همیشه در فصل بهار شاهد باران های زیادی هستیم که به باران های بهاری معروفند، این باران ها با وزش باد، تیره شدن آسمان، بلند شدن صدا از آسمان و رعد و برق همراه است، سپس بارانی زیبا با صدایی دلنشین تر، از خوان خداوندی به زمین می رسد تا زمین را سیراب کند، گیاهان سر از خاک برآورند و به خورشید و آسمان لبخند بزنند، زندگی را با خود به ارمغان بیاورند؛ بعد از آن صدای پرندگان سرمست از زندگی به گوش می رسد که نشان می دهد بهار شده و زمین در حال بیدار شدن است، زمان زایش و نشو و نمای طبیعت و هر آنچه در آن است فرا رسیده، گاهی هم رنگین کمانی رنگارنگ این زیبایی بی حد و حصر را چند برابر و تکمیل می کند.
بعد از هر باران بهاری دشت و صحرا پر از گل های وحشی هزار رنگ می شود که انسان با دیدن آن سرمست از این همه زیبایی شکر خداوند را به جای می آورد، اما چند سالی است که این صحنه ها کمرنگ و کمرنگ تر شده اند به طوری که امسال حداقل در کلانشهری مانند تهران بسیار به ندرت دیده شده و شاید هم باید گفت اصلا چنین بارشی به جز یک مورد که هفته گذشته بود دیگر باران بهاری بر بدن خاک و گیاهان پایتخت نبارید که آنهم زمانش بسیار کوتاه بود و شاید اصلا نتواند دردی از کم آبی هم دوا کند.
چندی پیش رییس مرکز ملی پیش بینی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی اعلام کرده بود که از ابتدای سال زراعی امسال نسبت به سال گذشته ( تا آخر فروردین ماه ) ٢٩ درصد کاهش بارندگی داشتیم.
صادق ضیاییان گفته بود که در فروردین ماه امسال نسبت به سال گذشته ٨٨ درصد کاهش بارندگی داشتیم، پیش بینی می شود در اردیبهشت ماه هم بارش ها زیر نرمال باشد و نمی تواند شرایط کم بارشی را جبران کند، از لحاظ دمایی هم از ابتدای فروردین تاکنون ۲.۵ درجه افزایش دما داشتیم که موجب تبخیر نیز می شود، همچین از ابتدای سال زراعی تاکنون در بلند مدت ١.۴ افزایش دما داشتیم.
تمام این عوامل دست به دست هم می دهند تا تابستانی گرم و کم آب در پیش داشته باشیم که قطعا مشکلات زیادی را برای منابع آبی و بخش های محیط زیستی که به آب مداوم نیاز دارند ایجاد خواهد کرد، یکی از این موارد فضای سبز کلانشهرها از جمله تهران است که برای حیات و سبز ماندن به آب و آبیاری مداوم نیاز دارند.
باید نگاهمان را به فضای سبز عوض کنیم زیرا آن فضای سبز الگوبرداری شده از مکتب پارکداری انگلیس به هیچ عنوان مناسب فضای سبز آب و هوای ایران نیست.حال در این شرایط برای فضای سبز چه تدبیری باید اندیشید؟ در واقع همزمان با افزایش دمای تهران و بحران کمآبی، نحوه آبیاری فضای سبز نگران کننده می شود، در شرایطی که کشور با تنش آبی روبروست و مردم استانهای مختلف کشور با تانکر به آب دسترسی پیدا میکنند، آبیاری فضای سبز تهران به صورت فعلی که بسیار دست و دلبازانه بهنظر میرسد به چه معنا است؟ از سوی دیگر یکی از مشکلات این بخش استفاده از گیاهان آببر مانند چمن است که روزانه حداقل به ۲ تا ۳ بار آبیاری نیاز دارد که با این شرایط کم آبی منطقی به نظر نمی رسد. حتی در برخی فضاها شاهد آبیاری مداوم آنها با فواره های چرخشی هستیم که البته در بیشتر موارد به علت خراب بودن و یا درست تنظیم نشدن به جای باریدن بر روی چمن بیشتر کف خیابان را آبیاری می کند.
