به گزارش ایرنا، یکی از مهمترین تغییرات اعمال شده در دوره جدید فدراسیون بسکتبال به تغییرات کادرفنی تیم ملی باز میگردد. تیمی که در راه جام جهانی است و باید با آرامش و به دور از حاشیه فقط به فکر موفقیت و اعتلای این ورزش باشد اما تصمیمهای رئیس جدید این فدراسیون حکایتی دارد که در ادامه به آن میپردازیم.
چرا کادر فنی دچار تغییرات شد؟
پس از بازیهای المپیک بود که فدراسیون بسکتبال از تغییرات گفت و به فعالیت مهران شاهینطبع در راس کادرفنی تیم ملی پایان داد. در آن دوران از مصطفی هاشمی برای هدایت تیم ملی دعوت شد و وی نیز پس از نشست با مسئولان وقت فدراسیون کارش را آغاز کرد. هاشمی در تیم ملی بسکتبال کار سختی داشت؛ چرا که این تیم با مشکلات زیادی روبرو بود و به همین خاطر وی تلاش کرد این تیم را بازسازی کند؛ اما تصمیم عجیب رئیس جدید فدراسیون بسکتبال روندی که میتوانست موفقیت تیم ملی را برای چندین سال تضمن کند متوقف شد.
این که رئیس که فدراسیون بخواهد کادر مدیریتی و فنی تیمش را انتخاب کند یک حق طبیعی است اما این که از تقویت سخن بگوییم اما در عمل تغییرات را در برنامه خود قرار دهیم تعبیر غلطی از لغات و بازی با کلمات است. سعید ارمغانی که جانشین هاشمی در تیم ملی شده یکی از بازیکنان خوب و با اخلاق بسکتبال ایران بوده است؛ اما دوران مربیگری او چندان پروپیمان نبوده است. اگر نگاهی به رزومه مربیگری وی در مدت زمان حضورش در مجارستان داشته باشیم خواهیم دید که وی بیشتر این مدت را با تیمهای پایه و البته چند تیم باشگاهی سپری کرده است. ارمغانی در این مدت هدایت تیم خاصی را بر عهده نداشته و یا سکاندار تیم ملی کشوری نبوده که داوری بخواهد از تغییرات اعمال شده خود دفاع کند.
حاشیههای انتخابات دلیل تغییر کادرفنی تیم ملی؟
این یک تجربه تلخ است، اما حقیقت دارد. متاسفانه بارها در انتخابات فدراسیونهای ورزشی کشورمان شاهد این موضوع بودهایم که فرد منتخب مجمع، پس از نشستن بر کرسی ریاست به انواع و اشکال مختلف، با مخالفان و افرادی که با وی در انتخابات همراه نبودهاند برخورد کرده و این داستان به نظر میرسد همچنان ادامه دارد. مصطفی هاشمی از جمله همان افرادی است که به هر دلیل یا از گزینه دیگری حمایت کرده بوده و یا نظری متفاوت داشته است؛ هر چند سرمربی اسبق تیم ملی بسکتبال کشورمان در نهایت حضور یک فرد بسکتبالی را در راس فدراسیون به دیگران ترجیح داد اما شائبههایی پیرامون اینکه عدم حمایت قاطع وی از رئیس فعلی باعث برکناریاش شده مطرح شده است.
کنار گذاشتن مهران حاتمی از کادرفنی تیم ملی بسکتبال، مربی که تیم شهرداری گرگان را قهرمان لیگ برتر کرد هم از دیگر اتفاقات تلخ این روزهای بسکتبال کشور است. نکته مهم و البته قابل تامل در این میان آن است که در انتخابهای جواد داوری، تغییراتی را نمیبینیم که قابل دفاع باشد. حذف نامهایی از جمله هاشمی و حاتمی و حضور افرادی مانند ارمغانی که سالها از ایران دور بوده و بدون شک شناختی به بازیکنان نسل کنونی ندارد و یا محمد کساییپور که در سالی که گذشت حتی تیمی برای هدایت نداشت جای بحث و تامل دارد و باید پرسید آیا بازهم جواد داوری از واژه تقویت نام میبرد؟
زمانی که از تقویت نام میبریم یعنی افرادی را اضافه خواهیم کرد که از کادر قبلی، به مراتب قویتر باشند اما در اسامی که از سوی فدراسیون بسکتبال اعلام شد این حقیقت استنباط نمیشود و این بیم میرود که تصمیمات غیرفنی در تغییر کادرفنی تیم ملی بسکتبال نقش داشته است.
