به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، سینمای ایران از ابتدای امسال، چند روش را برای بهبود این وضعیت امتحان کرد؛ از نمایش فیلمهای پرفروشی چون انفرادی و لامینور گرفته تا نیمبها کردن بلیت برای سانسهای پیش از افطار. اما نه آن فیلمها توانستند گیشه بهاری سینماها را نجات دهند و نه سیاستهایی چون نیمبها کردن بلیت توانست مخاطبان بسیاری را به سینماها بکشاند.
در این میان، بسیاری از فیلمهایی که تصور میشد میتوانند گیشه را نجات دهند نیز کمفروغ ظاهر شدند تا دیگر کسی از گیشه نهچندان داغ انفرادی یا سقطآزاد لامینور تعجب نکند.
در چنین وضعیتی، تنها چند پردیس بزرگ تهران و کلانشهرها، با اقبال نسبی مواجه هستند اما دیگر سینماها، وضع و حال مناسبی ندارند. برای آگاهی از میزان رضایت از فیلمهای روی پرده، به میان مخاطبان یکی از پردیسهای بزرگ پایتخت رفتیم تا نظر آنها را درباره سینمای ایران و فیلمی که تماشا کردهاند، را جویا شویم.
بها دادن بیشتر به اصالت سینمای ایران
مهرداد، راننده اسنپ است و به گفته خودش، حداقل ماهی یکبار به همراه همسرش به تماشای فیلم میآید. او امسال، سگبند، روز صفر و انفرادی را تماشا کرده و حالا برای دیدن مجبوریم به سینما آمده است.
مهرداد به ایرنا میگوید: من بواسطه شغلم به لحاظ درآمدی، احتمالا در میان اقشار متوسط رو به پائین محسوب میشوم اما با این حال، ماهی یکبار به سینما میآیم. بعضی اوقات واقعا از بابت حدود ۴۷ هزار تومانی که برای بلیت میپردازم، پشیمان میشوم. کیفیت بعضی فیلمها به اندازهای پائین است که مطمئن میشوم اگر به جای بلیت آن فیلم، یک ساندویچ سرد خریداری میکردم، حس بهتری داشتم با این حال، نمیتوانم بپذیریم که بهانه افزایش بهای بلیت، بالا رفتن هزینه تولید فیلمها باشد اما در کیفیت، اتفاقی برای فیلمهای ایرانی نیفتد.
همسر مهرداد که تماشاگر این گفتوگو است، ادامه میدهد: بسیاری از ما ایرانیها، دچار این عادت اشتباه تاریخی هستیم که به هر چیز تولید ایران، به دید اصالت نگاه نمیکنیم. یعنی همانطور که میگوئیم لباس خارجی بهتر از ایرانی است، این تصور را داریم که فیلمها و سریالهای ایرانی خوب نیست و باید نمونههای هالیوودی آن را تماشا کرد. بسیار از دوستان من بر این باور هستند. اما من چنین اعتقادی ندارم. ما یک کشور صاحب سینما هستیم و بسیاری از تولیدات ما در کشورهای مختلف جهان نمایش داده میشود و سرمایهگذاران خارجی حاضر به سرمایهگذاری روی آن هستند. این یعنی آنکه، باید به سینمای ایران، توجه بیشتری صورت بگیرد. من فکر میکنم اگر بتوانیم این حس را در مردم کشورمان تقویت کنیم که به نقطه مطلوبی از کیفیت در تولید آثار رسیدهایم، قطعا میزان استقبال از فیلمها، با هر قیمت بلیتی، بسیار بهتر از روند کنونی میشود.
پیشنهاد افزایش سانسهای سینما پس از ساعت ۱۲ شب
مهدی، صاحب یکی از کانترهای این پردیس سینمایی است. کسی که به دلیل فروش محصولات خود، به خوبی، مخاطبان سینما را رصد میکند. مهدی به ایرنا میگوید: نوروز امسال، تعداد مخاطبان بسیار خوبی به سینماها آمدند اما خیلی تعجب کردم وقتی فهمیدم که تعداد مخاطبان اکران نوروزی در شرایط خوبی نبوده. حداقل میتوانم این اطمینان را بدهم که تعداد مخاطبان این پردیس، بسیار زیاد بوده است و احتمالا، از دیگر سینماها استقبال چندانی نشده است.
وی ادامه میدهد: بلافاصله پس از ۱۳ روز نوروز، تعداد مخاطبان به یکباره فروکش کرد. البته که در یک هفته ابتدایی ماه رمضان، روند استقبال خوب بود اما از هفته دوم تا روزهای پایانی این ماه مبارک، سینماها وضعیت خوبی را تجربه نکردند. حتی سانسهای نیمبهای پیش از افطار هم کمکی نکرد چون فکر میکنم اطلاعسانی خوب در این زمینه صورت نگرفت و اگر تریبونهایی مانند صداوسیما از این حرکت حمایت میکردند، میزان استقبال مخاطب، افزایش مییافت. بعد از ماه رمضان هم برخلاف آن انتظاری که داشتیم، میزان استقبالها خوب نشد و یک روند متوسط را داشت. البته همچنان چشم ما به سهشنبهها و دو روز پایانی هفته است و در ۴ روز دیگر، واقعا میزان استقبال سینماها، چندان رضایتبخش نیست. وقتی این پردیس بزرگ، با این حجم مخاطب مواجه است، مشخص است که سینماهای تکسالنه و دوسالنه شهر چه وضعیتی را تجربه میکنند.
