به گزارش ایرنا تاریخ مذهبی استان یزد نشانگر آن است که از گذشته های دور تا به امروز مراسم و آیین های دینی در این شهر تاریخی ، با شکوه و عظمت خاصی برپا می شده است؛ آثار به جامانده از آداب و رسوم مذهبی در این شهر نمایانگر غنای این آیین هاست که هنوز مردم این دیار با شور و ذوق فراوانی برگزار می کنند.
یکی از مهمترین و رایج ترین مراسم ویژه ماه مبارک رمضان مراسم مربوط به شب و روز بیست و هفتم است ، شاید بتوان گفت برخی از این آیین ها بازمانده یک رسم کهن قبل از اسلام است که هنوز هم در فرهنگ ایرانی با نام های متفاوت برجای مانده است مراسم و آیین های مربوط به این شب در استان یزد بسیار متنوع است و هنوز هم در برخی از خانواده ها و در بعضی از نواحی استان به قوت خود پابرجاست.
هدیه بیست و هفتمی ، مراسم پیراهن مراد، دوست دوست ، علی دوست، مراسم دوختن کیسه یا پیراهن مراد، مولودی خوانی ، پخت نان مراد، ساختن و دست کردن حلقه مراد، انگشتر گردانی و خرید آجیل مشکل گشا از جمله این آیین ها است.
برخی از آداب و سنن به دلیل شیوع کرونا در ۲ سال گذشته به صورت کمرنگ برگزار شد اما اکنون با فروکش کرونا این آیین ها با شور و شوق خاصی برگزار خواهند شد.
دوست، دوست
آیین سنتی "دوست دوست علی- امام اول علی" هرسال با حضور کودکان در نقاط مختلف استان یزد برگزار می شود.
آیین قدیمی "دوست ،دوست، علی دوست " بر اساس خرده فرهنگی دیر پا در شامگاه بیست و ششم ماه رمضان پس از تاریکی هوا با حضور خردسالان آغاز و تا نیمه های شب ادامه می یابد.
جمعی از کودکان و نوجوانان بصورت گروه های کوچک در محله ها به گردش درآمده به در منازل رفته و با قرائت اشعار و مطالب موزون، درخواست هدیه می کنند.
این افراد که بعضا حتی صورت خود را نیز پوشانده اند به در هر منزلی که رسیدند با خواندن 'ˈدوست دوست - دوست علی - امام اول علی" و یا 'ˈاین خونه شربت و قنده ، امام علی درش را نبنده" یا "من درویشم، کلاه ریشم تا نگیرم رد نمی شم" تقاضای هدیه می کنند.
صاحبخانه هم در جواب می گوید: " می دیم می دیم . صبر کنید" و باز هم افراد در جواب صاحبخانه می گویند : " این خونه رو به طبسه - صابش(صاحبش) به مکه برسه".
همچنین وقتی از صاحب خانه دریافت می کردند با هم این شعر را می خواندند :"این خونه چقه قشنگه ، همه جاش شربت و قنده ف امام حسین درش را نبنده."
" الله کریم ، هفت نفریم ، نون نداریم ، شب می خوریم ، صبح نداریم ، صبح می خوریم ، شب نداریم ، می دی یا بریم " از دیگر اشعار مراسم شب بیست هفتم رمضان در استان یزد است.
مردم استان دارالعباده یزد معتقدند که این رسم پس از شهادت مولا علی (ع) و به یاد این امام همام و کمک هایی که آن حضرت به یتیمان کوفه داشتند، صورت می گیرد .
همچنین براساس اعتقادات موجود، کسانی که به مراسم "دوست دوست علی دوست" می روند چیزهایی که هر صاحبخانه به آنها می دهد را به عنوان تبرک به مال خود اضافه و در طول سال از آن برای برکت زندگی استفاده می کنند.
مردم استان یزد با عشق و ارادت خاصی که به ائمه اطهار(ع) و مولای متقیان دارند از شب های قبل از بیست وهفتم ماه مبارک رمضان با خریدن شیرینی، نبات، آبنبات، نخود ،خرما و سایر مواد خوردنی مناسب، آماده پذیرایی از برگزار کنندگان این آیین می شوند، در برخی از خانواده های یزدی موسوم است که برای برآورده شدن حوائج خود وجه نقد تهیه و به عنوان برکت به میهمانان تقدیم می کنند.
این مراسم، محدود به گروه نونهالان و نوجوانان دختر و پسر نیست بلکه در برخی از مناطق استان خانم های خانه دار هم چند نفری با هم به در منازل همسایه ها رفته و سنت را بجا می آورند.
عده ای از مردم این استان عقیده دارند که برگزاری این مراسم علاوه بر زنده نگه داشتن یاد و خاطره مولای متقیان حضرت علی (ع) موجب نزدیکی دل ها و ترویج یتیم نوازی و ترحم به دیگران در سطح جامعه می شود .
