محمد جشنی طهرانی که در این چند سال، ساکن لواسان شده است در گفتوگو با ایرنا با اشاره به روزهای سال ۱۳۵۸ که ۳۲ ساله و ساکن جماران بود، افزود: مردم از سال ۵۶ در خیابانها شعار استقلال، آزادی، حکومت اسلامی سر میدادند که امام راحل واژه حکومت را به جمهوری تغییر داده و برای برگزاری انتخابات به منظور انتخاب رسمی مردم تاکید کرد چراکه از همان اول برخی که اعضای سازمان منافقین (مجاهدین خلق) عمده آن گروه را تشکیل میدادند، فریاد جمهوری دموکراتیک میزدند.
وی ادامه داد: امام راحل میفرمودند آنها که چنین میگویند اصلاً اسلام را نمیشناسند؛ همهچیز در اسلام خیلی بهتر از قوانین غربیها است. مردم باید به جمهوری اسلامی رای دهند، نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر.
این معتمد شمیرانی یادآور شد: بعد از پیروزی انقلاب، به صورت سراسری، ما هم در مسجد جامع جماران جمع شدیم و در قالب کمیته انقلاب اسلامی اسلحههایی که مردم از پادگانها و کلانتریها برداشته بودند، بر حسب فرمان امام راحل که کسی مهماتی را در منزل نگهداری نکند، جمعآوری کردیم.
وی افزود: پس از آنکه دولت موقت اسلامی تشکیل شد، امام برگزاری رفراندوم را اولین و مهمترین اقدام آن خواند. با استقبال مردم فروردین ۵۸، رایگیری برای تشکیل حکومت جمهوری اسلامی انجام شد و بنده از همان زمان تا حدود ۲۰ سال بعد در هر انتخاباتی که برگزار شد، از اعضای صندوق آرا بودم.
جشنی طهرانی خاطرنشان کرد: باتوجه به اینکه شمارش آرا را انجام میدادیم، نتیجه برای ما روشن بود اما با اعلام این نتیجه در اخبار ظهر ۱۲ فروردین ۵۸، شور و نشاطی در دل ما و همه مردم آمد که خون شهدا و زحماتشان نتیجه داد.
وی تاکید کرد: از همدلی مردم همین بس که تا سالهای سال در انتخابات بعدی هم، علاوه بر میزان بالای شرکتکنندگان، رایهایی که در جماران میشماردیم با آرای سطح کشور یکسان بود، و برگزاری انتخابات برای موارد مختلف باعث شد تا زبان دشمن در خیلی مسائل کوتاه شود.
شهید حسن جشنی طهرانی از زبان پدر
محمد جشنی طهرانی با بیان اینکه فرزند شهیدش پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۱ چشم به جهان گشود، ابراز داشت: حسن به دلیل پیروزی انقلاب و تعطیلی مدارس، یکسال دیرتر تحصیل خود را شروع کرد، از ۱۲ سالگی رفتن به جبهه را آغاز کرد و در ۱۶ سالگی به شهادت رسید.
وی ادامه داد: حسن که از بسیجیان داوطلب اعزام بود، اصرار زیادی برای حضور در دفاع مقدس داشت اما به دلیل سن پایین قبول نمیکردند که در نهایت با پیگیری بسیار از طریق دوستانمان که پسرم برای تبلیغات گردانها از جمله تیم رمضان پیش آنها کار میکرد، موفق شدیم و توانست راهی میدان شود.
پدر شهید جشنی طهرانی خاطرنشان کرد: بچههای آن دوره هم در جبهه شرکت میکردند و هم درس میخواندند. در بیشتر مواقع نیز معلمانی در همان جبهه کلاسهای درسی برای آنها تشکیل میدادند که از جمله این معلمها میتوانم از مرحوم محمدعلی پورابتهاج نام ببرم که پسر او محمدرضا نیز در سال ۱۳۶۱ به شهادت رسید و خیابان پورابتهاج امروزی در دارآباد به نام ایشان مزین است.
وی از شهادت جان شیرین خود، تعریف کرد و گفت: حسن ما پیش از پذیرفته شدن قطعنامه در یک عملیات شناسایی در نزدیکی شلمچه ترکش خورد و در پی جراحت پا در بیمارستان امام حسین (ع) تهران بستری شد. پس از ترخیص از او خواستن تا بهبودی کامل جراحت در خانه استراحت کند اما با حمله مجدد صدام پس از قطعنامه، حسن هم با همان گردان قبلی که گردان مالک اشتر بود، راهی جبهه شد.
جشنی طهرانی اظهار داشت: دوستان پسرم با توجه به جراحت او و برای مراقبت از جانش ابتدا در آشپزخانه مشغولش کردند اما یک روز حسن سوار ماشین غذا میشود و خود را به خط میرساند، و در همان عملیات که فکر میکنم بیت المقدس هفت بود در منطقه عملیاتی پاسگاه زید (مرزی در حد فاصل منطقه کوشک و شلمچه) بر اثر خمپارهباران دشمن به شهادت رسید.
به گزارش ایرنا، شهید سرافراز حسن جشنی طهرانی هشتم آبان ۱۳۵۱، در شمیرانات چشم به جهان گشود. پدرش محمد، ارتشی بود و مادرش، عفت نام داشت. تا اول متوسطه در رشته برق درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و هفتم مرداد ۱۳۶۷، با سمت تک تیرانداز در پاسگاه زید عراق به درجه رفیع شهادت نائل گردید و مزار او در گلزار شهدای چیذر واقع است