به گزارش ایرنا، پیشنهاد میزبانی مرکز مازندران به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای اکو با عنوان رویداد ساری۲۰۲۲ اوایل سال ۱۳۹۸ از سوی میراث فرهنگی و استانداری مازندران به میراث فرهنگی کشور داده شد و روز ۱۲ مهر ماه سال ۱۳۹۸ هم به تصویب هیئت وزیران گردشگری کشورهای عضو اکو در تاجیکستان رسید.
فعالیت اجرایی این رویداد از آذر ماه ۱۳۹۸ با استقرار دبیرخانه در محل اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و سپس اقدامات تبلیغاتی همچون رونمایی از لوگو آغاز شد.
اهداف اصلی طرح پایتخت گردشگری کشورهای عضو اکو تشویق کشورهای عضو برای تهیه برنامههای ملی به منظور توسعه شهرهای گردشگری با هدف فقرزدایی و توسعه پایدار اقتصادی، افزایش توجه به طبیعتگردی، گردشگری مذهبی، سلامت و فرهنگی در میان کشورهای عضو، بالا بردن استانداردهای زندگی شهری، افزایش آگاهی عمومی مردم کشورهای عضو اکو از جاذبههای توریستی، منابع و امکانات موجود در این کشورها به منظور تشویق گردشگری ورودی و ایجاد رقابت مثبت بین کشورهای عضو به منظور رشد گردشگری اعلام شد.
در حال حاضر این فرصت در اختیار استان مازندران قرار گرفت تا گردشگر پذیرترین استان کشور با میزبانی سالانه ۳۰ میلیون مسافر داخلی بتواند در عرصه منطقه ای و جهانی به قطبی در صنعت توریسم تبدیل شود ؛ فرصتی که به اعتقاد دانشیار گروه جهانگردی دانشگاه مازندران باید با استفاده از مطالعات تطبیقی و تجربیات سایر استان ها و حتی کشورهایی که پیشتر میزبان بودند ، برای بهره برداری از آن استفاده کرد.
محمدحسن زال با اظهار این که میزبانی اکو به همان اندازه که می تواند برای گردشگری مازندران فرصت سازی کند ، می تواند فرصت سوزی را نیز به دنبال داشته باشد ، به خبرنگار ایرنا گفت : میزبانی از کشورهای عضو اکو یک فرصت بین المللی است که در آن ما با کشورهای قدرتمند اقتصادی و گردشگری مواجه هستیم و باید برای استفاده از این بستر ، تمامی توان گردشگری در مازندان به خدمت گرفته شود تا یک میزبانی در حد شان داشته باشیم.
این کارشناس جهانگردی با بیان اینکه مازندران در حوزه طبیعت و میراث فوق العاده و بی نظیر است، گفت: این فرصت می تواند افق های جدیدی بر روی گردشگری مازندران باز کند و البته ما باید از تجربیات کشورهایی که قبلا میزبانی اکو را برعهده داشتند استفاده کنیم تا بتوانیم حداکثر بهره را از این رویداد ببریم.
استفاده از تجربیات میزبانان قبلی
دانشیار گروه مدیریت جهانگردی دانشگاه مازندران با تاکید بر اینکه گردشگری یک پدیده میدانی است و نمی توان با پشت میز نشینی آن را مدیریت کرد اظهار داشت: گردشگری باید از حالت تئوریک خارج و به صورت میدانی برای آن عمل شود و بهره گیری از تجربیات مثبت و درس آموزی از تجربیات منفی بهترین نقشه راه برای میزبانی مناسب و استفاده بهینه از این رویداد است.
وی با بیان اینکه ساری کنونی زمانی در دوران ساسانی کرسی طبرستان بوده و هر آنچه که لازمه جذب گردشگر را دارا می باشد ، گفت : رویداد ۲۰۲۲ بهترین فرصت برای تبلیغات مازندران است زیرا بهترین تبلیغات نوع شفاهی آن است که از رویای رویی مستقیم گردشگران با جاذبه ها و مقاصد نشائت می گیرد.
به گفته او در حال حاضر میزبانی از اکو همان تبلیغاتی است که میتواند ظرفیت های مازندران را توسط افرادی که کلامشان نفوذ دارد به سمع و بصر گروه و جوامع مختلف برساند و این کشورها مانند مبلغانی هستند که می توانند ویژگی های مازندران را در جامعه خود معرفی و تبلیغ کنند.
دانشیار گروه مدیریت جهانگردی دانشگاه مازندران ادامه داد: باید توجه داشت که گردشگری مازندران علیرغم ظرفیت هایی که دارد به درستی پاسخگوی نیازهای گردشگران نبوده است و اگر این مساله در میزبانی از اکو نیز ادامه دار شود، علاوه بر زنگ فرصت سازی ، زنگ فرصت سوزی نیز به صدا درخواهد آمد.
