طبیعت هدیه خداوند و نوروز، عید باستانی ایرانیان است. تعطیلات نوروز فرصتی برای دید و بازدید، مسافرت و تجدید قوا است. بسیاری از خانوادههای ایرانی هر ساله ایام تعطیل را در مسافرت به شهرهای مختلف ایران و گذراندن در دامن طبیعت سپری میکنند. این در حالی است که برخی به این موهبت خدواند توجه نکرده و آن را به اشکال مختلف آلوده میسازند.
از نظر کارشناسان محیط زیست، طبیعت شامل مجموعهای پیچیده از آب، هوا، خاک، حیوانات، گیاهان و انسانها میشود و این اجزا به اندازهای به هم وابستهاند که نابودی هر یک، منجر به تضعیف سایر عوامل میشود. در نتیجه حفظ محیطزیست وظیفه انسانها است؛ زیرا نابودی آن، بیشک نابودی انسان را در پی خواهد داشت. اما متأسفانه با آغاز تعطیلات نوروزی و افزایش مسافرتها به وفور شاهد اعمال و رفتارهای ضدمحیطزیست مانند قطع درختان و رها شدن پلاستیک در طبیعت هستیم. پلاستیکی که میتواند حدود ۵۰۰ سال در طبیعت باقی بماند و برای دیگر موجودات مشکلآفرین باشد. هر چند فرهنگسازی و انتشار پیامهایی در این زمینه میتواند کارساز باشد، اما نباید فراموش کرد که کنشگری فعالانه حرف اول را میزند و باید تغییر را ابتدا از خود و رفتارهای خود شروع کرده و سپس از دیگران خواست تا به پیامهای محیطزیستی عمل کنند.
نظر به اهمیت این بحث و یافتن راهکارهای موثر در این زمینه سبب شد که پژوهشگر ایرنا با «مهدی کلاهی» عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد و «معصومه اشتیاقی»،جامعه شناس و فعال محیطزیست گفت وگو کند.
مشروح این گفت و گو را در ذیل میخوانید:
تعطیلات نوروز و ترویج پیام و رفتار حمایت از محیطزیست
کلاهی در مورد فواید و کارکرد تعطیلات نوروز برای محیطزیست میگوید: تعطیلات سال نو، محیطزیست را تهدید نمیکند بلکه میتواند به محیطزیست خدمت کند. از این نظر که این تعطیلات سبب میشود تا افراد دور هم جمع شده و شادی کنند و این شادی میتواند به نفع محیط زیست باشد؛ زیرا جامعه مفرح، سبب ایجاد و حفظ طبیعت سالم میشود.
تعطیلات سال نو، محیطزیست را تهدید نمیکند بلکه میتواند به آن خدمت کند وی میافزاید: در اجتماعات است که گفتمان شکل میگیرد و از جمله موضوعاتی که میتواند در گفتمانها مورد بحث قرار بگیرد، مسایلی نظیر آب و هوا و وضعیت محیطزیست است. زیرا این موارد، از جمله اموری هستند که برای شروع گفتوگو و همچنین پیدا کردن نقطه آغازین صحبت، بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند. اینجاست که تبادل نظرات و دانش صورت میگیرد و به اجتماعیکردن مباحث محیطزیست نیز کمک میکند.
کلاهی ادامه میدهد: اگرچه گاهی کارهای ضد محیطزیست در تعطیلات انجام میشود، اما آنها نباید ملاک قضاوت قرار گیرد، برای مثال نادیده گرفتن تعطیلات برای حفاظت از محیطزیست مردود اعلام شود. با توجه به اینکه کشور ما دارای منابع طبیعی غنی مانند نفت و گاز است، ما میتوانیم به جای اینکه درختان را قطع کرده و از چوب آنها زغال درست کنیم، از گازپیکنیکهای کوچک مسافرتی استفاده کرده و برای تهیه غذا یا سایر کارها از آنها بهرهمند شد.
