به گزارش روز یکشنبه ایرنا، فوریه ۱۹۹۰ میلادی و پس از فروپاشی دیوار برلین، جلسهای با حضور جیمز بیکر وزیر امور خارجه پیشین آمریکا (۱۹۸۵- ۱۹۸۸) در دوره جورج بوش پدر و میخائیل گورباچوف آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی برگزار شد. در آن جلسه، بیکر اتحاد آلمان را با تضمین اینکه «ناتو یک اینچ به شرق گسترش نخواهد کرد» پیشنهاد داد و گورباچوف موافقت کرد. آنچه در سالهای بعد اتفاق افتاد، بهترین توضیح چرایی تکرار طعنهآمیز عبارت «نه یک اینچ بیشتر» از زبان ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه در محکوم کردن اقدامات غرب است.
بررسی اسناد داخلی و یادداشتهای دولت آمریکا نشان میدهد تصمیمگیران سیاسی در آمریکا اندکی بعدتر به این نتیجه میرسند که منتفی کردن گسترش ناتو به نفع ایالات متحده نیست؛ بنابراین اواخر فوریه همان سال رئیسجمهوری وقت آمریکا و مشاورانش تصمیم میگیرند که این احتمال را باز بگذارند. طبق روایت اسناد، تنها یک ماه بعدتر در ماه مارس، مشاوران جیمز بیکر به او توصیه کردند که ائتلاف ناتو میتواند کشورهای شرق اروپا را حول مدار آمریکا سازماندهی کند.
از سال ۱۹۹۰ میلادی تا کنون، ۱۴ کشور از جمله لهستان، مجارستان، چکسلواکی و بیشتر کشورهای بالتیک به ناتو پیوستهاند و به زودی فنلاند و احتمالا سوئد نیز ملحق خواهند شد.
آنچه خواندیم، مقدمه نشریه لا وانگواردیا اسپانیا برای ارائه درکی بهتر از تهاجم روسیه به اوکراین بود. لاوانگواردیا به این بهانه به گفتوگو با «مری ای. ساروت» مورخ آمریکایی در دانشگاه جان هاپکینز در واشنگتن پرداخته است و مینویسد: مورخ آمریکایی ساروت در کتاب جدیدش با عنوان «نه یک اینچ» (Not one inch) تحلیل میکند که این گفته بیکر در سال ۱۹۹۰ آیا یک فریب بود یا خیر.
ساروت در پاسخ به این پرسش که چرا آلمانها باید با گورباچف در این مورد مذاکره میکردند، گفت: از نظر قانونی، آلمان بدون تایید روسیه که یکی از اعضای کلیدی پس از پیروزی جنگ ۱۹۴۵ بود، نمیتوانست متحد شود. گورباچوف پیشنهاد عدم توسعه ناتو را از طرف بیکر و آلمانها دریافت کرد اما بوش، ایده دیگری داشت. بیکر سپس در نامهای محرمانه به آلمانها نوشت «همه آن نه یک اینچ بیشتر را فراموش کنید» و گورباچوف بعدتر گفت: من در تله افتادهام.
این کارشناس آمریکایی در پاسخ به اینکه آیا گزینه عدم گسترش ناتو میتوانست باعث تسهیل روابط بهتر بین ایالات متحده، اروپا و روسیه شود، خاطر نشان کرد: این یک فرضیه است. آنچه در مورد آن مطمئن هستیم اینکه این یک گزینه برای جورج بوش پدر نبود. برای بوش این مهم بود که ناتو در جنگ سرد پیروز شده بود، ایالات متحده قدرت غالب ناتو بود و این نظم جدید جهانی برای آمریکا، عالی و فوقالعاده بود. از نظر بوش، برچیده شدن ناتو به معنای نظم نوین جهانی بود، بنابراین او باید این روند را متوقف میکرد.
ساروت در ادامه میگوید: برخی گسترش ناتو را بهترین گزینه میدانند و افرادی مانند جان مرشایمر معتقدند این امر باعث جنگ جهانی سوم خواهد شد. ما باید بر این دستهبندی دوگانه غلبه کنیم. من مخالف گسترش ناتو نیستم اما چگونگی این گسترش مهم بود. طیف وسیعی از امکانات وجود داشت و ما میتوانستیم به یک رابطه پایدارتر و کمتر خشونتآمیز دست یابیم.
این کارشناس آمریکایی در تشریح چگونگی گسترش ناتو به دور از راههای خشونتآمیز میگوید: زمانی که کلینتون رئیسجمهوری شد، این امر مسلم بود که ناتو گسترش خواهد یافت. کلینتون در ابتدا از روند تدریجی و در اصطلاح از «اتحاد برای صلح» حمایت کرد تا روسیه تحقیر نشود. این دوره به گونهای پیش رفت که روسیه و اوکراین نیز میتوانستند به آن ملحق شوند. اما سرانجام، جناح راست جمهوریخواه، تلاش برای گسترش نامحدود ناتو را کلید زد و کلینتون تغییر نظر داد.
ساروت در پاسخ به اینکه آیا این یک اشتباه بود، تاکید کرد: بله، اتحاد برای صلح، برای روسیه کمتر آزاردهنده بود و این ظرفیت را داشت تا مورد قبول همه، مسکو، اروپای شرقی و مرکزی و غرب قرار گیرد. وی در توضیح اینکه آیا پوتین این گزینه را میپذیرفت، افزود: وقتی پوتین در سال ۱۹۹۹ به قدرت رسید، دیگر خیلی دیر شده بود. این مسئله باید در دهه نود حل میشد و انجام نشد.
این مورخ آمریکایی در بیان مخاطرات وضعیت فعلی گفت: ما برای هفتهها، تنشی مشابه جنگ سرد ایجاد کردهایم و این بسیار نگرانکننده است. مشکل اینجا است که ما ظرفیت فرهنگی برای فهم جدی بودن خطر را از دست دادهایم.
ساروت در پایان در حالی خلف وعده غرب را پله نخست نردبان درگیریهای رو به فزونی میان مسکو و غرب دانست که با اشاره به قدرت نظامی روسیه گفت: همه چیز بد پیش میرود و میتواند بدتر شود.
ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه ۲۱ فوریه ۲۰۲۲ (دوم اسفند ۱۴۰۰) با انتقاد از بیتوجهی غرب به نگرانیهای امنیتی مسکو، استقلال جمهوریهای خلق دونتسک و لوگانسک را در منطقه دونباس به رسمیت شناخت.
پوتین سه روز پس از آن، پنجشنبه ۲۴ فوریه (پنج اسفند ۱۴۰۰) نیز عملیاتی نظامی که آن را «عملیات ویژه» خواند، علیه اوکراین آغاز کرد و به این ترتیب روابط پرتنش مسکو - کییف به رویارویی نظامی تغییر وضعیت داد.