هدیه بیست و هفتمی
به دلیل کشته شدن قاتل امیر المومنین (ع) در این شب ، خانواده های یزدی به جشن و سرور می پردازند ، برخی نیز این شب را مبارک و میمون دانسته و مراسم خواستگاری ، بله برون ، عقد و عروسی را در این شب برگزار می کنند و برخی از تازه دامادها در این شب به نوعروسان خود هدیه داده که به این هدیه بسیار گران بهاست هدیه بیست و هفتمی گفته می شود.
پیراهن مراد
برگزاری آیین "پیراهن مراد" از دیگر رسوم مردم استان یزد در روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان است که در برخی از نقاط این استان بر پا می شود.
آنها در روز بیست و چهارم رمضان میان نماز ظهر و عصر به نیت شفای بیماران پارچهای برش میدهند تا کار دوخت روی آن انجام شود. برای این کار، به در خانه هفت سید یا هفت نفر که اسمشان فاطمه است میروند و از آنها پولی دریافت میکنند تا با آن پارچه مورد نظر را بخرند. در روز بیست و هفتم به مسجد میروند و پارچه را برش میدهند. این رسم بیشتر در مسجد«امیر چخماق» یزد به خاطر وجود سنگ مرمری با نام «مراد» انجام میشود. در نهایت پیراهنی به نام پیراهن مراد آماده و تن بیمار میشود.
حلقه مراد
ساختن و به دست کردن "حلقه مراد" از جمله رسوم مردم استان در روز بیست و هفتم ماه رمضان است، پدر و مادرانی که فرزندانشان قبل از سن بلوغ فوت می کرد، برای جلوگیری از مرگ فرزند حلقه مراد می ساختند و معتقد بودند با این کار از مرگ جلوگیری می شود.
برای تهیه حلقه مراد، ابتدا از هفت نفر که نام آنها محمد، علی یا فاطمه بود یا از هفت مؤمن، یک سکه می گرفتند، بعد از جمع آوری پول به زرگری رفته، سفارش حلقه ای از جنس نقره می دادند و سفارش می دادند که حتما در روز بیست و هفتم ماه مبارک حلقه ساخته شود، سپس قبل از ظهر روز بیست و هفتم اگر فرزند دختر بود، دو حلقه به گوش او و اگر پسر بود تنها یک حلقه به گوش راستش آویزان می کردند.
برای اینکه پول حلقه مراد را از افرادی به نام محمد یا علی یا فاطمه می گرفتند، حلقه را "حلقه محمد" یا "حلقه هفت مرتضی علی" و یا "حلقه هفت فاطمه" هم می نامیدند.
نان بیست و هفتمی
از دیگر آداب و رسوم مردم استان کویری یزد پخت نان بیست و هفتمی است، برای تهیه این نان، آرد آن را از هفت نفر که اسم فاطمه دارند، گرفته و به سراغ مغازه ای که رو به قبله بود و صاحبش فرد خوب و مومنی محسوب می شد، می رفتند و از او هم پولی می گرفتند.
با این پول آرد خریده و نان را می پختند و به برش های کوچکی تقسیم کرده و به مردم می دادند و معتقد بودند اگر فردی که باید به سربازی برود این نان را بخورد از خدمت سربازی معاف می شود و یا اگر در زندان است، آزاد می شود.
البته امروزه دیگر چنین نیست و فرد به مغازه رفته و آرد این نان را می خرد و بعد از خمیر، آن گاه آنها را به صورت چانه های کوچک پهن کرده و در روغن سرخ می کنند و روی آن گل زرد ریخته و در پایان روی آن شکر می پاشند و برخی نان سوروک را در شیره قرار می دهند.
شکستن گردو
رسم شکستن گردو هم برای گشودن بخت دختران دم بخت در روز بیست هفتم رمضان برگزار می شد، البته این آیین در گذشته بسیار رواج داشت که اکنون هم کم و بیش وجود دارد.
افرادی که دختر دم بختی داشتند، مقداری گردو تهیه کرده و از پله های مسجد جامع بالا می رفتند و در هر پله یک عدد گردو را زیرپا می شکستند و زمانی که به بالای مسجد رسیدند بر گنبد مسجد دعای خاصی می خواندند و هفت دور می چرخیدند و از پله ها پایین میآمدند ، این آداب در حالی برگزار می شد که در دست دختر دم بخت، قفل و شیرینی بود که وقتی دختر از پله های مسجد جامع پایین آمد به اولین نفری که جوان بود می رسید، قفل را به وی می داد تا آن را باز کند و به وی شیرینی تعارف می کرد که معتقد بودن بخت دختر باز شده و همسر مناسبی پیدا می کند.