تهران- ایرنا- افزایش غیرمنطقی قیمت برنج داخلی، مساله را به این سو کشانده که میزان تولید و مصرف واقعی کشور چقدر است که آمارهای مختلف و متناقضی از میزان کشت و تقاضای بازار مصرفی آن ارائه می‌شود؟ آیا سیاست حمایت از شالیکاران برای اطمینان‌بخشی به تولیدکنندگان، همچون کشورهای دیگر صورت می‌گیرد؟

به منظور بررسی این چالش، علل و عوامل و راهکارهای مدیریت این وضعیت، گزارشی پژوهشی با استفاده از نظرات صاحب‌نظران و دست‌اندرکاران و مسئولان تهیه شد که بخش نخست آن به موضوع‌هایی همچون «اثرات خشکسالی بر کاهش تولید و در پی آن حضور پررنگ دلالان در بازار، احتکار و انبار محصول و عدم عرضه در بازار، مقاومت در مقابل عرضه با نرخ‌های اعلامی دولت و عدم برخورد و نظارت جدی در این حوزه» پرداخته شد.

در این بخش از گزارش، مسائلی مانند واقعی و به روز نبودن آمارهای تولید و مصرف برنج، از دست رفتن بخش‌های قابل توجهی از اراضی شالیکاری و تغییر کاربری آنها، خرده مالکی و عدم حمایت از برنجکار، بالا بودن سرانه مصرف برنج و راهکارهایی که برای مدیریت این شرایط و بازار می توان به کار گرفت، در گفت‌وگو با کارشناسان بررسی شد.

نبود آمار واقعی از تولید و مصرف
یک تولیدکننده و واردکننده برنج با بیان اینکه نبود آمار واقعی و دقیق از تولید و نیاز جامعه، چالشی جدی برای مدیریت و برنامه‌ریزی در این حوزه است، می‌گوید: ناهمخوانی تولید و صادرات و نبود آمار دقیق از تولید داخلی خود از جمله دلایل مشکلات این بخش در سال گذشته بود.

«مرتضی شاه‌حسینی» در گفت‌وگو با پژوهشگر ایرنا  با بیان اینکه بیش از ۱۰ سال است سطح کشت برنج کشور بین ۶۰۰ تا ۶۲۰ هزار هکتار اعلام می‌شود، می‌افزاید: حال آنکه  هر یک کیلو برنج ۴ تا ۴ هزار و ۶۰۰ لیتر آب نیاز دارد و کشور ما به جز دو استان گیلان و مازندران؛ خشک و دچار خشکسالی است و حتی در همین استان‌های پرآب گاهی با کمبود آب مواجه‌ایم و در برخی مناطق، آب به شوری رسیده و در عمل اراضی کشاورزی نیز محدود بوده و محدودتر شده است.

وی می‌گوید: این ثبات در سطح زیرکشت آن هم در وضعیت تداوم خشکسالی و تکه تکه شدن اراضی کشاورزی در استان‌های شمالی چقدر ‌می‌تواند درست باشد؟

این تولیدکننده اظهار می‌کند: حتی اگر فرض کنیم همین وسعت اراضی زیرکشت باشد با توجه به اینکه ۸۰ تا ۹۰ درصد آن هم به برنج کیفی با میانگین بازدهی تولید کم یعنی ۲۵۰۰ کیلوگرم در هکتار اختصاص دارد و بقیه اراضی از ارقام برنج پرمحصول با میانگین تولید ۴.۵ تن در هکتار است، در عمل در خوشبینانه‌ترین حالت تولید برنج کشور نزدیک به یک میلیون و ۵۰۰ تا یک میلیون و۷۰۰ هزار تن در سال می‌رسد حال آنکه تولید ۲ میلیون تا ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تن محاسبه می‌شود.

در خوشبینانه‌ترین حالت تولید برنج کشور در مجموع به حدود یک میلیون و ۵۰۰ تا یک میلیون و۷۰۰ هزار تن در سال می‌رسد حال آنکه تولید ۲ میلیون تا ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تن محاسبه می‌شود. وی تصریح می‌کند: از سویی می‌گویند از یک کیلو شالی، ۶۵ درصد آن برنج به دست می‌آید در حالی که در واقعیت در سال‌های خوب از نظر بارندگی و پرمحصولی که خوشه‌ها کامل باشد، متوسط میزان برنج حاصله از یک کیلو شالی ۵۰ تا ۵۳.۳ درصد است که در این میان سهم سبوس و آرد برنج و غیره هم جدا محاسبه می‌شود.

