به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، در این روزها ارتباط و صحبت با هنرمندان و نویسندگان مانند گذشته غیرممکن نیست. با پیشرفت تکنولوژی، تنهایی یک انتخاب فردی است و حتی در دوران همهگیری کسی تنها نماند. نویسندگان هم مانند دیگر انسانها میتوانند به راحتی با مخاطبان خود در فضای مجازی ارتباط برقرار کنند، جوانان را به کتابخوانی دعوت کنند و به نقد و بررسی آثار خود و دیگر نویسندگان بپردازند. از طرفی، اگر نویسنده در فضای مجازی فعال باشد، مخاطبان هم میتوانند نویسنده مورد علاقه خود را بیشتر بشناسند و با او سادهتر از گذشته ارتباط برقرار کنند. همچنین افراد کتابخوان امکان آشنایی با همفکران خود را در فضای مجازی پیدا میکنند.
درباره ارتباط نویسندگان با مخاطبانشان، استفاده از تکنولوژی برای معرفی کتاب و جذب افراد جدید به جامعه کتابخوان با مائده مرتضوی، نویسنده و منتقد ادبی گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
نویسنده برده زمان است/ ارتباط موثر با بوک بلاگرها راهگشاست
وارد سده جدید میشویم، به نظر شما نویسندگان برای اینکه بتوانند مخاطبان خود را حفظ کنند و به تعداد آنها بیفزایند، چه اقداماتی میتوانند انجام بدهند؟
هر سده، هر دهه و حتی هر سال مناسبات خودش را دارد. نویسنده هم مانند دیگر انسانها برده زمان است، برده و اسیر زمانه خویش.
امروز مفهوم «دهکده جهانی» را بیشتر درک میکنیم، زیرا بخش اعظم ارتباطات ما، نه در تعاملات نزدیک بلکه در فرسنگها دورتر از جغرافیایی قابل لمس و در فضای مجازی صورت میگیرد. برای تعامل و ارتباط بیشتر چارهای جز تکثیر خود در این فضا نداریم. در چند سال اخیر فضای مجازی بازار اقتصادی مناسبی شده برای تبلیغ کالا و ... کتاب هم به زعم من یک کالاست، کالایی فرهنگی.
این مساله را نمیتوان منکر شد که ارتباطات به سبک جدید و در فضای مجازی در معرفی این کالای کاغذیِ خوراکِ روح نقش موثری داشتهاست. به نظر من ادامه این راه و این نحوه معرفی در افزایش مخاطبان کتاب و کتابخوانان بسیار موثر است. زیرا این فضا به لحاظ گرافیکی و بصری بستر مناسبی برای معرفی کتاب داراست. نویسندگان، ناشران و اهل قلم و کتاب هم باید در این سده بتوانند بیش از پیش از امکاناتی که سده جدید و زمانه تکنولوژی در اختیار آنها میگذارد برای معرفی کتاب و آثار خود بهره ببرند.
فضای مجازی امکان ارتباط مستقیم با خوانندگان و مخاطبان را پیش روی ما میگذارد، چیزی که در گذشته امکان نداشت و بازخوردها تنها به چاپ چند نقد و نظر در روزنامه و مطبوعات محدود میشد. اما امروز ما به مدد فضای مجازی این امکان را داریم که با مخاطبان خود به صورت لایو –زنده- گفتوگو کنیم، از نظرات آنها در کامنتها بهرهمند شویم و در زمینه نقد و معرفی کتاب هم شاهد سایتها و صفحات اجتماعی مختلفی هستیم که در این فضا به دیده شدن نویسنده و افزایش تعداد مخاطبان کمک شایانی میکنند.
بهترین راه برای افزایش مخاطبان و کتابخوانان کمک به پا گرفتن و قدرتمند شدن پایگاههای معرفی کتاب اعم از صفحات پرمخاطب نویسندگان، شبکههای نقد و معرفی کتاب و ارتباط موثر با بوکبلاگرهاست.
