زاهدان- ایرنا- وقتی از کودکی تا نوجوانی و از جوانی تا کهن سالی، نسل به نسل در کنار تالاب‌هایی حیات بخش روزگار را به خوشی سپری کنی چنان انس و علاقه‌ وصف ناپذیری بین تو و تالاب بوجود می‌آید که جدایی از آن هستی و داشته‌هایت را برباد می دهد و خوشی‌ها را به ناخوشی و درد و رنج تبدیل می‌کند.

به گزارش خبرنگار ایرنا،تالاب‌های هامون‌ و جازموریان که زمانی سیستان و بخشی از بلوچستان را به بهشتی زمینی تبدیل کرده و جمعیت زیادی را در اطراف خود جمع کرده بود و رزق و روزی آنان را در محیطی سراسر شاد و لذتبخش تامین می کرد اینک بر اثر قهر طبیعت و دخالت انسانی دچار خشکسالی و مرگ دردناکی شده و گرما، توفان و گردوغبار ناشی از آن زندگی را برای هامون نشینان و ساکنان روستاها و مناطق عشایری اطراف جازموریان را دشوار و سخت کرده است.

سالها انس و علاقه بسیاری از مردم این دیار با تالاب ها آنچنان آنان را آبدیده کرده که طوفانهایی با سرعت ۱۲۰ تا ۱۴۰ کیلومتر بر ساعت نیز نمی تواند اراده شان را سست و لرزان کند، سختی ها را به جان می خرند و در میان باد و طوفان و گردو غبار و ماسه بادی با خاطره های شیرین دوران پرآبی تالاب و رودخانه ها و انهار منطقه و سرسبزی دشت و دمن و باغ و زرع خویش روزگار سپری می کنند و چشم انتظار بازگشت دوران خوش و شادابی گذشته هستند. 

تالاب بین المللی هامون در شمال سیستان و بلوچستان و هامون جازموریان در جنوب غرب این استان حوزه شهرستان دلگان تا ۲ دهه پیش بر اثر پرآبی، سرسبزی، نشاط و شادابی را ارمغان زیست مردم کرده بودند اما اینک بعد از آنکه خشکسالی بیش از ۲ دهه بر این استان چنبره زده داغ جگرسوز وداع با تالابها را بر دل مردم نشانده است.

افزایش بادهای موسمی ۱۲۰ روزه به ۲۲۰ روزه، گردوغبار برخواسته از بستر تالاب خشکیده هامون و هامون جازموریان در ایران و دشت های افغانستان مشاغل مهمی چون کشاورزی، دامداری و صید و صیادی را به یکباره به تعطیلی کشانده و موجب مهاجرت برخی از روستاییان به شهرها و نقاط دیگر ایران شده است.

تالاب بین المللی هامون متشکل از سه هامون «هیرمند، صابوری و پوزک» که از رودخانه مرزی هیرمند و فراه رود آبگیری می شد به سبب ایجاد سدها و بندهای متعدد در داخل افغانستان و قطع آب رودخانه هیرمند به دشت خشک و بی آب و علفی تبدیل شده و مصیبت و درد و رنج را بر مردم منطقه تحمیل کرده است.

رودخانه هیرمند که از کوههای بابایغما در مرکز افغانستان سرچشمه می گیرد پس از طی مسافتی حدود یکهزار کیلومتر وارد خاک ایران در منطقه سیستان می شود، براساس عهدنامه سال ۱۳۵۱ افغانستان و ایران، آن کشور را متعهد کرده که سالانه بیش از ۸۲۰ میلیون مترمکعب آب از ذخیره پشت سد کجکی ساخته شده در مسیر رودخانه هیرمند به ایران تحویل دهد که متاسفانه در طول ۲ دهه گذشته کشور همسایه به این تعهد خود عمل نکرده است.  