شاه‌حسینی ادامه ‌می‌دهد: از سویی ۸۰ تا ۹۰ درصد اراضی برنج‌کاری به صورت سنتی برداشت‌ می‌شود و رطوبت محصول بالای ۳۰ درصد است که این رطوبت باید به هفت تا ۸ درصد برسد و بعد از استحصال به ۱۲ درصد می‌رسد و ۱۴ و ۱۵ درصد هم سبوس است. در واقع همین موضوع نیز خود موجب اختلاف آماری ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تنی‌ می‌شود.

وی می‌افزاید:‌ سال ۱۳۹۹ اعلام کردند تولید برنج در کشور ۲ میلیون تن است حال آنکه در واقعیت اگر تولید هم خیلی خوب باشد یک میلیون و ۵۰۰ هزار تن خواهد بود؛ وقتی آمار تولید ۲ میلیون تن و نیاز کشور را ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تن محاسبه‌ می‌کنند در عمل با محاسبه ورود ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تن برنج خارجی، مشکل برطرف می‌شود ضمن آنکه سالانه در ۴ ماهه فصل برداشت محصول برنج، واردات این قلم ممنوع می‌شود.

وی اظهار می‌کند: در واقع در این سال‌ها آمار ۲ میلیون تن تولید، مبنای حرکت و برنامه‌ریزی مدیران بوده که در عمل نشان می‌دهد اگر آمارها واقعی و درست بود، نباید مشکلی همچون وضعیت سال ۱۴۰۰ و افزایش فزاینده قیمت‌ها ایجاد می‌شد.
 


شاه‌حسینی مساله دیگر را ورود بازرگانی دولتی به خرید برنج و تبدیل ارز ترجیحی به ارز نیمایی دانسته و می‌گوید: برنج وارداتی با ارز نیمایی از سفره بسیاری از دهک‌های ضعیف جامعه حذف شده و می‌شود؛ در واقع دهک‌های ضعیف جامعه توان خرید این محصول را ندارند.
وی تصریح می‌کند: برنج وارداتی با ارز ۴۲۰۰ تومانی را ۵ دهک ضعیف جامعه هم می‌توانند بخرند اما وقتی با ارز نیمایی هفت هزار تومانی وارد می‌شود (حدود دو سال پیش، ارز ترجیحی برای واردات برنج حذف شد) وقتی به سطح خرده‌فروشی می‌رسد، افزایش زیادی می‌یابد و در عمل ناتوان از خرید این کالا شدند.

در این سال‌ها آمار ۲ میلیون تن تولید، مبنای حرکت و برنامه‌ریزی مدیران بوده که در عمل نشان می‌دهد اگر آمارها واقعی و درست بود، نباید مشکلی همچون وضعیت سال ۱۴۰۰ و افزایش فزاینده قیمت‌ها ایجاد می‌شد.وی توضیح می‌دهد: تا پیش از ارز نیمایی، سالانه یک میلیون و ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تن برنج وارد می‌شد اما بعد آن یعنی سال ۹۸، میزان واردات به ۷۰۰ و ۸۰۰ هزار تن رسید و در این میان تصور آن بود که برنج تولید داخل بیشتر شده است.
وی می‌افزاید: در واقع در شرایطی که تولید افزایش نیافته بود، واردات هم کم شد؛ در این بین چون دهک‌های ضعیف جامعه توان خرید برنج را نداشتند و حجم قابل توجهی از خرید کاسته شده بود، خیلی کمبود محسوس نبود.

وی عنوان می‌کند: وقتی آن زمان اعلام کردند تولید ۲ میلیون و ۴۰۰  هزار تن شده واقعی نبود و محاسبات آنها ایراد داشت و در واقع دانه مرغی، برنج نرمه و ضایعات و سبوس را هم به عنوان محصول کامل برنج حساب کردند و گفتند ۶۵ درصد شالی محصول کامل تولیدی است.
وی اظهار می‌کند: در عمل وقتی این آمار سطح  زیرکشت و آمار تناژ در هکتار درست و واقعی نیست، وضعیت بازار آن هم در سالی که افت تولید محسوس باشد، به هم می‌ریزد.

