به گزارش ایرنا، امنیت که اکسیر آزادی و ستون فقراتِ ایستایی عالم است یک مفهوم عام انسانی است که خِلقت و آفرینش آدم را معنا میبخشد.
مائده امنیت مساوی است با توان دفاع از ارزشها و آرمانهای غالب همگام با ترکیبی از منافع مشروع و مصالح حیاتی انسان متناسب و مُنعَطِف در مقابل تجاوز دیگران.
به اعتقاد خبرگان و راهبرد شناسان حوزه علوم اجتماعی در فرآیند زندگی جمعی مصونیت از هرگونه آسیب، ترس، تعرض و تخاصم و همچنین احساس آزادی، ایمنی، آرامش و آسایش بنیادیترین خواسته مشترک مردم در نظامهای سیاسی و فرهنگی جوامع است.
تامین و تعمیم امنیت عمومی در شئون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جزو اولین دغدغههای حاکمان در اقصی نقاط دنیاست که برای رسیدن به نوع مطلوب آن هزینههای سرسامآوری نیز صرف میشود.
نعمت امنیت در گرو تدابیر، تفاسیر، امکانات و ابزاری است که تا تحقق نیابند امنیت پایدار بدست نخواهد آمد.
در کنار اقدامات نرم اجتماعی، الزامات سخت انتظامی و تادیبهای قضائی برای تحقق این امر مُهِم نیز لازم و ضروریست که از جمله آنان بکارگیری سلاح و مهمات سرد و گرم است.
تُفنگ یک ابزار مفید بازدارنده است که قانونگذار برای حفظ جان و مالُ و مِکنَت افراد تهیه، نگهداری و حمل آن را جایز و در مواردی خاص اذن بکارگیری تفنگ را هم تسهیل و تصویب کرده است.
تُفنگ عَصائی امنیتزا و خطرزداست که وجودش اطمینان بخش و شلیکش نیز باید اعتمادآور باشد، صدای غُرِّشِ تفنگ باید چون نسیم نور دُشمنسوز و دوستنواز باشد.
همه باید بدانیم که قانوننویسان و موازیننگاران، حمل و بکارگیری تفنگ را برای پاسداری از مرزها و معتقدات ملی، دفاع مشروع از جان و شرف و حراست از نَفسُ و ناموس آزاد و امکانپذیر کرده است نه تولید توحُش و تَخاصُم و توسعه تقاص و تَکَدُر.
تُفنگ سلاح دوکارهای است که اگر ماشه آن وِفقِ مَصلِحت و معرفت و با انگشت عقل و انسانیت بِچَکَد، تیر تدبیر و تیغ بیدریغ آن در سینه ستم مینشیند و جامعه را آرام و دلپذیر میکند اما چنانچه ماشه مرگ آن به انگشت احساس و تقاص سپرده شود آتش آفات بپا کرده و ناقوس ناامنی بصدا در میآورد و طوفان تفرقه به راه میاندازد.
نگاهی به تاریخ گذشته گواه این واقعیت شیرین است که آتش درون تفنگ و گُدازههای گَلوی آن همواره نصیب دُشمن دون بوده است نه سهم دوستانِ دیرین.
همانیکه در طول تاریخ شوکت شان و زینت زمانه و توشه تنهائی نیاکان ما بوده چرا امروز آتش پارههای انبارش را به روی همسایگان و همتباران خود میپاشد و باروت بدبختی را بر خِرمن خودیها تحمیل میکند.
امروز شوربختانه حوادث ناشی از بکارگیری سلاح گرم(تفنگ) و افزایش آمار مقتولان در روزهای اخیر، در بعضی نُقاط استان ایلام روح جامعه را مُضطَرِبُ و مغموم و طراوت آن را به تاراج داده است.
قتل یکنفر با رگبار سلاح خودکار در یکی از مناطق جنوب استان، سرقت از یک مغازه طلافروشی در شهری دیگر و تیراندازی خونین در مرکز استان با ۶ نفر کشته و چهار زخمی زنگ خطر و آسیب کُشندهای است که نیازمند تلاش و تحقیق و تدبیر جدی مدیران و متخصصان اجتماعی، قضائی و امنیتی است.
آنان نباید به سادگی از کنار این مَصائب مُزمِن عبور کنند بلکه ضرورت دارد که با رفع تعارضات اجتماعی، تنگناهای اقتصادی، عُقدههای روانی، تجمیع سلاحهای غیرمُجاز و وضع مجازاتهای سنگین و بازدارنده برای استفادهکنندگان از اینگونه سلاحها و برخورد سخت و عبرتآور با مدیران سهلانگار از تکرار این حوادث تاسفآور جلوگیری کنند.