به گفته وی گردشگری در مازندران تاکنون نتوانسته است حتی برای گردشگران داخلی که بیش از 90 درصد از جامعه هدف گردشگری را تشکیل می دهند به درستی عمل کند، زیرا طبق بررسی ها حتی گردشگران داخلی و مانوس به منطقه نیز از شیوه مدیریت ناراضی هستند و در مقابل جامعه محلی نیز رضایت کامل ندارد و زمانیکه پیک سفرها تمام می شود، تنها چیزی که باقی میماند، زباله، آسیب و نارضایتی است.
این کارشناس گردشگری با بیان اینکه گردشگری در مازندران تاکنون فقط به بیان ظرفیت های گردشگری خلاصه شده است افزود: باید دقت کنیم که فرصت فوق العاده ای بامیزبانی کشورهای عضو اکو در اختیار مازندران قرار گرفته است و نباید با تکرار مکررات این فرصت را از دست داد. بلکه باید با استفاده از تجربه سایر کشور ها و مطالعات تطبیقی با استفادهاز این فرصت ظرفیت گردشگری در استان را بالا بکشیم و خود را در دایره وسیع تری از جغرافیا مطرح کنیم.
وی گفت: اگر زمانی گیلان رقیب مازندران در گردشگری بوده است در حال حاضر با از بین رفتن فاصله ها و شیوه حمل و نقل دبی و ترکیه رقبای گردشگری در مازندران هستند و یک فرد به راحتی می تواند تصمیم بگیرد در ترکیه و دبی باشد یا مازندران.
زال بیان کرد : در حال حاضر ما رقبای بسیار قدرتمندی در منطقه داریم که باید از موفقیت های آنها الهام بگیریم تا بتوانیم در درجه اول گردشگری داخلی و پس از گردشگری خارجی را تقویت کنیم که میزبانی اکو بهترین زمان برای شناسایی ظرفیت مازندران به گردشگران خارجی است.
وی با تاکید بر اینکه فرصت کمی برای میزبانی از کشورهای اکو باقی مانده است گفت: در درجه اول باید در این رویداد گردشگری مازندران را از حالت تک بعدی خارج نموند زیرا بسیاری از افراد گردشگری در مازندران را تنها مختص به دریا می دانند البته ناگفته نماند که ما با گردشگری دریایی هم فاصله زیادی داریم زیرا اصلا گردشگری ما به داخل دریا کشیده نشده است و گردشگری دریایی نیز دوران طفولیت خود را می گذارند.
دانشیار گروه مدیریت جهانگردی دانشگاه مازندران با اشاره به اینکه مازندران طبیعت کاملی دارد و میراث آن هم زاییده این طبیعت است افزود: برای میزبانی از یک رویداد بین المللی باید بستر هماهنگ و همگنی از ظرفیت های مازندرن ارائه شود زیرا زمانیکه یک استان پایتخت گردشگری محسوب می شود باید در همه جهات گردشگر پذیر باشد و لازم است ما گونه های مختلفی از گردشگری از جمله گردشگری کشاورزی، روستایی ، دریایی، جنگلی و میراث فرهنگی را ارائه دهیم.
وی ابراز امیدواری کرد تا با ایجاد کارگروه های مختلف و ابته متخصص ، تمام ظرفیت ها و گونه های گردشگری مازندران به عرصه نمایش گذاشته شود تا مازندران بتواند از این فرصت عالی و بستری که در اختیارش گذاشته شد برای معرفی گردشگری خود به افرادی که فرهنگ متفاوتی دارند استفاده کند.
ضعف های گردشگری در مازندران چیست؟
این کارشناس جهانگردی یافتن ضعف های گردشگری را نیازمند شناخت زیربنایی اصلی آن دانست و گفت: پنج عنصر در گردشگری مهم است که نخست جاذبه است و مازندران از حیث غنی است و جاذبه های متنوعی دارد ولی جاذبه لزوما به معنای مقصد نیست و ممکن است حتی جاذبه عنصر خطرناکی باشد. بسیار مهم است که ما بتوانیم در وهله نخست تولید محصول کنیم و جاذبه گردشگری را به مقصد و محصول قابل ارائه به گردشگران تبدیل کنیم .به عنوان مثال دریا، یکی از جاذبه های بسیار مهم است ولی زمانیکه هیچ برنامه ای برای گردشگری دریایی نباشد و تنها به مقصدی برای شنا کردن بدون در نظر گرفتن نکات ایمنی تبدیل گردد که آن هم با کشته های زیادی همراه باشد نمی توان آن را به عنوان مقصد مطلوب گردشگری در نظر گرفت.
زال ادامه داد: وجود جنگل، کوه، اراضی کشاورزی، باغات، دریا و میراث تاریخی لزوما به معنای مقصد و مفهوم گردشگری نیست، بلکه جاذبه ای خام محسوب می شود که به مقصد تبدیل نشده است. اولین ضعفی که در گردشگری مازندران وجود دارد این است که جاذبه های استان به درستی به مقصد تبدیل نشدهاند و مقاصد ما صرفا مقاصد سنتی هستند و از دیر باز سواحل مازندران برای گردشگران جذاب بوده است اما امروزه اگر بخواهیم آسیب شناسی کنیم از هر منظری این مقصد پاسخگوی گردشگران نیست و این نشان میدهد که یک جاذبه موجود سنتی به اشتباه بعنوان مقصد گردشگری در نظر گرفته شده است و لی چیزی برای ارائه ندارد.
