تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۴

تهران-ایرنا- «مثبت و روبه جلو»، توصیف میانجیگران و تحلیلگران از فضای حاکم بر گفت‌وگوهای ایران و عربستان است و حتی سخن از برقراری روابط دیپلماتیک و بازگشایی سفارتخانه‌ها به میان آمده است. به نظر می‌رسد وقوف عربستان به حسن‌نیت ایران و واقعیت‌های حاکم بر خاورمیانه، ریاض را در مدار منطق قرار داده است.

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، سیگنال‌های مثبت، آرام‌آرام جو منفی حاکم بر روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی را تنش‌زدایی و آماده دور تازه‌ای از مناسبات کرده است. گرچه برای سخن گفتن از سطح مطلوب روابط زود است و موانع همچنان موجود و دخالت‌های فرامنطقه‌ای برای تنش‌زایی همچنان برقرار، اما شواهد دستکم تا حد مشخصی از اراده مورد نیاز برای رفع سوءتفاهمات حکایت دارد. نگاه دولت سیزدهم به منطقه و مناسبات آن و نیاز غرب آسیا به سطحی از آرامش و درک آن از سوی حکام سعودی پیش‌زمینه سیگنال‌های مثبت اشاره شده است؛ هرچند با توجه به متغیرهای بسیار اثرگذار بر این روابط، گمانه‌زنی‌ها نباید سمت و سوی خوشبینانه بیابد اما سیگنال‌های مورد اشاره می‌تواند قابل تأمل باشد. 

چرخشی برای منافع ملی

منطقه، همسایگان و ارتباط با آن‌ها پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم به صدر برنامه‌ها و اولویت‌های وزارت خارجه بازگشته و راهی آغاز شده است که در صورت همراهی خاورمیانه می‌تواند روابط را گسترش داده و تحکیم، سوءتفاهم‌های موجود را برطرف و با سوءاستفاده‌های فرامنطقه‌ای مقابله کنند. آیت‌الله «سید ابراهیم رئیسی» در تعریف اولویت‌های سیاست خارجی دولت خود، در پی ظرفیت‌های تازه رفته و تلاش کرده است در فهرست روابط با جهان، خاورمیانه را به صدر آورد. زمزمه‌های ازسرگیری روابط بین تهران و ریاض آن‌هم پس از ۶ سال تنش و سردی دیپلماتیک را هم می‌توان در همین راستا ارزیابی کرد؛ زمزمه‌هایی که از بهار سال گذشته آغاز و با روی کار آمدن دولت سیزدهم جدی‌تر از همیشه پیگیری شد. دولت به گفته و تأکید رئیس‌ جمهور هر نقطه از جهان که امکان و ظرفیتی برای تأمین و تثبیت منافع ملی وجود داشته باشد، حاضر بوده و نقش‌آفرینی خواهد کرد و تاکتیک انتظار و گشایش از اروپا و تأیید از آمریکا دیگر نمی‌تواند تأمین‌کننده منافع ملی باشد.

کانون‌های تنش بین تهران و ریاض

روابط نه چندان گرم ایران و عربستان، زمستان سال ۹۶ و پس از اعدام شیخ نمر، روحانی شیعه، سردترین دوره خود را تجربه کرد و اعتراض ایران به این اقدام غیرانسانی، منجر به قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور شد. حادثه منا و شهادت تعدادی از زائران ایرانی خانه خدا و اعتراض جمهوری اسلامی به بی‌مسئولیتی مقامات ریاض در بروز این حادثه، روابط را تیره‌تر کرد و این تیرگی تا بهار سال گذشته ماند. در همه این سال‌ها موضوعات دیگری هم این روابط را تحت‌تأثیر قرار داد که مهم‌ترین آن مسأله یمن و حمله ائتلاف سعودی به مردم بی‌دفاع این کشور بود. جمهوری اسلامی بارها حمله نظامی و محاصره اقتصادی مردم مظلوم یمن را محکوم کرده و از عربستان و کشورهای همراهش خواسته از تداوم آن خودداری کنند. در تازه‌ترین این هشدارها و توصیه‌ها، رهبر معظم انقلاب، ۲۳ فروردین در دیدار با مسئولین و کارگزاران نظام فرمودند: «در مسأله‌ی یمن بنده یک حرف نصحیت‌آمیزی به آقایان سعودی دارم که این واقعاً از روی نصیحت و خیرخواهی است: چرا جنگی را که یقین دارید در آن پیروز نمی‌شوید ادامه می‌دهید؟ اصلاً احتمال پیروزی سعودی‌ها در جنگ یمن هست؟ احتمالش هم نیست. خب جنگی که در آن احتمال پیروزی وجود ندارد، چرا ادامه پیدا می‌کند؟». به نظر می‌رسد با چاره‌اندیشی که سعودی‌ها طی هفته‌های گذشته برای پایان دادن به جنگ یمن در پیش گرفته‌اند، می‌توان به برداشته شدن یکی از مهم‌ترین موانع موجود در مسیر روابط تهران - ریاض امیدوار بود.

