امروزه مسائل و چالشهای محیطزیست به هر بخشی از اکوسیستم رسوخ کرده و به هر نقطه نگاه میکنی از گزند این مشکلات در امان نمانده است، جنگلها، مراتع، دشتها، کوهها، رودخانهها، دریاها و تالابها همه بهنوعی با مشکلات محیطزیستی مواجهاند، در این میان اما ورود گونههای مهاجم به آبهای شور، شیرین و لبشور ایران نیز گرفتاریهایی را برای حوضههای آبی ایجاد کرده به طوری که آخرین آمارها نشان میدهد ۳۰ تا ۳۲ گونه غیربومی آبزی به آبهای شیرین ایران راهیافته است.
در مجموع حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ گونه ماهی به شکل طبیعی در رودخانهها، تالابها و دریای خزر زیست میکنند البته این تعداد شامل خلیجفارس نمیشود چون آنجا ماهی آبهای شور دارد، این ماهیان بومی در معرض جایگزینی ماهیان غیربومی قرار دارند چون بررسیها نشان میدهد حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از ماهیان آبهای شیرین غیربومی هستند، حتی در بسیاری از تالابها و رودخانهها تعداد گونه غیربومی بر گونه بومی غالب شده و این خیلی ناگوار است.
عضو هیات علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی دراین باره به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: امروزه محیط زیست دنیا از جمله ایران با تهدیدات مختلفی از جمله تخریب زیستگاه ها، تغییر اقلیم، انواع آلودگیها و ورود گونههای غیربومی مواجه است، در این میان ورود گونههای غیربومی به آبهای داخلی چند سالی است به معضلی خاموش تبدیل شده به طوری که شاید به ظاهر یک تالاب یا رودخانه در حال ادامه حیات باشد اما زیر آن ظاهر آرام گونههای بومی در معرض تهدید گونههای غیربومی قرار دارند و در حال جدال با آنها بر سر زندگی هستند.
گونه های غیر بومی اکوسیستم منطقه را از بین می برند
اصغر عبدلی افزود: گونه های غیربومی خواسته یا ناخواسته توسط انسان جابجا و در کره زمین از یک کشور به کشور دیگر و از یک رودخانه به رودخانه ای دیگر برده می شوند که برخی از آنها به گونه مهاجم تبدیل شده و به تنوع زیستی آن منطقه آسیب وارد میکنند و خساراتی را برای تنوع زیستی به همراه دارند که اثر آن به مرور در کاهش صید و صیادی و از بین رفتن اکوسیستم منطقه بروز می کند، اینها خساراتی است که می تواند به بخش اقتصادی جوامع آسیب وارد کند.
وی اظهار داشت: یکی از تهدیدات اصلی در ایران بحث گونه های غیر بومی و مهاجم است، متاسفانه در کشور خیلی به این موضوع پرداخته نشده است، در سال های اخیر بحث آن در کشورهای دیگر دنیا به ویژه کشورهای آمریکایی و اروپایی پرداخته شده و اثرات سوء اقتصادی آن بررسی شده است؛ حتی مشخص کردند که ورود گونههای غیربومی از نظر ریالی چقدر به محیط زیست و جوامع بشری خسارت وارد می کند.
گونه های غیربومی خواسته یا ناخواسته توسط انسان جابجا و در کره زمین از یک کشور به کشور دیگر و از یک رودخانه به رودخانه ای دیگر برده می شوند که که برخی از آنها به گونه مهاجم تبدیل شده و به تنوع زیستی آن منطقه آسیب وارد می کنندعبدلی ادامه داد: یکی از مشکلات بزرگی که در رابطه با گونه های غیر بومی وجود دارد و حساسیت ها را بیشتر می کند و باید بیشتر به آن دقت کنیم این است که این گونههای غیربومی وقتی به عنوان یک موجود زنده وارد محیط جدیدی می شوند حذف، کنترل و مبارزه با آنها گاهی یا غیرممکن است و یا اگر هم امکان پذیر باشد هزینه بسیار زیادی دارد، چند سال پیش یک گونه شانه دار وارد دریای خزر شد و ذخایر ماهیان بومی این دریا را از بین برد، حالا اگر بخواهیم این گونه را از دریایی با هزار کیلومتر طول، ۵۰۰ کیلومتر عرض و هزار متر عمق حذف کنیم قطعا به راحتی این کار میسر نخواهد بود، یا اینکه گیاه آزولا و سنبل آبی چند سالی است وارد تالاب انزلی شده، الان بیش از ۳۰ تا ۴۰ سال از ورود این گیاه به این تالاب می گذرد اما هنوز اقدامی جدی برای حذف آنها انجام نشده است در حالی که مشکلات بسیار زیادی را برای این تالاب بین المللی به وجود آورده اند.