از سوی دیگر می دانیم که داشتن فضای سبز به ویژه در کلانشهرها امری اجتناب ناپذیر است چون زندگی یکنواخت و خسته کننده شهری به تنوع نیاز دارد تا انسان توان ادامه دادن داشته باشد، در واقع همیشه قدم زدن و حتی نگاه کردن به فضای سبز به انسان نشاط و سرخوشی می بخشد، اما امروزه با توسعه شهرنشینی و رونق زندگی صنعتی دیگر فضای سبز به سختی دیده می شود به ویژه در کلانشهرهایی مانند تهران که اگر هم درختی به طور طبیعی در گوشه ای باشد به بهانه های مختلفی از جمله احداث پارکینگ و یا برج سازی آنرا قطع می کنند؛ وجود فضای سبز از اهمیت زیادی برخوردار است، در واقع طبیعت و سرسبزی به انسان نشاط می بخشد به خصوص افرادی که هر روز چند ساعت در محیط های بسته کار می کنند رفتن میان درخت و سبزه مانند دمیدن روح زندگی به آنها است.
زمانی می رسد که انسان احساس می کند ذهنش از کار افتاده است که این حالت همان خستگی ذهن است، کارشناسان معتقدند برای اینکه ذهن خود را دوباره به کار بیندازیم باید در معرض محیط های احیاکننده قرار بگیریم که همان طبیعت است در واقع انسان با نگاه کردن به طبیعت و یا قرار گرفتن در محیطی سبز، انرژی ذهنی و حتی جسمی خود را دوباره به دست می آورد، همچنین موجب کاهش اضطراب و افسردگی، تنظیم فشار خون، بهبود توانایی در تمرکز، پیشگیری از ابتلا به سرطان، تقویت سیستم ایمنی بدن و کاهش خطر مرگ زودهنگام می شود بنابراین وجود فضای سبز در کلانشهرها به نظر امری الزامی است بر این اساس نهادهای متولی در تلاشند تا در لابلای ساختمان های بتونی و بی روح که سر به آسمان بلند کرده اند فضایی را به کاشت درخت ، گل و سبزه اختصاص دهند، اصل ماجرا درست است اما باید هر کاری با مطالعه و در نظر گرفتن تمام جوانب، میزان بارندگی و منابع آبی موجود آن کشور انجام شود.
به عنوان مثال اگر نگوییم در تمام فضاهای سبز کلانشهر تهران، در بیشتر آنها چمن زینت بخش است که مانند فرشی سبز در جای جای تهران دیده می شود؛ بر اساس آخرین آمار مجموع مساحت فضای سبز درون شهری و برون شهری تهران ۵۶ هزار هکتار است که بخش زیادی از آن روزانه به آبیاری نیاز دارد آیا این سوال برایتان پیش نیامده که آب این وسعت از چمن از کجا تامین می شود؟ این در حالی است که کشور با خشکسالی دست و پنجه نرم می کند و شاهد کاهش بارندگی به طور چشمگیری هستیم به طوری که کوه ها خالی از برف، رودخانه ها خالی از جریان زندگی و مخازن سدها خالی از آب هستند.
تمام این عوامل دست به دست هم می دهند تا تابستانی گرم و کم آب در پیش داشته باشیم؛ بنابراین همزمان با افزایش دمای تهران و بحران کمآبی، نحوه آبیاری فضای سبز نگران کننده می شود، در شرایطی که کشور با تنش آبی روبروست و مردم استانهای جنوبی کشور با تانکر به آب دسترسی پیدا میکنند، آبیاری فضای سبز تهران به صورت فعلی که بسیار دست و دلبازانه بهنظر میرسد به چه معنا است؟
این در حالی است که بخش زیادی از فضای سبز تهران را چمن تشکیل می دهد که گیاهی آببر است، البته به نظر می رسید که این مشکل در سال ۱۳۹۷ با ممنوعیت کاشت چمن به عنوان گیاهی آببر در سطح شهر تهران حل شده باشد اما ظاهرا الزامی بر اجرای آن دیده نمی شود چون همچنان شاهد کاشت و آبیاری روزانه این سبزه در سطح شهر تهران هستیم، قطعا کمتر کسی پیدا می شود که افرادی با لباس های سبز و شیلنگ آب به دست را در فضاهای شهری ندیده باشد، این کار روزانه و حتی چند بار در روز دهها نفر از عاملان شهرداری است تا بتوانند طراوت فضای سبز و به دنبال آن سرزندگی شهر را حفظ کنند.