تأثیرپذیری ریاض از سیاست‌های فرامنطقه‌ای و دخالت غرب در جزئیات روابط ایران و عربستان هم از دیگر متغیرهای موجود در روابط تهران و عربستان است. آمریکا با بهره‌جویی از ابزارهای رسانه‌ای و سیاسی در تلاش است تا از جمهوری اسلامی برای کشورهای همسایه‌اش دشمنی هراسناک ساخته و در سایه ایران‌هراسی، پترودلارهای سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج‌ فارس را به سلاح‌های متنوع و گران‌قیمت تبدیل کرده و در زرادخانه‌های این کشورها انبار کند. مؤسسه تحقیقات صلح بین‌المللی استکهلم در گزارشی قابل تأمل اعلام کرده است یک‌چهارم فروش سلاح‌های آمریکایی بین سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۹ به عربستان سعودی بوده و این در حالی‌ست که بین سال‌های ۲۰۱۰ - ۲۰۱۴ این رقم حدود ۷ درصد بوده است. با این توصیفات، آمریکا برای حفظ این دو استراتژی از هیچ اقدامی دریغ نخواهد کرد؛ حتی اگر «جو بایدن» رئیس‌ جمهور آمریکا برخلاف سَلَف خود مدعی بازبینی در سیاست‌های آمریکا در قبال عربستان شده و تأکید کند «اولویت‌های آمریکا در خاورمیانه باید در واشنگتن تعیین شود، نه در ریاض».

 از دیگر سو، سیاست حفظ امنیت و تثبیت جایگاه رژیم صهیونیستی در منطقه هم کلان‌پروژه تعریف شده کاخ سفید است تا در سایه پیمان‌هایی چون «ابراهیم» و نشست‌هایی چون «نَقب» درصدد عادی‌سازی اشغال‌گری‌های رژیم صهیونیستی باشد و به همین دلیل است که آغاز زمزمه‌های عادی‌شدن روابط ایران و عربستان، رژیم صهیونیستی را مضطرب ساخته و «مایک هرتزوگ» سفیر اسرائیل در آمریکا این عادی‌شدن را موجب جسورتر شدن تهران توصیف کند! تل‌آویو مدت‌هاست از آب گل‌آلود تنش میان تهران و ریاض در پی شکار شاه‌ماهی‌هایی برای توجیه جنایات و اشغالگری خویش است.

در نهایت هر اندازه حکومت سعودی از میزان اثرگذاری این متغییرها در روابط خود با تهران بکاهد، به همان میزان می‌تواند به بهبود این روابط امیدوار باشد. مجموع رویدادهای منطقه و جهان دستکم در یک سال گذشته هم نشان از وجود اراده‌ای برای کاستن از اثرگذاری متغییرها دارد. واقعیت نخست آن است که ریاض به روابط خود با واشنگتن به ویژه در دوره جدید چندان دلگرم نیست و این دلسردی را در پاسخ منفی به درخواست آمریکا برای تأمین انرژی یا عدم همراهی با سیاست‌های واشنگتن در قبال مسکو نشان داده است. واقعیت دوم، حضور و نفوذ قدرتمند ایران در جنوب غرب آسیاست که نه کشورهای منطقه و نه فرامنطقه، نمی‌توانند منکر آن شوند و این واقعیت غیرقابل انکار توان تغییر بسیاری از معادلات منطقه و حتی جهان را داراست. راه آشتی که بن‌سلمان ولیعهد جوان عربستان در پیش گرفته در گام اول قطر را از فهرست دشمنی خارج کرده و در گام دوم می‌تواند چالش‌ها با ایران را ترمیم کند. 