وی اظهار داشت: همچنین مدتی است یک گونه ماهی تیلاپیا وارد تالاب شادگان شده است که به تمام اکوسیستم تالاب و تنوع زیستی آن آسیب وارد کرده است، همچنین موجب شده درآمد صیادان کاهش یابد، اما تاکنون کسی نتوانسته برای حذف این ماهی از شادگان کاری انجام دهد، اگر هم قرار باشد اقدامی صورت گیرد هم نیاز به مطالعات فراوان و هم هزینه زیاد دارد، فرض کنید اگر تالابی آلوده شود مثلا می توان کارخانه آلوده کننده آن تالاب را تعطیل کرد یا سیستم تصفیه راه اندازی کرد تا آلودگی کمتری وارد شود یا اثرش کمتر شود اما وقتی یک گونه مهاجم وارد اکوسیستمی می شود نمی توان آنرا به راحتی حذف کرد، به عنوان مثال مدتی است یک گونه پستاندار به نام راکون وارد جنگل های شمال شده و تنوع زیستی این جنگل ها به ویژه جنگل های هیرکانی را دچار آسیب کرده است هر روز هم جمعیت آن در حال افزایش است و کار خاصی هم برای کاهش آن نمیتوانند انجام دهند.
وی در پاسخ به اینکه با این تعاریف، حذف یک گونه مهاجم از طبیعت غیر ممکن است؟ گفت: تقریبا می شود گفت که در بیشتر موارد حذفش غیر ممکن است شاید بتوان جمعیت را کنترل کرد اما در موارد بسیار کمی میتوان آن را از بین برد که این کار هم در محیطهایی که کوچکتر و بسته باشند میسر است اما در بیشتر مواقع نتوانستیم گونه مهاجم را حذف کنیم برای همین هم می گویند که همیشه در برخوردی که با گونههای غیربومی و مهاجم می شود پیشگیری بهتر از درمان است، یعنی قبل از اینکه گونه مهاجم وارد محیطی شود و آنجا را آلوده کند بهتر است از ورود آن جلوگیری شود که یکی از راههای جلوگیری این است که اولا آگاهی افراد، مردم و مسوولان نسبت به این گونههای غیربومی و مهاجم افزایش یابد و نکته بعدی این است که اگر قرار است گونهای را وارد کنیم که می دانیم ممکن است مشکلاتی ایجاد کند یا حتی اگر خطرات آن هم برای ما خیلی مشخص نیست، بیاییم ریسک این کار را ارزیابی کنیم که در صورت ورود، می تواند به محیط راه پیدا کند؟ اگر راه پیدا کند، تاثیرات منفی برجای میگذارد؟ از نظر رقابت غذایی، بیماریها و انگلها چه تاثیری میتواند بر محیط بگذارد اگر هم میخواهیم انتقالی صورت بگیرد با آگاهی انجام شود و اگر اثرات منفی زیاد بود این کار را نکنیم.
