روزنامه صدای زنجان در گزارشی به دلایل مرگ ماهیهای سد گلابر در ایجرود پرداخت و نوشت: تلفات ماهیهای سد گلابر معضل تکراری است که چند سالی است با شروع فصل بهار دامنگیر این سد میشود و هرساله زوایایی از دلیل تلفات این ماهیها را باز میکند. در این میان هر کس برحسب شواهد و مدارکی از دلایل تلفات این ماهیها در این سد سخن به میان میآورد. سالهای گذشته مسئولان علت اصلی مرگ ماهیها را وجود انگل و یا ویروس معرفی کردند، اما شاهد هستیم که برای بهبود این وضعیت کاری صورت نگرفته است و هرسال با رسیدن فصل بهار روز از نو و روزگار از نو!
امسال نیز با پیدا شدن اولین گروه لاشه ماهیها در این سد شاهد بودیم که هرکدام از کارشناسان موضوعی را مطرح میکنند و برخی از آنها نظیر سالهای گذشته عامل تلفات ماهیها را آلودگی قارچی و انگلی میدانند و برخی نیز اذعان میدارند که احتمالاً مرگ ماهیها در سد گلابر به دلیل نیتراته شدن آب آن باشد.
محمدباقر حاج کاظمی، مدیرکل دامپزشکی استان زنجان در گفتوگو با رسانهها، اظهار کرده بود: در زمان بارندگی در این فصول بعد از هر بار باران، سیلاب با سرعت وارد سد شده و همراه خود گلولای زیادی را وارد سد میکند به همین دلیل مشخصات فیزیکی و شیمیایی آب به هم میخورد و تغییرات شدیدی در اکوسیستم آب ایجاد میشود.
در این زمینه اما امیرحسین کاظمی، رئیس اداره محیطزیست شهرستان ایجرود در گفتوگو با صدای زنجان با اشاره به اینکه حدود ۵ تا ۶ سال است که شاهد تلفات مرگومیر ماهیان در زمان تخمریزی ماهیان (از حدود اواخر فروردینماه تا اواخر بارندگی خردادماه) در این منطقه هستیم و این موضوع اکنون به یک معضل تکراری تبدیلشده است، اظهار کرد: خوشبختانه تلفات امسال ماهیها در این منطقه نسبت به سالهای گذشته کمتر شده است. ضمن اینکه نوع تلفات امسال بیشتر از نوع کاراس و ماهیهای مهاجم است که بومی منطقه نیستند.
استرس و کمبود اکسیژن عامل مرگ ماهیها
وی افزود: اما علت مرگومیر ماهیان در این فصل این است که ماهیان در این فصل که فصل تخمریزیشان است، بیشترین استرس را دارند و طبیعت حیوانات این است که آن زمانی که موجود ماده باردار میشود و یا تخمگذاری میکند ضعیف میشود و موجود استرس بیشتری را متحمل میشود. همچنین در این منطقه با توجه به بارندگیهایی که داریم و در مسیر چون مدیریتی صورت نمیگیرد متأسفانه زباله و فاضلاب و پلاستیک و غیره به دلیل نبود سیل بند در حوضههای آبریز سد گلابر، وارد سد میشود و این سیل که جاری میشود و وارد سد میگردد، علاوه بر اینکه لایههای زیرین آب را به هم میزند و با خود گلولای میآورد و موجب تلف شدن ماهیهای کف زی به علت کمبود اکسیژن شده، موجب آلودگی آبهای سد نیز میشود.
این مسئول خاطرنشان کرد: در این خصوص حتماً بایستی مسیلهای ورودی سد گلابر مجهز به سیل بند شوند چراکه فاضلابها و موادی که وارد سد گلابر میشوند باعث آلودگی آب هم شده (فاضلابهای شهر سجاس و روستاهای بالادست از طریق سیلاب وارد این سد میشوند) ضمن اینکه اگرچه آلودگی آب در این منطقه محرز است اما به نظر میرسد که آلودگی آب و عفونی و باکتریایی و بودن آن باعث مرگومیر ماهیهای سد گلابر نباشد.
پایگاه خبری موج رسا از تداوم اجرای عملیات آزادسازی حریم رودخانهها در استان زنجان خبر داد. مدیر عامل شرکت آبمنطقهای استان زنجان با بیان اینکه طبق برنامه ریزی آزادسازی حریم رودخانه ها هر ساله در استان انجام میشود، اظهار داشت: برای آزاد سازی حریم رودخانه ها و پاکسازی مسیر آنها، اولویت هایی وجود دارد که ابتدا به شکایت انجام شده و حکم صادر شده رسیدگی می شود، در اولویتهای بعدی نیز مسیرهای مطالعه شده و نشانه گذاری شده مورد پاکسازی و لایروبی قرار میگیرند.
وی با اشاره به اینکه سال گذشته در پایین دست سد گلابر و سجاسرود شکایتهایی وجود داشت و آزاد سازی انجام شد، افزود: امسال نیز آزاد سازی حریم و بستر رودخانهها از بستر ابهر رود آغاز شده است.
پایگاه خبری آوای میهن نیوز در یادداشتی را پیرامون زنانه شدن فقر در سایه تصمیمات اقتصادی منتشر کرد. در این یادداشت که به قلم فرحناز فتحی سردبیر این رسانه نوشته شده، آمده است: در زمان حاضر گسترش فقر و تسری آن به لایه های مختلف جامعه به خصوص در میان زنان زنگ هشداری جدی برای همه آحاد جامعه و مسوولان به ویژه تاثیر آن در حوزه زندگی خانوادگی و تعاملات و روابط اجتماعی افراد است، چرا که ریشه دواندن فقر به شکل خزنده در میان زنان میتواند آسیبهای جدی تری را نیز در بخش اجتماعی و فرهنگی نمایان سازد.
پیامدهای فرهنگی و اجتماعی زنانه شدن فقر به دلیل مرجعیت عاطفی و روانی زنان در جامعه میتواند منجر به تقلیل و یا حذف قبح رویکردهای غیر اخلاقی با توجیه به ظاهر منطقی و انسانی ” سیرکردن شکم فرزندان” شود که در صورت غفلت و یا کتمان واقعیت فقر و تبعات آن در جامعه مولد، شاهد افول روزانه اخلاق و در نتیجه پیامدهای ناگوار آن به ویژه در روند زندگی خانوادههای نیازمند و دختران آنها و دست و پا زدن در منجلاب فقر و بی اخلاقی برای تامین نیازهای اولیه زندگی و یا دستیابی به آرزوهای کوچک اما حیاتی و مهم برای بخشی از جامعه، خواهیم بود که این موضوع نه تنها شایسته جامعه اسلامی ایران با پشتوانه دین و تمدن چند هزار ساله نیست بلکه با آرمانها و اهداف خیزش های مردمی در سالهای بین ۴۲ تا ۵۷ که ریشه کنی فقر و برقراری عدالت بود، ناسازگار است.