سران بروکسل در بحبوحه بحران اوکراین در صدد استقلال نظامی از آمریکا در راستای پیشبرد راهبرد نظامی این اتحادیه ۲۷ عضوی برآمدهاند. در همین پیوند، «جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دوشنبه دوم فروردینماه در نشست وزرای خارجه و دفاع این اتحادیه از راهکار جدید دفاعی از جمله تشکیل یک نیروی واکنش سریع پنج هزار نفری خبر داد.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در توضیح سند راهبردی کامل که برای بحث به تمامی اعضای اتحادیه اروپا ارسال شدهاست، گفت: اروپا در خطر است. ما باید قابلیت استقرار نظامی سریع داشته باشیم.
به گفته بورل، چیزی که شهروندان اروپایی میخواهند این است که توسط اتحادیه اروپا حفاظت شوند و کشورهای عضو قابلیتهای خود را به منظور اثرگذاری بیشتر بهبود ببخشند.
اقدامی جدی در راستای ایجاد ارتش اروپایی
ایده تشکیل ارتش اروپایی اولین بار در ابتدای دهه ۵۰ میلادی مطرح شد که به شکست انجامید. بعدازآن، با امضای پیمان ماستریخت، دوباره امیدهایی برای همکاریهای نظامی امنیتی شکل گرفت اما آن نیز شکست خورد. اینک در بحبوحه بحران اوکراین مجددا این ایده مطرح شدهاست.
در سالهای اخیر، دو سند به تسهیل همگرایی امنیتی دفاعی کمک کردهاند: سند اول معاهده لیسبون است که الزام حضور همه اعضا را در همه طرحها رفع کرد و درنتیجه انعطاف بیشتری به پروسه همگرایی اتحادیه داد. سند دوم سند استراتژی جهانی اتحادیه اروپاست که با هدف بهبود وضعیت دفاعی امنیتی اعضا در سال ۲۰۱۶ تدوین شد. سند اول چندماه پس از اتخاذ رویکرد تهاجمی پوتین در سخنرانی وی در کنفرانس امنیتی مونیخ سال ۲۰۰۷ تدوین شد و سند دوم دو روز پس از رفراندوم برگزیت و جدایی بریتانیا از پیکره اتحادیه ارائه شد.
طرحهای دفاعی که تاکنون وجود دارند، عبارتند از: همکاری ساختاری دائمی (پسکو)، بررسی سالانه هماهنگ شده در موضوع دفاع (کارد)، صندوق دفاعی اروپا (ای دی اف)، برنامهریزی نظامی و قابلیت هدایت (ام پی سی سی). سه واحد ستاد نظامی، کمیته نظامی و آژانس دفاعی که تشکیلات زیر نظر نماینده عالی هستند؛ اجرای سندهای فوق و طرحهای مصوب را بر عهده دارند.
ایده و رویای تشکیل ارتش واحد اروپایی موضوع جدیدی نیست و همواره مورد حمایت مقامات کاخ الیزه قرار داشته است
حامیان همگرایی اتحادیه به این طرحها که به «بسته جامع دفاعی اروپا» معروف شدهاند، چهار ایراد اساسی وارد میکنند:
۱- بیشتر بر راهحل سیاسی و جلوگیری از منازعه تاکیددارند تا مداخله نظامی.
۲- اینکه به دلیل نیاز بهاتفاق آرا برای تصمیمات آن، امکان تصمیمگیری سریع در مواقع بحرانی وجود ندارد.
۳- اینکه امکان عضویت کشورهای اروپایی غیر عضو اتحادیه در آنها نیز وجود ندارد.
۴- اینکه این طرحها فقط به مرزهای اروپا میپردازد و امکان مداخله در خارج از اروپا را ندارد.
تکاپوی کاخ الیزه برای سردمداری اتحادیه
با در نظر گرفتن چنین ایراداتی، «امانوئل مکرون» در سال ۲۰۱۷ طرحی تحت عنوان «ابتکار مداخله اروپایی» را مطرح کرد تا امکان مداخله نظامی سریع نظامی با همکاری کشورهای غیرعضو اتحادیه مانند انگلیس که حداقل در تئوری عضو اتحادیه نیست، فراهم شود و یا امکان مداخله در خارج از اروپا بهویژه افریقا -که بسیار موردتوجه فرانسه است- به وجود آید.
به هر حال ایده تشکیل ارتش واحد اروپایی موضوع جدیدی نیست و همواره مورد حمایت مقامات کاخ الیزه قرار داشتهاست. پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد «فرانسوا میتران» و سپس «ژاک شیراک» رئیسان جمهوری وقت فرانسه مجددا پرچم ضرورت تشکیل ارتش واحد اروپایی را بلند کردند اما به دلیل چتر امنیتی ناتو بر اروپا و شکاف عمیق در داخل اتحادیه، میان آتلانتیکگرایان و فرا آتلانتیکگرایان ، ایده تشکیل ارتش اروپایی به حاشیه رانده شد.
از زمان ورود «دونالد ترامپ» به کاخ سفید و گام نهادن مکرون همتای فرانسوی وی به کاخ الیزه، بر تمایلات استقلالطلبانه اتحادیه اروپا در قبال ایالات متحده افزوده شد
از زمان ورود «دونالد ترامپ» به کاخ سفید و گام نهادن مکرون همتای فرانسوی وی به کاخ الیزه، بر تمایلات استقلالطلبانه اتحادیه اروپا در قبال ایالات متحده افزوده شد که البته سیاستهای تهاجمی و یکجانبهگرایانه ترامپ در وقوع این واگرایی بیتاثیر نبود.
