تهران - ایرنا - شهردار تهران آماری از پسماند و زباله‌ها ارائه کرده که نشان می‌دهد این حجم از ثروت بین خانه تا آرادکوه از بین می‌رود؛ ثروتی که می‌تواند مهمترین منبع درآمد پایدار برای شهر تهران محسوب شود و حتی بخشی از نیاز پایتخت در حمل و نقل عمومی، دریافت فاینانس و سایر روش های درآمدی را رفع سازد.

به گزارش خبرنگار ایرنا، «طلای کثیف» اصطلاحی است که سال‌هاست برای ارزش‌گذاری به زباله‌ها و پسماند استفاده می‌شود اما آنطور که از آمارها بر می‌آید سهم تهران از این طلای کثیف ناچیز است و سالانه هزینه های زیادی نیز روی دست مدیریت شهری می گذارد؛ تا جائیکه علیرضا زاکانی شهردار تهران در یکی از جلسات شورای شهر در این خصوص اظهار کرده بود ، در حال حاضر روزانه 7 هزار و ۵۰۰  تن زباله در تهران جمع آوری می‌شود که 5 هزار تا 5 هزار و ۵۰۰ تن روزانه به آرادکوه منتقل می‌شود.

او گفت که شهرداری به دنبال این است تا هشت مرکز MRF در تهران را تجهیز کرده و با بهره‌مندی از دانش و فناوری 5 هزار و ۵۰۰ تن زباله را به ۳۵۰ تن برسانند؛ نخستین قرارداد این حوزه نیز در حال انعقاد است؛ به این ترتیب از خانه تا آرادکوه زباله‌ها به یک مدیریت واحد سپرده می‌شود.

البته زاکانی به این هم اشاره کرد که برآورد می‌شود قیمت زباله در شهر تهران سالانه حدود 4 هزار میلیارد تومان باشد، در حالیکه سال گذشته برای جمع‌آوری زباله در پایتخت یک هزار و ۲۰۰  میلیارد تومان هزینه شده که متاسفانه بخشی از این پول در جیب دلالان رفته است.

بر اساس آمار سازمان پسماند شهرداری  تهران،  میزان جمع آوری پسماند خشک از مناطق ۲۲  گانه تهران ۷۰۰  تن در روز است که این پسماند خشک در ایستگاه های بازیافت دوباره بررسی و جداسازی  می شود؛ همچنین میزان جمع آوری پسماند شهری که بیشتر آن تر است از مناطق ۲۲گانه به طور روزانه ۵  هزار و ۱۰۰ تن است که به آرادکوه مجمتع پردازش و دفع آراد کوه منتقل می شود.  

اما مهدی اقراریان در این خصوص در گفت وگو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: در موضوع جمع آوری پسماند در تهران از دو  منظر باید به این مساله نگاه کرد؛ مدلی که برای جمع آوری پسماند در تهران پیاده سازی شده، مبتنی بر سطل های زباله ای است که در معابر عمومی قرار گرفته و مخازن رو بازی هستند که امکانی را برای زباله گردها فراهم می کنند تا این زباله ها را از درون سطل ها خارج کنند و بعضا مشکلاتی را برای سیما و منظر شهر ایجاد می کنند.

بنا به گفته این عضو شورای شهر تهران، به نظر می‌آید این شیوه جمع آوری شیوه مناسبی نیست و اگر در ادواری برای شهر تهران قابل تجویز بود، اکنون تاریخ انقضای آن فرا رسیده و توقعی که از شهرداری تهران می‌رود این است که با رویکرد جدی برای جمع آوری زباله ها حرکت کند.

وی با بیان اینکه مدل هایی در این خصوص از جمله استفاده از مخازن بزرگ و یا مخازن زیرزمینی وجود دارد، گفت: این موضوع باید در کمیسیون تخصصی مورد بررسی قرارگیرد.  

به گفته اقراریان، طرح کاپ (کاهش پسماند) در بخش‌هایی از شهر و به صورت پایلوت و مینیاتوری در حال انجام است و مشکلاتی دارد.

اقراریان این را هم اضافه کرد که مشکل شهر تهران و مساله‌ای که در نظافت شهری وجود دارد این است که مدل و الگوی جمع آوری پسماند قابل قبول نیست و موضوع دیگر اینکه تجهیزات و ماشین آلاتی است که باید مورد بهره برداری قرار گیرد.  