شاه‌حسینی با بیان اینکه کمبود برنج کیفی داخلی باید واردات برنج کیفی خارجی جبران شود، می‌گوید: وقتی عرضه و تقاضا در یک محصول مثل برنج کیفی تولید داخل نابرابر باشد سوء‌استفاده هم می‌شود.
وی واردات برنج کیفی در شرایط کنونی را اقدامی موثر برای مدیریت این وضعیت می‌داند: قیمت‌گذاری دستوری تاثیری ندارد وقتی عرضه کم است باید کمبود از محل واردات جبران شود اما برنج در سطح برنج کیفی داخل باید باشد تا قیمت‌ها تعدیل شود.

«یکپارچه‌سازی اراضی، ارائه کمک‌های تسهیلاتی و امکانات ارزان قیمت کشت‌وکار، خرید محصول با نرخ مناسب و بیمه برنج تولیدی» از جمله حمایت‌های هند از برنج‌کاران این کشور است. خرده مالکی و عدم حمایت شالیکار چالشی بر تولید برنج
وی با یادآوری تولید گسترده برنج در هند، یکپارچه‌سازی اراضی، ارائه کمک‌های تسهیلاتی و امکانات ارزان قیمت کشت‌وکار و خرید محصول با نرخ مناسب را از جمله مزایا برای کشاورزان برنج‌کار هندی دانسته و می‌افزاید: حتی محصول آنها بیمه است اما در ایران در این حوزه کار گسترده‌ای انجام نشده و کاربری حجم قابل توجهی از اراضی تغییر یافته و خرد شده اما همچنان آمارها مبتنی به وضعیت ۱۰، ۱۵ سال پیش است.

وی ادامه می‌دهد: برای ایجاد تحول باید وام کم‌بهره و تسهیلات ویژه، بیمه و غیره برای کشاورز فراهم شود؛ اتحادیه‌ها و تشکل‌های بخش شکل گیرد؛ بیمه و بورس‌های محلی برنج راه‌اندازی شود و حتی نوع و رقم کشت برنج و الگوی کشت تنظیم و بر مبنای آن اقدام و ارقام کیفی پرمحصول تولید شود؛ در این صورت می‌توان تولید محصول با اهرم‌های مناسب مدیریتی و اعمال سیاست‌ها بر این بخش، پایدار کرد.

وی عنوان می‌کند: واقعیت آن است که وقتی قدرت خرید مردم پایین می‌آید سود من به عنوان فروشنده افزایش نمی‌یابد بلکه در درازمدت، فروشنده و کشاورز ضرر می‌کنند؛ مگر چند دهک جامعه می‌توانند بخرند ضمن اینکه ذائقه مردم عوض می‌شود و به سمت برنج خارجی رفته و بعد آن سخت به سمت برنج ایرانی می‌آیند. بخش دولتی هم باید در بحث حاکمیتی و مدیریت و نظارت بازار ورود کند.

سرانه مصرف برنج در ایران بالاست؟
در این میان «رئیس موسسه پژوهش‌های برنامه‌ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی وزارت جهاد کشاورزی» در گفت‌وگو با پژوهشگر ایرنا بحثی متفاوت مطرح می‌کند و ضمن تائید خشکسالی و کاهش تولید معتقد است: سرانه مصرف برنج در کشور بالاست که اگر این سرانه در کشور تعدیل شود به طور طبیعی تولید داخل عمده نیاز کشور را پاسخگوست.
«علی کیانی‌راد» با بیان اینکه امروز میزان مصرف برنج جامعه ایران از الگوی مصرف توصیه شده وزارت بهداشت و درمان بیشتر است، می‌افزاید: وزارت بهداشت مصرف بهینه برنج در کشور را با توجه به نیاز هر فرد و نیز منابع موجود آب و خاک و غیره ۷۵ گرم در روز تعیین کرده که در سال به ۲۷.۵ کیلو می‌رسد.
 