از طرف دیگر، باید فناوریهای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مانند نور خورشید را در کشور توسعه و رواج دهیم. زیرا ایران از معدود کشورهایی است که سالانه بیش از ۳۲۰ روز، نور خورشید موثر و مفید دارد.
کلاهی درباره لزوم جایگزینی برخی سرگرمیهای مضر میگوید: یکی از موارد مهم دیگر که در ایام تعطیلات و یا در هر گونه دورهمی، به نُقل مجالس تبدیل شده است، قلیان است. آمارها حاکی از افزایش مصرف قلیان در چند سال اخیر است. به ویژه در ایام تعطیلات که به سرگرمی جوانان تبدیل میشود.
وی ادامه میدهد: اگر میتوانستیم برای این فعالیت، جایگزینی پیدا کنیم و سرگرمیهای دیگری را برای مردم و به ویژه جوانان ایجاد کنیم، این مشکل میتوانست به روش مطلوبی حل شود.
چالشهای زیستمحیطی و فناوریهای نوین
کلاهی در خصوص علت اصلی مسایل محیطزیست میگوید: درست است که به دنبال هر تعطیلاتی، مسافرتی هم هست و جابهجایی خودروها سبب ایجاد دود و آلودگی هوا میشود، اما به نظر من، این مشکل هم به نحوی به موضوع فناوریها بازمیگردد. زیرا اگر خودروهای برقی مورد استفاده قرار میگرفت، مشکل آلودگی هوا کمتر بود. من این مساله را کمتر از سوی مردم نمیبینم، زیرا مردم به عنوان یک مصرفکننده، چیزی را که در اختیارشان قرار میگیرد، مصرف میکنند.
عمده مسایلی که در ایام نوروز یا هر تعطیلاتی در خصوص محیطزیست داریم، بیشتر به این موضوع بازمیگردد که نتوانستهایم فناوریهای لازم و مناسب را بدست آوریم یا وارد کنیم وی اظهار میکند: در واقع، عمده مسایل و مشکلاتی که ما در ایام نوروز یا هر تعطیلاتی در خصوص محیطزیست داریم، بیشتر به این موضوع بازمیگردد که ما هنوز نتوانستهایم فناوریهای لازم و مناسب زیستبوم را در داخل تولید کرده و یا آنها را به کشور وارد کنیم. این امر، از یک سو به به دلیل ارتباطات ناکافی است که با جهان خارج داریم و از سوی دیگر به دلیل ضعیف مدیریت است. برای مثال، نشت انرژی گرمایی یا سرمایی که در بسیاری از خانهها اتفاق میافتد، عمدتا به دلیل عدم رعایت استانداردهایی است که برای ساخت و ساز وجود دارد و یا کیفیت بسیار پایین برخی خودروها سبب شده که مسایلی نظیر آلودگی هوا بروز کند.
طبیعتدوستی یا طبیعتشویی
اشتیاقی نیز در این باره میگوید: رابطه انسان با طبیعت محصولی تاریخی است. انسان امروز برای زیستن با کیفیت؛ نیازمند تعامل سازنده با طبیعت است، اما متاسفانه در دهههای اخیر، این روند تعاملی از بین رفته و صورت نابرابر به خود گرفته است. روابط جامعه و طبیعت از حالت تعامل به صورتبندی سلطه، مهار و برتری انسان بر طبیعت تغییر یافته است. با توسعه فناوریهای نوین، آدمی به اشکال مختلف درصدد سیطره بر طبیعت برآمد تا جایی که الگوی غالب سبک زندگیها به سمت استثمار طبیعت به نفع انسان تغییر مسیر داد. در حقیقت، رابطه تعاملی با طبیعت، جای خود را به بهرهکشی حداکثری از طبیعت داده است.