عضو هیات علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی افزود: یکی از مشکلاتی که در این زمینه در کشور وجود دارد، نبود آگاهی لازم است؛ در واقع آگاهی علمی چه در سطح عمومی، چه دانشگاهی و چه سازمان های متولی حفاظت از تنوع زیستی نسبت به گونههای غیربومی خیلی محدود است، بنابراین آگاهی بخشی باید در اولویت کارها قرار گیرد چون بخشی از گونه های غیربومی توسط مردم جابجا می شود مثلا گیاه سنبل آبی به عنوان یک گیاه زینتی خرید و فروش شد و بعد از مدتی سر از تالاب انزلی درآورد، یا ماهی حوض یا همان ماهی قرمز هم از سفرههای هفت سین وارد دریاچه ها، تالاب ها و رودخانه ها شد، بنابراین یک بخشی مربوط با آگاهی بخشیدن به مردم است و بخش دیگر نیز به مسوولان باز میگردد.
وی اظهارداشت: یکی دیگر از روش هایی که موجب شده گونههای غیربومی در کشور پراکنده شوند، موارد پرورشی است؛ بسیاری از ماهیان پرورشی بدون ضابطه از یک استان به استان دیگر جابجا شدند که این کار باید متوقف شود یا اینکه این جابجاییها نباید به این صورت انجام شود، علاوه بر این اثرات گونههای غیربومی و مهاجم بر تنوع زیستی، مسائل اقتصادی و اجتماعی کشور هم بررسی نشدهاند و اطلاعات دقیقی در این زمینه ارائه نشده است فقط مطالعات محدودی انجام شده که بخشی از آنها در کتابی با عنوان «ماهیان غیر بومی آب های شیرین ایران» آمده که چندی پیش به چاپ رسیده است در واقع سالها بود که فقدان کتابی در زمینه ماهیان غیربومی آبهای شیرین کشور که به جنبههای مختلف این گونهها بپردازد، احساس میشد بر همین اساس این کتاب در ۶ فصل، جنبههای مختلف مرتبط با گونههای غیربومی ماهیان در آبهای شیرین را بررسی کرده است.
تمام تالاب های کشور به گونه های غیر بومی آلوده شده اند
عبدلی درباره وضعیت آبهای ایران از لحاظ پراکنش گونههای غیربومی و مهاجم گفت: به جرات می توان گفت که تمام تالابهای کشور به گونههای غیربومی آلوده شده اند حتی در بسیاری از این تالاب ها گونههای مهاجم مستقر شدهاند، یکی از دلایل اصلی آن ریختن کپور ماهیان پرورشی در برخی تالابها است که به همراه آنها گونه های غیربومی که مهاجم هم هستند وارد این تالابها شدند، این خیلی تلخ است که بگوییم الان تالابهای هورالعظیم، شادگان، زریوار، امیرکلایه، آلاگل، آجی گل و هامون همه به گونههای غیر بومی و مهاجم آلوده شدهاند، الان هیچ تالاب یا رودخانه بکری نداریم.
تالاب های ما الان به نوعی بیمارند و رنج می برند، گونه مهاجم دردی است که درمانش بسیار پرهزینه و در خیلی مواقع هم غیر ممکن است.
وی تاکید کرد: اقدامی که باید انجام داد یکی اینکه باید جلوی آلودگی بیشتر را بگیریم و نگذاریم این آلودگی بیشتر توسعه یابد و گونههای بیشتری به آنها اضافه شود ضمن اینکه آنهایی که گونه های مهاجم شدند برنامههایی برای کنترل و مبارزه با آنها داشته باشیم. باید اکوسیستم خود را مدیریت کنیم و جلوی شرایط بدی که بر اکوسیستم حاکم و باعث رشد بیشتر گونههای مهاجم شده را بگیریم؛ به عنوان مثل اکنون گونه ماهی کاراس در تالاب انزلی به گونه مهاجم و غالب تبدیل شده است این خیلی تلخ است که یک گونه ماهی مهاجم به نام ماهی حوض یا کاراس از کشور چین است گونه غالب یک تالاب بین المللی با ۲۰ هزار هکتار باشد در حالی که این تالاب زیستگاه ماهی آزاد و سوف بود حال چرا یک گونه غیربومی آنرا تصاحب کرده است؟ دلیلش آلودگی زیاد تالاب است که باعث شده گونهای مانند کاراس که در مقابل آلودگی مقاوم است بتواند در محیط دوام بیاورد و فراوان ترین ماهی تالاب شود.
