تهران- ایرنا- فضای مجازی، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی ابزار مهم دولت‌های قدرتمند در راه‌اندازی یک جنگ ادراکی علیه دشمنان به شمار می رود، تحلیلگران مسائل بین‌المللی این حوزه‌ها را حتی بیشتر از نیروهای متعارف نظامی در جنگ‌ها تاثیرگذار می‌دانند.

بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند مدت‌هاست دوره جنگ‌های سنتی که بر پایه نیروهای نظامی کلاسیک و روی زمین انجام می‌شد پایان یافته است. در دوره‌ای نقطه اتکای سیاستمداران و کشورهای قدرتمند بر نیروهای نظامی و توانایی در ابعاد زمینی، هوایی و دریایی معطوف بود. اکنون تحلیلگران تاکید دارند جنگ ادراکی و تاثیرگذاری بر ذهن کشورهای هدف مهمترین جنبه از جنگ‌های نوین است زیرا بسیاری از اهداف اقناعی با حملات نظامی و نیروهای متعارف ارتشی برآورده نمی‌شود.

جنگ‌های عصر مدرن دیگر بر حملات موشکی بمباران و اشغال قلمروی سرزمین اتکا ندارند بلکه قبل از هر چیز باید بر شناخت و افکار دشمن تاثیر گذاشت تا به راحتی و شاید بدون نیاز به اقدام نظامی گسترده اهداف برآورده شوند.

جنگ‌های عصر مدرن دیگر بر حملات موشکی بمباران و اشغال قلمروی سرزمین اتکا ندارند بلکه قبل از هر چیز باید بر شناخت و افکار دشمن تاثیر گذاشت.پس از ظهور و همه گیری اینترنت جنگ‌های شناختی هم جنبه‌های تازه‌تری پیدا کرده‌اند. چند سالی است که شبکه‌های اجتماعی به عنوان عرصه تازه‌ای از جنگ نرم قدرت‌های بزرگ تبدیل شده‌اند. تحولات چند هفته‌ای جنگ اوکراین هم نشان دادند که روسیه با وجود تلاش و سرمایه‌گذاری گسترده یک دهه‌ای بر رسانه‌ها هنوز فاصله زیادی با رسانه‌های جریان‌ساز غربی دارد. در واقع هدایت امور از طریق تاثیرگذاری بر افکار عمومی با استفاده از رسانه‌های نوین صورت می‌پذیرد که آن‌ها هم در دستان کشورهای غربی قرار دارند. مردم جهان نیز به صورت گسترده‌ای تحت تاثیر رسانه‌ها، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی غربی قرار دارند.

رسانه های اجتماعی پرقابلیت و تاثیرگذار

رسانه‌های اجتماعی به‌عنوان ابزاری برای جنگ اطلاعاتی مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ این ابزارهای نوین، سلاحی هستند که گرچه از کلمات تشکیل شده‌اند اما بر قلب و ذهن مخاطبان هدف تأثیر می‌گذارد، و به علت گستردگی آن می‌تواند برای اهداف در دنیای فیزیکی نیز به کار گرفته شوند.

تارنمای تحلیلی «فدراسیون دانشمندان آمریکایی» (FAS) در گزارشی عنوان می‌دارد که ابزارهای رسانه‌های اجتماعی کم‌هزینه هستند و به‌راحتی در دسترس قرار می‌گیرند و با افزایش قابلیت‌های شبکه‌سازی و سازمان‌دهی، به‌عنوان یک نیرو با قدرتی چندبرابر عمل می‌کنند. قابلیت انتشار سریع تصاویر و ایده‌های بصری برای شکل دادن به روایت عمومی، رسانه‌های اجتماعی را به یک سلاح راهبردی در دست کشورها، دولت‌ها و حتی تروریست‌ها و گروه‌های شرور تبدیل کرده است. 

رسانه‌های اجتماعی می‌توانند از سوی دولت‌ها برای انتشار پیام دیپلماسی عمومی و کمک به جنبش‌های دموکرات (یا مستبد) در خارج از کشور نیز مورد استفاده قرار گیرند. با این حال، این فعالیت‌ها حاوی یک خطر ذاتی هستند زیرا حمایت از سیاست‌ها و عملیات دولت زمانی که همان ابزارها به سرعت اطلاعات طبقه‌بندی‌شده را فاش می‌کنند، با همان سرعت نیز ممکن است از بین بروند.

