به گزارش روز سه شنبه ایرنا به نقل از نشریه اینفوبائه آرژانتین، پاتریشیا رومرو لانکائو کارشناس مکزیکی که یکی از نویسندگان اصلی این گزارش با محوریت گرمایش جهانی است، تاکید کرد که مناطق شهری به عنوان یکی از مناطق اصلی اجرای تدابیر آبوهوایی، ۸۰ درصد از گستره آمرکای لاتین و کارائیب را در بر میگیرند. از این رو، اهمیت هماهنگی سیاستهای ساختاری حاکمیتی با هدف کاهش انتشار گازهای گلخانهای و جلوگیری از گرم شدن زمین، از اهمیت فراوانی برخوردار است.
فرناندو فاریاس مشاور ارشد مرکز آبوهوای کپنهاگ نیز با تاکید بر لزوم «تسریع انتقال در چارچوب توسعه پایدار» و در انتقاد از سیاستهای اقلیمی فعلی در آمریکای لاتین گفت: در منطقه هیچ کاری برای کنار گذاشتن زغال سنگ انجام نمیشود و حتی یارانهها ممکن است به نفع استفاده از سوختهای فسیلی باشد.
طبق محاسبههایی که در این گزارش آمده است، کاهش انتشار گازهای گلخانهای حاصل از بهبود کارایی فرآیندهای گاز، زغالسنگ و نفت کمتر از سطح افزایش انتشار ناشی از افزایش فعالیت در صنعت، نیرو، حملونقل و کشاورزی است.
اگر چه سوختهای فسیلی بیش از سیاستهای انطباق آبوهوایی در انحصار فرآیندهای مالی و اقتصادی هستند اما میزان مصرف زغال سنگ، نفت و گاز در قیاس جهانی تا اواسط قرن نسبت به سال ۲۰۱۹ باید به ترتیب ۹۵ درصد، ۶۰ درصد و ۴۵ درصد کاهش یابد.
برزیل و مکزیک به عنوان بزرگترین تولیدکنندگان گازهای آلاینده در آمریکای لاتین از تاثیرگذارترین کشورهای منطقه برای اجرای تدابیر اقلیمی به شمار میروند.
مایسا روخاس از کارشناسان حوزه آبوهوایی پیشتر گفت: از منظر تاریخی، موضع مشترکی میان کشورهای آمریکای لاتین وجود ندارد و دولتها در پی اهداف متفاوت هستند.
این واگرایی را میتوان در «برنامه مشارکتی تعیین شده در سطح ملی» (NDC) ارائه شده از سوی هر کشور در کاپ۲۶ و فهرست تعهدات ارائه شده برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و اطمینان از عدم افزایش دما بیش از ۰.۵ درجه از حالا تا سال ۲۱۰۰ مشاهده کرد.
نباید فراموش کرد که گذشته از بررسی پیامدهای تغییرات آب و هوایی، شیوهی واکنش کشورها به تاثیرات تغییر اقلیم گاهی مهمتر از خود تاثیرات تغییر اقلیم است.
به عنوان نمونه، کلمبیا که از نظر تنوع زیستی در جایگاه دومین کشور جهان قرار دارد، کاهش ۵۱ درصدی انتشار گازهای گلخانه ای تا سال ۲۰۳۰ و دستیابی به میزان صفر درصد جنگلزدایی تا این بازه زمانی را مد نظر قرار داده است. همچنین بی طرفی کربن تا سال ۲۰۵۰ به معنای ایجاد تعادل میان انتشار کربن تولیدی و میزان جذب شده توسط اتمسفر از دیگر اهداف کلمبیا است.
همچنین باید یادآور شد از آنجا که آمریکای لاتین ۸.۳ درصد از انتشار جهانی کربن را تولید میکند، فرصتی عالی برای وادار کردن کشورهای توسعه یافته به اجرای تعهدات خود از مسیر کشورهای این منطقه فراهم است.
کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب به طور کلی با تصمیمات دشواری روبرو هستند. آنها میتوانند همچنان به تکیه بر سوختهای فسیلی ادامه دهند یا یک گذار هماهنگ انرژی در راستای توافق پاریس و توسعه پایدار را در پیش گیرند. طبق گزارش «اقتصاد کلان بانک توسعه بین آمریکایی»، این امر افزایش رشد اقتصادی یک درصدی و فرصت ایجاد ۱۵ میلیون شغل جدید در منطقه را به همراه خواهد داشت.
از طرفی، بسیاری از کشورها برای درآمد مالیاتی به تقاضای سوختهای فسیلی وابسته هستند چرا که حدود نیمی از آنچه در منطقه تولید میشود، صادر میشود. به عنوان نمونه، بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸، به طور متوسط ۰/۸ درصد از درآمدهای عمومی در اکوادور، ۶/۶ درصد در ترینیداد و توباگو و ۴/۵ درصد در مکزیک به بهرهبرداری از نفت و گاز طبیعی وابسته بوده است.
همچنین با افزایش اخیر قیمت نفت در سطح جهان، بسیاری از کشورهای منطقه به دنبال توسعه سوختهای فسیلی خود هستند. اگرچه برخی از شرکتهای ملی نفت در حال حاضر، بهبود بهرهوری انرژی را در دستور کار قرار دادهاند اما بخش انرژی منطقه با اهداف توافق پاریس برای رسیدن به انتشار گازهای گلخانه ای خالص تا سال ۲۰۵۰ همسو نیست.
یک مطالعه بانک توسعه بین آمریکایی نشان میدهد که در سناریوهایی مطابق با کاهش ۱.۵ درجهای گرمایش جهانی، تولید نفت در آمریکای لاتین باید به کمتر از ۴ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۳۵ کاهش یابد. اقدامی که بار مالی بسیاری برای کشورهای منطقه به همراه خواهد داشت. صادرکنندگان نفت منطقه ممکن است تا حدود ۳ تریلیون دلار ضرر کنند.
آمریکای جنوبی با بیش از ۳۷۰ میلیون نفر جمعیت، چهارمین قاره بزرگ جهان است که تا کنون همچون سایر نقاط جهان برخی تاثیرات تغییر اقلیم را تجربه کرده و بی تردید به ویژه در مسئله حوزه وسیع آمازون، نقش چشمگیری در مقابله با بحران های زیست محیطی ایفا میکند.
به نوشته مرکز تحقیقاتی "اسونتوس دلسور" (Asuntosdelsur.org) بر اساس آخرین نظرسنجی ها بیش از ۷۵ درصد شهروندان آمریکای جنوبی و مرکزی، مسئله تغییر آب و هوایی را یک «نگرانی جدی» میدانند؛ در نتیجه رهبران آمریکای لاتین مسئولیت و نقش برجسته ای در قبال این موضوع دارند.