اگر سانسهای سینماها را از نیمهشب فراتر ببرند، تعداد بیشتری از مخاطب به سینماها میآیند و این آمار میتواند سانسهای کمرمق روزانه را تا حدودی پوشش دهدمهدی در پایان میافزاید: شرایط سینما به کلی تغییر کرده است. مثلا من هیچگاه فکرش را هم نمیکردم که لامینور با این استقبال کم مواجه شود. من فکر میکردم وقتی لامینور بیاید، مردم برای تماشای آن صف میکشند. یا چه کسی فکرش را میکرد که تعداد مخاطبان فیلم سگبند، بعد از آمدن انفرادی، به ناگهان از عرش به فرش برسد. یعنی امروز شرایطی حاکم شده که نه پائین آوردن قیمت بلیت، مردم را به سینماها میکشاند و نه اکران فیلمهایی که انتظار میرود پرمخاطب هستند. البته که من به این نتیجه رسیدهام که سانسهای رو به نیمهشب در تمامی روزهای هفته، با استقبال بسیار خوبی مواجه میشوند بنابراین تصور میکنم اگر به سینماها ابتکارعمل بیشتری بدهند و سانسهای شبانه سینماها را از نیمهشب فراتر ببرند، تعداد بیشتری از مخاطب به سینماها میآیند و این آمار میتواند سانسهای کمرمق روزانه را تا حدودی پوشش دهد.
توجه به ابزارهای سنتی تبلیغ فیلم
امید در کار پخش ابزار و یراق است. او اعتراف میکند که هیچ علاقهای به سینما ندارد و تنها به اصرار همسرش است که ماهی یکی، دو بار به سینما میآید. همسر امید به ایرنا میگوید: من فیلمباز حرفهای نیستم اما در تمام این سالها، تقریبا در تمامی ماهها، به سینما رفتهام حتی در ایام کرونا.
او ادامه میدهد: خیلیها مانند من هستند که عاشق فیلم دیدن در محیط تاریک سینما هستند چون شما اگر بالاترین اینچ تلویزیون را هم که داشته باشید، هرگز فضای فیلم دیدن، مانند سینما نمیشود و من به همین دلیل ترجیح میدهم که فیلمهایی که فکر میکنم خوب هستند را در سالنهای سینما ببینم.
در کنار ابزارهای مدرن تبلیغات، ابزارهای سنتی و قدیمی، هنوز میتوانند مخاطبان یک فیلم را بیشتر کننداو در مورد شاخصهای خود از یک فیلم خوب میگوید: برخی بازیگران هستند که من چشمبسته، هر فیلمی از آنها را میبینم و اصلا هم کاری ندارم که چه فیلمسازی آن را ساخته چون مطمئن هستم که آن بازیگران، در هر فیلمی، بازی نمیکنند. یک وقتی هم فیلمی آنقدر بین مردم سروصدا میکند که در مهمانی و مجامع خانوادگی، صحبت آن میشود که بهنوعی مجبور میشویم به تماشای آن فیلم برویم. بعضی اوقات هم یک فیلم آنقدر تبلیغات محیطی دارد و آن تبلیغات، به اندازهای خوب کار شده که من را کنجکاو میکند که به تماشای آن فیلم بنشینم. به همین دلیل تمامی این پارامترها مهم است. آنها که فکر میکنند تبلیغات محیطی دیگر کارکرد سابق را ندارد، باید بگویم اشتباه میکنند. هنوز هم تبلیغات دهانبهدهان، کارکرد قبل و چهبسا بیشتر را دارد. بنابراین در کنار ابزارهای مدرن تبلیغات، این ابزارهای سنتی و قدیمی، هنوز میتوانند مخاطبان یک فیلم را بیشتر کنند.
این صحبت مخاطبان سینما به خوبی نشان میدهد که سینما، بهعنوان یک ابزار تمدنساز، هنوز هم میتواند مخاطب بالا داشته باشد. بخشی از این مخاطب، از طریق تقویت روشها و متدهای تبلیغاتی همیشگی و کلاسیک محقق میشود و در کنار آن باید به برخی ابزارها و روشهای نوین نیز توجه کرد. به همین دلیل، نباید توپ را تماما در زمین کیفیت فیلم یا نمایش فیلمهای پرمخاطب انداخت و میزان فروش هر فیلم را به ابزارهای مخاطبپسند آن فیلم محدود کرد. مخصوصا در شرایط فعلی که از نیمه خرداد تا مردادماه که ماه محرم از راه میرسد، بازهای بسیار طلایی است که پس از ناکامی دو اکران طلایی نوروز و عیدفطر، میتواند تاحدود زیادی، تکلیف اکران سالیانه سینمای ایران را روشن کند.