تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۹

تهران - ایرنا - روز ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۲(5اسفندماه 1400) بود که اعلام شد روسیه تهاجم نظامی به اوکراین، همسایهٔ غربی خود را آغاز کرده است . این تهاجم در ادامه تشدید بحران بین مسکو و کی یف صورت گرفت که از سال ۲۰۱۴ آغاز شده بود.

روسیه از سال 1997به این طرف گسترش ناتو به مرزهای خود را تهدیدی برای امنیت این کشور دانسته و خواستار ممنوعیت قانونی پیوستن به ائتلاف نظامی برای اوکراین طبق توافقات قبلی بین شوروی (روسیه)و غرب شده بود.موضوعی که از نگاه مسکو توسط غرب جدی گرفته نشد و اوکراین در جهت پیوستن به ناتو و اتحادیه اروپا قدم برداشته و به این موضوع نزدیک شده بود.
این اقدامات اوکراین موجب شد تا مرزهای شرقی اوکراین که از سال ها قبل با تنش و درگیری های داخلی مواجه بود و طی آنها جمهوری خلق دونتسک و جمهوری خلق لوهانسک، دو کشور خودخوانده در منطقه دونباس در این منطقه با حکومت مرکزی دچار اختلاف شده و خواستار جدایی از کی یف و به رسمیت شناخته شدن از سوی مسکو شده بودند، مورد توجه روسیه برای تنبیه اوکراین قرار گیرند.
به دنبال تشدید تنش بین اوکراین و روسیه و افزایش سرکوب ها در جمهوری های دونتسک و لوهانسک شورای فدراسیون روسیه به‌ اتفاق آرا به پوتین مجوز استفاده از نیروی نظامی در خارج از مرزهای روسیه را صادر کرد و در ۲۴ فوریه(5اسفندماه گذشته)، پوتین آغاز عملیات نظامی در غرب این کشور و شرق اوکراین را اعلام کرد.
با آغاز جنگ بین روسیه و اوکراین و اتفاقی که گویا غرب از مدت ها قبل آمادگی آن را داشت، رسانه‌ های غربی نقش خود را به عنوان نیروهای پیش رو با ایجاد جنگ رسانه ای، مدیریت افکار عمومی جهانی را با توجه به تجربیات قبلی در دست گرفتند.
جنگ رسانه‌ای به معنی استفاده از توان و ظرفیت رسانه‌ها اعم از مطبوعات، خبرگزاری‌ها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و شبکه های پیام رسان مجازی به منظور پیشبرد اهداف و تضعیف رقباست.جنگ رسانه‌ای، جنگی بدون خونریزی، جنگی آرام و نرم تلقی می‌شود؛ جنگی که بر صفحات روزنامه‌ها، رادیوها، تلویزیون ها و لنز دوربین ها و  تلفن های  همراه جریان دارد و طی آن شدیدترین بمباران خبری و رسانه ای علیه رقیب و دشمن صورت می گیرد.

