به گزارش خبرنگار تاریخ و اندیشه ایرنا، در نتیجه تمام تروریستها و همه مسافران هواپیماهای ربوده شده و بسیاری از ساکنین این ساختمانها کشته شدند و ساختمانهای مرکز تجارت جهانی به طور کامل فروریخت.
هواپیمای سوم هم به ساختمان پنتاگون اصابت کرد ولی هواپیمای چهارم موفق به انجام عملیات خود نشد و سقوط کرد. هرچند برخی مسافران و خدمه پرواز پیش از سرنگونی این هواپیماها تلاش کرده بودند کنترل هواپیما را از هواپیما ربایان بگیرند و آن را به سمت واشنگتن هدایت کنند اما کوشش آنها ناموفق ماند و همگی کشته شدند.
این حملات حدود ۳ هزار کشته برجای گذاشت که بیشتر آنها شهروندان عادی از ۹۰ کشور جهان بودند. به گفته رویترز ۲۵ هزار نفر نیز در این وقایع مجروح شدند.
ایالت متحده در پی این حملات، جنگ با افغانستان را آغاز و حکومت طالبان را ساقط کرد.
حادثهٔ ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ تاکنون بزرگترین عملیات تروریستی تاریخ ایالات متحده آمریکا بهشمار میآید و پیامدهای مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی برای این کشور و جامعهٔ جهانی به دنبال داشتهاست. گفته میشود که حادثهٔ ۱۱ سپتامبر همانند حملهٔ ژاپن به بندر پرل هاربر، تاریخ آمریکا را تغییر دادهاست.
گزارش زیر نگاهی درون القاعدهای به این واقعه دارد و به پشت صحنه این حملات میپردازد:
«پیشاپیش شمار تلفاتی را که ممکن است در برج کشته شوند برآورد کردهایم سه یا چهارطبقه از برج، مورد اصابت حمله ما قرار میگیرند. تجربهای من در این زمینه [ساختمانسازی] دارم درباره ویرانی کامل آن خوشبین هستم. گمان میکنم آتش ناشی از گاز هواپیما، اسکلت آهنی بنا را ذوب میکند و ناحیهای که هواپیما به آن برخورد کرده و طبقات بالای آن فرومیریزد.»
این بخشی از سخنان اسامه بن لادن رهبر القاعده است که در جلسهای خصوصی با یک حامی سعودی که در نوامبر ۲۰۰۱ بر روی نواری ویدئویی ضبط شده است. بن لادن بهصراحت از حمله به برجهای مرکز تجارت جهانی صحبت میکند. این نوار پس از سقوط طالبان در جلالآباد پیدا شد.
هدیه بزرگ برای انتفاضه
بکر عطیانی رئیسدفتر ام. بی. سی (بنگاه خبررسانی خاورمیانه) هم میگوید: اواخر ژوئن ۲۰۰۱، برخی از دستیاران بن لادن به طور غیررسمی به او گفته بودند: هدیه بزرگی برای انتفاضه داریم. میخواهیم متعلقاتی بزرگ از آمریکا را مورد حمله قرار دهیم.
این خبر را ام بی سی در بیست و سوم ژوئن ۲۰۰۱ پخش کرد. اما حکومت طالبان این روایت را انکار کرد.
بکر عطیانی می گوید: القاعده با من تماس گرفت. آنها مرا به محل خود در اطراف قندهار بردند. واقعا مشخصات جایی را که به آن جا رفتم را نمی توان به خاطر سپرد. به خصوص این که آنجا یک صحرا بود.
ابوحفص به من گفت: طی چند هفته آینده کار بزرگ غیرمنتظرهای انجام خواهیم داد و به منافع آمریکا و اسرائیل ضربه خواهیم زد.
ابوحفص آن طور که فهمیدم شخص مهمی بود. او همنشین بن لادن بود. ابوحفص شخص بسیار تندخویی بود و این خلق تند را می شد از چشمانش فهمید.
اما گمان میکنم هیچکس واقعاً این تهدیدهای القاعده را جدی نگرفت.