کارشناسان محیط زیست و آب منطقه ای و ریش سفیدان بومی منطقه که این نامهربانی و عدم پایبندی کشور همسایه به تعهد خود را پیش بینی می کردند همواره بر تغییر الگوی کشت و تامین آب از منابع داخلی و اجرای طرح های مختلف زیربنایی در منطقه برای ماندگاری جمعیت ساکن در سیستان و تامین نیازهای آنان تاکید کرده اند.

یک کارشناس محیط زیست گفت: بارندگی اندک، ایجاد سد و بندهای متعدد برروی رودخانه هیرمند در داخل افغانستان، تغییرات اقلیمی و فعالیت‌های انسانی در زمینه کشاورزی، دامپروری و صیدو صیادی باعث ایجاد خشکسالی با شدت بالا در منطقه شده است.

وی افزود: میانگین بارندگی سالیانه سیستان و بلوچستان ۱۱۰ میلی‌متر، متوسط کشوری ۲۵۰ و متوسط جهانی ۷۵۰ میلی‌متر بوده است در حالیکه در چند سال اخیر میزان بارندگی در این استان بویژه شمال و مرکز سیستان و بلوچستان بشدت کاهش یافته است.

مشکلات بوجود آمده از قطع رودخانه هیرمند و خشک شدن تالاب بین المللی هامون مسوولان را بر آن داشت تا تدابیر لازم برای تغییر الگوی کشت و ایجاد زمینه های مختلف برای کسب درآمد و تامین معیشت مردم را بیندیشند.

نخستین گام در این زمینه دوراندیشی لازم برای قطع وابستگی آب به خارج از کشور بود، اجرای طرح های متعدد در منطقه سیستان از جمله طرح ۴۶ هزار هکتاری انتقال آب بوسیله لوله به مزارع کشاورزی، ایجاد نیروگاه بادی میل نادر به ظرفیت ۵۰ مگاوات شامل ۲۰ واحد توربوژنراتوری بادی ۲.۵ مگاواتی Type ۲ در شمال غرب شهر زابل، ساخت واحدهای تولیدی از جمله کارخانه لوله برای تامین لوله های مورد نیاز طرح انتقال گاز از ایرانشهر به سراسر استان، اجرای طرح انتقال گاز از زاهدان به زابل، تصویب منطقه آزاد سیستان و فعالیت تجاری و احتمالا صنعتی آن، توسعه بازارچه های مرزی و مبادلات کالا با کشور همسایه، اجرای طرح رزاق برای تامین معیشت مرزنشینان، اجرای خط آهن چابهار- زاهدان- میلک(در دست ساخت) توسعه استخرهای پرورش ماهی، جمع آوری و تثبیت آبهای پراکنده چاه نیمه ها، پیش بینی انتقال آب از دریای عمان و منابع زیر زمینی حوضه میرجاوه و حرمک زاهدان به مرکز و شمال استان، ساخت کارخانه لاستیک و دهها طرح و برنامه دیگر گوشه ای از تدابیر اندیشیده شده دولت برای توسعه و آبادانی سیستان است که با اجرا و تکمیل آنها نه تنها مشکلات منطقه حل خواهد شد بلکه مهاجرت معکوس را نیز شاهد خواهیم بود.
 

هامون جازموریان و خشکسالی 

هامون جازموریان به عنوان ثروتی ملی در سالهای اخیر دچار کم آبی شدید شده و از آنجایی که این تالاب یکی از مراکز اصلی کوچ پرندگان مهاجر بویژه پرندگان سیبری برای زمستان گذرانی است در سالهای اخیر به سبب بروز خشکسالی حیات برخی گونه های گیاهی و جانوری را با تهدید مواجه کرده است.

کم آبی و خشکسالی که دامنگیر هامون جازموریان شده نه تنها از مهاجرت پرندگان مهاجر به این تالاب بشدت کاسته بلکه مردم منطقه را که از مواهب و نعمات خدادادی این تالاب ارتزاق می کردند نیز نگران کرده است.

