تهران- ایرنا- هیچکدام از جنگ و درگیری‌های آمریکا در قرن بیستم به اندازه جنگ ویتنام جامعه آمریکا را دوپاره نکرد، به روان اجتماع لطمه نزد و در حافظه جمعی حک نشد. جنگ آمریکا در ویتنام تاکنون به خلق بیش از ۷۵۰ رمان، ۲۵۰ فیلم، ۱۰۰ مجموعه داستان کوتاه و یک هزار و ۴۰۰ روایت شخصی منجر شده است.

امروز ۳۰ آوریل روز شکست آمریکا از ویتنام است. مطلبی که در پی می آید به تاثیر این جنگ بر ادبیات و سینما می پردازد.

تعداد معدودی از چهره‌های شناخته شده در فرهنگ عامه از حضور نظامی آمریکا در ویتنام حمایت می کردند. از جمله این چهره‌ها می‌توان به رمان نویسانی چون جان اشتاین بک و جک کراوک و جان وین بازیگر اشاره کرد. جان وین در فیلم کلاه سبزها (۱۹۶۸، جان وین، ری کلاگ) به عنوان تنها فیلم مهمی که در جریان خود جنگ ساخته شد نیز بازی کرد. همچنین ترانه تصنیف کلاه سبزها از بری سدلر که در سال ۱۹۶۶ در حمایت از جنگ آمریکا و ویتنام ساخته شد، ۸ میلیون نسخه فروخت. اما بیشتر بازیگران، فیلمسازان و نویسندگان از معترضان به این درگیری نظامی بودند.

جان اشتاین بک برنده نوبل ادبیات از موافقان حضور آمریکا در ویتنام بود. او در این جنگ شرکت و گزارش هایی نیز به نفع نیروهای آمریکایی از آن تهیه کرد

آن زمان فرهنگ عامه به طور غیرمستقیم به مقوله جنگ می‌پرداخت. رمان‌هایی چون تبصره ۲۲ (Catch-۲۲) از جوزف هلر و سلاخ خانه شماره پنج از کورت ونه گات و فیلم‌هایی چون بانی و کلاید (۱۹۶۷، آرتور پن)، مش (۱۹۷۰، رابرت آلتمن) و بزرگ مرد کوچک (۱۹۷۰، آرتور پن) در ظاهر درباره سوژه های دیگر بودند اما آشکارا به معضلات ناشی از جنگ ویتنام می پرداختند.

فیلم‌هایی چون اینک آخرالزمان (۱۹۷۹، فرانسیس فورد کاپولا)، غلاف تمام فلزی (۱۹۸۷، استنلی کوبریک)، یا جوخه (۱۹۸۶، الیور استون) نیز که مستقیما به ماجرای جنگ می‌پرداختند، جهنمی سوزان با ساکنان روان پریش را تصویر کردند. یکی از کاراکترهای فیلم اینک آخرالزمان در جایی از فیلم می‌گوید: صبح که از خواب بیدار می‌شوم، عاشق شنفتن بوی بمب آتش زا هستم.

بسیاری از این فیلم‌های مربوط به جنگ ویتنام، صحنه ای بر اساس کشتار می لای در سال ۱۹۶۸ دارند که طی آن ۳۴۷ تا ۵۰۴ شهروند غیرنظامی جمهوری ویتنام جنوبی توسط سربازان آمریکایی به قتل رسیدند.

اینک آخر زمان. برنده دو اسکار، فیلمی ضدجنگ ویتنام

تصویری که در رسانه‌های آمریکا از کهنه سربازان جنگ ویتنام می‌دادند نیز قابل توجه بود. در این رسانه‌ها سیمای کهنه سرباز جنگ ویتنام سیمای یک قربانی آشفته و نادیده گرفته شده بود.

در دهه ۱۹۸۰ میلادی تعدادی از فیلم‌های تاثیرگذار از جمله شجاعت غیرمعمول (۱۹۸۳، تد کاچف)، عملیات جنگی (۱۹۸۴، ژوزف زیتو) و رمبو (۱۹۸۲، تد کاچف) روی آمریکایی هایی که در جریان جنگ ویتنام اسیر یا ناپدید شدند، تمرکز کردند.

آمریکا در حوزه فانتزی سینمایی می‌توانست برای سرخوردگی‌ها و شکست‌هایی که در ویتنام تجربه کرده بود، انتقام بگیرد. معروف‌ترین دیالوگ فیلم رمبو این بود که می‌گفت: آیا این بار پیروز خواهیم شد؟ 

این فیلم ها برای تردیدهایی که درباره اعمال غیراخلاقی سربازان آمریکایی در ویتنام وجود داشت، نوعی تسکین بودند. در فیلم شجاعت غیرمعمول یک کاراکتر به جمع کهنه سربازانی که در آستانه نجات گروهی از گمشدگان جنگی بودند، می‌گوید: هیچکس نمی‌تواند درستی آنچه دارید انجام می دهید را زیر سوال ببرد.