اختلاف درون طالبان
خبرنگار ام بی سی این رویداد را با آبوتاب فراوان گزارش کرد. این رویداد به افزایش تنش میان اسامه بن لادن و متوکل وزیر خارجه طالبان کمک کرد. متوکل گفت: از دید من هرگونه حمله نظامی به آمریکا در هرکجا که باشد موجب سرزنش از سوی جهانیان خواهد شد. ما اسامه و پیروان او را بهعنوان مهمان پذیرفتیم اما آنها اکنون میخواهند افغانستان را نابود کنند.
این رخداد در داخل طالبان تنش زیادی ایجاد کرد و ملامحمد عمر رهبر طالبان هم به بن لادن تذکر داد از خاک افغانستان بدون اجازه او اقدامی را انجام ندهد.
اما همه رهبران افغان هم با بن لادن مشکل نداشتند. حامد میر زندگینامهنویس پاکستانی بن لادن، شش ماه پیش از حملات یازده سپتامبر گفت: «در آوریل ۲۰۰۱ گلبدین حکمتیار رهبر افغان را در تهران ملاقات کردم. او میگفت: «اسامه بن لادن مرد بزرگی است و من از مرام و اهدافش حمایت میکنم. سالهاست او را میشناسم. او یک مجاهد واقعی است.»
حکمتیار پیشبینی کرد و گفت: امسال آمریکا به افغانستان حمله میکند و حکومت طالبان را برمیچیند. آنگاه ما جهاد خود علیه آمریکاییها را ادامه خواهیم داد.
در این گیرودار یک عضو القاعده در اوایل سال ۲۰۰۱ فاش کرد که رهبران آن دستور دادهاند تا فهرستی از داوطلبان مأموریتهای انتحاری فراهم شود. تنها در قندهار، کابل و شرق افغانستان صد و بیست نفر پیدا شدند. اعضای القاعده آشکارا از عملیات شهادتطلبانه! سخن میگفتند و تلاشی برای پنهان کردن آن به عمل نمیآوردند.
گرای اشتباه بن لادن سادهزیست
فردی به نام احمد پیغامرسان بن لادن درباره رهبر القاعده میگوید: بن لادن به خاگینه و پنیر فتا علاقه داشت؛ بنابراین برای صبحانه او پنیر فتا میخرید و برای عصرانه، خاگینه درست میکرد. بسیاری از اعراب و افاغنه وقتی اسامه به خانه آنها میرفت احترام زیادی به او میگذاشتند و همیشه تلاش میکردند موجبات راحتی او را در اتاق فراهم آورند. اما او همیشه روی زمین میخوابید و اسلحهاش را هم کنار خودش قرار میداد. هیچوقت طالب آسایش نبود و به خود سخت میگرفت. همه آنها با این کار، سخت تحتتأثیر اسامه قرار میگرفتند.
احمد اما در جایی با سازمان سیای آمریکا ارتباط برقرار کرد و در عید پاک ۲۰۰۱ گفت القاعده برنامهریزی کرده تا هواپیمایی را در آمریکا برباید. این اقدام برای آن است تا تلاش کنند شیخ نابینای خود عمر عبدالرحمان را از زندان رها سازند. آنها درصدد هواپیماربایی هستند و در ازای آن آزادی شیخ نابینای خود را میخواهند.
بن لادن و یازده سپتامبر
عقبه حملات یازده سپتامبر به سالهای ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ برمیگردد. در این سالها بن لادن مصاحبههایی با برخی شبکههای تلویزیونی آمریکایی انجام داد و گفت: طرفداران من از یوسف رمزی طراح انفجار مرکز تجارت جهانی پیروی خواهند کرد و جنگ را به داخل خاک آمریکا خواهند کشاند.
یک روزنامهنگار نیمه اوت ۲۰۰۱ یک نوار ویدئویی دوساعته از القاعده در چت رومهای مخفی اینترنت پیدا کرد. این فیلم حاکی نکات مهم و جالبی بود:
بن لادن یکدست لباس سفید پوشیده و شعری درباره پیروزی صلاحالدین ایوبی بر صلیبیون در سدههای میانه میخواند: خون کفار از شمشیر صلاحالدین میچکد.