۶۰ درصد زباله شهری از نظر حجم زباله خشک و قابل بازیافت است

با این حال نقد بسیاری به شیوه جمع‌آوری زباله در پایتخت وجود دارد؛ در این میان توحید صدری نژاد، رئیس اتحادیه صنایع بازیافت ایران در گفت وگویی که چندی پیش با رسانه ها داشته، گفته بود،  امروز شهرداری‌ها ادعا می‌کنند ۸۵ درصد هزینه‌هایشان، مربوط به جمع آوری زباله است و دائما باید ۷۰ درصد از زباله شهری که «تر» است را مدیریت کنند اما اگر  از نظر حجمی نگاه کنیم کاملا موضوع برعکس می شود.

به گفته وی با مشارکت شهروندان و بدون سرمایه گذاری شهرداری این ۶۰ درصد زباله های خانگی از سوی  خود مردم جمع آوری شده و به زنجیره تولید بازمی‌گردد و بیش از نصف مخازن آزاد می شود؛  چون زباله‌های «تر» به دلیل خیس بودنشان، چگالی بالایی دارند  و ۶۰ درصد زباله شهری از نظر حجم زباله خشک و قابل بازیافت است؛ یعنی در مخازن سطح شهر که  هزار  لیتری هستند،  ۶۰ درصدش را با زباله خشک پر می‌کنند که با مشارکت شهروندان و بدون سرمایه‌گذاری شهرداری این ۶۰ درصد توسط خود مردم جمع‌آوری شده و به زنجیره تولید بازمی‌گردد.

صدری‌نژاد اضافه کرد، به همین  طریق، بیش از نصف مخازن زباله‌ها در سطح شهر  خای می‌شود ؛ یعنی در نیمی از ۸۵ درصد بودجه ای که شهرداری ادعا می‌کند برای جمع آوری زباله هزینه می‌کند، صرفه‌جویی می‌شود.

او علت بالارفتن هزینه مدیریت پسماند را تنها مربوط به درهم آمیختگی زباله‌ها می داند و می گوید: ارزان‌ترین روش که می‌توان پسماند ارگانیک را مدیریت کرد کمپوست کردن است که زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد برای اجرای آن اقدام شد که البته عمده آنها با شکست مواجه شدند.

به گفته وی، دلیل اصلی آن این بود که فلزات سنگین و پسماند الکترونیک و سایر ترکیبات شیمیایی را بدون تفکیک همراه زباله های «تر» تبدیل به کمپوست می کردند و و اینها کمپوست بی‌حاصل می‌کرد چون با کمپوست حاوی سرب و جیوه نمی توان کشاورزی کرد.

صدری نژاد در این گفت و گو  ارزش ۸ قلم ضایعات اصلی کشور را ۳ میلیارد دلار در سال عنوان کرد و گفت: کاغذ، سه گروه پلاستیک، شیشه، آهن، لاستیک، آلومینیوم به غیر از مواد الکترونیکی ضایعاتی هستند که بازیافت درستی نمی‌شوند؛ و ما آنها را دور می‌ریزیم.

به گفته وی، اگر مدیریت پسماند براساس یک نظام مشارکتی باشد این ارزش‌ها به شهروند بازمی‌گردد، چون حدود ۲ برابر یارانه ماهانه هر شهروند برای شهروندان بازدهی دارد.

تجربه‌ای که بارها تکرار شده است

البته انتقادها به شیوه و روش جمع‌آوری زباله یا همان طلای کثیف در پایتخت از سال‌های دور صورت گرفته و با شروع هر مدیریت جدیدی، طرح‌ها و ابتکاراتی هم صورت پذیرفته بود اما عملا انچه که در طول سال‌ها جمع‌آوری پسماندها و زباله‌های خانگی، صنعت و حتی نخاله‌های ساختمانی شاهد هستیم استفاده از روش سنتی جمع‌آوری حجمی و درهم‌آمیختگی زباله‌ها برای انتقال به مراکز دفن از جمله آرادکوه است.

تکرار این تجربه‌های ناموفق نشان می‌دهد کمتر شیوه و روش مدرنی برای مدیریت زباله‌ها وجود دارد و بیشتر مدیران شهرداری به دنبال به روز کردن ماشین‌آلات جمع‌آوری پسماندها هستند تا تغییر در شیوه جمع‌آوری آن؛ شاید بیان این گزاره که «مسیر طلاییِ خانه تا آرادکوه را باید دریابیم» اشاره دقیقی باشد به اصل برنامه‌ریزی و مدیریت کیفی در جمع‌آوری زباله‌ها و درآمدزایی از طلای کثیف!