تهران – ایرنا – ایران از چهار دهه قبل تحت تحریم های ظالمانه غرب قرار دارد ولی با این وجود در همین مدت بی ادعا میزبانی خیل گسترده ای از مهاجران و آوارگان همسایه شرقی خود یعنی کشور افغانستان است.

مردم مظلوم و مسلمان این کشور آسیای میانه در این مدت گرفتار درگیری‌های تحمیلی خشونت آمیز و بلایای طبیعی هستند که کشورشان را پس از پناهندگان سوری به یکی از بزرگترین جمعیت پناهجو در جهان تبدیل کرده است و اکنون افغان ها به ناچار مجبور شده اند تا در کشورهای همسایه نظیر ایران و پاکستان آواره شوند.

در این بین جمهوری اسلامی ایران طبق آمارهای ثبت شده بر اساس معیارهای اسلامی، انسانی و با حفظ مصالح در بین کشورهای منطقه بیشترین بار این پناهندگان افغان را بر دوش می کشد، بدون اینکه طبق قوانین بین المللی بهره مالی و یا حقوقی از این میزبانی سخاوتمندانه نصیب خود کرده باشد.

در این ارتباط حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه رئیس جمهوری اسلامی ایران در امور افغانستان امروز با انتشار یک سلسله پیام های توئیتری تاکید کرد که عملکرد مدعیان حقوق بشر در میزان پذیرش پناهندگان افغان، سوری، عراقی و برتر دانستن پناهندگان اوکراینی خلاف ادعای آنها را اثبات کرد.

وی افزود: ایران بدون حمایت سازمان های مدعی بین المللی در بحران اخیر افغانستان صدها هزار پناهجوی جدید را در خود جای داده و اکنون میلیون ها پناهنده را تحت پوشش خدمات خود قرار داده است.

از آنجایی که در عصر جدید بحران پناهجویان نزد افکار عمومی جهان اهمیت خاص پیدا کرده و مشکلات آنها دامنگیر بسیاری از ملت های جهان شده است، از ۲۰ ژوئن سال ۲۰۰۰ (۳۰ خرداد ۱۳۷۹) بود که جهان برای گرامیداشت این طیف از افراد روز مشخصی را به عنوان "روز جهانی پناهجو" اختصاص داد تا فراخوانی برای ایجاد همدلی و شفقت در کشورهای میزبان با پناهجویان باشد.

متأسفانه وقوع جنگ‌ها، خشونت‌ها و آزار و اذیت های ناشی از آن علیه شهروندان بی دفاع و نیز سایر شرایط اضطراری در جهان موجب شده است که اکنون بیش از ۱۰۰ میلیون نفر از جمله زنان و کودکان در سراسر جهان به اجبار آواره و راهی کشورهای دیگر شوند. در این بین کشور افغانستان نیز یکی از کشورهایی است که سال هاست با خیل عظیم شهروندانی رو به رو بوده که جلای وطن می کنند تا شرایط زیست بهتری را در خارج از کشور خود و به ویژه در کشورهای همسایه و خاصه ایران و پاکستان جست و جو کنند.

در یک نگاه کلی حضور آوارگان افغان در ایران را با توجه به گستردگی آن از نظر تاریخ تحولات افغانستان می توان به چند دوره تقسیم کرد.

موج اول مهاجران به ایران با تهاجم اتحاد جماهیر شوروی (سابق) به افغانستان در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) و سقوط نظام استبدادی و استقرار جمهوری اسلامی آغاز شد.

موج دوم این مهاجرت نیز در سال ۱۹۹۰ با فروپاشی دولت افغانستان و متعاقب آن شکل گیری طالبان در سال ۱۹۹۶ بود.

اما حمله نیروهای تحت رهبری آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱، موج سوم این مهاجرت را رقم زد و با سقوط حکومت اشرف غنی در ۱۵ اوت ۲۰۲۱ (۲۴ مرداد ۱۴۰۰) جهان شاهد موج چهارم پناهندگان افغان به کشورهای دیگر از جمله ایران وارد بود.