بن لادن سپس میگوید: صیهونیست ها در قدس آزاد هستند تا زنان مسلمان را بی سیرت کنند و جوانان آموزش ندیدهای را که در مقابل آنها میایستند را زندانی کنند. آنها تمام رؤسای جمهور و پادشاهان عرب و امت مسلمان را فریب دادهاند. دنبال مرگ رفتن بهتر از منتظر شدن برای آن است.
فیلم سربازان اسرائیلی را نشان میدهد که زنی فلسطینی را با دست هول میدهند و با یک پسر جوان فلسطینی که تیرخورده بیش از اندازه بدرفتاری میکنند. سربازان اسرائیلی بهسوی زنان فلسطینی شلیک میکنند. سپس بهسوی نوجوانان شلیک میکنند و اجساد سر راه رها میشوند.
بن لادن مشتش را برای تاکید بلند میکند: خون مسلمانان ارزانترین خونهاست. صیهونیست ها بر سخن خود درباره فلسطین پافشاری میکنند و بیش از نیمقرن است که ما آنها را تحمل میکنیم.
ناگهان ابوحفض فرمانده نظامی القاعده به صحنه میآید: آشغالهای زمین، صیهونیست ها و اسرائیلیها بر اماکن مقدس ما میتازند.
سپس بن لادن میگوید: ما از حکومت آمریکا سخن میگوییم درحالیکه این حکومت واقعاً یک حکومت اسرائیلی است. زیرا با نگاه به حساسترین بخشهای حکومتی چه پنتاگون، یا وزارت کشور یا سیا میبینید که یهودیها در داخل حکومت آمریکا، حرف اول را میزنند. در نتیجه آنها برای اجرای برنامههای خود در سراسر دنیا از آمریکا استفاده میکنند. تداوم حضور آمریکاییها در سرزمین مقدس عربستان، بزرگترین توهین به مسلمانان است. حکام عرب خدای کاخ سفید را میپرستند. مسلمانان باید انتقام این توهینها را بگیرند و اگر نجنگید به عذاب الهی دچار خواهید شد. چاره این مشکلات این است که مسلمانان به افغانستان سفر کنند و چگونگی انجام جهاد را یاد بگیرند.
سپس فیلم نوار صدها تن از پیروان نقابدار بن لادن را نشان میدهد که در اردوگاهی در افغانستان آموزش میبینند، آنها پرچمهای سیاه برافراشتهاند و به عربی شعار میدهند: مرگ بر شرارت.
سپس با ضدهوایی و آرپیجی شلیک میکنند. قرآنها و کلاشینکفهایشان را بالا میگیرند. در مسیرهای با مانع میدوند. از تختههای پرش به داخل استخرهای آب میپرند. ساختمانها را منفجر میکنند و بهسوی ماکت رئیسجمهور کلینتون بهصورت خیالی شلیک میکنند.
در پایان فیلم اسامه میگوید: پیروزی اسلام نزدیک است.
جان برنز روزنامهنگار آمریکایی با مشاهده این فیلم روایت پیشگویانه ای با عنوان بن لادن در نوار ویدئویی نقشههای خشونتآمیزی برای آینده ترسیم میکند نوشت و در نهم سپتامبر ۲۰۰۱ آن را به وبسایت نیویورکتایمز فرستاد. اما به دنبال نزاعی بر سر تنظیم و تصحیح، روزنامه تا یک روز پس از یازده سپتامبر به شرح این روایت برنز نپرداخت.
ترور بزرگترین سد راه طالبان
۲ روز مانده به حمله به برجهای ساختمان تجارت جهانی، احمدشاه مسعود فرمانده افغان که تنها مانع در برابر طالبان برای غلبه بر تمام افغانستان به شمار میآمد به دست دو عضو القاعده که خود را خبرنگار تلویزیون معرفی کرده بودند کشته شد.
به گفته یکی از اعضای القاعده، قبل از این اسامه از برادران پرسیده بود چه کسی می تواند خواسته مرا درباره احمدشاه مسعود اجرا کند؟ مسعود برای خدا و ابنا او زیانآور است. چند تن از برادران داوطلب کشتن مسعود شدند و پاداش خود را از خدا گرفتند.