ایران کشوری غنی از لحاظ گونه های گیاهی است بنابراین باید به سوی ایجاد پارک های طبیعی پیش رویم، یعنی پارک هایی داشته باشیم که اگر آب هم می دهیم آب را به درختان بدهیماین در حالی است که چمن یکی از آببر ترین گیاهان است، مصرف آب در چمن طبیعی ۷ تا ۱۰ برابر آبیاری گیاهان کمآببر است در صورتی که نه سایه ای دارد و نه نقشی در تولید اکسیژن ایفا می کند، برخی معتقدند که حتی اگر آب مورد نیاز به آن نرسد و پژمرده شود گازهای مضر هم از خود ساطع می کند که موجب آلودگی هوا و تخریب خاک میشود؛ البته این امر نیاز به پژوهش دارد، در واقع بخش زیادی از گیاهان فضای سبز شهرها گیاهان غیربومی است که باید در این روند تجدید نظر شود.
حسین آخانی گیاه شناس و بوم شناس دراین باره به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: باید نگاهمان را به فضای سبز عوض کنیم و آن فضای سبز الگوبرداری شده از مکتب پارکداری انگلیس به هیچ عنوان مناسب فضای سبز آب و هوای ایران نیست، در واقع چمن کاری الگویی برگرفته از نگاه پارک سازی در انگلیس با آن میزان بارندگی بالا است که اکنون ثابت شده در آب و هوای ایران و با این وضعیت کمبود منابع آبی که داریم جواب نمی دهد و باید چمن کاری جمع شود حالا اگر جمع نمی شود نمی دانم علت چیست.
وی افزود: می دانیم که قانونی بخشنامه شده که چمن کاری باید متوقف شود؛ اما کاشت آن همچنان ادامه دارد که می تواند دو علت داشته باشد یکی اینکه مردم به این نوع فضای سبز عادت کرده اند و بر این اساس شهرداری ها این کار را به علت خواست مردم انجام می دهند همچنین اینکه ممکن است شهرداری ها به علت منافع پیمانکارانی که در این زمینه فعال هستند این روند فضای سبز و کاشت چمن را ادامه می دهند که هر دو نگاه به ضرر منابع آبی کشور است.
این فعال محیط زیست تاکید کرد: ایران کشوری غنی از لحاظ گونه های گیاهی است بنابراین باید به سوی ایجاد پارک های طبیعی پیش رویم، یعنی پارک هایی داشته باشیم که اگر آب هم می دهیم آب را به درختان بدهیم مانند پارک های مناطق خشک که اگر آبی وجود دارد باید به وسیله آبیاری قطره ای پای درختان داده شود و گیاهان بین درختان هم باید گیاهانی خودرو باشند که به طور طبیعی رشد می کنند زمانی که بارندگی است مانند فصل بهار سرسبز می شوند و زمانی که دیگر تابستان است خشک می شوند.
این فعال محیط زیست تصریح کرد: چون آب کم داریم پس بهتر است که همان میزان را هم به درختان موجود بدهیم و این آب را صرف کاشت چمن و گیاهان فصلی نکنیم.
وی اظهار داشت: با توجه به اینکه کشور از نظر گونه های گیاهی غنی است می توانیم از همان گیاهان بومی و خودرو برای فضای سبز استفاده کنیم، اگر بر روی خیلی از این پارک ها مقداری علمی کار شود می توان در آنها خیلی از گیاهان خودرو را داشت، البته در این زمینه ضرورت دارد که پژوهش های لازم انجام شود تا گیاهان بومی که مصرف آب پایین دارند به مرور وارد فضای سبزمان شود.
۱۳۵۲
۹۰۱۴
۱۳۵۲