پس از آنکه مکرون در چند مصاحبه خود درباره تشکیل ارتش اروپایی سخن به میان آورد و در مصاحبهای با «اکونومیست» در سال ۲۰۱۹ گفت که «در حال حاضر در حال تجربه مرگ مغزی ناتو هستیم» با خشم ترامپ مواجه شد. ترامپ همزمان با ورود به پاریس برای شرکت در مراسم صد سالگی پایان جنگ جهانی اول، در یک توئیت از برنامه ۱۰ کشور اروپایی برای طرح دفاع مشترک به ابتکار عمل رئیسجمهوری فرانسه برای مقابله با آمریکا، روسیه و چین انتقاد کرد.
ترامپ با توهین آمیز خواندن این ایده از سوی همتای فرانسوی در توئیتی نوشت: مکرون رییسجمهور فرانسه به تازگی پیشنهاد دادهاست که اروپا ارتش خود را تشکیل دهد تا بتواند از خود در مقابل آمریکا، چین و روسیه دفاع کند. بسیار توهینآمیز است. بهتر است اروپا ابتدا سهم عادلانه خود در ناتو را بپردازد. سهمی که آمریکا آن را به مقدار زیادی تامین میکند.
نقش بازدارنده انگلیس و ضرورت استقلال بروکسل از ناتو
انگلیس از اصلیترین کشورهای مخالف تشکیل ارتش واحد اروپایی به شمار میرفت. لندن یکی از قدرتهای اصلی نظامی اروپا همواره مخالف استراتژی تشکیل نیروی دفاعی مشترک اروپایی بود. دلیل اصلی آن پیوند محکم این کشور با ایالات متحده در جریان جنگ دوم جهانی است.
پس از وقوع جنگ جهانی دوم نیز انگلیس نقش مهره اصلی امنیتی –نظامی آمریکا در خاک اروپا را بازی میکرد به طوری که همواره از انگلیس با لقب «اسب تروای آمریکا در اتحادیه» نام برده میشد.
همگان به خاطر دارند که «تونی بلر» نخست وزیر وقت انگلیس در سال ۲۰۰۱ میلادی در کنار «جرج واکر بوش» حمله به افغانستان و عراق را کلید زد تا متحد آمریکایی خود را در نبردی دروغین علیه تروریسم تنها نگذارد. پس از آن نیز انگلیس به کارگزار نظامی آمریکا در ناتو تبدیل شد.
پس از برگزیت اما فرانسه به عنوان تنها قدرت اتمی اتحادیه اروپا و یگانه عضو آن در شورای امنیت سازمان ملل، تلاش کرد تا رسالت تاریخی سران پاریس را ادامه دهد.
اگرچه جدایی انگلیس از اتحادیه و شکاف در دو سوی آتلانتیک، بستر را برای گامهای جدی سران بروکسل در ایجاد ارتش اروپایی هموار کرده اما آنها در ظاهر تلاش میکنند که در مواضع اعلانی، خود را متعهد به ناتو نشان دهند
کارشناسان بینالملل بر این باورند اگرچه جدایی انگلیس از اتحادیه و شکاف در دو سوی آتلانتیک، بستر را برای گامهای جدی سران بروکسل در ایجاد ارتش اروپایی هموار کرده اما آنها در ظاهر تلاش میکنند که در مواضع اعلانی، خود را متعهد به ناتو نشان داده و این ائتلاف نظامی را همچنان در اولویت ترسیم کنند.
بورل روز دوشنبه با بیان اینکه «اتحادیه نیرویی پنج هزار نفری برای مواقع اضطراری بحران داشته باشد»، تاکید کرد: اما ائتلاف ناتو به رهبری آمریکا همچنان در درجه اول مسئول دفاع جمعی اروپا بماند.
مقامات اروپا با هدف جلب رضایت وموافقت آمریکا همواره از همگامی ارتش واحد اروپایی با ناتو سخن میگویند. چندی پیش «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو در گفت وگو با یک نشریه آلمانی اعلام کرد که تشکیل ارتش واحد اروپایی نمیتواند به عنوان جایگزین ناتو به شمار رود. دبیرکل پیمان آتلانتیک شمالی با لحنی محافظهکارانه اگرچه نسبت به انجام اقدامات نظامی موازی گوشزد کرد اما همزمان گفت اروپاییها نشان دادهاند که تلاشها برای تشکیل نیروی دفاع مشترک میتواند به تقویت ستون اروپایی ناتو منجر شود.
در شرایط کنونی بحران اوکراین به فرصتی برای ناتو و اروپا تبدیل شده تا از آن در راستای منافع خود بهره گیرند. آنها که خود بانی ایجاد و تشدید بحران در این کشورند هر کدام اهدافی را دنبال میکنند.
ناتو که فلسفه وجودی خود را از دست داده با راهاندازی این جنگ، درصدد یافتن توجیهی برای ادامه بقا و عضوگیری است. اتحادیه اروپا نیز با برجستهسازی حمله روسیه به یک کشور اروپایی در پی دریافت مجوز و چراغ سبز آمریکا و ناتو برآمده تا ارتشی مستقل از آنها تشکیل دهد؛ ارتشی که اگرچه در ظاهر واکنشی به روسیههراسی است اما در واقع استقلال از آمریکا و ناتو را در سرلوحه خود دارد.