چرا مربی باکیفیت خارجی جذب نشد؟
در چنین فضاهایی یکی از راههای فرار رو به جلو بحث مربیان خارجی و حضور آنها در ورزش ایران است اما در این مقوله، نه تنها مربی خارجی به تهران نیامد بلکه تنها به حضور یک ایرانی ساکن خارج بسنده شد. در حالی که مشاهده کنیم در فدارسیون چون هندبال که شاید هواداران کمتری هم داشته باشد بهترین مربیان جهان راهی ایران شدند.
داوری بازی دو سر برد را باخت
اگر تیم ملی بسکتبال ایران با هدایت مصطفی هاشمی عملکرد موفقی داشت او میتوانست این ادعا را داشته باشد که با مدیریت وی و به قول خودش، تقویت کادرفنی در روند صعودی بسکتبال ایران دخیل بوده و اگر سرمربی اسبق تیم ملی عملکردی ناموفق داشت هم میتوانست این انتخاب را به دوره قبلی فدراسیون نسبت دهد و خود را مبرا بداند، اما چه شد که رئیس فدراسیون بسکتبال کشورمان که خود از بازیکنان این رشته و اسبق تیم ملی بود، چنین تصمیمی را گرفت؟ گفته میشود تصمیمات داوری بر اساس مشاوره کسانی بوده که جایگاهی در بسکتبال ایران ندارند.
تصمیمی مشابه این بار در تیم بسکتبال جوانان
جواد داوری در اقدامی مشابه سرمربی تیم بسکتبال جوانان را هم برکنار کرد و سیامک ویسی را به جای وی گذاشت. فردی که تیم گلنور اصفهان را هدایت میکرده و عملکرد چندان موفقی در این تیم نداشت. تیم بسکتبال شمیدرقم ۳ سال پیش با هدایت اسلامی اولین و آخرین طلای خود را در رقابتهای غرب آسیا به دست آورد، و تیم بسکتبال جوانان هم در ۲۰۱۴ با هدایت همین مربی در غرب آسیا قهرمان شد و سپس به مقام نایب قهرمانی آسیا و کسب سهمیه المپیک رسید.
از سویی دیگر عملکرد وی در معرفی بازیکنان جدید به بسکتبال ایران بر کسی پوشیده نیست. بازیکنانی که امروز در تیمهای لیگ برتری خود از مهرههای تاثیرگذار بوده و در روند موفقیت خود و بسکتبال نقش به سزایی دارند اما بازهم باید پرسید چرا رئیس فدراسیون بسکتبال چنین تصمیمی را میگیرد؟
سرمایه سوزی به سبک فدراسیون بسکتبال
در پایان باید به یک نکته مهم اشاره داشت، مصطفی هاشمی، مهران حاتمی، محمدرضا اسلامی و یا هر چهره دیگری که در ورزش و در بسکتبال ما حضور داشته و فعالیت میکند، یک شبه به این جا نرسیده است، برای آنها هزینه شده و سالها تمرین و ممارست خود این افراد هم دخیل بوده تا امروز از آنها به عنوان سرمایه ورزش بسکتبال ایران نام برده شود و باید پرسید چرا و با چه هدفی با سرمایههای ورزش خودمان این گونه رفتار میکنیم.
تصمیماتی که برای کادرفنی تیمهای ملی بسکتبال گرفته شده، می تواند تبعات زیادی برای این رشته داشته باشد و باید پرسید چرا چنین تصمیماتی گرفته میشود؟ به نظر میرسد بسکتبال ایران به خاطر تصمیماتی که امروز گرفته شد آینده درخشانی نداشته باشد و آن زمان داوری باید پاسخگوی همه تصمیماتش باشد. قرار بود کادرفنی تیم ملی بسکتبال تقویت شود؛ اما کاملا تغییر کرد و صحبت از تقویت کادرفنی بیشتر یک شوخی بود تا یک استراتژی برای بسکتبال ایران.