تاکتیک جنگ رسانه ای    

همواره نظام سلطه عرصه اینترنت و رسانه را محل تاخت و تاز در راستای منافع خود قرار داده و به همین منظور با ایجاد زیرساخت های مورد نیاز و برآورد امکانات و منابع انسانی زمینه را برای زمان مورد نظر فراهم می سازد و همزمان با اهداف اقتصادی، سیاسی، نظامی دولت ها، شبکه های رسانه ای نیز فعالیت خود را  در این راستا و بصورت زیرپوستی آغاز می کنند.
یادمان هست که در جریان تهاجم گروه تروریستی داعش و سایر گروههای تروریستی به سوریه و عراق رسانه های غربی با بهره گیری از عنصر رسانه، ابتدا این گروه های تروریستی را مردم سوریه نشان داده و سپس با انتشار انواع و اقسام خبرها و تصاویر(ساختگی)ازحمله شیمیایی به مردم تا حمله به مدارس و مهد کودک ها و... افکار عمومی جهانی را علیه دولت سوریه تهییج و با همراهی عملیات‌های میدانی، افکار عمومی را علیه دولت قانونی سوریه هدایت می کردند.
حجم انتشار اخبار کذب در جریان این جنگ آنقدر زیاد و فراوان بود که رسانه های بی طرف و آزاد نیز هر چقدر تلاش می کردند تا دروغ بودن بخش زیادی ازاین اخبار را با انتشار عکس وفیلم و گفت وگوها نشان دهند در عمل موق نمی شدند، زیرا در درجه اول از نظر کمی قابل مقایسه با رسانه های رقیب نبودند وازسوی دیگر میزان تاثیرگذاری آنها کمتر بود.
طی چند روزی که از جنگ اوکراین می گذرد و هر گونه حمله نظامی علیه یک کشور به هر دلیلی پسندیده نبوده و کشتار غیرنظامیان غلط و محکوم تلقی می شود، ولی موجی از خبرهای مختلف از این جنگ منتشر می شوند و رسانه های غربی در شرایط ضعف رسانه های روسی و با محدود کردن آنها، پیشتازی در اطلاع رسانی را در دست گرفته و با مدیریت افکار عمومی اخبار جنگ را بر اساس سلایق خود به خورد افکار عمومی می دهند.
حجم این اخبار درحمایت از اوکراین چنان وسیع و گسترده است و این عملیات روانی رسانه ایی به حدی نفوذ کرده که موجب شده تا تقریبا صدایی از مسئولان روس و رسانه های این کشور به گوش جهانیان نرسد و عرصه رسانه در خدمت اوکراین و علیه روسیه باشد. بویژه دولت اوکراین با میدان داری شخص رئیس جمهوری این کشور که آشنایی زیادی به اهمیت رسانه و نحوه استفاده  از آنها را دارد، نبرد رسانه ایی را به نفع خود چنان تغییر داده و فشار روحی و روانی زیادی بر مسکو وارد می کند که هر چند روز  یک بار در پارلمان یک کشور از شرق جهان در استرالیا تا غرب در کانادا میزبان سخنرانی مجازی وی بوده و بعد از آن سخنرانی ها، این پارلمان ها تصمیمات و مصوباتی را علیه روسیه وضع می کنند.
این تاکتیک جنگ رسانه ای بصورت مدام تصاویر و خبرهایی از حملات به اوکراین پخش می کنند و آن چنان کنترل خبررسانی در باره این جنگ را در اختیار گرفته اند که تنها دریچه باز به سمت این جنگ، برای افکار عمومی جهانی دریچه رسانه های غربی است.آنها حتی از ابزار شهروند خبرنگار نیز استفاده می کنند و گزارش ها، تصاویر ، فیلم ها و اطلاعات شهروندان را در صفحات خود منتشر کرده و با ویرایش و با تدوین حرفه ای، فضا را برای فعالیت آنان و پذیرش بیشتر مخاطبان مهیا می کنند.
این فشارهای رسانه ای طی چند روز اخیر با عناوین کشتار جمعی و عامدانه غیر نظامیان و کشف گورهای جمعی و ارتکاب جنایات جنگی موجب تهییج افکار عمومی شده و باعث شد تا خود روسیه ضمن رد تمام اتهامات مرتبط با کشتار غیرنظامیان در بوچا، از شورای امنیت سازمان ملل متحد بخواهد که در این رابطه جلسه فوری برگزار کند.
وزارت دفاع روسیه در بیانیه ای در کانال تلگرامی خود اعلام کرد که تمام تصاویر و ویدئوهایی که توسط رژیم کی یف برخی جنایات را منتسب به نیروهای روسیه در «بوچا» می داند، یک حرکت تحریک کننده دیگر است.
این وزارتخانه تاکید کرد: در طول مدتی که این شهر تحت کنترل نیروهای مسلح روسیه بود، حتی یک نفر از ساکنان محلی از هیچ اقدام خشونت آمیزی رنج نبردند. نظامیان روسیه ۴۵۲ تن کمک های بشردوستانه را بین غیرنظامیان در منطقه کی یف تحویل و توزیع کرده اند.
طبق بیانیه وزارت دفاع روسیه، تا زمانی که شهر تحت کنترل نیروهای مسلح روس بود و حتی پس از آن، مردم محلی بوچا آزادانه در اطراف شهر تردد کرده و از تلفن های همراه استفاده می کردند.
از سوی دیگر در حالیکه سازمان ملل آمار قربانیان جنگ اوکراین تاکنون را حدود ۳۵۰۰نفر برآورد کرده است، رسانه های غربی تعداد آن را هزاران نفراعلام می کنند.

