براساس دادههای دفتر مواد مخدر و جرائم سازمان ملل متحد در یک دوره ۱۰ ساله از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۷، ۲۰۵ هزار و ۱۵۳ کودک تا ۱۴ سال، در سراسر جهان به قتل رسیدهاند که براساس این آمار پسران بیشتر قربانی شدهاند.
قتل کودکان در ایران نیز هر از گاهی رسانهای میشود. اما امسال این قتلها بیشتر رسانهای شده و مورد توجه قرار گرفته است. از ابتدای امسال پنج فقره قتل کودک بیشتر در رسانهها مورد توجه قرار گرفت. در جریان این پنج فقره قتل، ۱۰ کودک از ۳ سال تا ۱۵ سال جان خود را از دست دادند. دو قتل در فروردین ماه و سه قتل در اوایل اردیبهشت ماه اتفاق افتاده است.
اوایل فروردین ماه مادری در رامهرمز ۳ فرزند خود را به قتل رساند. فرزندان به قتل رسیده ۲ پسر ۱۰ و ۶ ساله و یک دختر سه ساله بودند. گویا مادر ۲۷ ساله به نام "زهرا. ع" به دلیل اختلالات عصبی و اختلافات خانوادگی در زمانی که همسر وی در محل کار حضور داشته، دست به قتل سه فرزند خود زد و سپس خود را نیز حلق آویز کرد.
بامداد ۳۰ فروردین ماه امسال از طریق مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ خبر مرگ مشکوک مادر و دختری در یکی از شهرکهای مسکونی لویزان به کلانتری ۱۶۴ قائم اعلام شد که بهسرعت تیمی از مأموران کلانتری در محل حاضر و با پیکر بیجان زنی ۴۷ ساله و دختری ۱۵ ساله مواجه شدند. قاتل که در صحنه جنایت حضور داشت و با توجه به خودزنیهای صورتگرفته حال مساعدی نداشت، اعلام کرد که همسر و دختر ۱۵ سالهاش را به قتل رسانده است.
اول اردیبهشت ماه امسال نیز خبری منتشر شد مبنی بر اینکه مرد میانسالی در آبادان به اتهام قتل پسر ۱۴ سالهاش دستگیر شده است. اما ماجرا به همینجا ختم نشد و او در اعترافی وحشتناک مدعی شد ۱۲ سال قبل نیز همسر و دو دخترش را به قتل رسانده است.
بامداد دوم اردیبهشتماه پس از گزارش مرگ مشکوک پسر ۹ ساله در شهرستان بردسیر کرمان، بلافاصله بازپرس ویژه قتل، کارآگاهان پلیس آگاهی و نماینده پزشکی قانونی در محل حاضر شدند. در بازجوییها و تحقیقات اولیه مشخص شد، این کودک توسط پدر خود به قتل رسیده است.
پنجم اردیبهشت ماه نیز راز قتل دو فرزند خردسال در مشهد افشا شد که طی آن مرد ۳۲ سالهای ۲ فرزند خردسالش را به طرز دلخراشی در مشهد به قتل رسانده و اجساد آنان را دفن کرده بود، پس از گذشت دو سال از این جنایت تکاندهنده، لب به اعتراف گشود و راز قتل فجیع فرزندانش را فاش کرد.
نگاهی اجمالی به علل قتل کودک
کودککشی درون خانواده به قتل کودک توسط یک یا چند نفر از اعضای خانواده اطلاق می شود که اکثرا از سوی پدر یا مادر یا هر دو نفر والدین انجام میشود. کارشناسان روانشناس و جامعهشناس علل متعدد را برای فرزندکشی ذکر کردهاند که از جمله آنها میتوان به نگرش خشونتآمیز والدین، مسائل مربوط به سلامت روان والدین، حاشیهنشینی، ترحم برای امنیت یا بیماری کودک، مسائل ناموسی یا کلیشههای سنتی تابو، اعتیاد و همچنین قتل کودک به خاطر انتقام والدین از یکدیگر و نگرش تلافیجویانه، سوءاستفاده جنسی و گاهی حتی فقر و مسائل اقتصادی اشاره کرد.
براساس تجارب جهانی، اذیت و آزار و ضرب و شتم مرگبار کودکان اغلب از سوی مردان انجام میگیرد که اکثرا والد کودک هستند، عواملی مانند استرسهای اقتصادی، بیکاری و درآمد کم، مصرف مواد و الکل، انزوای اجتماعی و اختلال روان در این خشونتهای مرگبار نقش دارند.
اعتیاد به مواد صنعتی از عوامل فرزندکشی
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران درباره فرزندکشی به خبرنگار ایرنا میگوید: یکی از موضوعاتی که تقریبا تمام جوامع با آن درگیر هستند خشونت به معنای عام است که فجیعترین شکل این خشونتها قتل و اسیدپاشی است که در اینجا منظور از قتل بیشتر قتل عمد است.
سیدحسن موسوی چلک با اشاره به وجود قتلهای عمدی از زمان هابیل و قابیل تاکنون ادامه میدهد: عامل برخی قتلها، والدین هستند که ما هم در جامعه خود چنین مواردی داریم و گزارشهای مختلفی در این زمینه در مجامع قضایی وجود دارد که قتل رومینا اشرفی به دست پدرش نمونهای است که مردم آن را بیشتر میشناسند.
وی با بیان اینکه منظور از کودک و نوجوان، فرزندان زیر ۱۸ سال هستند، افزود: دلایل مختلفی برای وقوع چنین حوادثی وجود دارد که برخی از آنها به ویژگیهای رفتاری خود والدین بازمیگردد مثلا پدر یا مادری که اختلال روانی دارند، در بسیاری مواقع کنترلی بر رفتار خود ندارند یا اینکه اگر پدر یا مادر گرفتار مواد اعتیادآور به ویژه مواد صنعتی شده باشند، کنترلی روی رفتار خود ندارند.