با توجه به حضور حدود ۵ میلیون آواره افغان در ایران به دلیل تحمل ده ها سال آتش جنگ و درد و رنج و فقر و ناامنی حاصل از حضور اشغالگران بیگانه، کارنامه ایران در ارتباط با نوع میزبانی از این آوارگان در روز جهانی آن جای بررسی و توجه ویژه داشته و به همان نسبت نیز حمایت خاص و همه جانبه را می طلبد.

باید اذعان داشت که ایران در چهار دهه اخیر میزبان بزرگترین جامعه پناهندگان دنیا به خصوص شهروندان افغانستانی بوده و هست و حتی در دوران جنگ تحمیلی و تحریم‌های ظالمانه دهه‌های اخیر آمریکا هم حاضر به قطع ارائه کمک ها و خدمات خود به آنان به خاطر تاکیدات شرع مقدس و موازین انساندوستانه نبود و آنان مانند دیگر اتباع ایرانی از کار، تحصیل و زندگی شرافتمندانه در بین سایر مردم و نه در اردوگاه های خاص برخوردار بوده و هستند.

در یک پژوهش پیش از تسلط دوباره طالبان در فصلنامه دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران منتشر شد، فشار جمعیتی، خشکسالی و قحطی، تعارض‌های قومی و گروهی و جنگ داخلی، ناامنی، فقدان زیرساخت‌های اجتماعی- اقتصادی، کاهش تولید کشاورزی، سطح نازل درآمدها و ناکارآیی و فروپاشی دستگاه اداری از مهمترین عوامل مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران در سه سطح داخلی، منطقه‌ای و جهانی اعلام شده است.

این مقاله درباره دلایل ترجیح مهاجران افغان برای ماندن در ایران آمده است: در کنار دسترسی به بازار کار، ارتقاء جایگاه زنان به سبب سوادآموزی، سهولت رفت‌ و آمد در مناطق مختلف و ... سبب شده تا این مهاجران ایران را به نسبت پاکستان که سال‌ها بسیاری از افغانستانی‌ها مجبور به گذراندن زندگی در اردوگاه های آن شده و یا در دیگر کشورهای همسایه، مقصد مطلوب‌تری برای ادامه زندگی بشناسند.

اوت ۲۰۲۱ بود که سیاست‌های بین‌المللی بر شدتِ بحران انسانی فاجعه‌بار افغانستان افزود و یک چهارم جمعیت این کشور را با خطر قحطی و سطوح شدید گرسنگی مواجه کرد و خانواده‌های افغان را به سمت اقدامات ناامیدکننده‌تر برای بقا سوق داد.

این تاریخ مصادف با پایان دو دهه اشغالگری آمریکا در افغانستان و خروج غیرمسئولانه نظامیان آن از این کشور جنگ زده بود و همین اقدام شرایطی به مراتب وخیم تر را برای مردم این کشور ایجاد و بحران پناهجویان را در جهان و کشورهای همسایه افغانستان  تشدید کرد.

حتی طی ماه های اخیر در بحبوحه بحران اوکراین و به فراموشی سپرده شدن وعده های بشردوستانه غربی ها مبنی بر پناه دادن به مردم افغانستان، سیل دیگری از مردم این کشور خسته از جنگ به سمت ایران و پاکستان روانه شدند.

بنا به اعلام کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان(UNHCR)، ایران از نظر تعداد پناهجویانی که در این کشور زندگی می کنند، به چهارمین کشور دارای جمعیت پناهنده در جهان تبدیل شده است.

به همین دلیل هم بود که این سازمان در سال های اخیر بارها از سیاست پناهجوپذیری ایران ولو صرفا کلامی تقدیر و ایران را یکی از سخاوتمندترین کشورها در رابطه با آنان معرفی کرده است.

کمیساریای مزبور در اواخر سال ۱۳۹۹ از ایران به دلیل اعطای تابعیت به کودکان دارای مادر ایرانی و پدر خارجی تشکر کرد چرا که با این اقدام ۷۵ هزار کودک بدون تابعیت ایرانی رسما دارای تابعیت شدند.  

