به گزارش خبرنگار ایرنا، حدود یک قرن است که مازندران به عنوان مهم ترین مقصد گردشگری داخلی و بعضا خارجی شناخته می شود، از استراحتگاه شاهان قاجار تا نامگذاری خوش نشینی بر این خطه سبز کرانه جنوبی دریای خزر، همواره مازندران نقطه کانونی سفر، تفرج و کسب آرامش برای ایرانیان و به خصوص پایتخت نشینان بوده است.
اما با این وجود گردشگری در مازندران همانی نبود که امروزه در کشورهای توسعه یافته گردشگری شاهد آن هستیم، زیرا در سایه نام گردشگری و گردشگرپذیری، این استان به سمت کانون اصلی خانه دومی ها و به عنوان استراحتگاه دائمی حرکت کرد. البته این پروسه زمانی آغاز شد که آن روزگار کمتر صحبت از آلودگی تهران و وجود ریزگرد در استان های مرکزی و جنوبی، خشکسالی و همچنین کاهش بارندگی و گرم شدن زمین بود.
رفته رفته این عوامل حرکت مازندران را برای استقبال مسکن دائمی خانه دومی ها سریع تر کرد به طوری که امروزه در روستاها و ییلاقات این استان به وفور ویلاها و حتی آپارتمان های غیر بومیان را شاهد هستیم به طوری که در برخی روستاها به طور کامل سکنه بومی تخلیه و همه ساکنان غیر بومی هستند. گواه این مدعا چندین روستا در مناطقی همچون چمستان، نور و دیگر مناطق غربی استان است.
اکوسیستم مهاجر پذیری تا آنجا پیش رفته است که امروز بیشتر مسافران و گردشگران مازندران اقامت خود را در ویلاهای استیجاری غیرمجاز ساکن می شوند و برخی نیز از پس طعم شیرین ویلاخوابی خود اقدام به خرید زمین و ساخت ویلا یا خرید ویلا می کنند.
امروز مازندران و گردشگری این استان گرفتار پدیده ای نوظهور است که تا حدودی بَعد فرهنگی و همچنین شخصیتی مردم استان را مورد هدف قرار داده است. تبلیغات گسترده معاوضه ویلا و زمین با خودرو که اکنون بی پروا بر تابلوهای تبلیغاتی آژانس های املاک خودنمایی می کند، دردی است دیگر که علنا خط بطلانی بر گردشگری و سفر خواهد زد و آینده مبهمی را پیش روی این دیار سر سبز ترسیم می کند.
البته شاید برای بسیاری این موضوع بی اهمیت و تکراری به نظر برسد، اما یادمان باشد که بحران های امروز گردشگری از دو دهه پیش از طریق رسانه ها فریاد زده شد و همان زمان نیز مورد کم لطفی و حتی تمسخر بسیاری قرار گرفت ، پس بیندیشیم شاید موضوع امروز بحران فردا باشد.
انکارناپذیری سبک جدید زندگی
فاطمه یوسفی جامعه شناس در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: به طور عادی معامله زمین با خودرو مسئله ای غیر عادی نبوده و امری رایج در معاملات است ، اما این که طی سال های اخیر برخی از مردم مازندران بکرترین اراضی کوهستانی، جنگلی و روستایی را که به هویت آنها متصل است، برای دستیابی به خودروهای لوکس چوب حرج زده اند مسئله ای است که نیاز به ریشه یابی اصولی دارد.
وی افزود : چند عامل مهم در این اتفاق سهیم هستند که یکی از آنها قرار گیری در معرض زندگی پایتخت نشینی و الگوپذیری بالای جامعه مازندرانی از سبک زندگی به اصطلاح لاکچری پایتخت نشینان است. البته این مسئله درباره همه مردم مازندران صدق نمی کند اما در بسیاری از شهرها و حتی روستاها به طور واضح مشهود است.
این جامعه شناس اظهار داشت : حضور همیشگی و هفتگی پایتخت نشینان به خصوص در شهرهای مرکزی و غربی و وسوسه سبک زندگی آنان برای مردم محلی ، نوعی تعارض و سرخوردگی را ایجاد می کند و از این طریق برخی افراد به خواست خود و یا به اجبار اعضای خانواده سعی در تغییر سبک زندگی می کنند که برای رسیدن به این سبک پرهزینه نیازمند فروش دار و ندار خود می شوند.
