این روزها، با گذشت ۷۴ سال از تاسیس رژیم جعلی اسراییل در غرب آسیا، شواهد و نشانه های بسیاری در منطقه و سرزمین های اشغالی هویدا شده که نشان از نابودی این رژیم در آینده ای نه چندان دور دارد. نشانه هایی همچون گسترش اعتراضات و اختلافات در میان صهیونیست ها، ارتقاء قدرت دفاعی و تهاجمی گروه های مقاومت فلسطینی – لبنانی و خیزش مردم کرانه باختری که همگی در مسیر فروپاشی رژیم اسراییل می باشد.
اعتراضات و اختلافات داخلی در اسراییل
اختلافات داخلی خطرناکترین تهدید این روزهای رژیم صهیونیستی است و برخی محافل این رژیم این اختلافات را مهمترین تهدید برای اسراییل می دانند.
اسراییل رژیمی است که از زمان تاسیس در سال ۱۹۴۸ تحت بازار لیبرال و نئولیبرال و با کمک های خارجی و خسارت های سنگینی که آلمان دریافت می کند به حیات خود ادامه می دهد.
رژیم صهیونیستی فقط سالیانه ۲-۳ میلیارد دلار کمکهای مالی و نظامی از آمریکا و و همچنین سالی چند میلیارد دلار از کشورهای دیگری مانند آلمان –به بهانه خسارات جنگ جهانی دوم- یا ازیهودیان مقیم آمریکا دریافت می کند.
از همان زمان تاسیس و با گسیل شدن مهاجران یهودی به سرزمین های اشغالی، شکاف بین ثروتمندان و فقرا در آن روز به روز بیشتر شده و نرخ فقر در این جامعه ۲۴ درصد است و چیزی معادل ۱٫۶ میلیون جمعیت این رژیم حدود ۷ میلیونی زیر خط فقر زندگی میکنند؛ به طوری که اسراییل پس از آمریکا و مکزیک سومین کشور دارنده شکاف ناعادلانه ثروت قلمداد میشود.
از طرف دیگر طبقه متوسط در حال آب رفتن و پیوستن به طبقهی فقیر هستند و مالیاتهای سنگین، عدم تناسب حقوقها با رشد اقتصادی و افزایش هزینهها خصوصا در بخش مسکن که شاهد رشد ۶۰ درصدی درسال های اخیر بوده، بار سنگینی را بر دوش ساکنان آن گذاشته است. سرانه مخارج نظامی اسراییل سالی ۱۶ میلیارد دلار یا ۲,۳۰۰ دلار برای هر شهروند صهیونیست است که سرانه بالایی در نوع خود به شمار میرود، همچنین دولت رژیم غاصب اسراییل در سالهای اخیر بودجههای فراوانی را به شهرکسازی در سرزمینهای فلسطینیها – با هدف ایجاد جوامع یهودینشین در سرزمینهای فلسطینی – و بزرگ کردن جمعیت یهودیهای افراطی موسوم به اولترا-ارتودوکس، اختصاص داده که منجر به بیتوجهیاش به سایر طبقات و مسائل اجتماعی دیگر شده است.
این یهودیان افراطی که حداکثر ۷۰۰ هزار نفر یعنی معادل یک دهم جمعیت اسراییل هستند کمترین سود اقتصادی را به جامعه اسراییل میرسانند ولی در عوض بیشترین سهم از بودجه، خدمات اجتماعی و درمانی رایگان در اسراییل متعلق به آن هاست و همین باعث اعتراض مردم و تقاضای برای اجرای «عدالت اجتماعی» شده است. فعالترین بخش اقتصادی در اسرائیل مسکن سازی- وشهرک سازی- است؛ اما حباب رشد مسکنسازی به نفع مردمی که خواستار خرید خانهها هستند، نیست چون عدهای از ثروتمندان به خاطر تزلزل بازارهای جهانی ترجیح میدهند ثروت خود را در بخش مسکن و خرید خانه سرمایه گذاری کنند و در این میان عدهای از این سرمایهگذاران، یهودیان ساکن آمریکای شمالی هستند.