وی میافزاید: ما در سالهای اخیر به جای «طبیعتدوستی» با مفهومی به نام «طبیعتشویی» رو به رو هستیم. «نیل اسمیت» در کتاب «توسعه نامتوازن، طبیعت، سرمایه و تولید فضا»، درباره فرایند طبیعتشویی می نویسد: طبیعتشویی فرایندی است که به موجب آن دگرگونیهای اجتماعی طبیعت به رسمیت شناخته میشود. در این میان، جامعه اگر چه با بحرانهای متعدد زیستمحیطی مواجه است، اما کمترین تغییر در شیوههای مصرف و انتخاب رفتار برای کاهش این بحرانها برداشته میشود.
ما در سالهای اخیر به جای طبیعتدوستی با طبیعتشویی روبهرو هستیم. در فرایند طبیعتشویی جامعه اگر چه با بحرانهای متعدد در محیطزیست مواجه است، اما کمترین تغییر در شیوههای مصرف و انتخاب رفتار بهتر برای کاهش این بحرانها برداشته میشود
اشتیاقی ادامه میدهد: بحرانهای محیطزیست در یک زنجیره منتج از مجموعه سیاستگذاریهای سرمایهدارانه در بهرهکشی از منابع زمین در طی زمان اتفاق افتاده است و بنابراین موضوعی نیست که تصادفی خوانده شود و سادهانگارانه بتوان از کنار آن گذشت.
وی میافزاید: «لوفور» جامعهشناسشهری است که به مساله سرمایهداری وتولید فضاها پرداخته است و میگوید «طبیعت در حال مرگ است». در رویکرد لوفور؛ طبیعت منبع تولید ارزش مازاد برای سرمایهدار است و "زمین"، مهمترین عنصر سرمایه در دنیای سرمایهداری است. سرمایهداری با این نگاه سودجویانه در حال از بین بردن جان طبیعت است و در این چرخه کلان، تکتک افراد جامعه با نحوه انتخابهای خود، با این رویکرد بهرهکشانه همراهی میکنند. در سطح کنشگر انسانی، شیوه مصرف و سبک زیستن از تصمیماتی است که در سطح عاملیت فردی بر بازتولید فرایندهای ساختاری نظام سرمایهداری موثر است. اینکه شهروندان رفتارهای دوستدار طبیعت داشته باشند و زبالهها را در طبیعت نریزند و یا برای ساختوساز به حریم طبیعت تجاوز نکنند، از انتخابهای فردی آنها نشات میگیرد.
اشتیاقی میگوید: انبوهی از تاثیرات در محیطزیست در نتیجه همین انتخابهای اجتماعی افراد بروز میکند و سرنوشت طبیعت را تحت الشعاع قرار میدهد. زنده بودن رگهای حیات طبیعت وابسته به عاملان اجتماعی است که سرنوشت آینده زیست جمعی در کره زمین را تعیین می کند. گرم شدن زمین با گازهای گلخانهای، خشکسالی و کم آبی با فقدان مدیریت پایدار آب، آلودگی ناشی از شیرابه زبالهها، آلودگی هوا با خودروها و بسیاری از مخاطراتی که امروز با آن درگیر هستیم، بازخورد همدستی در تصمیمات سیاستگذاران کلان و کنشگران اجتماعی در سطح فردی و خرد است.
قوانین و مسایل محیطزیست
کلاهی در خصوص قوانین و ارتباط آن با مسایل محیطزیست میگوید: عامل اصلی دیگر که مسبب بروز مشکلات در زیستبوم است، به قوانین مربوط میشود. وقتی آمار تعداد قوانین ایران را با فرانسه مقایسه میکنیم، درمییابیم که حدود ۱۱۰ سال است که از نهاد قانونگذاری در ایران میگذرد و در این سالها بیش از ۱۱ هزار قانون کلی در ایران تصویب شده است. اما فرانسه که حدود ۲۰۰ سال است از نهاد قانونگذاری آن میگذرد، تاکنون حدود ۳۸۰۰ قانون تصویب کرده است.