شایعات جنگ اوکراین 
انتشار اخبار واقعی و غیر واقعی و اختلافات در باره جنگ اوکراین به حدی بالا گرفته که گروهی درحال پراکندن این موضوع هستند که این جنگ به‌ طورکلی جعلی و ساخته ‌و پرداخته رسانه‌های خبری است و یا اینکه رسانه‌های غربی در نمایش ابعاد آن به‌ شدت اغراق می‌کنند.
یک دیپلمات روس تصاویری به اشتراک گذاشته که داستان‌های ساختگی از کشته شدن یک خبرنگار در اوکراین در طی حمله روسیه را نشان می‌دهد.
او نوشته:"چطور جعل کنیم. همکاران،آگاه باشید که میدان اصلی نبرد نه در اوکراین بلکه در دروغ‌ها واخبار جعلی است که رسانه‌های جریان اصلی منتشر می‌کنند." 
این جنگ روانی حتی به داخل روسیه هم کشیده شده و رسانه های غربی مدعی شده اند که ژنرال های ارتش روسیه  اطلاعات درستی در باره جنگ به رئیس جمهوری این کشور نمی دهند و پوتین در جریان واقعیت های جنگ قرار ندارد . همچنین سربازان روس بدون اطلاع خود و خانواده هایشان به جنگ اعزام می شوند.
در یکی از این رسانه ها به نقل از مادر بزرگ یک سرباز روس آمده است:"نوه من در آخرین پیامش گفت در مرز بلاروس و اوکراین است و به‌ زودی به خانه برمی‌گردد. اما از آن زمان خبر دیگری از نوه‌اش نشنیده و در ذهنش بدترین چیزها را تصور کرده است.به واحد نظامی‌اش زنگ زدم و آنها گفتند او [روسیه را] ترک نکرده.گفتم 'شوخی می‌کنید؟ از بلاروس به من زنگ زد.خودتان نمی‌دانید سربازانتان کجا هستند؟' گوشی را گذاشتند و دیگر جواب تلفنم را ندادند."
در این رابطه حتی دولت اوکراین هم برای تبلیغات و پروپاگاندای تبلیغاتی موثرخودش را داشته است.یک خط اطلاع‌رسانی وکمک با نام"دنبال [گمشده] خودت باش" توسط اوکراین راه افتاده است.یک کانال تلگرام به موازات این خط راه افتاده که عکس کشته‌ و زخمی‌ها و اسرای روسی در آن منتشر می‌شود و از خانواده‌های نگران روس می‌خواهد که در تماس باشند.
یک بروشور منتشر شده در صفحه فیسبوک وزارت کشور اوکراین از مادران روسی خواسته تماس بگیرند و بیایند پسران خود را ببرند. و به آنها توضیح و دستورالعمل داده، چه باید بکنند.
هرچه که هست در جنگ اوکراین جلوه گر و جلودار اتفاقات نه سربازان و ژنرال ها بلکه رسانه ها هستند، موضوعی که به عنوان یک عنصر مهم و تعیین کننده در جنگ های آینده مورد استفاده بیشتر قرار خواهد گرفت و این مهم باید مورد توجه دولت ها قرار گیرد.
ژان بودریار فرانسوی در مطالعه ای که در باره نقش رسانه ها در جنگ های بین المللی(مطالعه موردی:حمله آمریکا به عراق) انجام داده در این باره نوشته است: نقش رسانه ها در نحوه بازنمایی جنگ حائز اهمیت است. این اهمیت در تلاقی نقش رسانه های بین المللی در جنگ های بین المللی و در چارچوب پست مدرنیسم مضاعف می شود. زیرا رسانه ها حائل بین مخاطب و میدان وقایع می شوند.بر این اساس در رویکرد پست مدرنیستی، واقعیت­ های سیاسی از قبیل جنگ همچون امری برساخته قلمداد می شوند، به گونه ای که این واقعیت، به اقتضای شرایط مختلف تکوین پیدا می کند و رسانه به عنوان عرصه ای برای بازنمایی واقعیت سیاسی اهمیت فراوانی پیدا می کند.
بر این اساس، اقدامات روانی آمریکا پیش از شروع جنگ عبارت بودند از: تصویرسازی و بزرگ نمایی تهدیدعراق، بسیج نفرت علیه دشمن، هدایت تبلیغاتی-روانی و همراه ساختن افکار عمومی با اقدامات نمادین. عملیات روانی و تبلیغاتی امریکا طی جنگ عبارت بودند از:کمیت وکیفیت نیروها و جنگ افزارهای دو طرف، اهداف رهبری نظامی دو طرف و غافل گیری.
الگوهایی که در جنگ اوکراین هم به نوعی از آنها البته به شکل گسترده تر بهره برده می شود .