فضای مجازی به دیده شدن آثار کمتر دیدهشده من هم کمک کرد
آیا در فضای مجازی با دوستداران خود ارتباط دارید؟ این ارتباط چه تاثیری روی محتوای آثار شما داشت؟ آیا ممکن است با آشنایی از فضای ذهنی مخاطب در فضای مجازی، ارتباط بهتری با آنها در آثار برقرار کرد؟
من تجربههای شیرین، جالب و حتی عجیبی در فضای مجازی دارم. از هنگامی که فعالیت در اینستاگرام را به نحو منظمتری ادامه دادم، شاهد افزایش مخاطبانم بودهام تا به امروز. این فضا به دیده شدن آثار قبلی و کمتر دیدهشده من هم کمک کرد. معمولا بعد از انتشار هر کتاب، یا خودم یا به لطف برخی دوستان منتقد و نویسنده و اهل قلم گفتوگوی لایو -زنده- با مخاطبان داشتهام و در لحظه از نظراتشان مطلع شدهام.
همیشه دایرکت اینستاگرامم پر از نظرات خوانندگان است. بحث من مثبت بودن یا منفی بودن این نظرات نیست، نکته اصلی این است که این فضا امکان ارتباطی را فراهم آورده که تا قبل از آن ممکن نبود. سالها قبل شما یک کتاب از نویسندهای میخواندید و شاید خیلی حرفها برای زدن به آن نویسنده درباره کتاب و داستانش در دلت میماند. در بیشتر مواقع هم موفق به دیدار نویسنده نمیشدید. اما امروز اکثر نویسندگان، شاعران و مترجمان رسانه اجتماعی خودشان را دارند و میتوان به راحتی با آنها ارتباط برقرار کرد. میگویم رسانه، زیرا واقعا یک رسانه شخصی است، اخبار فعالیتهای فرهنگی و هنری هر فرد به راحتی در آن منتشر میشود و با یک نگاه به صفحه اجتماعی یک نویسنده و اهل قلم میتوان تا حدی به کارنامه ادبی او حداقل به لحاظ کمی دسترسی داشت.
تجربه من در این فضا با خوانندگان نکات زیادی را درباره نقاط قوت و کم و کاستیهای آثارم روشن کرد. چیزهایی که شاید اگر این ارتباط نبود هیچوقت متوجه آن نمیشدم. وقتی صد نفر پیام میدهند و درباره پایان رمانت مسائلی را مطرح میکنند، یا وقتی میبینید بیشتر کسانی که صفحهات را دنبال میکنند و خواننده آخرین کتابت بودهاند، از فلان کاراکتر رمانت خوششان آمدهاست، متوجه خیلی چیزها میشوید. میفهمید چهطور باید باقی شخصیتها را قابل لمس پرداخت کنید تا به مذاق مخاطب بیشتر خوش بیاید و میفهمید که نباید با شعور مخاطب بازی کنید و قصه را مبهم پیش ببرید یا مثلا در کتابهایت برای مخاطب، معما طرح کنید.
ارتباط موثر و مستقیم با مخاطب در این فضا، به من یاد داد، کسانی که کتابهای ما نویسندگان را میخوانند از پشت کوه نیامدهاند، از مریخ هم نیامدهاند، آنها کسانی هستند مثل خودمان، درد دارند، دغدغه دارند، دنبال چیزی هستند که خودشان را در آن پیدا کنند و باعث شد تا همیشه موقع داستان نوشتن از خودم بپرسم این چیزهایی که قرار است به قلم چاپ شود چه چیزی را به مردم اضافه میکند. در یک کلام، ارتباط مستقیم با خوانندگان به من یاد داد که برای مخاطبان و کلمه ارزش بیشتری قایل باشم.
ارتباط موثر و مستقیم با مخاطب در این فضا، به من یاد داد، کسانی که کتابهای ما نویسندگان را میخوانند از پشت کوه نیامدهاند، از مریخ هم نیامدهاند، آنها کسانی هستند مثل خودمان، درد دارند، دغدغه دارند، دنبال چیزی هستند که خودشان را در آن پیدا کنند و باعث شد تا همیشه موقع داستان نوشتن از خودم بپرسم این چیزهایی که قرار است به قلم چاپ شود چه چیزی را به مردم اضافه میکند. در یک کلام، ارتباط مستقیم با خوانندگان به من یاد داد که برای مخاطبان و کلمه ارزش بیشتری قایل باشم.