قهر طبیعت و دیگر عوامل خشکی تالاب جازموریان 

خشکسالی های ۲ دهه گذشته استان کرمان از یک سو و ساخت سدهای متعدد بر روی رودخانه های این حوزه آبریز از جمله هلیل رود از سوی دیگر جازموریان را با تهدید جدی روبرو کرده است.

ساخت بزرگترین سد جنوب شرق کشور در جیرفت بر روی رودخانه هلیل رود و چندین سد خاکی در مسیر این رودخانه و سایر رودخانه ها میزان آبدهی به تالاب را محدود کرده است.

خشک شدن تالاب جازموریان سبب ایجاد نگرانی برای مردم و مسوولان شده زیرا ادامه این روند احتمال مهاجرت روستاییان و عشایر منطقه را بیشتر کرده بطوریکه آغاز موج مهاجرت از اطرف این حوضه آبریز به عنوان مهمترین مرکز تولید دام و علوفه دامی منطقه را با تهدید روبرو کرده است.

تالاب هامون جازموریان واقع در مرز استان‌های کرمان و سیستان و بلوچستان حوضهٔ آبریزی به وسعت ۶۹ هزار و۶۰۰ کیلومترمربع شامل نیمهٔ باختری این حوضه به وسعت ۳۵ هزار و ۶۰۰ کیلومترمربع در استان کرمان و نیمهٔ خاوری آن به وسعت ۳۴ هزار کیلومتر مربع در استان سیستان و بلوچستان دارد. دشت‌های جیرفت، رودبار جنوب و فاریاب در استان کرمان و دشت‌های ایرانشهر، دلگان، بمپور، سردگان، سرتختی و اسپکه در استان سیستان و بلوچستان از این تالاب بهره مند می شوند. بعضی از این دشت‌ها مانند دشت جیرفت و رودبار از مساعدترین نقاط فلات ایران برای کشت گیاهان گرمسیری به‌شمار می‌روند.

ساخت سدها و بندهای متعدد باعث به نفس افتادن تالاب هامون جازموریان و خشک شدن بستر آن شده و چنانچه اقدام مناسبی برای احیای آن نشود خطرات جبران ناپذیری دامنگیر مردم منطقه بویژه شهرستان دلگان و بخش جلگه چاه هاشم می شود.

خشکسالی ۲ دهه گذشته تالاب جازموریان را به کانون بحرانی ریزگردهای جنوب سیستان و بلوچستان و کرمان تبدیل کرده و باعث بروز مشکلات جبران ناپذیری برای شهرستان دلگان و به هم خوردن چرخه مهاجرت پرندگان به این تالاب شده است.

خشکیدن ۲ تالاب مهم هامون و جازموریان به عنوان رگ های حیاتی سیستان و بلوچستان اگرچه مردم را با مشکلات زیادی روبرو کرده اما اجرای طرح های مهم جایگزین برای اشتغال و معیشت مردم منطقه و پیش بینی طرح های مهمی چون شیرین سازی و انتقال آب دریای عمان، گازرسانی به سراسر استان، ایجاد بازارچه های مرزی، فعالیت مناطق آزاد چابهار و سیستان به عنوان دو بال توسعه استان، رونق کشاورزی در جنوب استان، رونق صید و صیادی، ترانزیت کالا، فعالتر شدن بندر چابهار با پهلوگیری کشتی های پهن پیکر در بندر شهید بهشتی و شهید کلانتری، ساخت راه آهن چابهار- زاهدان - خراسان و صدها طرح کوچک و بزرگ دیگر امید به زندگی و نشاط و شادابی مردم و پیشرفت و توسعه استان را افزایش داده و آینده ای درخشان را برای تنگه احد و گنج پنهان کشور (۲ تعبیر زیبای رهبر معظم انقلاب در مورد سیستان و بلوچستان) رقم خواهد زد.