به گزارش ایرنا، حین بازی تیم پرسپولیس و تراکتور شاهد سنگپراکنی و حرکات زشت هواداران تراکتور بودیم که به تعلیق و توقف این بازی منجر شد. این اولین بار نیست که در مسابقات فوتبال شاهد چنین اتفاقاتی هستیم؛ اتفاقاتی که آنقدر خطرناک است که میتواند عواقب زیادی به دنبال داشته باشد.
در همین راستا و برای ریشهیابی این اتفاقات خبرنگار ورزشی ایرنا با تعدادی از جامعهشناسان و روانشناسان مطرح کشور اعم از امان الله قراییمقدم متخصص آسیب شناسی اجتماعی، مجید ابهری متخصص حوزه آسیبهای اجتماعی، احمدرضا فتوت دکترای روانشناسی سازمانی، مجدالدین مستعان روانشناس سلامت و آمادگی ذهنی و رضا صابری جامعه شناس و متخصص رسانه، به گفت و گو نشست که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
شخصیت ایرانیها و وضعیت فعلی جامعه
احمدرضا فتوت گفت: هوش هیجانی ما به درستی پرورش نیافته و برای کنترل آن آموزش صحیح ندیدیم. اصولا شخصیت ایرانیها بیشتر از عقلانیت، به سمت احساسات و هیجانات رفته است. البته وضعیت اقتصادی و اجتماعی بر جامعه تاثیر بالایی گذاشته و آستانه تحمل افراد را پایین آورده است که در شرایط مسابقه به دلیل فضای موجود، هوش هیجانی تماشاگران کمتر میشود و کنترل بر رفتار به حد زیادی از بین میرود.
مجدالدین مستعان نیز با انتقاد از مدیران باشگاهها خاطر نشان کرد: نکته اول در مقابل این رفتارها تحتالشعاع قرار دادن مدیریت است؛ بخش فرهنگی باشگاههای ورزشی کمکار شدهاند و به آموزش فرهنگی و روانی بازیکنان توجه چندانی نمیشود.
طرفداران متعصب و جماعت هیجانی
سعید عباسی مدیرعامل اسبق باشگاه تراکتور، هواداران این تیم را بسیار متعصب دانست و بیان کرد: بر خلاف پایتخت، شهر تبریز فقط یک تیم فوتبال در این سطح دارد که تعصب بسیاری برروی آن است. انتظارات طرفداران از این تیم بالاست و در مقابل کم کاری مدیران باشگاه بسیار به چشم میخورد که نارضایتی و اعتراضات را مدام بیشتر و شدیدتر میکند.
امان الله قرایی مقدم حاضران در ورزشگاه را جماعت مجذوب خواند و گفت: در جماعت مجذوب، افراد به یک فعل جذب میشوند و آن را تکرار میکنند که اکثرا یک حرکت غیرعقلانی و احساسی است و کسی حین انجام آن به نتیجه فکر نمیکند. همگان از تعصب زیاد طرفداران تیم تراکتور اطلاع دارند و همین عامل باعث شروع سنگپراکنی در بازی شد و ادامه یافت.
دکتر صابری نگاه به این اتفاق را فراتر از زمان بازی دانست و گفت: طرفداران تیم در طول یک سال و یک فصل پالسهای منفی زیادی دریافت میکنند و دلیل بعضی کنشهای تعصبی همین پالسها است که گاها حوادث تلخی مانند سنگپراکنی اخیر را رقم میزند. احساس میشود رسانههای مجازی در تقابل با قوانین و محدودیتها هستند و حس میشود این رسانهها تاثیر بالایی بر هیجانی شدن و تحریک بیش از حد مخاطبان خود دارند.
برخورد صحیح و مقابله با این افعال
احمدرضا فتوت برای این رفتارها برخوردهای سخت را پیشنهاد داد و اظهار داشت: برخوردهای گذشته با این ناهنجاریها مناسب و تاثیرگذار نبوده است. به نظر این بار صرفا تیم و بازیکن را جریمه نکنند بلکه با طرفداران نیز برخورد صحیحی انجام شود؛ مثلا برای یک دوره زمانی بازیهای تیمهایی که هوادارانشان تخلفاتی انجام دادند را در یک شهر دیگر برگزار کنند. البته باید بازیکنانی که باعث تحریک هواداران میشوند را هم محروم کرد.
قرایی مقدم فرهنگسازی در مقابل چنین رفتارهایی را ضروری دانست و خاطرنشان کرد: بهترین راه مقابله با این معضل فرهنگسازی درست است البته نه فقط به شکل تهاجمی؛ بلکه باید روشی پیش گرفته شود تا خاطیان به دست خود مردم تنبیه شوند.
مستعان نیز حل این مشکلات را به ۲ مرحله کلی تقسیمبندی کرد و توضیح داد: مرحله اول تغییر قوانین انضباطی است؛ جریمه نقدی برای باشگاه و یا بازیکنی که درآمد میلیاردی دارد اصلا مناسب نیست و باید برخوردهای بهتری را جایگزین کنیم. مرحله دوم جلسات رسانهای کارشناسان با حضور مسئولین است تا در شفافیت کامل هم آموزش لازم برای مسئولان انجام گیرد و هم مردم سطح او را درک کنند و تصمیم بگیرند.
قهرمانسازی از ورزشکاران ناشایست
مجید ابهری نوع رفتار چهرههای سرشناس ورزشی مخصوصا فوتبالیستها را در جامعه موثر دانست و بیان کرد: از دیرباز تاکنون ورزشکاران الگوهای ظاهری و رفتاری جوانان و فرزندان ما بودهاند. متاسفانه فضای مجازی سبک زندگی ما را تغییر داده و برخی فوتبالیستها در کنار درآمدهای کلان، در روش تک بعدی قرار گرفته و رسالت خود را فراموش کردند. من مقصر اول را رسانهها میدانم که از ورزشکار نالایقی قهرمان و اسوه میسازد که حتی به رفتار خود نیز تسلط ندارد و باعث تحریک مردم و هواداران میشود. رسانهها باید به انسانسازی بپردازند نه قهرمانسازی؛ باید به جای معروف کردن هر شخصیتی، به آموزش تماشاچیان و فرهنگ تماشای منطقی بپردازند.
نقش رسانهها
صابری با اشاره به نقش ورزش در حوزه نشاط اجتماعی خاطر نشان کرد: متاسفانه به رسانههای مبتنی بر اینترنت توجه کمی میشود و از رسانههایی مثل تلویزیون و رادیو تنها برای ارسال یک پیام استفاده میشود نه برای تحلیل محتوا و ساخت افکار. در حال حاضر باید بپذیریم که تاثیر شبکههای مجازی بر مردم بیشتر است زیرا کاربران تنها گیرنده پیام نیستند و خود را در تولید پیام نیز موثر میدانند و به همین دلیل فعالیت در این رسانهها را ترجیح میدهند. بر همین اساس باید سرمایهگذاری مطلوبی بر این امر انجام شود و چارچوب مناسبی اعمال شود.