وی نبود قوانین مناسب برای جلوگیری از ویلاسازی ها و خرید و فروش بی ضابطه اراضی را یکی دیگر از عوامل موثر دانست و بیان کرد: اگر طبق قانون و براساس مقررات سفت و سخت با تغییر کاربری زمین مبارزه شود ، به طور طبیعی بخش قابل توجهی از بساط اینگونه دلالی ها نیز برچیده خواهد شد.
یوسفی گفت : اما با همه این تفاسیر باید اعتراف کرد که امروز سبک زندگی مردم مازندران به هر دلیلی تغییر کرده یا در حال تغییر است و متاسفانه این سبک جدید مردم مازندران را به سمت برخورداری از امکانات و رفاه بیشتر سوق می دهد و برای رسیدن به این رفاه حاضر خواهند بود حتی از مهم ترین میراثشان که همان اراضی جد و آبادی است، عبور کنند.
وی افزود : معاوضه زمین با خودرو شکلی از سودجویی از وضعیت مردم برای بهره برداری از شرایط اقتصاد سخت و فشارهای طبقاتی است که فرد حداقل در ظاهر برای چشیدن طعم زندگی خوب دست به فروش داشته های خود می زند و از طرفی معاوضه زمین و خانه در این استان به دامی برای وسوسه بومیان تبدیل شده است.
از کارافتادگی کشاورزی در اقتصاد مردم مازندران
این کارشناس تاکید کرد:مهم ترین عامل که باز هم از اقتصاد نشات می گیرد ، از کارافتادگی و ورشکستگی صنعت کشاورزی در اقتصاد مصرف گرا و پر توقع زندگی امروز است و باید پذیرفت که دیگر کار کشاورزی که عمده اقتصاد مردم مازندران از این طریق ارتزاق می شود، نمی تواند پاسخگوی توقعات افراد و خانواده ها باشد.
یوسفی ادامه داد:زمانی کشاورزی بر مزارع برنج هزینه چندین خانواده را تقبل می کرد در حالی که امروز با درآمد کشاورزی نمی توان یک خانواده را تامین کرد. در کنار این مسئله باید به ظاهری شدن زندگی و امکانات پیشرفته روز نیز اشاره کرد که متاسفانه به دلیل قیمت های سرسام آور فقط در اختیار طبقه خاص قرار دارد.
وی گفت:به عنوان مثال برای یک کشاورز و یک روستایی خرید خودرو لوکس با درآمد کشاورزی امکان پذیر نیست و باید برای رسیدن به چنین چیزی دست به فروش ملکش بزند تا شاید بتواند ان را بخرد. پس باید اعتراف کرد که کشاورزی سنتی پاسخگوی نیازهای امروز مردم مازندران نیست.
این جامعه شناس با بیان اینکه توسعه گردشگری در کنار کشاورزی می توانست بخش اعظمی از مشکلات اقتصادی مردم منطقه را مرتفع کند، افزود: متاسفانه فقدان برنامه ریزی درست جامعه محلی و مسئولین سبب شد به جای استفاده از صنعت توریسم مردم به زمین فروشی و ویلا فروشی روی آورند در صورتی که بسیاری از کشورهای همسایه از جمله ترکیه بر اساس داشته های سنتی و طبیعی وارد عرصه گردشگرپذیری شدند.
مرگ تدریجی یک رویا
محمدحسن زال کارشناس گردشگری هم در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: اگر بخواهیم به مازندران به عنوان استانی صنعتی نگاه کنیم، باید صنعتی را در این استان مدنظر قرار دهیم که با بافت و آمایش سرزمینی منطقه همخوانی داشته باشد.
وی با بیان اینکه تاکنون وجود صنایع غیرمتناسب بسیاری برای مازندران دردسر آفرین و آسیب زا بوده است، افزود: متاسفانه به بهانه اشتغال و کسب درآمد حتی مناطق غیر صنعتی نیز در مازندران به صنعت روی آوردند غافل از آنکه صنعتی که در مازندران ایجاد می شود باید با کشاورزی، جنگل و دریای این منطقه همخوانی و تناسب داشته باشد.