چرا در استانیکه فرزندان غَیور آن هشت سال در اوج مظلومیت و عین شهامت با یک تفنگ و چند خِشاب فشنگ سد راه گُردانی از دُشمنِ متجاوز شده و از حیثیتِ کشور خویش حراست کردند امروز همان تُفنگ که باید گُل شادی تقدیم مردم کند، خاک عزا نثار همنوعان میکند، چه شده است.
ابزار امنیتآوری که دیروز و در دوران دفاع مقدس با همت فرزندان فداکار استان مرزی ایلام عزیز، آزادی مهران و دهلران و اسارت گَلهای تجاوزکاران بعثی را به ملت خود هدیه میکرد اکنون نَفیر آن در ایلام و آبدانان، اَخم و اَندوه و اشکِ اَسَف ببار آورده است و مُصیبت میآفریند.
تفنگی که باید لولهاش لُطف، ماشهاش مَحَبَت، قُنداقش قدرت، شُعلِهاش شادی، ضامِنَش زُلالی و آتش آن برای ما آرامبخش باشد چرا امروز سُکوت شب را میشِکِند و خواب صبحگاهی بندگان بیگُناه خدا را پریشان و عَروسانِ زاگرس را سیاهپوش کرده است.
سلاحیکه رِسالتش صَله ارحام است و توسعه صُلحُ و تامین آرامش چگونه نِقابِ ناراستی برتن کرده و بجای گُل، گِروگان میگیرد و در عِوَض مهربانی، مَرگ تحویل میدهد.
آیا اَشراریکه تیر تباهی رها میکنند و گُل زندگی را ضایع و مکافاتِ مرگ بر جای میگُذارند، متوجه هستند که امنیت ما خونبهای شهیدانمان است و با سلاح جان آن را پاس خواهیم داشت.
ما را اعتقاد بر این است که آتشافروزیهای موجود و بازی با جان و مال و استراحت و امنیت مردم شایسته و بایسته جامعه مقتدر ایران آزاده و ایلام قهرمان نیست و متولیان امر باید در کوتاهترین زمان ممکن تدبیر کنند و علت را کشف و عوامل را تعقیب و تادیب کنند، زیرا که پَرسه شُغالان لاشهخوار در بیشه شیران شب زندهدار روا نباشد.
نمونه حوادثی که در آن بوسیله سلاح گرم، قتل رخ میدهد هر چند فراوانی بالایی ندارد اما بر پیکره جامعه سنتی، عشیرهای و کمجمعیت استان ایلام بسیار تاثیرگذار است و به گفته کارشناسان آسیبهای آن تا مدتها ماندگار خواهد بود، دسترسی به سلاح هر چند تنها عامل بروز چنین حوادثی نیست اما خشونت حادثه و میزان مرگ و میر را افزایش میدهد و در کنار عوامل دیگری همچون کاهش میزان تابآوری اجتماعی و فشار روانی ناشی از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در وقوع و افزایش تنشها، خشونت ها و افزایش میزان قتلها به ویژه قتلهای درون خانوادگی بسیار موثر است.
اهمیت این موضوع زمانی بیشتر نمایان میشود که بدانیم درصد بالایی از این قتلها بدون قصد قبلی و تنها در اثر یک خشم آنی و عکسالعمل فوری شخص انجام میشود و در اختیار داشتن اسلحه بر عمق فاجعه میافزاید.
در دسترس بودن چنین ابزاری فاجعهآمیز و تحریککننده است و در صورت نبود چنین وسیلهای در منزل شاید قتلی اتفاق نیفتد و دستکم وسیله دیگری مورد استفاده قرار گیرد که شاید در حد جراحت باقی بماند.
استفاده از اسلحه به عنوان وحشتناکترین ابزار نابودی بشر در جنگ و برای از بین بردن دشمن مورد استفاده قرار میگیرد اما چه اتفاقی سبب استفاده از این نوع وسیله برای قتل عام میشود، کارشناسان معتقدند: در دسترس بودن اسلحه در منزل یکی از عوامل خطرناک و تاثیرگذار بر وقوع چنین اتفاقاتی است که باید مورد توجه و واکاوی قرار گیرد.