یکی دیگر از دلایل مسایل محیط زیستی، اجرا نکردن عادلانه و منصفانه قانون، درهمه انواع پیشگیرانه، آموزشی و تنبیهی آن استاین تعداد زیاد قوانین، زمینه همپوشانی و موازیکاری و بویژه تضادها را زیاد کرده است. از طرف دیگر، ما قوانین را به طور درست و مناسب اجرا نمیکنیم. بعضی اوقات قانون مانند تار عنکوب است. یعنی کسانی که جرایم کوچک انجام میدهند، در تار گیر میافتند اما کسانی که جرایم بزرگی مرتکب میشوند، از تار قانون عبور میکنند. بنابراین از نظر من یکی دیگر از دلایل مسایل محیطزیستی، اجرا نکردن عادلانه و منصفانه قانون، در همه انواع پیشگیرانه، آموزشی و تنبیهی آن است. یعنی در هر سه بعد ما با چالشهای بسیاری مواجه هستیم. حتی در بیشتر قوانین تمرکز بیشتر روی موضوعات تنبیهی است. در صورتیکه قانون باید در جنبههای پیشگیرانه و آموزشی، بیشتر مورد توجه باشد.
راهکار چیست؟
کلاهی به راهکارهایی در این زمینه اشاره کرده و میگوید: یکی از فرصتهای خوبی که تعطیلات برای ما ایجاد میکند، دورهمی با اقوام، دوستان وآشنایان است. بهترین روش برای اینکه در ایام تعطیلات دوستدار طبیعت باشیم، این است که در جمع خانواده، دوستان و اقوام، موضوعات را به سمت مسایل محیطزیستی سوق دهیم. برای مثال درباره کم آبی، خشکسالی، کاهش پوشش گیاهی و از بین رفتن ۹۰ درصد حیات وحش، همچنین به طور ویژه میتوان درباره پلاستیک، مصرفگرایی و مواردی از این دست، گفتوگو داشت.
وی میافزاید: دومین راهکار این است که در عمل، فعالیت مناسب داشته باشیم؛ به عبارت دیگر ابتدا خودمان به پیامهای زیستمحیطی عمل کنیم. وقتی فردی ببیند که گوینده، خود به پیامهای محیطزیستی عمل هم میکند، بسیار میتواند در افراد تاثیر داشته باشد. دو صَد گُفته چون نیم کِردار نیست. هر چند این انتظار نیست که این افراد در همان لحظه تغییر رویه ایجاد کنند، اما با این حال این روش عینی میتواند در دراز مدت تاثیراتی بر افکار و رفتار افراد در جامعه داشته باشد. زیرا هم پیام را گرفتهاند و هم یک رفتار محیطزیستی را مشاهده کردهاند. برای مثال زمانیکه میخواهیم ضیافتی برگزار کنیم، تا جایی که میتوانیم از سفرهها یا ظروف یکبار مصرف استفاده نکنیم. در واقع فعالانه، به ترویج کنش و فعل محیطزیستی و دوستدار طبیعت، بپردازیم.
کلاهی ادامه میدهد: اگر میخواهیم طبیعت از بین نرود، باید افراد دوستدار طبیعت تربیت کرد، یعنی باید به سمت آموزش افراد برای حفاظت از محیطزیست حرکت کرد؛ زیرا این موضوعات توسط یک نفر یا تنها یک گروه به وجود نیامده که از طریق همان فرد یا گروه هم بخواهد رفع شود. تمام افراد یک جامعه در هر جایگاهی، اثرات منفی روی محیطزیست داشتهاند و اگر بتوانیم تعداد دوستداران محیطزیست را بیشتر کنیم، مسئولیت اجتماعی و محیطی خود را انجام دادهایم. بنابراین بهتر است در تعطیلات نوروز به یک هدف مشترک برسیم و آن گسترش پیامهای حمایت از محیطزیست در لایههای مختلف اجتماع است.