عراق، میانجی جدید ایران و عربستان

برهم خوردن تناسب حاصل از تعادل در روابط کشورهای منطقه، همسایگان را هم تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. در موضوع خاص روابط تهران - ریاض با توجه به اهمیت آن، شماری از دولت‌های منطقه همواره در نقش میانجی روابط دو کشور ظاهر شده‌اند. جدیدترین میانجی این رابطه، عراق بوده و مذاکرات دو کشور در ماه‌های گذشته در بغداد برگزار شده است. مذاکراتی که «فؤاد حسین» وزیر خارجه عراق، نتیجه آن را دستیابی به تفاهم‌نامه ۱۰ بندی دانسته است. پیش از این نیز منابع عراقی از توافق دوطرف برای ارتقای سطح نشست‌ها از امنیتی به دیپلماتیک خبر داده بودند. «مصطفی الکاظمی» نخست وزیر عراق هم ۱۰ اردیبهشت از گشایش واقعی در روابط عربستان و ایران خبر داد و تصریح کرد عراق منفعت مستقیمی در ایجاد تفاهم بین کشورهای منطقه و دستیابی به ثبات منطقه‌ای دارد. «سیدرضا صدرالحسینی» کارشناس مسائل منطقه درباره دلایل تأیید بغداد به عنوان میانجی از سوی دو کشور ایران و عربستان معتقد است: «بیشترین سوءاستفاده از تیرگی روابط کشورهای حوزه خلیج فارس را کشورهای فرامنطقه‌ای از جمله آمریکا و رژیم صهیونیستی بردند. بر این اساس جمهوری اسلامی علاقه‌مند است که روابط منطقی، قوی و مستدلی با عربستان برقرار کند. از طرف دیگر نیز علاقه‌مند است که عراق [به عنوان یک کشور دوست و همسایه نزدیک] بتواند نقش‌آفرینی و کنشگری مثبت خود را در جهان اسلام و جهان عرب داشته باشد».

ثبات منطقه در سایه حسن رابطه

«امنیت و ثبات»، دو گوهر کمیاب خاورمیانه و جنوب غرب آسیا جز با همراهی همه کشورهای حاضر در این منطقه امکان‌پذیر نیست و نخواهد بود. این همراهی هم الزامات و هم موانعی دارد و اراده‌ای جدی برای برداشتن آن باید وجود داشته باشد. سنت دیرین آشوب در خاورمیانه با تکیه بر بازیگران خارجی ممکن نیست و این امنیت باید درون‌زا باشد.  

نگاه رهبر معظم انقلاب به‌ عنوان تعیین‌ کننده نهایی سیاست‌های ایران در منطقه، به امنیت و مؤلفه‌های سرزمینی و منطقه‌ای هم نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی مهمترین اصل تأمین امنیت در هر دو حوزه داخلی و خارجی را درون‌زایی و اتکا به توان کشور و منطقه می‌داند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ۱۱ مهر سال ۱۴۰۰ در مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح، یکی از فاجعه‌بارترین مصیبت‌ها برای کشورهای دنیا را دخالت بیگانه‌ها در مسائل امنیّتی، طراحی جنگ و صلح و خط دادن به آنها دانستند و تأکید کردند: «این یک فاجعه‌ی مصیبت‌بار برای هر کشوری است که دچار چنین وضعی باشد و ملاحظه کردید و عرض کردیم که امروز حتّی کشورهای اروپایی هم که زیر چتر ناتو نَفَس می‌کشند، مایلند که مستقل حرکت کنند».

رهبر انقلاب، فروردین سال ۹۴ و در دیدار با جمعی از فرماندهان و کارکنان ارتش، درباره نگاه ایران به امنیت منطقه تصریح کردند: «جمهوری اسلامی دنیا را ناامن نمی‌کند، منطقه را هم ناامن نمی‌کند، حتّی محیط همسایگان را هم ناامن نمی‌کند، حتّی در موارد زیادی بدرفتاری‌های برخی از همسایگان را هم با بزرگواری تحمّل می‌کند. جمهوری اسلامی - هم برای خود، هم برای دیگران - امنیّت را بزرگ‌ترین نعمت الهی می‌داند و برای حفظ امنیّت خود می‌ایستد و دفاع می‌کند».