آمارهای رسمی نشان می دهد که روزانه بیش از ۳ هزار نفر از شهروندان افغانستان با گذر از مرز خود را به کشورهای همسایه از جمله ایران و پاکستان می رسانند، در حالی که آمارهای غیررسمی از افرادی که بدون مدرک و سند و از طریق شبکه های قاچاق به کشورهای دیگر رفته اند، بیش از این رقم ها است.

در واقع ماجرای مهاجرت و پناهجویان افغان در ایران و حتی پاکستان، قصه تازه ای نیست. چون این دو کشور سخاوتمندانه شمار میلیونی از افغان ها را طی دهه ها پذیرا بوده اند؛ به همین دلیل مقامات سازمان ملل بارها به میزبانی گرم، میهمان نوازانه و سخاوتمندانه ایران از این پناهجویان اذعان کرده اند و دستور موکد سال ۱۳۹۴ حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت امکان تحصیل برای این پناهجویان در سراسر ایران نیز خود گواهی برای این سخاوتمندی است.

براساس آمارهای رسمی امروزه حدود ۵ میلیون تبعه افغان در ایران ساکن هستند که آمارهای غیررسمی رقمی بیش از این را نیز نشان می دهند و حتی ۳ میلیون نفر از این ۵ میلیون فاقد مدارک اقامتی هستند.

بسیاری از آنها با وجود شرایط ناگوار زیستی در طول ۸ سال جنگ تحمیلی صدام علیه ایران و تحریم های اقتصادی و سیاسی ظالمانه غرب در بخش های مختلف کشور مشغول فعالیت هستند و ایران تمام تلاش خود را برای تامین نیازهای پناهجویان از جمله اسکان، اشتغال، بهداشت و درمان و تحصیلات آنها را فراهم کرده است.

روزنامه «جمهوری اسلامی» نیز در گزارشی نوشت: طبق آمارهای میدانی، جمعیت افغان‌ها در ایران اکنون به ۸ میلیون نفر رسیده و هر روز حدود ۱۰ هزار نفر به صورت غیرقانونی و قانونی وارد مرزهای ایران می‌شوند. این روزنامه حتی درباره تغییر ترکیب جمعیتی برخی استان‌ها و ورود وابستگان طالبان به ایران در پوشش مهاجران نیز هشدار داد.

مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ در گزارشی به بررسی وضعیت تحصیل کودکان مهاجر در ایران پرداخت و نوشت که تعداد دانش آموزان غیرایرانی ثبت نام شده در مدارس کشور از سال ۱۳۸۵با شیبی ثابت رو به افزایش بوده است.

بر اساس این گزارش در سال تحصیلی ۱۳۹۹- ۱۳۹۸ بیش از ۵۰۳ هزار دانش آموز اتباع غیرایرانی در بیش از ۲۸ هزار مدرسه ایرانی سراسر کشور ثبت نام شدند.

این در حالی است که خدمات آموزشی به آوارگان قانونی مقیم ایران به شکلی برابر ارائه شده و نگاه فرصت محور جهت اشاعه فرهنگ ایرانی ـ اسلامی در منطقه و به ویژه در خصوص مهاجران قانونی موجب شده است که مهاجران افغان از هیچ خدمت آموزشی و حتی درمانی در کشور میزبان (ایران) محروم نباشند.

نشریه انگلیسی "میدل ایست آی" نیز ماه گذشته نوشت: از زمانی که گروه طالبان افغانستان بعد از توافق با آمریکا برای در دست گرفتن سرپرستی حاکمیت موقت این کشور روی کار آمده اند به وعده خود مبنی بر بازگرداندن دختران به کلاس درس عمل نکردند. بسیاری از خانواده های افغان اکنون برای تحصیل دختران شان به ایران نقل مکان کرده اند چون اکنون بیش از ۸ ماه است که دختران در افغانستان اجازه تحصیل در مدارس متوسطه کشورشان را ندارند.

منابعی که با میدل ایست آی در مشهد صحبت کردند، گفتند که ثبت نام در مدارسی که پذیرای پناهجویان افغانی هستند در شش هفته گذشته به ویژه برای دختران جوان افزایش یافته است.