این خیلی تلخ است که بگوییم الان تالاب های هورالعظیم، شادگان، زریوار، امیرکلایه، آلاگل ، آجی گل و هامون همه به گونه های غیر بومی و مهاجم آلوده شده اند ، الان هیچ تالاب یا رودخانه بکری نداریم.عضو هیات علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی گفت: همچنین ماهی کاراس و یک گونه دیگر که آنهم از کشور چین است گونه غالب تالابهای آلاگل و آجی گل شده است، یا اینکه ماهی تیلاپیا به فراوان ترین ماهی در تالاب شادگان تبدیل شده است در حالی که فراوان ترین ماهی این تالاب ماهی شیر بود که ارزش اقتصادی زیادی داشت در حالی که تیلاپیا ارزش اقتصادی چندانی ندارد، یعنی تالاب های ما الان به نوعی بیمارند و رنج می برند، گونه مهاجم دردی است که درمانش بسیار پرهزینه و در خیلی مواقع هم غیر ممکن است.
پرورش ماهی در مخازن سدها غلط است
وی اظهارداشت: متاسفانه عدهای اصرار دارند که در مخازن پشت سدها ماهی پرورش دهند در حالی که مخازن سدها بسیار استراتژیک و برای کشور مهم است چرا یک عده دنبال این هستند که مثلا ماهی کپور پرورشی خود را داخل سدها بریزند؟ آنها می گویند که هدفشان تولید ماهی بیشتر است در حالی که مخازن سدها خودشان ماهی بومی دارند و ماهی در آنها به شکل طبیعی تولید می شود که میتوان برای صید گونههایی که قابل بهرهبرداری است مجوز صادر کرد تا با قلاب یا تور صید شوند؛ چرا باید ماهی کپور پرورشی را وارد این مخازن بکنیم که به همراه آن چند گونه مهاجم با انواع بیماریها هم وارد سد شود که مخزن بعد از چند سال به مرداب تبدیل شود.
وی تصریح کرد: اکنون تالاب نئور در اردبیل از ماهی کاراس پر شده است و محیط زیست حاضر است صدها میلیون تومان هزینه کند که این ماهی از این تالاب حذف شود اما نمی تواند.
انقراض خاموش در انتظار ماهیان آبهای شیرین
عضو هیات علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی گفت: در آبهای شیرین کشور حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ گونه ماهی بومی وجود دارد که به شکل طبیعی در رودخانهها، تالابها و دریای خزر زندگی میکنند، البته این تعداد شامل ماهیان خلیج فارس نمیشود چون آنها از گونههای آبهای شور هستند، بررسیها نشان میدهد که حدود ۳۰ تا ۳۲ گونه ماهی غیربومی به تالابها و رودخانههای کشور نفوذ کردهاند به عبارتی تقریبا حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از ماهیان آبهای شیرین ما غیربومی هستند به طوری که در بسیاری از تالابها و رودخانه ها تعداد گونههای غیربومی غالب شده است.
وی تاکیدکرد: انقراض خاموشی در سکوت در حال رخ دادن است، به ظاهر می بینیم که مثلا تالاب انزلی آب دارد اما زیر آن آب گونههای بومی در حال نابودی هستند، در سایر تالابها و رودخانهها هم این اتفاق رخ میدهد، مثلا وقتی یوزپلنگ یا گوزن زرد منقرض میشود همه متوجه میشوند در حالی که وقتی ماهیان در تالابها و رودخانهها از بین میروند، کسی متوجه نمیشود این یعنی انقراض خاموش که روز به روز هم بدتر میشود، تغییر اقلیم، آلودگیها، مصرف بیرویه آب و توسعه کشاورزی شرایط را برای این اکوسیستمهای آبی روز به روز بدتر میکند بنابراین باید در آینده منتظر یک انقراض گسترده آبزیان آب شیرین باشیم.9014