تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ - ۲۰:۱۰

تهران- ایرنا- جهان جای جهیدن از جهل است؛جای جست وجوی جاه و جبروت.با این همه،رسیدن به جایگاه، سهل و آسان نبوده است هیچگاه.همواره،رویدادهایی وجود دارد که آدمی را خوف، فرو می‌برد و با طلوعی دیگر،به بلندای رجاء، باز می‌گرداندش.گاهی فاصله آن غروب و این طلوع، طولانی و بعید می‌شود و گاهی، به چشم برهم زدنی.

خبر انفجار در مدرسه عبدالرحیم شهید در شهر کابل پایتخت افغانستان، هولناک و جانکاه بود. ۲۵ دانش آموز، پاک و بی‌گناه به خون خود، پالوده و به کینه ستیزه‌جویان، آلوده شدند. چگونه می‌شود این حادثه را باور کرد؟ آنهایی که سبب‌ساز این سانحه هستند، چگونه با خود کنار آمده‌اند؟ چگونه پذیرفته‌اند این جنایت را؟

در سویه‌های دیگر دنیا نیز گاه می‌بینیم که خشونت، رنگ جنگ می‌گیرد یا به ترور دست می‌یازد و آدمیان را نگران. امنیت، گران قیمت‌ترین سرمایه در زندگی روزمره آدم هاست. احترام و گذشت، فراهم آورنده امنیت و آرامش است و پایدارکننده آن. اما شتاب و حرص، آفت می‌شود و آن دو را زایل.

هنر، پروراننده احترام و گذشت است. هنر صبوری و تاب آوری را به همه می‌آموزاند و از مهربانی، زیبایی می‌سازد. به همین خاطر است که جامعه هنردوست و هنرمدار، کمتر دچار ستیز و خشونت می‌شود و دست رد به خشونت و ترور می‌زند.

با نگاهی به آثار معماری شگفت انگیز جهان، نظاره می‌کنیم که هنر چه جایگاه والا و تاثیرگذاری دارد. قریب به اتفاق این آثار، به مکاتب و ادیان الهی مربوط است و بهانه به وجود آوردن‌اش هم. تا جایی که هنر را نمی‌شود از آن جهان بینی و عقیده، تفکیک کرد. به گونه‌ای که می‌شود مدعی شد هنر و دین، دو بال برای پرواز انسان به سرزمین سعادت و راستی است. هیچ دین راستین، پیروان‌اش را به خشونت و ناجوانمردی، دعوت نمی‌کند. هیچ عقیده موحدانه‌ای، ابزاری برای قتل عام و کشتار دانش آموزان بی گناه، در دست هواداران و ملحقان‌اش نمی‌گذارد. بالعکس، هر آنجا که هنر و دین، ممزوج شده‌اند و برای سربلندی آدم‌ها، دست به یکی کرده‌اند، آنجا امنیت و آرامش، زبانزد می‌شود و شهره آفاق.

هر آنجایی که صاحب هنر است، امنیت و پیشرفت هم معنا می‌یابد. در نتیجه تعقل و تأمل، در مسیر هموار قرار می‌گیرد و راه‌های تازه برای سلوک و تجربه، فراهم می‌شود. نحله‌هایی که با هنر در تعارض‌اند، به خشونت و ستیزه جویی، بیشتر خو می‌گیرند. هنر، ابزار و سلاح تیز با ستیزه جویی و تندخویی است.

اینگونه که می‌باید، قدر آنچه در این مرز و بوم داریم را بیشتر بدانیم و به آن فخر بفروشیم. هر آنجا که از مرکب هنر پایین آمده‌ایم، از قافله پیشرفت جا مانده ایم و هر آنجا که به آن بهانه داده ایم، بر صدر نشسته ایم. پس می باید که داشته هایمان را بیشتر بشناسیم و به دنیا بشناسانیم تا سهمی بیشتر و درخورتر در ایجاد آرامش و احترام و امنیت برای مردمان جهان به دست آوریم.

همزمان با به سوگ نشستن برای از دست رفتگان حادثه نامبارک مدرسه عبدالرحیم شهید، آرزو می کنم، نور هنر بر ذهن‌های زمستان زده بتابد و برف‌هایی که گستره آگاهی را پوشانده‌اند را به آب گوارای مهربانی بدل سازد.