طبق این گزارش، در دوره اخیر وقوع درگیری میان روسیه و اوکراین نقش رسانه‌های اجتماعی را در دستیابی به اهداف متعدد نشان داده است. شبکه‌های دولتی اوکراین مدعی هستند که هدف حملات سایبری قرار می‌گیرند و در طرف مقابل اوکراین و گروه‌های تندروی نازی در این کشور هم با استفاده از ابزارهای رسانه‌های اجتماعی برای سازماندهی، آموزش و تجهیز نیروهای خود بهره می‌گیرند.

در پی نشر اطلاعات کاذب، بسیاری از مردم به دیگران مشکوک هستند و بدعت‌گذاران محترم شمرده می‌شوند. یک ایدئولوژی شیطانی به عنوان ناجی جهان منتشر می‌شود. از سوی دیگر مجموعه قوانین حاکم بر این فضای جدید (رسانه‌های اجتماعی) مبهم و نامشخص هستند و حتی برخی افراد فضای فوق را مانند دوره غرب وحشی بدون حکمران می‌نامند. بخش عمده‌ای از فناوری اطلاعات و ارتباطات موجود متعلق به شرکت‌های بخش خصوصی است و خارج از کنترل دولت‌ها عمل می‌کند. بسیاری از ارائه دهندگان رسانه‌های اجتماعی شرایط استفاده مختص به خود را دارند و مدعی هستند صفحات یا پیام‌های مروج خشونت را ممنوع می‌کنند.

این بنگاه‌های رسانه‌ای در مقابل به بهانه آزادی بیان در برخی مواقع اطلاعات و پیام‌هایی را منتشر می کنند که با ادعاهای آن به طور کامل متضاد است. نمونه اخیر در برخی شبکه های اجتماعی پرمخاطب رخ داد که توهین، ترویج خشونت یا حتی تهدید علیه روسیه را مجاز و قابل انتشار دانست. در واقع در برخی مواقع حساس، دولت ها از طریق شرکت‌ها اهداف خود را دنبال می کنند.

شایعه‌پراکنی از طریق شبکه‌های اجتماعی 

برخلاف حوادث مشابه در گذشته، تنش کنونی در شرق اروپا در عصر رسانه‌های اجتماعی جریان دارد؛ میم‌ها، پویش اطلاعات نادرست و دروغ‌پردازی‌ها همگی گرداب فزاینده اطلاعات را پدید آورده‌اند که می‌توانند آنچه را که در منطقه اروپای شرقی اتفاق می‌افتد منحرف و مبهم کند. با توجه به این موضوع و نقشی که اکنون رسانه‌های اجتماعی در انتشار اطلاعات ایفا می‌کنند، پلتفرم‌ها یا بسترها وظیفه دارند هرگونه سوءاستفاده از شبکه‌های خود را برای اهداف مشکوک محدود کنند. با اینحال شاهد هستیم چنین رویه‌ای بسیار گزینشی و تنها به سود کشورهای غربی و سیاست‌های آن‌ها صورت می‌گیرد. 

از طریق رسانه‌های اجتماعی به ویژه در دوره وقوع بحران‌ها، اطلاعات چه داده‌های مستدل و قابل اعتماد و چه شایعه‌ها ارائه می‌شوند و در عرض چند دقیقه جهان را در می‌نوردند. یک کمپین رسانه اجتماعی که به خوبی سازماندهی شده باشد، به راحتی بر ادراک و رفتارهای جمعیت‌های فراوانی در کشورهای هدف تأثیر بگذارد.

امروزه قبل از آغاز یک درگیری نظامی روی زمین، لازم است یک جنگ روانی راه‌اندازی انجام شود و شبکه‌های اجتماعی این وظیفه را بر عهده گرفته‌اند.

علاوه بر استفاده از رسانه‌های اجتماعی به عنوان یک سلاح شناختی، نگرانی‌هایی در مورد گروه‌های تروریستی یا کشورهای متخاصم هم وجود دارد که توانایی استفاده از اینترنت برای حمله به یک هدف فیزیکی را به دست آورند. نرم افزارهای جاسوسی یا ویروس‌های ساخته دست دولت‌های غربی خود اکنون به یک عامل هراس تبدیل شده اند. پس از بکارگیری استاکس‌نت، یک نرم‌افزار مخرب با منشا ناشناخته که برای حمله به سانتریفیوژها در تاسیسات هسته‌ای ایران مورد استفاده قرار گرفت، نگرانی‌های تازه‌ای پدید آمده است. سئوالات بسیاری در مورد اینکه شاید یک گروه تروریستی قادر به ساخت سلاح سایبری مشابه شود، ایجاد شده است. 