نگهداری اسلحه نباید به عنوان ارزش اجتماعی تلقی شود
عضو هیات دانشگاه آزاد ایلام گفت: فشارهای روانی ناشی از مشکلات اقتصادی، تجربه تلخ گذشته و عدم احساس امنیت فردی، آستانه تحمل و تابآوری اجتماعی مردم را به شدت کاهش داده است.
یونس عزتی افزود: نمونه بارز عدم احساس امنیت افراد جامعه این است که مشاهده میشود که در منازل اسلحه موجود است.
وی تاکید کرد: نگهداری اسلحه برای افراد جامعه به دلیل وجود یک تصور اشتباه است که در برابر تهاجم احتمالی دیگران و در راستای احقای حقوق، خود را ملزم به استفاده از آن میدانند.
استاد دانشگاه آزاد ایلام وجود اسلحه در منازل را به دلیل وجود هیجانات بالا و تخلیه نشدن این هیجانات به شیوه مطلوب و منطقی دانست و گفت: نباید همچنان مردم وجود اسلحه در منازل و استفاده از آن را بعنوان یک ارزش اجتماعی قلمداد کنند.
عزتی با بیان اینکه داشتن نبود احساس امنیت و عدالت دو علت اصلی و زمینهساز وقوع قتلها در جامعه است، افزود: در بعضی مواقع فرد در برابر ناعدالتیهای اجتماعی دست به قتل زده و جامعه را در اغما فرو میبرد.
وی اضافه کرد: باید قوانین و سازوکارهایی از سوی دستگاههای ذی ربط اتخاذ شود که در صورت استفاده غیرمجاز از اسلحه، جرائم سنگینی برای فرد در نظر گرفته شود.
عضو هیأت دانشگاه آزاد ایلام با اشاره به رفتارهای غیرعادی برخی افراد در سنین نوجوانی، گفت: رفتار افراد در این مقطع سنی برگرفته از نوع رفتار پدر و مادر و اطرافیان است که در نهایت منجر میشود که فرد در برخورد با ناکامی در حل یک موضوع به تنش و درگیری روی آورد.
نقش رسانهها در فرهنگسازی استفاده از سلاح بیبدیل است
استاد دانشگاه پیام نور ایلام تاکید کرد: نقش رسانهها در فرهنگسازی استفاده از سلاح بیبدیل و محسوس است و باید در این راستا کارشناسان نظرات خود را ارائه دهند.
امیر عبدالحسینی با بیان اینکه حس مالکیت انسانها به یکدیگر، یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در افزایش قتلها در جامعه امروزی است، تاکید کرد: اختیار و سرنوشت زندگی فردی و اجتماعی هر انسان به عهده خود است اما بعضاً مشاهده میشود که بسیاری از درگیریها و تنشهایی که به قتل منجر میشود به دلیل نزاعهای درون خانوادگی است.
وی گفت: همه مردم باید این نکته که همه ما تنها مالک زندگی خود هستیم را در ذهن خود تکرار و آن را به یک اصل مهم در زندگی تبدیل کنند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: خانوادههای جامعه ایرانی نباید داشتن اسلحه را به عنوان یک ارزش اجتماعی قلمداد کنند که ادامه این روند خسارت جبرانناپذیر و خطرناک را در پی خواهد داشت.
عبدالحسینی اضافه کرد: بخش اعظمی از قتلهای جامعه امروزی بدون قصد قبلی بوده است که این مهم ناشی از درگیریهای ذهنی، تابآوری پایین اجتماعی و فشار روانی بالا در برخی افراد است.
عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور ایلام افزود: استفاده از ظرفیت بالای روحانیون در مساجد و فرهنگسازی اینکه وجود سلاح در منزل نه تنها ارزش اجتماعی نیست بلکه استفاده غیرمجاز و نابجا از آن خسارت جبرانناپذیری در پی دارد باید در دستور کار قرار گیرد.
عبدالحسینی تاکید کرد: علاوه بر برگزاری کلاسهای کنترل خشم و ذهن در شرایط سخت، باید جایگزین مناسبی برای اسلحه در منزل توسط دستگاهها پیشنهاد شود.
وی حضور روانشناسان و جامعهشناسان را در شوراهای حل اختلاف و هیاتهای صلح به عنوان کارشناسان این حوزه یک ضرورت ذکر کرد و گفت: روانشناسان و جامعهشناسان به دلیل اینکه در این حوزه تخصص دارند، میتوانند براحتی در حل مسائل و مشکلات مردم نقشی کلیدی ایفا کنند.