ازسوی دیگر شهرکسازیها در مناطق دورافتادهای مثل صحرای نقب یا جلیله که فقط با هدف دزدی زمین صورت گرفته باعث شده تا افرادی که در این شهرکها زندگی میکنند با دیدن امکانات نامناسب و بیکاری، فقر و روند روبه گسترش جرایم در آنها، دوباره به شهرهای بزرگی مثل تل آویو یا قدس مهاجرت کنند تا از امکانات رفاهی، آموزشی و زندگی بهتری برخوردار شوند و همین بازار مسکن را دچار افزایش قیمت کرده، به طوریکه دیگر افراد زیادی با در آمد کم یا حتی متوسط از عهده پرداخت اجارهها بر نمی آیند.
در کنار مشکلات و نابرابری های اقتصادی در سرزمین های اشغالی، اختلافات موجود میان دو حزب رقیب یعنی حزب لیکود که متعلق به جناح راست است و حزب کار که به جناح چپ تعلق دارد، یکی دیگر از مشکلات اساسی این رژیم بشمار می رود به حدی که چندی پیش "تامیر پاردو"، رئیس سابق سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی، که معمولا حضور علنی کمسابقهای در رسانه ها دارد در یک نشست اعلام کرد: بزرگترین تهدیدها برای اسراییل (رژیم صهیونیستی)، موشکهای حماس یا حزبالله نیست بلکه احتمال آشوب داخلی است.
رئیس سابق موساد معتقد است، "اسرائیل در مقابل سه تهدید احتمالی - مشکل با ایران، اختلافات داخلی یا مناقشه اش با فلسطینیها- بدترین تهدیدها را از دو مورد آخر دارد. "
پاردو با بیان اینکه مهمترین خطری که اسراییل را تهدید میکند، تشدید اختلافات داخلی در جامعه است، می گوید ما باید بیش از تهدیدات خارجی نگران تهدیدات داخلی باشیم چرا که اگر یک جامعۀ پر از تفرقه به مرحلهای برسد که اختلافات درونی و نفرت بین اعضای آن افزایش یابد، انتظار وقوع پدیدهای همچون جنگ داخلی بعید نیست و متأسفانه روز به روز فاصلۀ ما تا رسیدن به این نقطه کمتر میشود.
رئیس سابق موساد در ادامه می افزاید: برخی افراد در اسراییل (سرزمین های اشغالی) اختلافات را تشدید میکنند و افرادی هم هستند که به نفعشان است به جای سخن گفتن از اتحاد، بر مباحث تفرقهانگیز تأکید کنند و این مسأله در میان تمام گروههای جامعه دیده میشود.
ارتقاء قدرت دفاعی و تهاجمی گروه های مقاومت فلسطینی – لبنانی
ابتدا در جنگ سال ۲۰۰۰ و خروج خفت بار ارتش رژیم صهیونیستی از لبنان و سپس در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ و در ادامه در جنگ ۲۲ روزه بود که ثابت شد، شمارش معکوس نابودی رژیم صهیونیستی آغاز شده است.
از سال ۲۰۰۶ ارتقاء قدرت دفاعی و تهاجمی گروه های مقاومت فلسطینی – لبنان جهش بسیار خوبی یافت و نتیجه آن تحمیل چند شکست به صهیونیست ها بود. از آن زمان تا به امروز گفته کارشناسان مسایل نظامی، قدرت موشکی (دفاعی – تهاجمی) و پهپادی مقاومت لبنان و همچنین گروه های فلسطینی به طور چشمگیری افزایش یافته تا حدی که منابع صهیونیستی نیز اعتراف کرده اند که حزب الله لبنان هم اکنون بیش از ۳۰۰ هزار موشک و راکت در اختیار دارد که بسیاری از آنها نقطه زن می باشد. در همین راستا دو گروه مقاومت حماس و جهاد اسلامی فلسطین نیز اقدام به ارتقای موشکی و پهپادی خود کرده اند که نتیجه آن در جنگ ۱۱ روزه سال گذشته (۱۴۰۰) مشخص شد و گروه های مقاومت فلسطین بیش از ۴ هزار موشک و راکت به سمت مراکز نظامی و اقتصادی صهیونیست ها شلیک کردند.
