به گزارش ایرنا حادثه ریزش ساختمان متروپل حادثهای پیچیده و سنگینی بود که به گفته مسئولان کشوری و کارشناسان این حوزه تقریبا مشابهی در ایران نداشت هر چند شاید بتوان حادثه پلاسکو را به نوعی شبیه به متروپل قلمداد کرد اما به گفته رییس سازمان هلال احمر کشور و دیگر مدیران مربوطه حادثه متروپل بسیار سختتر و سنگینتر بود و نمیتوان آن را قابل قیاس با پلاسکو دانست.
ریزش بخشی از ساختمان متروپل در ساعت ۱۲:۴۰ دوم خرداد ماه سال جاری در حالی رخ داد که استاندار خوزستان در سفری کاری به همراه محسن رضایی، معاون اقتصادی رییس جمهوری در ماهشهر حضور داشت. حجم آوار و تعداد جانباختگان این حادثه به گونهای بود که میبایست تصمیماتی در آن واحد و هماهنگی چند جانبه برای استقرار نیروهای امدادی، عملیاتی و ماشین آلات صورت گیرد.
صادق خلیلیان بلافاصله پس از اطلاع از این حادثه، سفر کاری خود را رها کرد و پس از یک ساعت خود را به محل حادثه رساند. او پیش از رسیدن به محل حادثه نیز به صورت تلفنی دستور اعزام نیروهای امدادی و عملیاتی بیشتر و ماشین آلات مورد نیاز را به محل حادثه صادر میکند و مقدمات تشکیل ستاد مدیریت بحران را در محل حادثه فراهم میآورد.
خلیلیان در همان لحظات ابتدایی حضور در محل ساختمان متروپل بر اساس بررسی اولیه میدانی و وسیع بودن میزان حادثه در تماس با معاون رئیس جمهور و رئیس دفتر رئیس جمهور ضمن تشریح وضعیت، پیشنهاد اعزام آتشنشانان پلاسکو به آبادان را داد که بلافاصله نیز دستور اعزام آنها صادر شد. به عقیده استاندار خوزستان با وجود تمامی امکاناتی که در سطح استان وجود داشت اما میبایست به موضوع در بعد ملی پرداخته میشد. برای همین با برنامهریزیهای وی، وزیر کشور پس از ۱۶ ساعت و رییس جمعیت هلال احمر کشور و آتشنشانی تهران پس ۱۸ ساعت با وجود لغو پروازها به علت گرد و خاک وارد آبادان شدند.
استاندار خوزستان در نخستین دقایق حضور در متروپل با تشکیل جلسه ستاد مدیریت بحران استان خوزستان در مسجد قائم در خیابان امیری، وظایف دستگاههای مختلف را مشخص نمود و اقدامات امدادی و آواربرداری در همان لحظه با حضور نیروهای امدادگر آغاز شد. پس از شروع به کار امدادگران، مسجد به محلی برای برگزاری جلسات و تصمیمگیریها تبدیل شد که بدون لحظهای درنگ موضوعات مهمی که نیازمند تصمیمگیری بودند در کوتاهترین زمان ممکن و با حضور وزیر کشور، رییس جمعیت هلال احمر کشور، کارشناسان و دیگر مدیران کشوری و استانی تصمیم گیری می شدند.
یکی دیگر از اقدامات قابل توجه در این حادثه که فرماندهی میدان آن را به خوبی پیش بینی کرده بود استقرار ۱۱ گروه متخصص در اطراف سازه بود که تمامی حرکات سازه را زیر نظر داشتند و تصمیمات متناسب با شرایط سازه عملیاتی میشد.
از جمله نکات بسیار مهم به ویژه در حوادث و بحرانهایی مختلف دوری از تصمیمات شتاب زده است. در اغلب حوادث و بحرانهایی که در دنیا با مرگ افراد رو به رو هستیم فشار افکار عمومی به علت دردناک بودن ابعاد فاجعه به سمت مدیران تصمیمگیر در صحنه سوق پیدا میکنند و موجب میشود برخی مدیران اقدام به تصمیمگیری شتابزده کنند با این حال استاندار در حادثه متروپل با استفاده از نظرات کارشناسی و دوری از هر گونه تصمیم شتابزده و احساسی تلاش کرد تا علاوه بر کاهش تلفات از حادثهای دیگر در دل این حادثه که امکان آن به گفته متخصصان حوزه سازه بسیار بالا بود پیشگیری کند و این مهم نیز اتفاق افتاد.
حضور دلگرم کننده استاندار در میان امدادگران و آواربرداران
با توجه به این که استاندار نسبت به ناپایداری سازه واقف بود از این رو از نیروهای امدادی و عملیاتی خواست برای این که خسارات بیشتری برجای نماند ابتدا با ماشین آلات سبک وارد میدان شوند همچنین با وجود بالا بودن اضطراب ناشی از کار در کنار بقایای لرزان متروپل که هر آن امکان ریزش آن وجود داشت او تمام وقت در کنار آوار برداران حضور داشت و تنها برای جلسات و تصمیمگیریهای لازم محل حادثه را ترک میکرد.
با وجود این که برخی سو استفادهکنندگان و منفعت طلبان قصد داشتند با ایجاد حواشی مسیر فرماندهی میدان استاندار خوزستان را در این حادثه منحرف و بستری را برای رسانههای زرد و معاند فراهم کنند اما خلیلیان بدون توجه به هر حاشیهای و تنها با تمرکز بر کاهش میزان خطر و بالابردن سرعت آواربرداری گام بر میداشت.
در یک مورد پس از این که شایعاتی مبنی بر وجود تعداد زیادی از کارگران در طبقه منفی یک ساختمان با وجود خطرات متعددی که وجود داشت شخصا به این طبقه می رود تا بررسی لازم را انجام دهد
واقعیت این است که در حادثه دردناک ریزش ساختمان متروپل، هیچ مساله ای نتوانست حتی برای لحظهای استاندار ویژه خوزستان را (که اکنون میتوان به عینه و مصداقی ویژه بودن آن را دریافت) از پا بیاندازد. ۱۲ شبانه روز بدون وقفه و ذرهای چشم بر هم نهادن در میانه میدانی که هر لحظه امکان آوار شدن آن وجود داشت قطعا کار هر مدیری نیست.
به جرات میتوان گفت اگر تاکنون برخی مدیران موجب خراب شدن آوار بدبختی روی سر مردم میشدند اما امروز در میدان حادثه مدیرانی را شاهد هستیم که آوارهای مدیران قبلی را از روی دوش مردم برمیدارند تا ایران بهتری را بسازند. اگر مدیران منفعت طلبی هستند که برای دنیایشان حاضرند جان افرادی را بگیرند اما مدیرانی نیز هستند که برای مردمشان از جان خود میگذرند و شاید تفاوت مدیر در تراز انقلاب همین باشد.