به گزارش ایرنا، پس از دوران باشکوه با زینالدین زیدان که به سه قهرمانی متوالی منجر شد؛ رئال وارد دورهی غریبی شد. آنها نتوانستند جایگزین مناسبی برای زیزو پیدا کنند و حتی بازگشت این مرد فرانسوی هم برای موفقیت در فوتبال اروپا کافی نبود. آنها در سالهای ۲۰۱۹، ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ به توفیقی دست پیدا نکردند تا سال ۲۰۲۲ از راه برسد.
رئال با سرمربیگری کارلو آنچلوتی به چهاردهمین قهرمانی در چمپیونزلیگ دست یافت تا بازهم ثابت کند پادشاه فوتبال اروپاست و رقیب و همتایی ندارد. آنها در این فصل تیم بیعیب و نقصی نبودند. اشتباهات زیادی را مرتکب شدند و با اقتدار عنوان قهرمانی را مال خود نکردند. آنها در دور گروهی مغلوب شریف تیراسپول مولداوی شدند. در سه مرحله یک هشتم، یک چهارم و نیمهنهایی نیز سه باخت را مقابل پاریسنژرمن، چلسی و منچسترسیتی تحمل کردند و به واسطه کامبکهای رویایی موفق شدند به بازی پایانی راه یابند و نهایتا قهرمانی را مال خود کنند.
فارغ از تصمیمات بجا و تعویضهای درست و تصمیمات هوشمندانه آنچلوتی در جریان مسابقات، درخشش خارقالعاده چند بازیکن خاص در ترکیب رئال در ثبت این افتخار بزرگ به چشم آمد. لوکا مودریچ، همیشه کیفیتی باثبات و بالا داشته و نمایش خوب این فصلش در حوالی ۳۷ سالگی ماجرای جدیدی نبود اما تیبو کورتوآ، کریم بنزما و وینیسیوس جونیور فراتر از حد انتظار ظاهر شدند و مثل یک قهرمان به داد تیمشان رسیدند.
نکته عجیب درباره سه بازیکن مذکور این است که آنها پس از گذراندن دورانی کابوسوار در ترکیب رئال به این موفقیت رسیدند. فوتبالیها معمولا برای نشان دادن ضعف یک بازیکن در تیمهای بزرگ به او لقب "لُرد" میدهند و دست بر قضا کورتوآ، بنزما و وینیسیوس در برههای با این پیشوند پا به مسابقات میگذاشتند.
کورتوآ در سال ۲۰۱۸ و پس از چهار سال حضور در چلسی به رئال پیوست. انتقال پرحرف و حدیثی بود و تیبو باید جانشین کیلور ناواس در درون دروازه میشد. ایام کابوسواری بود. دورانی که با اشتباهات متعدد در جامهای مختلف از جمله لیگ قهرمانان اروپا همراه شد. تیبو حتی از سوی هواداران هو شد اما زیدان به او اعتماد کرد و این اعتماد بعد از حدود ۲ سال جواب داد. حالا این گلر ۳۰ ساله بلژیکی در بهترین فرم فوتبالیاش قرار دارد. دیگر مانند سال ۲۰۱۴ در رویای کسب قهرمانی در چمپیونزلیگ باقی نماند و مرد اول فینال شد. با بیشترین مهار ممکن تیمش را در حساسترین زمانها نجات داد و به جام رساند. گرفتن پنالتی مسی، درخشش مقابل چلسی پس از سه بر صفر بودن بازی و پیش از گل رودریگو، سیو بینظیر در مقابل ضربه گریلیش که اگر گل میشد بازی در برنابئو ۲ بر صفر میشد و نهایتا مسابقه فینال و رفلکسهای باورنکردنی گلری که تا صبح هم قصد گل خوردن نداشت.
نفر بعدی کریم بنزما است. ۲ سال اخیر را فراموش کنید. پیش از این، کریم متهم بود به حمایت عجیب از سوی زیدان و پرز. حتی شوخیهایی هم در این رابطه دست به دست میشد. بنزما به خاطر فرصتهایی که از دست میداد به شدت تحت فشار بود و مورد شماتت قرار میگرفت اما خروج رونالدو باعث شد، ستاره فرانسوی از زیر سایه بلند اَبَر ستاره پرتغالی دربیاید و تبدیل به ستاره اصلی تیم شود. کریم در خط حمله به تنهایی درخشید و پس از گذراندن فصلی فوقالعاده، امسال تا حدی در دلبری کردن و نجات دادن تیمش پیشروی کرد تا مدعی اصلی کسب توپ طلای ۲۰۲۲ باشد. او با ۱۵ گل، آقای گل لیگ قهرمانان شد و در لالیگا نیز تمام عناوین را به خود اختصاص داد.
و در نهایت وینیسیوس جونیور. سال ۲۰۱۸ با آرزوهای فراوان از فلامینگو به رئال آمد. حضور او با دوران افت کهکشانیها همراه شد و وینیسیوس که زود به تیم اصلی تزریق شده بود نتوانست خودش را با فضای جدید وفق دهد. همین مساله کار را برایش سخت کرد. او خوب پا به توپ میشد، اما در زدن ضربات نهایی ناکام بود. تصمیمهای پایانیاش چندان جالب نبود و همین دستمایهی هواداران افراطی و کم صبر و تحمل رئال شد تا بر او بتازند. با این وجود وینی کمکم به آن چیزی که استحقاقش را داشت؛ رسید. او به زوج بنزما تبدیل شد و بعد از رونالدو به سمت چپ خط حمله رئال، سروسامان داد؛ کاری که هازارد از پسَش برنیامد. وینی در این فصل ضربات نهایی خود را هم با هوشمندی فراوان به سمت دروازهها روانه کرد تا بزرگان فوتبال اروپا از گزندش در امان نمانند. بزرگترین قربانیان منچسترسیتی و لیورپول بودند. حالا باید به گلزن ۲۱ ساله فینال لیگ قهرمانان احترام گذاشت.
بله. سه لرد سابق حالا بازی کننده نقش اصلی قهرمانیِ چهاردهم رئال در چمپیونزلیگ هستند. آنها مثل یک ققنوس شاهد مرگ خود بودند و از خاکسترشان، دوباره متولد شدند و به همه اثبات کردند مستحق آن فشارها نبودند. خوشبینترین هوادار رئال هم گمان نمیکرد کورتوآ، بنزما و وینیسیوس بتوانند با آن پیشزمینه تبدیل به فوق ستارههای تیم بزرگ مادریدی شوند؛ اما ایستادن، تحمل کردن و تلاش فراوان میتواند معجزه کند. معجزهای که مهمترین دستاوردش تبدیل کردن منتقدان قدیمی به تحسینکنندگان است.