تهران- ایرنا- همواره در کتاب‌های درسی از اکتشافات دانشمندان در گذشته و حال نوشته شده و آموزگاران نیز همان‌ها را به دانش‌آموزان آموزش می‌دهند اما چرا خود دانش‌آموزان اکتشاف نکنند؟ باید به آنها اجازه داد تا به جای باخبر شدن از اکتشافات دیگران، خود دست به اکتشاف بزنند و مباحث علمی را تجربه کنند.

به گزارش گروه علم و آموزش ایرنا از پایگاه خبری تِس مَگِزین (Tes magazine)، خانم جو فاستر (Jo Foster)، مدیر مؤسسه پژوهش در مدارس انگلیس (the Institute for Research in Schools)، معتقد است که در کلاس علوم، دانش‌آموزان باید فرصت داشته باشند دست به کشف علمی بزنند. از نظر او، علم شهروندی (پژوهش‌های علمی که دانشمندان آماتور یا غیرحرفه‌ای همه یا بخشی از آن را انجام می‌دهند)، ارزش فوق‌العاده‌ای در کلاس درس دارد. علم شهروندی بر این اصل استوار است که به دانش‌آموزان اجازه دهیم پژوهش را در زندگی واقعی انجام دهند.

از نظر فاستر، باید به بچه‌ها کمک کنیم بیاموزند که علم یک سفر است. آن‌ها باید به جای باخبر شدن از اکتشافات سایرین، خودشان دست به اکتشاف بزنند. این اقدام به شکل‌گیری سرمایه علمی کمک می‌کند و دانش‌آموزان را به مشاغل مرتبط با علوم پایه، فناوری، مهندسی و ریاضی علاقه‌مند می‌کند.

مؤسسه پژوهش در مدارس، پروژه‌هایی را به صورت رایگان اجرا کرده است که به مدارس کمک می‌کند اندوخته خود در زمینه علوم پایه، فناوری، مهندسی و ریاضیات را ارزیابی کنند و در آن پیشرفت کنند. ۹۷ درصد معلمان شرکت‌کننده در این پروژه اظهار داشتند که دانش‌آموزان بعد از شرکت در این پروژه‌ها بیشتر به علوم علاقه‌مند شده‌اند و ۸۹ درصد از دانش‌آموزان شرکت‌کننده بیان کرده‌اند که می‌خواهند در دانشگاه در رشته علوم پایه ادامه تحصیل دهند.

پروژه‌های علوم شهری در کلاس درس چگونه‌اند؟

یکی از این پروژه‌ها رصد زمین نام دارد و دانش‌آموزان را تشویق می‌کند که از داده‌های ماهواره‌ای برای بررسی یخبندان، سیل و آتش‌سوزی استفاده کنند.

برای اجرای این پروژه، دانش‌آموزان کلاس را به گروه‌های کوچک تقسیم می‌کنند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند که درباره چه موضوعی تحقیق کنند. مثلاً گروهی از دانش‌آموزان دبیرستانی در اسکاتلند می‌خواستند بدانند آیا می‌توان دسته‌های پنگوئن‌ها را با استفاده از تصویرهای ماهواره‌ای ردیابی کرد یا نه. آن‌ها متوجه شدند که می‌توان این کار را کرد؛ زیرا هنگامی که نوعی فیلتر خاص بر روی تصویر گذاشته می‌شود، مناطقی که پنگوئن‌ها در آن مدفوع کرده‌اند، مشخص می‌شود.

فاستر معتقد است که این سفر علمی همیشه به یاد آن دانش‌آموزان خواهد ماند؛ زیرا آن‌ها واقعاً چیزی را تغییر داده‌اند و این فرصت و امکان را داشته‌اند عمل هیجان‌انگیزی را انجام دهند. آن‌ها واقعاً فهمیده‌اند که علم چه احساسی به انسان می‌دهد و احساس اکتشاف را تجربه کرده‌اند.

آموزش علوم به بچه‌ها بدون اینکه اجازه دهیم آن‌ها واقعاً پژوهش کنند مانند این است که به آن‌ها فوتبال آموزش دهیم؛ اما هرگز اجازه ندهیم در یک مسابقه فوتبال بازی کنند. 

فاستر می‌گوید: شما باید برای موفقیت در فوتبال، قوانین را بدانید؛ در علوم هم همین‌طور است اما تا وقتی در یک بازی شرکت نکنید، هیجان کسب امتیاز برای پیروزی در یک مسابقه قهرمانی را درک نخواهید کرد؛ درباره علم هم همین مسئله صادق است: دانش آموزان باید فرصت داشته باشند در اکتشافات علمی واقعی مشارکت کنند.

رصد زمین فقط یکی از پروژه‌هایی است که مؤسسه پژوهش در مدارس، آن را پیشنهاد داده است. یکی دیگر از پروژه‌ها درباره کاهش ردپای کربنی (میزان کل انتشار گاز گلخانه‌ای ایجادشده توسط سازمان، رویداد، محصول یا شخص) است. همه پروژه‌های این مؤسسه در حال حاضر برای دانش‌آموزان دوره متوسطه طراحی شده است.

در بیشتر مدارس اجرای پروژه‌های مؤسسه پژوهش در مدارس، پس از ساعت مدرسه انجام می‌شود اما بسیاری از این پروژه‌ها به برنامه تحصیلی مربوط هستند و این امکان وجود دارد که بخش‌هایی از آن‌ها در ساعات آموزش دروس گنجانده شود.

از نظر مدیر مؤسسه پژوهش در مدارس، یکی از استراتژی‌های مؤثر تدریس این است که دانش‌آموزان را در آموزش درگیر کنیم مثلاً اگر درحال تدریس درباره چرخه کربن هستید، می‌توان از پروژه‌هایی در خصوص کربن در کلاس استفاده کرد. هرقدر بچه‌ها بتوانند دانسته‌هایشان را بیشتر به کار بگیرند، بهتر یاد می‌گیرند و با مسائل بیشتر درگیر می‌شوند.

به گفته فاستر، مهارت‌هایی که دانش‌آموزان به دست می‌آورند ارزش این سرمایه‌گذاری زمانی را دارد. غیر از اینکه این کار به افزایش مهارت‌هایی مانند همکاری و انعطاف‌پذیری و خلاقیت در دانش‌آموزان کمک می‌کند، آن‌ها فرصت خواهند داشت که در زمینه جمع‌آوری اطلاعات و مهارت‌های تحلیلی هم پیشرفت کنند.

وی می افزاید: در هنگام تدریس درس علوم، بچه‌ها آزمایش می‌کنند، مثلاً درباره واکنش‌پذیری مواد، از بچه‌ها خواسته می‌شود که ماده «الف» را روی ماده «ب» بریزند و سپس نتایج را یادداشت کنند. ممکن است یکی از دانش‌آموزان این کار را درست انجام ندهد و با نتیجه متفاوتی روبه‌رو شود. معلم می‌گوید: «دوباره سعی کن.» اما در واقع باید بگوید: «عجیب است؛ مگرنه؟ چرا چنین اتفاقی افتاد؟» معمولاً معلمان چنین حرفی را نمی‌زنند اما این جایی است که دانش‌آموزان باید همه این مهارت‌های مهم را به‌ دست آورند.

علم، انجام دوباره تجربه یک شخص دیگر نیست. بچه‌ها باید مهارت حل مساله را بیاموزند. آن‌ها به پژوهش واقعی نیاز دارند.