همیشه در دل تلخترین تراژدیها رگههای حیرتانگیزی از زندگی با درونمایهی مثبت به چشم میخورد. ۳۱ خرداد ۱۳۶۹ برای مردم ایران یادآور روز و شبی است فاجعهبار و آغشته به ویرانی، گریه و آه. اما همان شب پدیدهی عجیبی به نام "فوتبال" به جنگ اعدادی رفت که قرار بود مقابل تعداد کشتهشدگان به ثبت برسد و به طرز قابل توجهی از شمار آن کاست.
خیلیها با جام جهانی ۹۰ عاشق فوتبال شدند و خیلیها با تماشای بازیهای آن جام، جان سالم از بلای زلزله به در بردند. از بازی چه خبر؟ دور سوم مرحله گروهی جام جهانی ۱۹۹۰ بود. دیدار برزیل و اسکاتلند. مسابقهای که قرار بود با تاخیر از تلویزیونهای سیاهسفید و تکوتوک رنگی پخش شود. فوتبالدوستان ایرانی برای تماشای این مسابقه بیدار مانده و هیجان داشتند. شور و شوقی زایدالوصف برای دیدن برانکو، کارکا، تافارل، روماریو، بهبهتو و ...
فوتبال، تازه جای بیهمتایی در زندگی و سبک زندگی مردمان خاورمیانه برای خود دست و پا کرده بود. سلسائو هر ۲ دیدار ابتدایی خود را با برد پشت سر گذاشته بود و اسکاتلند نیز برای صعود نیاز به پیروزی داشت. بیش از ۶۰ هزار نفر در ورزشگاه دلآلپی تورین حضور داشتند و میلیونها نفر در سراسر جهان چشم به بازی دوخته بودند که احتمالا فاتحش مشخص بود.
بازی آغاز شد و خیلی از هموطنان ما شروع آن را نظاره کردند اما نتوانستند تا پایان به تماشایش بنشینند! حداقل آنهایی که در گیلان و زنجان بودند نتوانستند. زلزله مهیبی به قدرت ۷.۳ ریشتر، منجیل، رودبار، طارم و روستاها و توابع این شهرها را لرزاند و فاجعهای بزرگ را رقم زد. حدود ۴۰ هزار نفر به کام مرگ کشیده و نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر بیخانمان شدند. آنهایی که فوتبال میدیدند و بیدار مانده بودند، توانستند خودشان و خانوادهشان را حداقل از مرگ نجات دهند اما خیل عظیمی که در خواب بودند دیگر هیچوقت بیدار نشدند.
برزیل در آن دیدار با گل مولر در دقیقه ۸۱ برنده شد و به مرحله بعدی رسید ولی زمان به ثمر رسیدن گل بخشی از کره زمین ضربه سختی از طبیعت خورده و با مرگ پنجه در پنجه شده بود. یورگن کلینزمن، ستاره تیم ملی آلمان یکی از اولین نفراتی بود که با مردم ایران همدردی و کمکهایی را هم ارسال کرد. مردم ایران و خصوصا بازماندگان آن بلای بزرگ هیچوقت آن مسابقه و آن شب عجیب را فراموش نمیکنند.