وی وزارت بهداشت مصرف بهینه برنج در کشور را با توجه به نیاز هر فرد و نیز منابع موجود آب و خاک و غیره ۷۵ گرم در روز تعیین کرده است که در سال به ۲۷.۵ کیلو می‌رسد. می‌افزاید: در مورد میزان مصرف برنج در کشور آمارهای متفاوتی وجود دارد؛ مرکز آمار ایران یک رقم و وزارت بهداشت هم الگویی برای مصرف می‌دهد اما در رابطه با مصرف سرانه کشور گفته می‌شود این سرانه در سال‌های نرمال که قیمت و میزان محصول شرایط مناسبی دارد، ۳۵ و ۳۶ کیلوگرم است که روزانه هر فرد ۱۱۰ گرم برنج مصرف می‌کند و در برای تامین آن، نیازمند واردات هستیم.
وی عنوان می‌کند: اما براساس آمارهایی که از تولید ارائه می‌شود سرانه برنج تولیدی کشور به ازای هر نفر ۳۰.۲۲ کیلوگرم است که از متوسط مصرف بهینه وزارت بهداشت نیز بیشتر است و اگر مصرف برنج کشور بهینه شود در عمل تولید داخل پاسخگوست.

کیانی‌راد می‌گوید: بر اساس این الگوی غذایی، باید هر ایرانی بخش بیشتری از انرژی مورد نیاز خود را به جای برنج از حبوبات، سیب زمینی و غیره تامین کند ضمن اینکه ارزش غذایی برنج وقتی شلتوک آن گرفته شده و تبدیل به برنج سفید می‌شود به شدت پایین می‌آید و نمی‌تواند تامین‌کننده نیازهای اصلی بدن به انرژی و ویتامین‌ها باشد؛ در واقع سرانه پیشنهادی وزارت بهداشت حد کافی و لازم برای تامین نیاز است.

وی با بیان اینکه با سرانه ۳۶ کیلوگرم کنونی در عمل میزان برنج مصرفی کشور حدود ۳ میلیون تن است، ادامه می‌دهد: از این میزان، ۲ میلیون تا ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تن در داخل تولید و بین ۸۰۰ هزار تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن هم از محل واردات تامین می‌شود؛ البته میزان واردات به تناسب تولید و غیره تغییر می‌کند.

وی با بیان اینکه ما همواره بین ۸۰۰ هزار تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن کسری داریم، می‌گوید: تا زمانی که ارز ترجیحی (۴۲۰۰ تومانی) بود کسری سرانه ۳۶ کیلوگرم نیاز مصرفی، از محل واردات تامین و وارد می‌شد اما بعد از حذف ارز ترجیحی میزان واردات بر مبنای ارز نیمایی کاهش یافت و بخشی از صادرکننده‌ها دیگر وارد نکردند.
این تولیدکننده می‌گوید: امروز ۲ راه داریم؛ یا مصرف را به سرانه وزارت بهداشت برسانیم که در این صورت بخشی از نیاز وارداتی کاهش می‌یابد و یا آنکه همچنان این کسری را وارد کنیم و این مصرف ۳۶ و ۳۵ کیلو به ازای هر نفر را ادامه دهیم.

طبق الگوی غذایی وزارت بهداشت، باید هر ایرانی بخش بیشتری از انرژی مورد نیاز خود را به جای برنج از حبوبات، سیب‌زمینی و غیره تامین کند زیرا ارزش غذایی برنج وقتی شلتوک آن گرفته شده و تبدیل به برنج سفید می‌شود به شدت پایین می‌آید. سیاست وزارت جهادکشاورزی بر توسعه کشاورزی قراردادی است
کیانی‌راد تصریح می‌کند: در حوزه تولید داخلی هم ضرورت اساسی اصلاح ارقام محلی و کیفی است که باید بازدهی تولید در واحد سطح را ارتقا دهیم.

وی یادآور می‌شود: موسسه تحقیقات برنج ۱۵ سال در این حوزه تلاش کرده تا ارقام محلی را به رقم‌های کیفی با بازدهی بالا تبدیل کند و در این راستا ارقامی را معرفی کرده است؛ براین اساس باید زمینه‌سازی کرد تا کشاورز به کشت این ارقام راغب شود؛ ارقامی که به دلیل داشتن بازدهی بالا هم‌زمان با کیفیت خود، هزینه تمام‌شده کمتری و به طور طبیعی در بازار هم قیمت مناسب‌تری خواهد داشت و مردم از محصولی که کیفیت و قیمت مناسبت‌تری دارد، استقبال می‌کنند اما این امر نیاز به سیاست‌گذاری در این حوزه است.

