام کردند گفتند من برای استراحت رفته ام و صحبتی از کلیت و ماهیت موضوع نشد.
چایچی خاطرنشان کرد: اگر در برهه ای از زمان موفق بودیم به این دلیل بود که تیم خوبی تشکیل شده بود و همه برای هم تلاش می کردند اما بعد از آن افرادی حضور یافتند که هیچ سنخیتی با هم نداشتند. در همان زمان فردی هم بود که مسئولان وقت وزارت ورزش صلاحیت وی را تایید نکرده بود اما در جمع ما حضور داشت. من امروز منتقد هاشم کندی هستم اما انصافا باید قبول کرد که قمری دو دوره متفاوت داشت. دوره اول خوب و شاید هم بتوان گفت طلایی بود اما دوره دوم اصلا قابل دفاع نیست. او خودش را مغر متفکر میدان می دانست و از همان روز که این تفکر به یقین تبدیل شد به بیراهه رفتیم.
چایچی یادآور شد: انتقاد می کنیم و دلمان برای فدراسیون و مجموعه دوچرخه سواری می سوزد اما فدراسیون هم نشان داده که ظرفیت این نقدها را دارد. من اگر نقطه ضعفی ببینم حرفم را می زنم و از هیچکس هم واهمهای ندارم اما از آن طرف جنبه های مثبت فدراسیون و سرپرست کنونی را هم می بینم. منت نمی گذارم و منت هم نمی پذیرم. به نظر من عملکرد فدراسیون نقاط مثبت و منفی را با هم داشته اما آنچه مسلم است این فدراسیون بی غرض کار میکند. نمونه آن هم این است که من نقد می کنم اما این مسایل به فرزندم که عضو تیم ملی است ربطی پیدا نمیکند و این ظرفیت خوبی است که در مجموعه دوچرخه سواری وجود دارد.
هم نقد میکنیم و هم راهکار میدهیم
وی گفت: اگر در برنامه های مختلف انتقاد می کنیم فقط برای این است که دلمان می سوزد و نمی خواهیم اشتباهات گذشته را تکرار کنیم. یادمان نمی رود که در سال های نه چندان دور چگونه دوپینگ سازماندهی شده در فدراسیون رایج بود. وقتی در کیش ورزشکاری از تست دوپینگ فرار کرد و رئیس وقت فدراسیون با اعمال زور کاری کرد که نام آن ورزشکار مطرح نشود خیلی از مسایل برای همه روشن شد. وقتی نمی توانیم ورزشکار را کنترل کنیم و می گویم راحت باش این یعنی کمک به دوپینگ. دوستانی که بودند می دانند چه می گویم، ورزشکاری که در کیش از تست دوپینگ فرار کرد یادشان است که چگونه فدراسیون جهانی پیگیر ماجرا بود و حتی می دانند که خیلی ها اعتقاد داشتند من به فدراسیون جهانی اطلاع رسانی کرده بودم اما بعد ها معلوم شد چه کسی این کار را کرده و همه این ها در همان روزها رقم خورد که زیاد هم از آن نمی گذرد.
۲۷۶ ایمیل برای تخریب یک فدراسیون
او می گوید: اعتراض به نهادهای بینالمللی را اصلا قبول ندارم، چرا باید مسایل داخلی را اینگونه حل و فصل کرد؟ متاسفانه افرادی بوده و هستند که فقط منافع خودشان مهم است و هیچ عرقی به منافع ملی و دوچرخه سواری ندارند. مگر می شود این ۲۷۶ ایمیل به فدراسیون جهانی زد؟ من هم اعتقاد دارم اگر مشکلی هست باید حرف زد و سکوت، خیانت است اما این که به سراغ خارجی ها برویم را اصلا قبول ندارم.
وی گفت: چند وقت پیش فدراسیون جهانی ایمیلی به من زد و در مورد یک مساله از من نظر خواست و سئوالی را مطرح کرد. واقعیت این بود که در ان ایام من در ایران نبودم و همین را هم اعلام کردم. حتی آن ایمیل را به یکی از دوستان هم نشان دادم و گفتم موضوع چیست اما نباید به اسم نقد، آتش به خرمن دوچرخه سواری بیاندازیم. حتی این را بگویم که فدراسیون جهانی پیگیر تخلفات دوره های قبل این فدراسیون هم بوده و برخی از دوستان هم اطلاعاتی به آنها داده اند.
مشکلات داخلی را با نهادهای داخلی حل کنیم
چایچی تاکید می کند: اختلاف و تضارب آرا همیشه بوده و خواهد بود. من اعتقاد دارم اگر مشکلی وجود دارد باید در وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک یا حتی بازرسی کل کشور پیگیری شود نه این که به افرادی که اطلاعات درست ندارند و بیرون از مرزهای این کشور کار و زندگی می کنند، متوسل شویم. این کار باعث می شود وجه دوچرخه سواری زیر سئوال برود و این خوب نیست. ما همه عضو یک خانواده بزرگ هستیم. امروز و فردا می آییم و می رویم اما کاری کنیم که نام خوب از ما بر جای بماند و فردای روزی دوباره در چنین محفلی ما را به قضاوت نگذارند. به نظر می رسد با توجه به وضعیت گذشته کنونی این فدراسیون نیاز باشد که مسایل دوچرخه سواری را همچنان پیگیری کنیم و خبرگزاری ایرنا این فرصت را به دوستان می دهد تا با حضور خود در میزگردهای تخصصی همچنان صفحات پرونده دوچرخه سواری را با هم ورق زده تا به یک راهکار مناسب برای بازگشت به روزهای اوج این رشته ورزشی و البته پرمدال برسیم.