فیروز علی عباسی شهروند بریتانیای اوگاندایی عضو طالبان میگوید: مرگ مسعود رویدادی درخشان بود. ما به آن برادران افتخار کردیم. سپس به رادیو گوش دادیم. مسعود طی عملیاتی شهادتطلبانه ازمیانرفته بود. وقتی این اتفاق افتاد گمان کردم که طالبان سرانجام بر تمام افغانستان دست مییابد. مسعود در اتحاد شمال بسیار قاطع بود. او سردار مجربی بود.
اما عبدالله انس یک الجزایری که در خلال جهاد علیه کمونیستها مدت ۸ سال در کنار مسعود جنگیده بود گفت: به خدا سوگند میخورم مسعود پاکترین، خالصترین مجاهد در افغانستان است. نابترین اسلامگرایان، افراطی نیستند. مسعود یک اسلامگرای بسیار عمیق است نه یک اسلامگرای افراطی.
جمال خشوعی روزنامهنگار سعودی که در خلال جنگ علیه کمونیستها هم اخبار بن لادن و هم اخبار مسعود را پوشش داده است میگوید: مانند هر کس دیگری عاشق مسعود شدم. بهراستی فردی شگفتانگیز بود. شاید او آینده نهضت اسلامی باشد. آرزو میکنم کاش اسامه، مسعود را ملاقات میکرد. اگر چنین اتفاقی میافتاد مسیر تاریخ تغییر میکرد.
طراح کلیدی ۱۱ سپتامبر که بود؟
خالد شیخ محمد طراح کلیدی حملات یازده سپتامبر در کویت به دنیا آمد. او شخصاً داوطلب عملیاتی در راستای آموزش خلبانانی شد که باید هواپیماها را به ساختمانهای آمریکا میکوبیدند. او معروف به کا اس ام بود.
شیخ محمد در ملاقات با بن لادن، فهرستی از طرحهای عملیات تروریستی به او ارائه کرد. برادرزاده شیخ محمد، یوسف بود، همان کسی که در سال ۱۹۹۳ طراح اصلی نخستین حمله به مرکز تجارت جهانی بود.
شیخ محمد میدانست که کوبیدن به ساختمانها در ایالات متحده نیاز به افراد، پول و پشتیبانی تدارکاتی است و تنها سازمان گسترده و دارای بنیه قوی مالی نظیر القاعده است که میتواند این امکانات را فراهم آورد.
شیخ محمد دعوت بن لادن برای کوچ به قندهار و کار مستقیم با بن لادن را پذیرفت. اما از بیعت رسمی با بن لادن خودداری کرد زیرا به گفته خود نشانههایی از خودکامگی را در او مشاهده کرده بود.
از اواخر سال ۱۹۹۸ تا اوایل سال ۱۹۹۹ برنامهریزی جدی برای عملیات ۱۱ سپتامبر آغاز شد.
بله! ما تروریستیم!
بسری فوضه رئیس گزارشهای تحقیقی خبرگزاری الجزیره تنها خبرنگاری است که با شیخ محمد و رمزی بن الشبیه طراحان کاربردی حملات ۱۱ سپتامبر مصاحبه کرده است. فوضه در بهار ۲۰۰۲ با هر دوی آنها در کراچی پاکستان ملاقات کرده است.
او میگوید: خالد شیخ محمد مردی بسیار تیز و باهوش است. از نتیجه کارهایش و مسائل امنیتی کاملاً باخبر است و بسیار عملگراتر از هر مرد مذهبی دیگر است. هنگامی که برای نخستینبار به خانه امن او در کراچی وارد شدیم گفتم: میگویند شما تروریست هستید؟ گفت: آری راست میگویند. ما تروریست هستیم. ما دوست داریم کفار را بترسانیم.
هواپیمارباها در چه وضعیتی بودند؟
در نخستین سالگرد حملات یازده سپتامبر مستند فوضه از تلویزیون الجزیره پخش شد. اظهارات شیخ محمد و بن الشبیه در برابر بازجویان آمریکایی که در گزارش انجمن ۱۱ سپتامبر منعکس شد دقیقاً با آنچه در مستند یازده سپتامبر منعکس شد مطابقت دارد.