وی عنصر دوم در صنعت گردشگری را دسترسی و مسیر عنوان کرد و گفت: به لحاظ راهها و مسیرهای دسترسی، همیشه از محورهایی که جنوب را به شمال و شرق و غرب را به شمال متصل می کند به یک مکان های خاصی ختم میشود و صرفا مناطق مشخصی از گردشگری بهره می برند و این اصلا نشانه خوبی نیست که برخی از مناطق مازندران با ازدحام جمعیت روبرو باشند و مناطق دیگری که جاذبه های بسیاری نیز دارند از وجود گردشگر محروم شوند.
به گفته این کارشناس، در شرق مازندران شهرستان بهشهر از میراث تاریخی غنی و طبیعت بسیار عالی برخودار است، ولی هیچگاه به مقصد گردشگری تمام عیار تبدیل نشده است و به اندازهای که غرب درگیر گردشگری است شرق مازندران نیست که نشاندهنده توسعه نامتوازن است. ریشه این مسئله در مسیرهای دسترسی و شیوه های حمل و نقل و البته مدیریت مقاصد و تولید محصول گردشگری است که برخی مناطق مازندران را برای مسافران که اغلب از مسیر پایتخت وارد استان میشوند دور از دسترس می کند.
تخصص وحرفهای گری، پاشنه آشیل توریسم به معنای واقعی
زال گردشگری تخصصی را ضعف دیگر این صنعت در مازندران عنوان کرد و افزود: ما فعالیت هایی داریم که مستقیماً با گردشگری در ارتباط هستند که شامل تور لیدرها و صاحبان اقامتگاه، مجموعه های تفریحی و توریستی، رستوران داران، دهیاری ها و شورای شهر و بقیه مشاغلی که به صورت غیرمستقیم با گردشگر در ارتباط هستند.
وی اظهار داشت: باید پرسیده شود که چقدر حرفهای گری در روستورانها و اقامتگاهها و در رفتار با گردشگر دیده می شود و در مقابل چقدر رضایتمندی جامعه محلی و رضایت گردشگر را تضمین می کند. بنابراین رفتارها و فعالیتهای ما در گردشگری نیز چه مستقیم و چه غیرمستقیم مرتبط با گردشگر آموزش خاص را ندیدند و آموزش کاربردی برای گردشگری ندارند.
به گفته این کارشناس، گردشگری در مازندران یک پدیده سنتی بوده که به دلیل برخورداری از آب و هوای مطلوب و طبیعت به مقصد گردشگری تبدیل شده است و برای آن مقصد سازی به گونه ای علمی و مدیریت شده صورت نگرفته است. عمده علت گردشگرپذیری مازندرن نیز ناشی از نامنایب بودن اقلیم و اثر عوامل رانشی برای فرار از مبدا به مقصدی همچون مازندران است و متاسفانه مازندران مقصد فوق العاده مدیریت شده ای برای گردشگری محسوب نمی شود.
وی ادامه داد: وقتی گردشگر وارد یک منطقه مدیریت نشده میشود، به طبع ازدحامی را ایجاد می کند که جامعه محلی را آزار میدهد و حتی قیمت ها را تغییر می دهد که به جامعه محلی نیز فشار وارد می کند و به آنان آسیب می زند. به عنوان مثال می توان به قیمت بالای اسکان در عید نوروز اشاره کرد که رشد بی رویه اقامتگاه های غیر رسمی، خانه های دوم و حتی افزایش قیمت زمین در این استان را به دنبال داشته است .
زال مدیریت گردشگری را از دیگر نقاط ضعف صنعت توریست استان برشمرد و افزود: مازندران به علت جاذبه های زیاد گردشگری رونق دارد ولی مدیریت گردشگری همگام با رونق آن نیست. در تسهیلات هم به همین صورت است و تسهیلات گردشگری جوابگو ازدحام جمعیت نبوده و هر نقطه از گردشگری را نگاه کنیم مبینیم که ضعفی در آن دیده می شود که البته این ضعف تنها مختص مازندران نیست و تمام ایران از این ضعف رنج می برد.
وی این موارد را قابل مدیریت دانست و تاکیدکرد:مازندران به علت ضعف های گردشگری، به باغ سبزی برای بازاریان مسکن، ویلاسازی، خانه دومی ها و همچنین ساکنان غیربومی تبدیل شده است که با مختصات گردشگری همخوانی ندارد.
دانشیار جهانگردی اظهار داشت:در تمام بخش های گردشگری این ضعف دیده می شود و تنها قسمتی که ضعف ندارد وجود جاذبه ای طبیعی و فرهنگی است که متاسفانه در حال تخریب است. البته زحمات مسئولان اجرایی نباید نادیده گرفته شود ولی این یک سیل عظیمی است که بسیار هوشمندانه باید در مقابل آن عمل کرد و جلوی آن گرفت.