رسانه‌های اجتماعی، سلاح نظامی جدید 

امروزه چند فرد تکنوکرات ذهن مردم جهان را تسخیر کرده اند. طبق گزارش رسانه‌ها «مارک زاکربرگ» از فیسبوک، «لری پیج» از گوگل، «ساندار پیچای» مدیرعامل آلفابت، «سرگئی میخایلوویچ برین»، «سوزان وویچیکی» و «جک دورسی» از رهبران اروپا و چین، ایالات متحده و روسیه هم قدرتمندتر هستند.

پایگاه اطلاع رسانی «Medium» اعتقاد دارد قبل از آغاز یک درگیری نظامی روی زمین، لازم است یک جنگ روانی راه‌اندازی انجام شود. امروزه حتی در بحبوحه جنگ نیز کشوری که می‌تواند به طور موثر از رسانه‌های اجتماعی و فناوری استفاده کند، از حریف پیشی می‌گیرد.

یکی از دلایل کلیدی که چرا کشور قدرتمندی مانند روسیه برای شکست دادن یک کشور کوچک اوکراین کار سختی را پیش رو دارد این است که «ولودیمیر زلنسکی» رئیس جمهور اوکراین به طور مستمر در تلاش است از طریق رسانه‌های اجتماعی در شهروندان کشورش انگیزه ایجاد کند. تصاویری از حملات روسیه علیه مردم اوکراین در فضای مجازی دست به دست می‌شود و در کنار آن زلنسکی رویکرد ایالات متحده و کشورهای اروپایی را به باد انتقاد می‌گیرد و بزدلی آن‌ها را برای مردم جهان آشکار می‌کند. فشار رسانه‌ها بر این کشورها در جهت اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه روسیه، موج حمایت بین‌المللی از اوکراین را تغییر داده و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در شبکه ‌های اجتماعی به عنوان نماد هیتلربه نمایش گذاشته شده است.

همه این تحولات نتیجه استفاده پرقدرت و برنامه‌ریزی شده اوکراین از رسانه‌های اجتماعی بوده است. باوجود ادامه جنگ، اوکراین از طریق رسانه‌های اجتماعی ارتباط خود با بقیه جهان را حفظ کرد. در مقابل روسیه در شرایط سختی قرار گرفت و نتوانست نقش مشابهی را ر رسانه‌های اجتماعی داشته باشد.

تکنوکرات‌های شبکه‌های اجتماعی همگی از نابغه‌هایی هستند که می‌گویند قرار است دنیا را خوشایند کنند، اما افکارشان به اندازه‌ای از سود انگاری، تجارت‌گرایی و خودخواهی پر شده است که حتی اگر فاجعه‌ای در گستره جهان رخ بدهد، در رفتار آن‌ها تغییری ایجاد نمی‌شود.

اوکراین از رسانه‌های اجتماعی بهره برد، اما همراهی شرورانه بنگاه‌های رسانه‌های اجتماعی در کل، جنگ‌های فرهنگی، مذهبی و اقتصادی کنونی جهان را توجیه کرده است

طبق گزارش تارنمای مدیوم، «سارا بارون» کمدین و فیلمنامه نویس بریتانیایی که پیش از این نامزد دریافت جوایز بین‌المللی اُسکار، گلدن گلوب و اِمی شد، هشدار داده است که اگر فیس‌بوک، گوگل، واتس‌اپ و توییتر تحت نظارت قرار نگیرند، کشورهای دموکراتیک ممکن است در دست گروه‌های هرج و مرج طلب قرار بگیرند. این موضوع به خونریزی گسترده‌ای منجر خواهد شد. آنها به طور مستمر در حال انتشار اطلاعات نادرست هستند و حتی در اثبات دروغ‌های آشکار موفق عمل می‌کنند.

برنامه‌ریزان رسانه‌های اجتماعی آگاه هستند شاید فردی پستی را به بهانه آزادی بیان ارسال کند اما یک فلسفه، شخصیت، هدایت‌گری یا قومیت خاص پشت آن قرار دارد.هیات‌ مدیره شرکت‌های فیس‌بوک، یوتیوب، توییتر و واتس‌اپ به خوبی آگاهند شاید فردی، پستی را به بهانه آزادی بیان ارسال کند اما یک فلسفه، شخصیت، هدایت‌گری یا قومیت خاص پشت آن قرار دارد که هدف آن از بین بردن یا ایجاد یک ایدئولوژی یا اندیشه جدید است.