یکی از مدیران این مدارس گفت که اگرچه تحصیل ممکن است عامل اصلی کشاندن مردم به سمت ایران نباشد، اما عامل مهمی است. مدیر این مدرسه که خواست نامش فاش نشود، تصریح کرد اگر تحصیلات دلیل شماره یک برای آمدن این خانواده ها افغانی به ایران نباشد، قطعاً دلیل بعدی است.

برنامه جهانی غذا وابسته به سازمان ملل نیز پیشتر اعلام کرد که نزدیک به ۲۰ میلیون جمعیت افغانستان یعنی حدود نیمی از آن به دلیل رکود اقتصادی، خشکسالی، کاهش کمک ها و مسدود شدن میلیاردها دلار دارایی افغانستان در آمریکا پس از بازگشت طالبان به قدرت، با ناامنی غذایی و محرومیت از خدمات فرهنگی و آموزشی روبرو هستند.

تاکنون آمارهای مختلفی در خصوص جمعیت افغانستان منتشر شده که بین ۳۱ تا ۴۰  میلیون نفر در نوسان است و رقم دقیقی در این ارتباط وجود ندارد.

زینب سجادی مدیر یک مدرسه غیردولتی برای پناهندگان افغان در مشهد هم به میدل ایست آی گفت که از زمان تسلط طالبان بر افغانستان در تابستان گذشته، ثبت نام دانش آموزان بدون مدرک در ایران افزایش یافته است.

وی ادامه می دهد، این مدرسه که امروز ۶۰ درصد از دانش آموزان آن را دختران افغانی تشکیل می دهند، شروع به برگزاری سه شیفت کلاس در روز کرده است که معلمان به صورت داوطلبانه و بدون حقوق اضافی دروس را تدریس می کنند.

در این خصوص قابل توجه است که پیش از انتشار فرمان مقام معظم رهبری مبنی بر حق تحصیل همه کودکان مهاجر حاضر در ایران در سال ۱۳۹۴، تنها دانش آموزان دارای مدرک اقامت قانونی با پرداخت هزینه های تحصیل حق تحصیل در مدارس ایران را داشتند.

این فرمان نقطه عطفی در تاریخ تحصیل کودکان مهاجر در ایران بود که سه تغییر یعنی رایگان شدن حضور دانش آموزان مهاجر در مدارس دولتی ایران، فراهم شدن امکان تحصیل کودکان مهاجر غیرقانونی و بدون مدرک، تعیین تکلیف مدارس خودگردان (مدارسی که مهاجران حاضر در ایران ایجاد و مدیریت می کردند) را موجب شد.

این همه در حالی است که همه مهاجران افغان در شرایط بسیار ناگوار اقتصادی ناشی از تشدید تحریم های اقتصادی غرب بعد از خروج دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا از برجام نه تنها از ایران اخراج نشدند بلکه تاکنون همانند شهروندان ایرانی از امکانات و کالاهای یارانه‌ای و بسیاری از خدمات اجتماعی کشور میزبان نیز استفاده می‌کنند.

با این وجود در چنین شرایط سیاسی و اقتصادی ایران و میزبانی بهینه هموطنان از میهمانان افغان، نهادهای بین المللی مسئول تامین هزینه های لازم برای میزبانی از پناهجویان با بستن چشمان خود به روی خدماتی که ایران به پناهجویان می دهد، از جبران این هزینه ها به ایران سر باز می زنند و به ارائه بسته های حمایت حداقلی بسنده می کنند، در حالی که دیگر کشورهای میزبان افغان ها از جمله ترکیه و پاکستان نهایت استفاده را از حمایت های نهادهای بین المللی در این زمینه می کنند.

۳۱ اردیبهشت امسال بود که سید مجید میراحمدی معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور در دیدار ولیسلاوا پترووا معاون وزیر امور خارجه بلغارستان به موج آوارگان افغانستان پس از تحولات اخیر در این کشور اشاره کرد و گفت:کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در شرایط بحران امنیت غذایی ناشی از تحولات اوکراین کمتر از یک هزارم هزینه ای را که ایران برای پناهندگان افغان انجام می دهد، پرداخته و این در حالی است که برخی کشورها با داشتن پناهندگان کمتر، بودجه بیشتری از این نهادهای بین المللی دریافت می‌کنند.