حضور رژیم صهیونیستی در منطقه و نفوذ مُزوّرانه آن‌ها در کشورهای منطقه، در بلندمدت و با توجه به ماهیت این رژیم می‌تواند آسیب‌های بسیاری برای خود آن‌ها داشته باشد و ایران با آگاهی از این موضوع تلاش خواهد کرد تا ضمن حفظ هوشیاری در برابر این ماجراجویی‌های تل‌آویو، کشورهای منطقه را هم نسبت به آشوب‌آفرینی این رژیم آگاه ساخته و هشدار دهد که امنیتی در سایه عنکبوت اسرائیل در جهان و منطقه ایجاد نخواهد شد.

«صدرالحسینی» درباره اهمیت امنیت در غرب آسیا و دیدگاه جمهوری اسلامی در این زمینه معتقد است: «دیدگاه راهبردی جمهوری اسلامی ایران، توافق با همه کشورهای منطقه حوزه خلیج فارس و به ویژه تأثیرگذاری بر روابط کشورهای بزرگ از جمله عربستان سعودی در موضوع مهمی به نام امنیت منطقه‌ای است؛ لذا نتیجه مذاکرات میان ایران و عربستان برای منطقه بسیار حائز اهمیت است».

ایران و عربستان به عنوان دو کشور مهم جهان اسلام در صورت تداوم گفت‌وگوها و رسیدن به نقطه‌ای مشخص می‌توانند درباره معضلاتی که دیگر کشورهای مسلمان منطقه با آن دست‌و پنجه نرم می‌کنند، دخالت مثبت داشته و به حل بحران‌های افغانستان و عراق و سوریه کمک کنند. بازار ۳۰ میلیون نفری مسلمانان عربستان می‌تواند بازار خرید بسیاری از محصولات ایرانی باشد و ایران نیز چنین ظرفیتی را به همسایه جنوب غربی خود می‌دهد. 

اُفت و خیز روابط ایران و عربستان باید کنترل شود

«سیدصباح زنگنه» تحلیلگر مسائل غرب آسیا در تحلیل روابط ایران و عربستان و مؤلفه‌های اثرگذار بر این روابط، ضمن تأکید بر اینکه در سیاست همه نوع احتمال داده می‌شود، گفت: در ارزیابی هر روابط بین‌الملل باید چهار عنصر مورد توجه قرار گیرد: موانع و فرصت‌ها، ضعف‌ها و نقاط قوت و قدرتی که در هر رابطه‌ای وجود دارد.

این کارشناس روابط ببین‌الملل در ارزیابی نقاط قوت و ضعف رابطه ایران و عربستان گفت: از همسایگی و وحدت دین تا اشتراک در مسائل منطقه‌ای و سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان همکاری‌های اسلامی و اوپک، بین ریاض و تهران نقاط اشتراک و قوت وجود دارد. ضعف‌های این روابط هم ناشی از تغییر سیاست‌های تهران و ریاض در قبال یکدیگر به دلایل مختلف است، عربستان حمایت ایران از مردم عراق و سوریه و یمن را برنمی‌تابد و ایران هم نوع برخورد ریاض با شیعیان و علمای شیعه این کشور و نحوه برخورد با حضور شیعیان در امکان مذهبی و مقدس را انسانی نمی‌داند؛ به گونه‌ای که مذاکرات ایران و عربستان تا دور چهارم به خوبی پیش رفت اما در همان دوران با اعدام تعداد زیادی از شیعیان این کشور از سوی حکام سعودی متوقف شد.

زنگنه درباره عوامل خارجی مؤثر بر روابط هم می‌گوید «در این روابط عوامل برون‌مرزی هم جایگاه خاص خود را دارد؛ فشار آمریکا به عربستان برای عدم نزدیکی به ایران، فشارهای پیدا و پنهان رژیم صهیونیستی علیه ریاض، نوع روابط ایران با قطر و موضوع یمن از مهم‌ترین عوامل خارجی مؤثر در روابط ایران و عربستان هستند و همه این عوامل مؤثر داخلی و خارجی اگر تحت کنترل درستی قرار نگیرد، همواره امکان تشدید اُفت و خیز روابط وجود دارد». او با اشاره به اینکه در حال حاضر با از بین رفتن زمینه برخی از این عوامل، تنش‌ها در حال کاهش است، این نکته را هم متذکر می‌شود که «دولت تندرو و افراطی در آمریکا جای خود را به دولتی نسبتاً میانه‌روتر داده است و این می‌تواند در کاهش تنش مؤثر باشد».