دانشیار گروه جهانگردی دانشگاه مازندران با تاکید بر این که مازندران از نعمت فوق العاده ای همچون جاذبه های گردشگری برخوردار است ادامه داد:گردشگری متناسب ترین صنعت با اقلیم مازندران و منطقه شمال کشور است ولی با این وجود ما در تمام این سال ها در این رابطه به بی راهه رفتیم و به جای استفاده از صنعت پولساز گردشگری به فروش زمین روی آوردیم.
وی بیان کرد:متاسفانه مردم ما هیچگونه اعتقادی به گردشگری ندارند و به جای استفاده از ظرفیت های گردشگری راهی را در پیش گرفتند که یک رویه فرساینده خواهد بود و در آینده نزدیک، چیزی به جز فرسایش منابع ماحصل زمین فروشی نخواهد بود.
این کارشناس گردشگری فروش زمین را به فروش نفت خام تشبیه کرد و گفت: فروش زمین در مازندران همان خام فروشی است که تنها به اقتصاد منطقه ضرر می رساند و هیچ تفاوتی برای فروش زمین با پول نقد و یا خودرو وجود ندارد و هردو اشتباه محض است.
وی گفت: در حال حاضر با بالارفتن قیمت ماشین، افراد سرمایه دار ماشینی که سه میلیارد تومان قیمت گذاری می شود در ازای ملک که در دوره فعلی در رکود است معاوضه می کند و در سال های آتی سود سرشاری از این ملک به دست خواهد آورد.
این استاد گردشگری با تاکید بر این که زمین های مازندران برای توسعه گردشگری خاصیت بالقوه دارند،افزود: متاسفانه ما درکی از ارزش بالای اراضی خود نداریم زیرا این زمین ها می تواند به عنوان یک مقصد گردشگری ارائه شود، ولی به جای اینکه برای گسترش گردشگری استفاده شود قطعه قطعه شده و به حراج می رسد.
وی افزود:باغ های مازندران به عنوان ریه های کشور محسوب می شوند چرا باغی که می تواند علاوه بر تولید محصول، خاصیت گردشگری داشته باشد باید دستخوش بورس بازی و دلال بازی شود. فروش زمین های پدری مان به مثابه فروش جوارح بدن است آیا کسی حاضر است برای پول اعضا و جوارح خود را به تاراج بگذارد.
زال به اثرات زمین فروشی اشاره کرد و گفت: با فروش بی رویه زمین بافت جمعیتی و فرهنگی استان دستخوش تغییر خواهد شد و به گونه ای مازندران همگانی می شود و دیگر هیچگونه جذابیتی برای گردشگران نخواهد داشت.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: اگر تدبیری در این خصوص اندیشیده نشود در اینده امنیت فرهنگی مازندران از بین می رود و چند فرهنگی در مازندران بوجود خواهد آمد که چیزی جز شلوغی و گرانی رادر پی نخواهد داشت به عنوان مثال منطقه ای را در نظر بگیرید که از هزار نفر جمعیت به هفت هزار جمعیت افزایش یابد و نیمی از افراد آن نیز متعلق به مازندران نیستند و در این صورت هم منابع اقلیمی و هم ترکیب جمعیتی به هم خواهد خورد و این فرهنگ چندگانه در آینده هیچ جذابیتی نخواهد داشت.
وی با بیان اینکه تمامی جاذبه های مازندران در حال از بین رفتن است، ادامه داد: در حال حاضر ما به یک قانون درون استانی برای رفع این مشکل نیاز داریم زیرا روی زمین هایی که حکم ریه کشور را دارند و در جای جای آن گیاه رشد می کند سیمان کشیده و تبدیل به ویلایی می شوند که شاید سالی دوبار مورد استفاده خوش نشینان قرار گیرد.
زال افزود: متاسفانه زمین فروشی، هزار تکه شدن زمین های باغی، و در پی آن فعالیت گسترده و بدون نظارت املاک در تمامی نقاط مازندان به مشکلی تبدیل شده است که در آینده ای نه چندان دور نه تنها صنعت گردشگری مازندران بلکه اقلیم منطقه و حتی فرهنگ مازندران را به تاراج خواهد برد.
وی در آخر گفت: زمین های ما اعتبار فرهنگی و اقتصادی ما هستند که متاسفانه ما شیوه بهره برداری از آن را به خوبی آموزش ندیده ایم و حتی حاضر هستیم زمین آبا و اجدادی خود را با یک بنز معاوضه کنیم.