پشیمانیِ عاملان فرزندکشی
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران میگوید: بخش دیگری از این قتلهای مرتکبیِ والدین به موضوعات ناموسی بازمیگردد. در اینگونه قتلها، والدین نسبت به فرزندان خودشان شکی دارند که ممکن است درست یا نادرست باشد. آنها به خاطر فشار فرهنگی و سنتی جامعه یا به اصطلاح برای حفظ آبروی خود، این نوع رفتار را از خودشان نشان میدهند و قاتل فرزندان خود میشوند.
موسوی چلک با بیان اینکه معمولا تمام کسانی که فرزندان را می کشند پشیمانی دارند، میافزاید: در واقع اختلافات بین خود والدین میتواند علت این قتلها باشد. همچنین جانبداری فرزند یا گرایش فرزند به یکی از والدین می تواند عامل دیگری برای قتل فرزندان توسط والدین باشد.
وی ادامه میدهد: گاهی برخی گزارشها مدعی هستند که قتلهای فرزند به واسطه فقر و نداشتن توان برای مدیریت اقتصادی خانواده اتفاق میافتد که و در بسیاری مواقع والدین بعد از ارتکاب اینگونه قتلها خودشان را میکشند.
ایجاد ترس در جامعه بعد از فرزندکشی
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران میگوید: در قتلهای کودک، گاهی یک والد درگیر است و گاهی دو والد درگیر است. در گزارشهای منتشر شده، عمدتا پدران بیشتر از مادران درگیر این موضوعات می شوند.
موسوی چلک میافزاید: قتل کودکان، روی افکار عمومی و خانواده تاثیر منفی میگذارد. گاهی آثار منفی روی دوستان فرزند قربانیشده نمایان میشود و بازنشر آن در فضای مجازی می تواند افکار عمومی را درگیر کرده و ترسی ایجاد کند.
نقش قانون حمایت از اطفال و نوجوانان در حمایت از کودکان در معرض خطر
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با اشاره به خلاء قانونی در فرزندکشی به ایرنا میگوید: قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، قانون خوبی است که بعد از ۱۶ سال انتظار تصویب شد. این قانون میتواند محفل حمایتی برای کودکان در معرض خشونت باشد اما محقق شدن آن، مستلزم این است که ذینفعان از جمله پلیسها، معلمان، والدین و عموم مردم، مفاد این قانون را بشناسند.
موسوی چلک میافزاید: از سوی دیگر سازمانهای فعال در حوزه کودکان باید دسترسی افراد به خدمات را تسهیل کنند. یکی از برنامههایی که اطرافیان کودک در معرض خطر میتوانند از آن بهره بگیرند، اورژانس اجتماعی با شماره تماس ۱۲۳ است.
وی با بیان اینکه یکی از حوزههای کاری اورژانس اجتماعی، حفاظت از کودکان در شرایط مخاطرهآمیز است، ادامه میدهد: هرچه بیشتر این برنامه توسعه یابد، مردم میتوانند قبل از آنکه قتلی اتفاق بیفتد از این خدمت استفاده کنند.
مداخلات بهموقع راهکاری برای پیشگیری از قتل کودکان
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران میگوید: طبق قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، مددکاران اجتماعی اختیار دارند که چنانچه وضعیت مخاطرهآمیزی را تشخیص دهند حتی در مواردی که احتمال بروز خطر را میدهند، بدون حکم قضایی هم مداخله کنند.
موسوی چلک میافزاید: بنابراین شناخت قانون حمایت از اطفال و نوجوانان از سوی مردم، توسعه مراکز مددکاری و اورژانس اجتماعی و دسترسی مردم به خدمات شبانهروزی آن میتواند به پیشگیری از وضعیت مخاطرهآمیز کمک کند تا با حمایت به موقع مددکاران اجتماعی، مداخلات بهموقع انجام شود تا از قتل پیشگیری شود.
وی با اشاره به دلایل فقهی در حوزه فرزندکشی، ادامه میدهد: پدری که فرزند را میکشد چون ولیِ قهری است، قصاص صورت نمیگیرد اگرچه در قانون جدید اطفال و آییننامه آن، تمهیداتی برای این موضوع اتخاذ شده است.
امکان کاهش نرخ قتلها با مداخلات هدفمند
پژوهشها و تجارب بینالمللی نشان میدهد که با مداخلات هدفمند حمایت شده از سوی دولت، تشکلهای مردم نهاد و عموم مردم به ویژه با تعامل مجریان قانون، کاهش قتل کودکان امکانپذیر است.
با توجه به اینکه حتی یک پرونده فرزندکشی بسیار تکاندهنده و فاجعهآمیز است، توسعه اورژانس اجتماعی و تسهیل دسترسی به خدمات آن در کنار آگاهسازی نقش بسزایی در پیشگیری از فرزند کشی دارد.
از سوی دیگر با توجه به اینکه اغلب خشونت در مناطقی رخ میدهد که با فقر، تبعیض، کمبود آموزش، سطح سواد کم و استانداردهای ضعیف آمیخته هستند، کاهش هریک از این فاکتورها میتواند در پیشگیری از فرزندکشی، نتیجهبخش باشد.
تمام عوامل خطر فرزندکشی از اعتیاد تا کمسوادی و فقر، همگی نیازمند برنامهریزی، اصلاح قانون و بکارگیری سیاستهای خاص هستند تا با خشونت علیه کودکان از تنبیه بدنی تا قتل مبارزه شود.
۱۳۵۲