صدر همچنین به متحدانش یعنی حزب دموکرات به رهبری مسعود بارزانی و «ائتلاف السیاده» به رهبری «محمد الحلبوسی» و «خمیس الخنجر» این اختیار را داد که با هر گروهی که بخواهند برای تشکیل دولت وارد مذاکره شوند.
در واقع این حرکت مقتدی صدر عبارت از «یک گام به عقب و سپس دو گام به جلو» بود. بدین معنی که در ابتدا از موضوع تشکیل دولت به طور موقت عقبنشینی و آن را به الاطار التنسیقی واگذار خواهد کرد اما با پایان اولتیماتوم خود دوباره نه تنها با قدرت برای تشکیل دولت باز خواهد گشت بلکه هر گروه سیاسی که مانع وی شود را به عنوان گروهی عاجز از تشکیل دولت است و چوب لای چرخ تشکیل آن می گذارد، معرفی خواهد کرد.
با این حال، الاطار التنسیقی تا اینجا بیکار ننشسته و تلاش دارد به هر شکلی، خود را از طریق مذاکرات با بقیه شرکا یعنی اهل سنت و کردها به فراکسیون اکثریت تبدیل کند یا اینکه تعداد نمایندگان وابسته و متحد با آن به حدی برسد که صدر را مجبور به مذاکره و تشکیل دولتی توافقی کند، زیرا پس از موعد ۹ شوال، الاطار التنسیقی باید یا شرایط صدر را برای تشکیل دولت بپذیرد و یا اینکه خود را برای بازی رسانهای جریان صدر مبنی بر این که الاطار التنسیقی چوب لای چرخ تشکیل دولت می گذارد، آماده کند.
در این گزارش به آخرین تلاشهای الاطار التنسیقی برای تشکیل دولت نگاهی خواهیم انداخت.
ا این حال، الاطار التنسیقی تا بدین جا بیکار ننشسته است و تلاش دارد به هر شکلی هست، خود را از طریق مذاکرات با بقیه شرکا یعنی اهل سنت و کردها به فراکسیون اکثریت تبدیل کند یا اینکه تعداد نمایندگان وابسته و متحد با آن به حدی برسد که صدر را مجبور به مذاکره و تشکیل دولتی توافقی کند.برنامههای الاطار التنسیقی
برنامهها و تلاشهای الاطار التنسیقی را میتوان به دو بخش «اقلیمی و بینالمللی» و «داخل عراق» تقسیم کرد.
الف _ سطح اقلیمی و بینالمللی
مقصود از تلاشهای الاطار التنسیقی در سطح اقلیمی و بینالمللی، وساطتهایی است که با درخواستهای الاطار التنسیقی توسط کشورهای خارجی انجام میشود که برای نمونه میتوان به سفر هیاتی از ایران اشاره کرد که به ریاست «حسن داناییفر» سفیر اسبق کشومان انجام شد. طبق اخبار منتشر شده، وی در این سفر با مسئولانی از اتحاد میهنی (حزب مرحوم جلال طالبانی) و نیز حزب دموکرات دیدار داشته و صحبتهایی درخصوص تشکیل دولت انجام شده است.
در کنار رایزنیها با ایران، تلاش دیگر الاطار التنسیقی، درخواست وساطت از سفیران کشورهای غربی و عربی برای فشار روی حزب دموکرات و ائتلاف السیاده برای خروج از ائتلافشان با مقتدی صدر بود که طبق اخبار منتشر شده، این وساطتها از جانب غربیها از طریق سفیر بریتانیا و سپس آمریکا برای فشار روی مسعود بارزانی انجام شده و از طریق کشورهای عربی نیز وساطتهایی برای فشار روی الحلبوسی و الخنجر انجام شد.
البته به این موضوع هم باید اشاره کرد که مدتی پیش، «هادی العامری» (رهبر ائتلاف فتح، از گروه های عضو الاطار التنسیقی)، دیداری با سفیر بریتانیا داشت که خبر این دیدار هم به طور رسمی منتشر شد.
در زمینه تلاشهای الاطار التنسیقی از طریق سفارتخانههای غربی باید به چند نکته اشاره داشت:
این موضوع که غربیها و حتی آمریکا با تلاش برای اقناع حزب دموکرات در جهت موافقت این حزب با گزینهای توافقی درخصوص انتخاب رئیسجمهوری یعنی انتخاب شخصیتی همچون «برهم صالح» موافق هستند به این دلیل است که با وجود نزدیکی اتحاد میهنی به ایران، این حزب در عین حال روابط بسیار حسنهای هم با غربیها و آمریکاییها دارد و به همین دلیل آنها تمایل چندانی به کنار گذاشته شدن اتحاد میهنی به طور کامل از قدرت را ندارند زیرا این مساله را نباید فراموش کرد که منصب ریاستجمهوری بنابر عرف سیاسی عراق سهم اتحاد میهنی است.
اینکه چرا الاطار التنسیقی طبق منابع عراقی به بریتانیا در این زمینه روی آورد، دو دلیل دارد:
۱. با وجود اینکه بسیاری از سیاستمداران الاطار التنسیقی شعارهای ضدغربی سر میدهند (البته از حق هم نگذریم برخی از آنان بالقول و بالفعل مواضع ضد غربی دارند)، اما به طور کل الاطار التنسیقی تلاش بر سر تشکیل دولت را یک نبرد حیاتی برای خود میبیند.