بن الشبیه میگوید: من با برادر زید یکی از خلبانهای یازده سپتامبر صحبت کردم و پرسیدم چه احساسی داری؟ گفت: قلبم آرام است و احساس میکنم که عملیات انشاءالله به انجام خواهد رسید.
محمدعطا رهبر عملیات هواپیماربایی اطمینان میداد که ما روزی یکدیگر را خواهیم دید. همیشه میگفت: اندوهگین نباشید. ما بهزودی به خواست خدا، یکدیگر را در بهشت ملاقات خواهیم کرد.
من به او گفتم اگر محمد پیامبر (ص) را دید و به اعلی مرتبه بهشت رسید سلام ما را به او برساند.
شیخ محمد میگوید: اندکی پیش از حملات یازده سپتامبر محمد عطا به من گفت: ۲ ترکه، یک خط تیره، و یک کلوچه ترک خورده. این چه معنا میدهد؟
گفتم: مرا از خواب بیدار کردی که این معما را بگویی؟
او گفت: اینطور که معلوم میشود ترکهها نشان عدد ۱۱ است. یک خط تیره هم یک خط تیره است. کلوچه با ترک افتاده عدد ۹ است. این به معنای ۱۱ سپتامبر است.
روز موعود
به گفته یکی از رهبران القاعده، «روز ۱۱ سپتامبر تمام اردوگاهها و محوطههای مسکونی در افغانستان در وضعیت هشدار بالا قرار داشتند و برادران پراکنده بودند.»
بن لادن درباره این روز میگوید: اعضای القاعده پس از اصابت نخستین هواپیما به ساختمان، احساس لذت کردند اما من گفتم صبور باشید. فاصله بین برخورد اول و دومین هواپیما به برجها بیست دقیقه طول کشید. فاصله میان اولین هواپیما و هواپیمایی که خود را به پنتاگون زد یک ساعت طول کشید. ما از سهشنبه هفته قبل میدانستیم که حادثه در آن روز اتفاق خواهد افتاد. در آن روز کارمان را تمام کرده بودیم و گوش به رادیو داشتیم. بهوقت ما پنج و نیم عصر بود. بلافاصله شنیدیم که هواپیما به مرکز تجارت جهانی خورده است. اندکی بعد اعلام شد که هواپیمای دیگری به مرکز تجارت جهانی خورد. برادران با شنیدن این خبر بسیار مشعوف شدند.
بعد از یازدهم
سیف العدل فرمانده نظامی القاعده میگوید: هدف اصلی ما کوبیدن سر مار در لانهاش است تا غرورش نابود شود. الحمدلله بخشی از این هدف تحققیافته است. حملات موفق راه را برای زدن برجهای دوقلو باز کرد. مردم تغییر ناگهانی را احساس کردند. این شیوه کار ما را برای وارد آوردن ضربات پیدرپی بر پیکر او و تحلیل بردن قوایش است تا بتوانیم او را تکه پاره کنیم. این کار اعتبار ما را در بین مردم خودمان و مردم جهان افزایش میدهد.
اما ابو ولید المصری سردبیر مجله الاماره، مجله عربی زبان طالبان در روزنامه الشرق الاوسط نوشت: افراط گرایی بن لادن زمانی به اوج خود رسید که گمان برد ایالات متحده بسیار ضعیفتر از آن است که برخی از اطرافیانش میپندارند. او این را در چند گردهمایی هم به زبان آورد و برای نمونه به انفجار مقر نیروی دریایی آمریکا در بیروت اشاره کرد که موجب فرار ایالات متحده از لبنان شد. پیروانش هم میگفتند ایالات متحده تاب تحمل بیش از دو سه ضربه را ندارد. این طرز فکر اساساً غلط و خطرناک بود.
محمد عطا رهبر هواپیماربایان قبل از حمله متنی از خود به جا گذاشت: کسی برای من گریه نکند. جیغ و داد نکند. لباسش را پاره نکند و بر صورت خود نزند. اینها حرکاتی ابلهانه است.
منبع:
پیترال گربن. مترجم: عباسعلی غفاری فرد. اسامه بن لادن. انتشارات روزنامه اطلاعات