فضای مجازی به شناساندن نویسنده و آثارش کمک میکند
آیا نویسندگان برای اینکه بتوانند دراین روزگار به فعالیت خود ادامه بدهند، مجبورند که در فضای مجازی فعال باشند؟ نویسندگانی که سن بالاتری دارند چه کاری میتوانند انجام بدهند؟
نه مجبور نیستند، بعضیها هم نیازی به امکانات این فضا ندارند. برخی از نویسندگان و مترجمان آنقدر شهرت ادبی و اعتبار دارند و آنقدر شناختهشده هستند که جایشان همیشه در سبد خرید کتابخوانان محفوظ است. معرفی آنها بیشتر از طریق رسانههای دیگران، صفحات نقد و معرفی کتاب، کتابخوانان و نویسندگان دیگر و بلاگرهای کتاب و صفحات مجازی کتابفروشیها است.
اما به هر حال بودن در این فضا کمک شایانی به شناساندن نویسنده و آثارش میکند. من به شدت موافق حضور پررنگ نویسندگان در این فضا هستم. چه کسی بهتر از خود نویسنده برای معرفی آثارش؟ من حتی موافق این نیستم که اگر نویسندهای کتابهایش را در صفحه اجتماعی خودش معرفی کند، کار عار و ننگی انجام داده، موافق این نیستم که نویسنده گوشه اتاقش بنشیند، از همه بِبُرد و انزوا پیشه کند و پشت کند به همه امکاناتی که برای معرفی کتابهایش دارد. به نظرم این خیانت است، هم به خودش هم به کلماتی که نوشتهاست، زیرا اگر کتاب خوب و درخوری انگاشته باشد فرصت خواندن آن را با کمکاریهایش از جامعه کتابخوان گرفتهاست.
به نظرم فعالیت نویسندگان در فضای مجازی تاثیر زیادی در افزایش مخاطبان به خصوص مخاطبان داستان و رمان فارسی دارد. فضای ادبیات را پویاتر و زندهتر نگه میدارد. بعضی از نویسندگان که صفحات پرمخاطبی دارند عمده فروش کتابهایشان از طریق همان رسانه شخصیشان است، زیرا دنبال کنندگانش شیفته کلماتی هستند که او مینویسد و طالب کتابهایش میشوند.
اتفاقا نویسندگان زیادی را میشناسم که به زعم سن و سالی که دارند، در فضای مجازی فعالیت دارند. اما به هر حال امکان حضور برای برخی از نویسندگان مسنتر در این فضا نیست و به نظرم معرفی آثار ایشان بر عهده امثال منِ نویسنده، کتابفروش و منتقد است که آثار این دسته و گروه را که از حضور در این فضا به هر دلیلی محروم ماندهاند، معرفی کنیم.
البته در این میان سهم صفحات مجازی کتابفروشیها را نباید فراموش کرد. اکثر کتابفروشیها چه در تهران و خوشبختانه در شهرستانها صفحات مجازی دارند که کمک موثری به فروش و دیده شدن کتابها میکنند.
محتوای کتاب قدعلم میکند
به نظر شما مخاطب کتابخوان امروزی رمان طویل را ترجیح میدهد یا با داستان کوتاه ارتباط بهتری برقرار میکند؟
دوره، دوره نوولا (Novella به زبان ایتالیایی داستان کوتاه) است. غرب چند سالی از ما در این زمینه جلوتر است و حجم زیادی از سهم چاپ کتاب ناشران به رمان کوتاه اختصاص داده شدهاست. بازار خوبی هم برای مخاطب داشته هم به لحاظ حجم کمی که کتاب دارد، حمل آن سخت و سنگین نیست و هم مطالعه نسخه الکترونیک این آثار کوتاه چشم را کمتر خسته میکند.
رمان همواره مخاطب بیشتری نسبت به داستان کوتاه داشته و خواهدداشت. بحث رمان از تمام گونههای ادبی جداست. اما نوولا چیزی است این میان. رمانک یا رمانکوتاههایی که برشی از یک اتفاق، یک زندگی، یک شخصیت و ... است و در یک حجم کم همان چیزی را به مخاطب میدهد که میخواهد؛ خواندن در کمترین زمان.