بیشتر این پست‌ها از صفحات جعلی و دستکاری شده مشخص تاریخی سرچشمه می‌گیرند که هدف تحریف را دنبال می‌کنند. این دروغ‌های مسموم در سراسر جهان سفر می‌کنند اما شرکت‌ها هم به تجارت میلیاردها دلاری خود ادامه می‌دهند.

۳ سال پیش، پویشی در ایالات متحده و اروپا به راه افتاد که هدفش محکوم کردن هیتلر به علت هولوکاست بود، اگرچه برخی درجهان می‌گویند چنین حادثه‌ای رخ نداده و هولوکاست بیشتر یک رویداد افسانه‌ای است.

همزمان با این کارزار، وبلاگ‌ها، ویدئوها و مقالات حمایتی گوناگونی با یک منطق شگفت‌انگیز در رسانه‌های اجتماعی فراگیر شد که توسط گروهی با ایدئولوژی شوم برای افزایش شهرت هیتلر راه‌اندازی شد.

پس از اعتراضات گسترده، مدیران رسانه‌های اجتماعی مجبور شدند این محتواها را حذف و ممنوع اعلام کنند. باوجود اطلاع از این موضوع، شرکت‌های رسانه‌های اجتماعی به بهانه آزادی بیان اجازه می‌دهند، چنین پست‌هایی برای مدت طولانی در سراسر جهان در فضای مجازی پخش و منتشر شوند.

امروزه ۷۰ درصد از اطلاعات رسانه‌های اجتماعی مزاحم هستند و تنها ۳۰ درصد فایده دارند.
به نظر می‌رسد اگر همه این دروغ‌ها بارها تکرار شوند، نسل فعلی و آینده، دروغ‌ها را واقعی تصور می‌کنند. انسان‌های قرن بیست و یکمی به جای اینکه کاملاً پیشرفته باشند، در نتیجه گسترش رسانه‌های اجتماعی در سراسر جهان، عقب مانده، بدخلق، تهاجمی و کوته فکر شده اند.

به همین دلیل و در پی نشر اطلاعات کاذب، بسیاری از مردم به دیگران مشکوک هستند و بدعت گذاران محترم شمرده می‌شوند. یک ایدئولوژی شیطانی به عنوان ناجی جهان منتشر می‌شود. در رسانه‌های اجتماعی، یک بازی دیوانه وار در جریان است اینکه تصمیم بگیریم چه کسی را برجسته کنیم، چه فردی را کنار بگذاریم، و چه کسی را از جامعه طرد کنیم.

مالکان شرکت‌های رسانه‌های اجتماعی متوجه می‌شوند که اطلاعات بیش از ۷۰ درصد از همه پست‌ها به معنای بیان آزاد یا مفهومی مجزا نیست. گروهی از کارشناسان می‌توانند تعیین کنند که چه نوع اهداف، دستورکارها و بحث‌هادر جهان در جریان است که برای نوع بشر خوب نیستند. بیننده یک مقاله تنها پس از مطالعه و بررسی واقعیت در اینترنت متوجه نادرست بودن پست‌های مشکوک می‌شود.

برای شرکت‌ها ساده‌تر است که چنین پیامی را پس از بررسی اعتبار و اهداف آن، قبل از انتشار فیلتر کنند، اما آنها این کار را به صورت عمدی انجام می‌دهند. به خاطر داشته باشید که این آزادی بیان نیست، بلکه آزادی دسترسی است. همه این کسب‌وکارها با هدف تسخیر بازارهای جهانی تلفن همراه، گجت، ارائه‌دهنده خدمات، رسانه‌های اجتماعی، ۵G و بسترهایOTT پایه گذاری شده‌اند.

طبق بررسی کارشناسان، امروزه ۷۰ درصد از اطلاعات رسانه‌های اجتماعی مزاحم هستند و تنها ۳۰ درصد آن‌ها فایده دارند. همه مردم جهان به شبکه‌های اجتماعی گره خورده‌اند، گرهی سخت؛ اما روانشناسان پیشنهاد می‌کنند که رفتن به شبکه‌های اجتماعی هر ۶ ساعت یک‌بار ممکن است اطلاعات درست و نادرست زیادی را در پیش روی افراد بگذارد اما در عوض باید زمان با کیفیتی را برای شکوفایی مجدد خود و خانواده‌اش صرف کند.

منابع:
https://medium.com/@lucyjohnson۳۴۳۵۰۷/social-media-is-the-۴th-army-in-the-war-۹a۶۶۵۹۲۷۹۹۳۳
https://sgp.fas.org/crs/misc/IN۱۰۲۴۰.pdf
https://www.analyticsinsight.net/witnessing-the-role-of-social-media-during-the-russia-ukraine-war