خیزش مردم کرانه باختری
بیشترین دفاع فلسطینی ها در مقابله با صهیونیست ها در سال های اخیر در جنوب سرزمین های اشغالی یعنی غزه صورت گرفته، ولی چند سالی است که فلسطینیان کرانه باختری نیز به نتیجه رسیده اند که باید در مقابل صهیونیست بایستند و از حقوق خود دفاع کنند؛ از این رو چند سالی است که برخی از فلسطینیان کرانه باختری مسلح شده و اقدام به مقابله با صهیونیست های متجاوز نموده اند و مهم تر این که این مقابله با نفوذ فلسطینیان به خیابان های تل آویو و حیفا باعث نگرانی و وحشت غاصبان سرزمین فلسطین شده است.
در همین چارچوب، در یک ماه گذشته ۱۴ صهیونیست به دنبال ۴ عملیات در عمق فلسطین اشغالی کشته شدند و یک صهیونیست نیز با شلیک اشتباه خود صهیونیست ها به هلاکت رسید.
شرایط این روزهای تل آویو و سرزمین های اشغالی در کابوس و وحشت می گذرد و حتی «آویو کوخاوی» رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی چندی پیش اذعان کرد که «در گذشته از سوار شدن به اتوبوس میترسیدیم، ولی اکنون از راه رفتن در خیابانها (ی تل آویو نیز) هراس داریم و ممکن است عاملان (عملیات شهادت طلبانه) درب خانه هایمان را نیز بزنند».
رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی با اشاره به عملیات تیراندازی چندی پیش در یکی از خیابان های تل آویو اعتراف کرد که «امنیت شهرک نشینان آسیب دیده است و این وضعیت برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت».
کوخاوی با تاکید بر این که عملیات فلسطینی ها شکست بزرگ نیروهای امنیتی اسرائیل محسوب میشود، تاکید کرد که نیروهای امنیتی و نظامی نتوانستند صحنه حادثه را کنترل کنند و عامل آن به راحتی صحنه را ترک کرد.
به دنبال افزایش عملیات ضد صهیونیستی در سرزمین های فلسطین اشغالی، ارتش رژیم صهیونیستی در روزهای اخیر از اعزام سه گردان دیگر به منطقه خط «تماس» (نزدیک خط سبز) در کرانه باختری اشغالی خبر داده است.
عملیات های شهادت طلبانه اخیر در سرزمین های اشغالی به ویژه در تل آویو و حیفا نشان می دهد که به رقم وجود و حضور شمار زیادی از نیروهای امنیتی و نظامی در شهرهای مختلف فلسطین اشغالی، این رژیم در تامین امنیت صهیونیست ها با مشکل اساسی روبه رو شده و این موضوع حکایت از آن دارد که توهم و رویای "نیل تا فرات" که شعار صهیونیست های غاصب بود، در اثر مقاومت رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی در فلسطین، لبنان و منطقه به محاصره شدن صهیونیست های اشغالگر در سرزمین های اشغالی ختم شده و دیری نخواهد پایید که زوال این رژیم به زودی اعلام خواهد شد.
خیزش اخیر فلسطینیان در شهر قدس در موضوع مسجدالاقصی که در نهایت به پیروزی نمازگزاران فلسطینی منجر شد و دوباره نقشه های صهیونیست ها را با خلل مواجه کرد نیز نشانه دیگری از ناتوانی صهیونیست ها در مقابله با فلسطینیان بشمار می رود که نشانه دیگری از زوال رژیم غاصب صهیونیستی است و آنطور که بسیاری پیش بینی کرده اند، دیری نخواهد پایید که با تداوم مقاومت فلسطینیان، این سرزمین به صاحبان اصلی خود باز خواهد گردید.