به گزارش ایرنا، تسبیح پشت تسبیح و دانه به دانه از لابهلای انگشتانش میغلطد وبا هر دانهاش اشک هم روی گونههایش سرازیر میشود.
چه شب و روزهایی که با بی تفاوتی گذشته تا به قدر برسد، شبی که قرار است مقدرات یک سالش رقم بخورد، صفحات مجازی پر از التماس دعا برای یکدیگر، دنیا را امشب زمین گذاشته و کوله بار آسمان را به دوش گرفتهاند تا از هر چه گناه در یک سال گذشته داشتهاند تبری بجویند و برلی همین صدای "العفو" عرش خدا را پر کرده است.
سه سال است که حسرت یک شب قدر درست و حسابی به دلمان مانده است، فکرش را هم نمی کردیم که روزی برسد برای رفتن به مسجد، به خانه خدا هم دو دل باشیم.
کرونا سه سال است که مراسم های مذهبی را هم تحت تاثیر قرار داده و دلها چقدر ویران آن روزهایی است که شانه به شانه هم در مسجد می نشستیم و از ته دل بک یا الله میگفتیم.
صدای اذان صبح به گوش میرسد، موذن به اشهد ان علیا ولی الله رسیده، انگار تمام مُهرهای جهان دو نیمه میشود، اذان صبح ۱۹ رمضان را جز با اشک نمی شود به قدقامت نمازش رساند ، این ساعت یتیمان دنیا پدرشان را از دست میدهند و خاک عزادار ابوتراب میشود.
افطار نوزدهم
نوزدهمین افطار که از راه میرسد، زمین و زمان به تکاپو میافتد و انسان به اندازه تمام ساعاتی که از خدا دور بوده، میخواهد به آسمان برسد و چه شبی بهتر از این شب که عبادت در آن از هزار ماه بهتر است.
در این شب که پر از گریههای استغاثه و دعاست و باران گریه دعای ظهور آفتاب زهرا (س) را دارد، بغض تلنبار شده قدیمی رها میشود و تکلیف تقدیر با اشکهای پشیمان و عذرخواه، به زلالی رقم زده میشود.
دلها گمگشته ای هستند که از سجادههای دعا به ملکوت بال میگشایند و باران مهر خدا از دل واژه به واژه جوشن کبیر باریدن میگیرد و آنجا که به «الغوث الغوث» میرسی، امان نامهای از آتش جهنم به دستت میرسد.
فرقی ندارد که در مسجدی یا حسینیه یا هر حریم دیگری که حرم خداست، قرآن را که بر سر میگیری دیگر در پناه آن هستی و وقتی «بک یا الله» میگویی یعنی از هر آنچه غیر خداست بریدهای و به خدا پناه بردهای. ندای «العفو» است که سر به آسمان می ساید و دستهای دعا برای اجابت بلند است.
پیدایش شب قدر
رسم است که دولتها، بودجه و برنامههای اقتصادی کشور را به مدت یکسال تعیین میکنند تا با طرح و تدبیر معین حرکت کنند و در مدار ثابت قرار گیرند.
گویی این رسم، از نظامی برگرفته شده که در سراسر هستی جاری است و خداوند برنامه هر کسی را به تناسب شأن، شوکت، استعداد و صلاحیت خویش، در شب قدر تدبیر و تعیین میکند و فلسفه وجودی این شب هم، همین است.
زمان بستر رخدادهای مختلف است و طلوع و غروب و گذر زمان شاید در نظر ما یکسان باشد اما در آیات قرآن برخی روزها خاص و ویژه هستند.
در منظر قرآن، شب قدر، شب با ارزش و پر فضیلت و با امور مهم و با عظمتی همراه است، شبی که در آن قرآن نازل شده، تقدیر و سرنوشت تعیین میشود و جبرئیل و فرشتهها از آسمان به زمین نازل میشوند.
عبادت در این شب، بالغ بر ۸۰ سال ارزش دارد و قابل قیاس با سایر شبها نیست؛ در چنین شبی خداوند بال رحمت میگشاید و بندگان خود را در رواق آن مینشاند و شب زنده داران در دریای رحمت الهی غرق میشوند.
«قدر» در لغت به معنای اندازه کردن، مقدر ساختن، قرار دادن چیزی به تعداد مخصوص و به شکل و شیوه مخصوص است.
در عزای مولا
مساجد و تکایای کردستان میزبان سوگواران و شب زنده داران بود، با فاصله از هم نشستهاند، فاصله ای که باید باشد تا ویروس بینشان ریشه ندواند، هم کرونا و هم خودبینی؛ امسال حسرت دل بسیاری از هیاتیها، خدمت به احیاگران شبهای قدر است، شاید بعد از سه سال این اولین سالی است که هیاتها مانند گذشته توانستند برای مولای متقیان عزاداری کنند.
تمام عمرش را در خدمت عزاداران اهل بیت (ع) بوده و به پهنای صورت اشک میریزد و زیر همان هق هقها میگوید: تمام سال را برای رسیدن به شب های قدر میگذراندم تا به عزاداران مولا خدمت کنم.
دلش که طوفانی میشود، دستانش را روی صورت میگیرد، رد نگاهش را که میگیرم، میرود به سمت پرچم مشکی میرود که رویش نوشته؛ فرق خورشید خونفشان شد.
اشک در چشمانش پیداست، سینه میزند و چشمانش را بر هم میگذارد، انگار میخواهد با صدای مداح که جمعیت را به صحنه تشییع غریبانه علی (ع) برده است، به کوچههای کوفه برسد و به حسنین بگوید: آقا کمک نمیخواهید؟
یکی برای شفای مریض ها دعا میکند، آن دیگری برای گرفتارها، یکی برای آرامش دلها و یکی هم برای برآورده شدن حاجات، یکی آرزوی کربلا در دل دارد و دیگری...
اما همه دلها یک حاجت دارد و آن هم دعا برای فرج مولایی است که تا نیاید، حال دل مان خوب نمیشود.
جمعیت به ندای «بالحجه» رسیده و دستها برای استجابت همین یک دعا رو به آسمان است، گویی همه حاجات شخصی به فراموشی سپرده شده است، همه می دانند "او" که بیاید دیگر هیچ آرزویی بر دلشان سنگینی نخواهد کرد.