سیاست خارجی ایران بویژه پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، با فراز و نشیب های زیادی رو به رو بوده است. در این راستا، دولت های مختلف کشورمان هرکدام روندهایی خاص را در عرصه سیاست خارجی ایران در پیش گرفته اند که در نوع خود، دستاوردها و البته بعضا هزینه هایی را نیز در پی داشته است. با این همه، دستگاه سیاست خارجی کشورمان و سیاست سازانِ ایرانی در سطح کلان، همواره سعی داشته اند تا نوعی توازن را در چهارچوب جهت گیری های سیاست خارجی ایران برقرار کنند تا از این رهگذر، از متمایل شدن بیش ازحدِ کشورمان به یک سمت خاص جلوگیری کنند.
با این همه، با تشدید شکافهای ایدئولوژیک در جهان(به طور خاص میان قدرت های غربی و شرقی دنیا) و در عین حال، عملکرد به شدت نامطلوبِ آمریکا و اروپا در عصر پساانعقاد توافق برجام در سال ۲۰۱۵ که با خروج غیرقانونی دولت آمریکا از این توافق(در سال ۲۰۱۸) و متعاقبا عدم تعهد کشورهای اروپایی به وظایفشان در چهارچوب توافق برجام همراه بود، "سیاست نگاه به شرق" تا حد زیادی در دستورکار دستگاه سیاست خارجی کشورمان قرار گرفت.
در این راستا، ایران به طور خاص توسعه همکاریهای راهبردی بویژه با کشورهایی نظیر چین، روسیه و هند را مد نظر قرار داده و سعی داشته بواسطه توسعه روابط با قدرت های شرقی، جدای از اینکه از شدت تاثیرِ تحریم های غرب علیه ایران میکاهد، در عین حال، این پیام را نیز به قدرت های غربی برساند که ایران در مواجهه با اقدامات غیرقانونی و بعضا زیاده خواهانه غرب، گزینه های خاص خود را دارد. جدای از این همه این ها باید توجه داشت که اساسا سیاستسازان کشورمان تا حد زیادی این مساله که البته یک واقعیت جهانی است و تاکید دارد که کریدورهای آینده قدرتِ جهان، شرقی خواهند بود را نیز مد نظر خود قرار داده اند. با این همه، رشد و سنگین شدنِ کفه سیاست شرق گرایی در سیاست خارجی کشورمان، با چالش ها و آسیب های زیاید نیز همراه بوده است.
در این راستا، به طور خاص بسیاری از افکار عمومی و تحلیلگران داخلی و بین المللی، به طور خاص توسعه روابط با کشورهایی نظیر چین، روسیه و هند را به مثابه فروش و به حراج گذاشتن ثروت ملی ایران و از دست رفتن استقلال سیاسی کشورمان ارزیابی کرده و توسعه روابط با قدرت های شرقی را حامل یک بار منفیِ جدی ارزیابی کرده اند. مساله ای که در نوع خود نشان دهنده این موضوع است که اساس سیاست سازان و دست اندکاران ارشد دستگاه سیاست خارجی کشورمان، تا حد زیادی در رویه ها و اقدامات خود به ارائه پیوستِ رسانه ای و توجیه افکار عمومی و نخبگان سیاسی و اقتصادی توجهی ندارند و همین مساله عملا ایجاد کننده چالش هایی قابل توجه و پُر هزینه برای کشورمان است.
در بُعد بین المللی نیز، بسیاری از تحلیلگران خارجی با توجه به عدم دیپلماسی رسانه ای موثر ایران در ارائه استدلال های خود در مساله اتخاذ سیاست گردش به شرق از سوی این کشور، عملا در یک عرصه باز و بی رقیب، کشورمان را آماج حملات خود قرار داده و آن را به ضعف و کوتاه آمدن در برابر قدرت های شرقی و آنچه که حراج ایران در برابر آن ها خوانده می شود، محکوم می کنند.
درست در همین فضاست که رسانهای نظیر پرس تی وی، با بُرد موثر بین المللی باید وارد میدان شود و عملا به یک رکن قابل اتکا برای دستگاه سیاست خارجی ایران تبدیل شود. در این راستا، این شبکه می تواند به دلایل و استدلالات خاصِ کشورمان در بحث توسعه روابط با قدرت های شرقی اشاره کند و با برگزاری مناظرات و برنامه های روشن گرانه در این رابطه، به طور ویژه این نکته را مورد اشاره قرار دهد که سال ها تلاش های ایران جهت توسعه روابط برابر و توام با احترام با قدرت های غربی، نه تنها هیچ دستاوردی برای کشورمان به همراه نداشته بلکه عملا موجب شده تا در چشم این قدرت ها، ایران به مثابه کشوری ضعیف تصویرسازی شود که به انحا مختلف می توان از آن در راستای منافع غرب بهره برداری کرد. روندهای تاریخی چه در دوران قبل از انقلاب اسلامی و چه پس از آن در دولت های مختلف کشورمان نیز نشان می دهند که اساسا غرب به ایران نگاهی برابر ندارد و صرفا این کشور را به مثابه ابزاری جهت تحقق اهداف خود می نگرد.
در این راستا، این سوال اساسی مطرح می شود که البته خودِ کشورهای غربی نیز باید به آن پاسخ دهند که چرا آن ها سال ها فرصت توسعه روابط با کشوری نظیر ایران را که یک بازیگر قدرتمند در ابعاد نظامی، امنیتی، سیاسی و حتی اقتصادی در منطقه خارومیانه است را از دست داده اند و عملا خود را از منافع واقع بینانه ای که می توانستند در چهارچوب روابط برابر و همراه با احترام با این کشور به دست بیاورند، محروم کرده اند؟
در واقع، شبکه ای نظیر پرس تی وی می تواند نقشی اساسی در روشنگری راجع به ماهیت سیاستِ شرق گرایی ایران بازی کند و از این طریق، جدای از ارائه تصویری روشن تر و درست تر از ماهیت توسعه روبط ایران با شرق، آن را از حملات رسانه ای و بعضا اتهاماتی که کشورهای غربی و مفسران آن ها به این روابط وارد می کنند نیز منزه سازد و تا جای ممکن با بنیانی منطقی و استدلال هایی روشن، افکار عمومی و نخبگان سیاسی غربی (با توجه به بُرد بین المللی و قابل توجه پرس تی وی) را مخاطب قرار دهد و حقیقت اقدام ایران در اتخاذ سیاست شرق گرایی و البته چهارچوب های این اقدامِ ایران را برای آن ها روشن کند. مساله ای که بدون تردید در سطحی کلان، در راستای منافع ملی کشورمان نیز است.