با وجود اینکه بسیاری از سیاستمداران الاطار التنسیقی شعارهای ضدغربی سر میدهند برخی از آنان بالقول و بالفعل مواضع ضد غربی دارند، اما به طور کل الاطار التنسیقی تلاش بر سر تشکیل دولت را یک نبرد حیاتی برای خود میبیند.اما این نبرد از چه نظر برای الاطار التنسیقی حیاتی است؟ از نظر بقای الحشد الشعبی؟ یا از نظر سلاح مقاومت؟ یا از نظر مناصب و سلطه؟
در زمینه مورد نخست، صدر اگر قدرتش را داشته باشد، حشد را برخواهد چید اما تا چند سال آینده قدرت آن را نخواهد داشت؛ اما در زمینه دوم، باید گفت که از اساس به گفته خود «فالح الفیاض» از رهبران الاطار التنسیقی و رئیس الحشد الشعبی، صحبتهای اولیهای با صدر در این خصوص که مقاومت سلاح خود را به حشد تحویل دهد انجام شده است. به این ترتیب این موضوع هم قابل حل است.
مورد سوم به هیچ عنوان قابل حل نیست و در صورت رسیدن صدر به قدرت آن هم بدون دولتی توافقی، سیاسیون گروههای وابسته به الاطار التنسیقی از نظر پست و منصب به شدت لطمه خواهند خورد و همین عامل است که آنان را بر خلاف رویکرد ضد غربیشان به سوی واسطه قرار دادن سفارتخانههای غربی وادار میکند.
۲. اما دلیل دوم به نگاه خود رهبران الاطار به بریتانیا باز میگردد؛ آنگونه که به نظر میآید از دیدگاه آنان، ائتلاف «انقاذ وطن» متشکل از صدر، بارزانی، الحلبوسی و الخنجر از بریتانیا مشاوره میگیرد و به شدت به بریتانیا نزدیک هستند؛ به همین دلیل بریتانیا را از مهمترین عوامل دخالت در انتخابات میدانند و البته انتخاب گزینه نخستوزیری از طرف همین ائتلاف انقاذ وطن (نجات کشور) نیز باعث تقویت دیدگاه آنان شده زیرا «جعفر صدر»، سفیر کنونی عراق در بریتانیاست.
نکته سوم اما به خود جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت مربوط است؛ به عنوان مقدمه باید گفت، هنگامی که سیاستمدارانی به طرفهای غربی روی میآورند و آنها نیز با درخواست آنان موافقت میکنند، در واقع طرفهای غربی از سر مهر و محبت این کار را انجام ندادهاند بلکه این کارشان بهایی خواهد داشت و در اینجا این بیم وجود دارد که چه بسا بهای آن به خط ضد استکباری در عراق و فعالیتهای آن لطمه بزند.
ب _ سطح داخل عراق
در سطح داخلی تلاش رهبران الاطار التنسیقی اگرچه بر روی مذاکره با حزب دموکرات و نیز مذاکره با ائتلاف السیاده متمرکز است اما درخصوص نحوه تعامل با «ائتلاف السیاده» به رهبری الخنجر و الحلبوسی، الاطار التنسیقی از روش دیگری برای تحت فشار قراردادن آنها که بزرگترین ائتلاف حال حاضر اهل سنت عراق به شمار میرود استفاده میکند.در سطح داخلی، تلاش رهبران الاطار التنسیقی اگرچه روی مذاکره با حزب دموکرات و نیز مذاکره با ائتلاف السیاده متمرکز است اما درخصوص شیوه تعامل با «ائتلاف السیاده» به رهبری الخنجر و الحلبوسی، الاطار التنسیقی از روش دیگری برای تحت فشار قراردادن آنها که بزرگترین ائتلاف حال حاضر اهل سنت عراق به شمار میرود استفاده میکند و آن عبارت است از جذب برخی از اعضای این ائتلاف و نیز به طور وسیعتر، رقیبتراشی برای رهبران آنان است.
درباره مورد دوم، یعنی رقیبتراشی، باید یادآور شد که در چند وقت اخیر با تلاش الاطار التنسیقی شخصیتهای سیاسی از اهل سنت که پیش از این در خارج از عراق یا در اقلیم اقامت داشتند، به بغداد بازگشتهاند و این شخصیتها تا این لحظه «رافع العیساوی» وزیر دارایی زمان دولت المالکی و «علی حاتم سلیمان» از شیوخ «عشیره دلیم» در الانبار هستند. همچنین به تازگی «طارق الهاشمی» نیز از آمادگی خود برای بازگشت به عراق خبر داده است.
درخصوص این بازگشتها اگرچه به احتمال زیاد به تضعیف الحلبوسی در آینده میانجامد اما ضرر آنها بیشتر از منافعشان است زیرا این افراد از اساس باعث و بانی ورود داعش به عراق بودهاند و اتهامات تروریستی نیز به آنان وارد بوده و به همین دلیل بازگشت آنها توسط سیاستمداران الاطار التنسیقی باعث بازخورد به شدت منفی میان شیعیان خواهد شد و همین حالا نیز این بازخورد منفی حاصل شده است.
رهاورد اقدامات الاطار التنسیقی
با توجه به این تحولات، باید گفت که مسعود بارزانی، خمیس الخنجر و مشعان الجبوری از شخصیتهای ائتلاف انقاذ وطن همگی بر مخالفت با دخالتهای خارجی و پایبندی بر ائتلاف خود و نیز بر گزینههایشان برای ریاست جمهوری و نخستوزیری تأکید داشتهاند اما باید تا مهلت ۹ شوال صبر کرد و دید که آیا میتوانند روی حرف خوب باشند یا خیر؟ همچنین آیا وساطتهای بینالمللی یا اقلیمی بر آنان تأثیر خواهد گذاشت.
باید دید که الاطار التنسیقی که با زمان در حال رقابت است، میتواند تلاشهایش را تا آن زمان به نتیجهای قابل توجه برساند یا خیر؟