وی ادامه داد: سیاست وزارت جهاد کشاورزی بر توسعه کشاورزی قراردادی و ترغیبی است تا کشاورزان به سراغ بذرهای اصلاح شده و ارقام کیفی معرفی شده که هزینه تمام‌شده پایین و کیفیت و بازدهی بالایی دارند، بروند و دستورالعمل‌ها نیز تنظیم شده است.

کیانی‌راد می‌افزاید: در واقع تا زمانی که دو اتفاق نیافتد یعنی نخست مصرف برنج در حد و اندازه الگوی تغذیه نباشد و از طرفی به سمت استفاده از دانش و فناوری نوین در تولید نرویم، نمی‌توانیم بر مدیریت مطلوب بر این بازار امیدوار باشیم زیرا با این شرایط که ارقام محلی و کیفی بازدهی پایینی دارند به طور طبیعی کمبود و کسری داریم ضمن آنکه قابل نگهداری و در واقع احتکار هم هست. این منطق سیاستگذاری است که وزارت جهاد کشاورزی در این دوره پیگیری می‌کند و پیش از این هم بارها مطرح شده اما عملیاتی و اجرایی نشده است.

وی اظهار می‌کند: این بحران قیمتی بالاخره باید رد شود و می‌شود اما یادمان باشد که کشاورزی مثل کارخانه خودرو سازی نیست که دولتی باشد و هزار پشتیبان داشته باشد بلکه خصوصی است و باید سودآوری داشته باشد؛ اگر سود نداشته باشد مهاجرت و تغییر کاربری اراضی را در پی دارد و در این صورت امنیت غذایی به خطر می‌افتاد و لازمه حفظ امنیت غذایی، سیاست‌گذاری در این حوزه است.

الگوی تغذیه و رژیم غذایی در کشور نامتعادل است
وی تصریح کرد: الگوی تغذیه و رژیم غذایی کشورمان بسیار نامتعادل است؛ در واقع الگوی تغذیه به سمت محصولات آب‌بر همچون روغن، گوشت مرغ و قرمز و برنج است و کمتر به سمت مصرف محصولات کم‌آب بر مانند حبوبات، غلات، شیلات و آبزیان گرایش دارد. باید از یک طرف روی الگوی غذایی کار کرده و فرهنگ‌سازی کنیم و از سویی دیگر بهره‌وری در بخش تولید را ارتقا دهیم که در این صورت منابع پایه نیز حفظ می‌شود.

کیانی‌راد توضیح می‌دهد: وقتی سرانه تولید ۷۵ گرم باشد یعنی با همین محدودیت منابع می‌توانیم نیاز خود را تامین کنیم؛ این مباحث در برنامه جهش تولید برنج در قالب بهره‌وری همه عوامل تولید دیده شده است ضمن آنکه حمایت از مصرف‌کننده هم باید هدفمند باشند که اکنون این امر اینگونه نیست.
اگر کشاورزی سود نداشته باشد مهاجرت و تغییر کاربری اراضی را در پی دارد.
وی می‌گوید: دهک پایین درآمدی در دنیا رایگان و یا ارزان تغذیه می‌شوند و در مقابل دهک‌های بالا به قیمت روز و بازار می‌خرند و دهک‌های میانی نیز براساس وضعیت‌شان و قرارگیری در یک دهک اعتبارسنجی شده، مبلغی از خرید را به آنها برگردانده یا از تخفیف مالیاتی بهره می‌گیرند که بدین منظور باید یک‌بار سرمایه‌گذاری شده و دهک‌های درآمدی مشخص و شیوه حمایت تعیین شود.

در مجموع، با توجه به دیدگاه‌های مطرح شده، ساماندهی وضعیت بازار برنج در سال جاری نیازمند اقدامات مختلف در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و درازمدت است. در کوتاه‌مدت مقابله با محتکران و نظارت بیشتر بر آن، واردات برنج مناسب بویژه کیفی و در میان‌مدت و در درازمدت نیز تشکیل و تقویت اتحادیه‌ها و ساماندهی وضعیت بازار و تولید با حمایت از تولیدکننده، حفظ اراضی شالیکاری، تعدیل سرانه مصرف برنج و اصلاح ارقام تولیدی با رویکرد تولید ارقام کیفی با بازدهی بالا در داخل مدیریت و ساماندهی شود.