به همین دلیل هم بود که «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران پیشتر در آذر  ۱۴۰۰ در دیدار با «فیلیپو گرنده» کمیسر عالی پناهندگان، خدمات کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در خصوص آوارگان افغان را قابل تقدیر اما با توجه به حجم بحران آوارگان بسیار ناکافی خواند و افزود: بحران سیل آوارگان افغان به سمت مرزهای همسایه به طور فراینده‌ای بالاست و حجم کمک های بین المللی بسیار ناچیز است.

وی در ادامه از این کمیسیر خواست بیش از گذشته در داخل افغانستان فعال شده و با امدادرسانی در داخل افغانستان به مردم آن کشور به کاهش پناهجویی از مبدا افغانستان کمک کند.

در همین دیدار بود که گرانده سرانجام اعتراف کرد که "دولت ایران در ده ها سال گذشته به رغم مشکلات اقتصادی که با همه گیری ویروس کرونا رو به وخامت نیز گذاشته است با روی باز و بسیار سخاوتمندانه با پناهجویان افغان برخورد کرده است. اما با توجه به شرایط شکننده افغانستان ما باید اطمینان حاصل کنیم که پناهجویان افغان مورد حمایت و پشتیبانی باشند و نیازهایشان مرتفع شود.

در هر حال دولت و ملت ایران اسلامی با علم به اینکه هر دو ملت (ایران و افغانستان) مسلمان هستند، همچنان به میزبانی سخاوتمندانه از شهروندان کشورهای همسایه به خاطر وجود اشتراکات زیاد بین آنها و مسایل انساندوستانه ادامه می دهند.

دست های پنهان در برهم زدن اخوت اسلامی میان دو ملت ایران و افغانستان

ذکر این موضوع نیز لازم است که حضور افغانستانی‌ها در ایران و برخی مشکلات ناشی از آن هر از چند گاهی موضوع بحث و ارائه نظرهای گوناگونی با هدف ایجاد اختلاف بین مردم دو کشور می شود.

اواسط فروردین امسال بود که اقدام تروریستی علیه سه طلبه ایرانی در حرم امام رضا (ع) در مشهد به گونه ای خبرساز شد و بسیاری را به واکنش واداشت و مورد سوء استفاده برخی از دشمنان ایران و افغانستان قرار گرفت که از دیدگاه برخی نقشه ای از پیش طراحی شده برای ایجاد اختلاف بین دو ملت ایران و افغانستان بود.

بعد از این حوادث مزبور بود که یک نظر سنجی و تحقیق پیمایشی از گروه های سنی و تحصیلی مختلف در تهران توسط ایرنا ۲۳ خرداد ماه امسال انجام شد و نتایج آن نشان داد که دیدگاه ۴۶ درصد از شهروندان تهرانی نسبت به مهاجران افغان مثبت بوده است.

پژوهش های زیادی هم طی چند سال اخیر در دیگر نهادهای علمی و پژوهشی و حتی رسانه ای کشور انجام شده است که ثابت می کندآنچه که در نفرت‌پراکنی محتوای منتشر شده در رسانه‌های اجتماعی در ایران و افغانستان صورت گرفته است حتی در صورت تأیید و صحت در اینکه این حوادث به صورت هدایت شده در ایران اتفاق افتاده باشند، بسیار نادر است و بیشتر مردم ایران نسبت به مهاجران افغانستان به صورت محبت‌آمیز رفتار می‌کنند.

سخن آخر این که رویدادهای مختلف بین المللی یکی پس از دیگری دوگانگی کشورهای غربی را در ارتباط با مسایل مختلف منطقه ای و جهانی نشان می دهد و اکنون که به خاطر بروز جنگ در اوکراین بخشی از مردم این کشور آواره شده اند، برخورد غرب با آنان بر خلاف آوارگان دیگر مناطق جهان به خصوص افغانستان، سوریه، عراق، روهینگیا در میانمار و دیگر کشورها است و روز جهانی پناهجویان بهانه خوبی برای یادآوری این موضوع است.