نوولا جایگاه خودش را در ادبیات دارد و در سبد خرید مخاطبان همواره کتابهایی با قطع پالتویی و جیبی به وفور یافت میشود و من ارتباطی بین پرمخاطب بودن کتابهای کمحجم و بازارنداشتن کتابهای قطورتر نمیبینم. اینجا فقط محتوای کتاب است که قدعلم میکند.
شاهکارهای ادبی و بسیاری از کتابهای پرفروش، اتفاقا کتابهای قطوری هستند و پرحجم.
اما برای بسیاری از انسانهای مدرن امروزی نوولا، داستان کوتاه و همینطور کتابهای صوتی انتخاب بهتری است، زیرا بعضیها محدودیت زمان بیشتری برای مطالعه دارند، نمیخواهند به هیچ قیمتی کتاب را از سبد خرید خود حذف کنند و البته که تعداد این افراد روبه افزایش است.
ویراستاری اثر یک نیاز مبرم است
به نظر شما نقش ویراستار در شناخته شدن و بیشتر خوانده شدن کتاب چقدر میتواند باشد؟ در این روزها ناشران برای کم کردن هزینه ها ویراستار را حذف میکنند، نظر شما درباره این اقدام چیست؟
یک ناشر حرفهای باید نمونهخوان، صفحهبند، ویراستار، طراح جلد، مدیر هنری، مدیر تبلیغات و ... داشتهباشد. زیرا همانطور که قبل از این متذکر شدم، کتاب در وهله نخست یک کالاست. کالایی که باید با کیفیت درست به دست مخاطب برسد. به دلیل فرهنگی بودن این کالا نباید از هزینههای تولید آن کاست. ویراستاری حداقل کاری است که باید بر روی یک کتاب انجام شود. از استثناها میگذریم. منظورم نویسندگانی است که ویراستاری بلدند و خود ویراستار آثار خویشاند.
اما برای امثال من، ویراستاری اثر یک نیاز مبرم است. متاسفانه هستند ناشرانی که ویراستار را حذف میکنند و بسیار از دوستان مترجم و نویسندهام شنیدهام که میگویند کتابی که چاپ شده عینا همان فایلی است که به ناشر تحویل دادهاند و حتی بعضی از کتابها غلط املایی هم دارند.
توصیهام به نویسندگانی که ناشر حرفهای و دلسوز ندارند این است که حتما هزینه کنند و کتاب خود را برای ویراستاری به شخص مناسبی بسپارند. زیرا ویرایش هر اثر به میزان قابل توجهی به ارزش آن میافزاید و قابل حذف شدن نیست.
به نظر شما برای جذب مخاطبان جوان، به کتابخوانی، مخصوصا با در نظر گرفتن زمانی که در دنیای مجازی خرج میکنند، چه اقداماتی باید انجام شود؟
باید به رشد و افزایش صفحات معرفی کتاب کمک کرد. بسیاری از ناشران و نویسندگان برای علاقهمندان به معرفی کتاب، سهمیههایی در نظر میگیرند که این کار به پویا ماندن و فعالیت مستمر این بلاگرها کمک شایانی میکند.
برگزاری جلسات معرفی کتاب به صورت لایو -زنده- در معرفی کتابها موثر است. ترغیب کتابفروشیها به معرفی و تبلیغ کتابهایشان در صفحات مجازی خود بیش تر از کالاهای دیگر موجود در کتابفروشی از عوامل موثر برای افزایش فروش کتاب و کشاندن مخاطب به کتابفروشیهاست.
همچنین کمک به رشد و پاگرفتن گروههای کتابخوانی مجازی با اهدای کتاب به آنها و حمایت از صفحات نقد و بررسی کتابها در فضای مجازی میتواند به بهتر دیده شدن کتابها کمک کند. زیرا قسمت اعظم فعالیت نسل جوان، امروزه در فضای مجازی است و حیف است از قابلیتهای این فضا برای معرفی کتاب استفاده نشود.