به گزارش خبرنگار تئاتر ایرنا، در تاریخ پرشکوه تمدنساز ایران، رفتار و کنشهای آئینمند ایرانیان باورمند به آداب، رسوم و سنتی که تجمیع آنها فصل مهمی از فرهنگ و تمدن جهان را بنیان گذاشته و ارابهاش را به پیش رانده، خود میتواند مرکبی دیگر برای پیمودن مسیر روزهای آغاز قرن پانزدهم خورشیدی و نوروز ۱۴۰۱ با وجود شرایطی مشابه نوروز پیشین (کرونا) باشد.
پس اینبار به بهانه فرارسیدن نوروز ۱۴۰۱ خورشیدی، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در مرور آئینهای فرهنگساز و همدل با جشن نو شدن زمین، تلاش میکند به آن دسته رفتارهای آیینی و نمایشی بپردازد که اجرای آنها توسط افراد یک خانواده بتواند روزگاران را برای خانوادهها به ارمغان آورد.
وداع با زمستان و سلام بر بهار با «کوسهبرنشین»
آیینهای ایرانی در استقبال از نوروز آنچنان متعدد، گسترده و عمیق هستند که بسیاری از آنها علاوه بر ثبت ملی به ثبت جهانی نیز رسیده است. یکی از این دست آیینهای ایرانی که به مناسبت فرا رسیدن نوروز برگزار میشود به آیین نمایشی کوسهبرنشین یا بهار جشن باز میگردد.
آیین کوسهبرنشین از جمله آیینهای مراسم استقبال از نوروز است که محوریت آن با مراسم وداع با زمستان، خشکسالی همراه آن، روزگار سیاه و مرگ طبیعت و خواب زمین همراه است.
زنده یاد محمدابراهیم باستانی پاریزی تاریخدان، نویسنده و پژوهشگر شهیر فرهنگ کشورمان در کتاب هزارستان آورده: آئینی با عنوان «کوسهبرنشین» که اعراب آن را «رکوبالکوسج» مینامیدند، در واقع جشن کارناوالی بود که بهتر است در شرح جزئیات آن به قول ابوریحان بیرونی استناد کنیم: «در اولین روز بهار، مردی کوسه (بیریش) را بر حماری مینشاندند که به دستی کلاغ داشت و به دستی بادزن که خود را مرتب باد میزد و اشعاری میخواند که حاکی از وداع با زمستان و سرما بود و از مردم چیزی به سکه و دینار میگرفت.
آنچه از مردم میستاند، از بامداد تا نیمروز به جهت خزانه شاه بود و آنچه از نیمروز تا عصر اخذ میکرد، تعلق به خودش داشت. آنگاه اگر از عصر، وی را میدیدند که همچنان بر حمار سوار است او را نکوهش کرده و یا به پادافره آنچه از آنان ستانده مورد بازخواست قرار میدادند.»
سفر کوسهبرنشین در درازنای تاریخ از ساسانیان تا به امروز
نخستین اسناد موجود از اجرای نمایش آیینی کوسهبرنشین به دوره ساسانیان باز میگردد. در این دوره به خاطر اجرای گاهشماری زرتشتی و عدم در نظر گرفتن سال کبیسه؛ آغاز بهار با اول آذرماه سال اوستایی مصادف بود. اما آرام آرام و بعد از شکل گرفتن تقویم خورشیدی، مراسم کوسهبرنشین که اصالت و اهمیت آن به جشنهای آیینی استقبال از نوروز باز میگشت، زمان اجرای خود را به نیمه اسفندماه تا نیمه فروردین ماه تغییر داد.
در اجرای آیین کوسهبرنشین؛ فردی «کوسه» (بی ریش) را که نمادی از زمستان، خشکسالی و لم یزرع بودن زمین های کشاورزی است را انتخاب میکردند و با روغن سیاه و یا پودر زغال صورت او را سیاه می کردند و جامههای متعددی بر تن او می پوشاندند و گاه در مواردی با استفاده از پشم حیواناتی مانند بز یا گوسفند برای او محاسنی می گذاشتند و او را سوار بر چهارپایی باربر میکردند و در شهر رها میکردند.
این فرد که از او به عنوان کوسهبرنشین یاد میشود در خلال گشت و گذار در گذرگاههای روستا و قریه، شروع به گفتن حکایتهای طنزآمیز با محتوای آمدن نوروز و خداحافظی با زمستان میکرد و در وصف نعمت های بهاری، شکوفه زدن درختان و سرسبزی طبیعت شعر میسرود و در انتها سخنانش را با آرزو، امید و دعای خیرش برای پرباری محصولات کشاورزی به پایان میرساند.
در حقیقت آیین کوسهبرنشین یکی از آیین های مربوط به فرهنگ ایرانیان کشاورز است که ریشه پیدایش آغازین آن را میتوان در عهد ساسانی جست و تا امروز نیز در برخی از مناطق فلات مرکزی ایران میتوان شاهد اجرای این آیین بود.